بامداد جنوب - امیرحسین حقیقی:
شاید باید این گزارش را اینگونه آغاز کرد؛ مفهوم کار خیر در کشور ما یک موضوع کاملا جا افتاده و کاربردی است، موضوعی که امروز به آن میپردازیم یک اتفاق جدید و تازه است در این زمینه که در استان کوچکی مثل بوشهر در حال فراگیر شدن است. نگارنده نامش را «خوب کردن حال بقیه» میگذارد، چراکه تا طرف مقابل از کار شما خوشش نیاید و لذتی نبرد، ارزش آنچنانی نخواهد داشت.
بهطور اتفافی با یکی از افرادی که در این زمینه فعالیتهای خوبی داشته است آشنا شدیم و در عرض شش ساعت مصاحبهای مختصر با این بانوی دشتستانی ترتیب دادیم. در تماس تلفنی به خانم مریم احمدزاده که استاد دانشگاه هم هستند، مدعی هستند کارشان خوب کردن حال دیگران است؟ با وی تماس گرفتیم و گفتیم؛ آیا شما میتوانید نمونه دوم «رامبد جوان» در برنامه خندوانه باشید؟!
در ادامه شما را دعوت به خواندن گفتوگوی ساده و صمیمی با مریم احمدزاده، خوبکننده حال کسانی که حال دلشان خوب نیست به هر دلیل، میکنیم.
خلاصهای درباره ایده و کاری که انجام میدهید، بگویید؟
با توجه به دانشگاهی که در آن تدریس میکنم و با توجه به رشتههای این دانشگاه از جمله رشته مددکاری, باعث میشود هر ترم طرحهای متفاوت و جدیدی برای انجام به دانشجویان بدهم. ترم مهرماه ۹۷ طرح لبخند خدا را آغاز کردم هدف این طرح نشاندن لبخند روی لبان کسانی است که آسیبدیده هستند یا در جامعه توجهی به آنها نمیشود یا اینکه آنقدر درگیر هستند که به خود و فعالیتهایشان توجهی ندارند.
جوامعی که مدنظر من در این طرح بودند:
خانه سالمندان، مرکز نگهداری بیماران اعصاب و روان، کودکان کار، کارتن خوابها، پارکبانها, پاکبانها، پزشکان خیر و آتشنشانهای فداکار بود که با الطاف خداوند به بیشتر این جوامع ورود کردیم.
آرزوهای سالمندان و بیماران اعصاب و روان را به همت مددکار استخراج کردیم و تا حد توان با دوستان همراهم و حتی کسانی که مرا نمیشناختند برآورده کردیم
برایشان جشن شادی و جشن یلدا گرفتیم با بیماران اعصاب و روان فوتبال بازی کردیم.
کودکان کار را بهصورت یک تور نیمروزی بیرون بردیم و با کمک هیات ورزشهای بومی-محلی استان بوشهر و شهرستان دشتستان برای آنها مسابقاتی برگزار کردیم و کلی شاد شدند. در ادامه با پارکبان صبحانه خوردیم و در تمیز کردن پارک و محیط اطراف آنها را یاری رساندیم. همچنین به مناسبت شب یلدا از پاکبان محل تقدیر کرده و هدیهای به آنها تقدیم کردیم؛ بهصورت مصاحبه نامحسوس آمار تمامی پزشکان خیر را درآوردیم که در روزهای آینده از آنها تقدیر به عمل خواهد آمد تا پزشکان دیگر هم راغب شوند.
اما متاسفانه در مساله کارتن خوابها در شهر برازجان و حومه به مشکل برخوردیم و نهادهای مرتبط همکاری لازم را با ما نکردند. در این فعالیتها دانشجویان و انجمن «زمین پاک دشتستان» همراه من بودهاند. اولینباری که فعالیتهای بشردوستانه و حمایت از قشر ضعیفتر جامعه را شروع کردم به یاد ندارم اما کمک کردن به دیگران جزء اولویتهای زندگی من است, چون باعث شاد شدن خودم میشود و احساس میکنم در جامعه مفید هستم.
از شغل اصلی خود بگویید و از انجام این فعالیت متفاوت چه حسی دارید؟
شغل اصلی من کارشناس فرهنگی و امور دانشجویی و تدریس در دانشگاه است. که من در آنها حس مفید بودن و آرامش دارم.
تاکنون حال افراد خاصی یا گروه خاصی را خوب کردهاید که به دل خودتان بیشتر از بقیه نشسته باشد؟
صبحانه دادن به بچههای مدرسه باغچهبان. لبخندشان بهترین حس دنیا برایم بود. خاصیت خوب بچهها از ته دل خوشحال شدن است.
بحث ما اتفاقهای جدید و متفاوت است. تا به حال چقدر سعی کردهاید خلاقانه به ماجرا نگاه کنید؟
خلاقیت در موضوع برای من مهم بود چون دنبال کارهای تکراری نیستم. ما ابتدا نیازسنجی میکنیم، تحقیق میکنیم که چه چیزی اقشار مورد هدف را خوشحال میکند، بعد اقدام میکنیم.
برای مثال یکی از سالمندان تقاضایش پنیر پگاه دربدار بود که یکی از دوستان همراه برایش فراهم کرد یا خواسته ی یکی از بیماران اعصاب و روان برگه A4 بود که باز دوستان خوبم برایشان فراهم کردند. ما قلب اقشار مختلف را مورد هدف قرار دادیم تا از ته دل خوشحال شوند.
آیا اهدافی که از ابتدا در سر داشتید، در این مدت محقق شده است؟
خیر، مثلا مساله کارتن خوابها در شهر برازجان, مسالهای بود که بهرغم پیگیریهای شهرستانی و استانی بهدلیل همکاری نکردن در نهاد مرتبط نتوانستیم کاری برایشان انجام دهیم.
از دادن هدیه (حتی کوچک و ارزان قیمت) بگویید. چند مورد را میتوانید برشمارید.
هدیههای ما اکثر قریب به اتفاق ارزانقیمت است چون جوامع هدفی که ما انتخاب کردهاییم بیشتر اقشار آسیبدیده و گاه کمدرآمد و خاص هستند و این اقشار نیز آرزوهایشان کوچک است.
و اینکه شما در چه شهرهایی از استان رفتهاید؟ اسپانسر مالی دارید؟ یا همه هزینههارا از جیب خود تامین میکنید؟
حدود فعالیت بنده شهرستان دشتستان است. اسپانسر مالی هم ندارم. هزینهها را دوستان و اقوام فراهم میکنند. و هربار لبخند این عزیزان تقدیم به یاریرسانان عزیز میشود.
در پایان؟
سپاسگزارم بابت اینکه بخشی از رسانه خود را به فعالیت من و دوستانم اختصاص دادید. و سخن آخر؛ مهربانی هنوز هم ساده است. مهربان باشیم و مهربانی را انتشار دهیم.
زیر یکک///
نیروگاهی که آب، خاک و هوا را میبلعد!
ایسنا: نیروگاه حرارتی شهید مفتح که ۲۲ سال پیش در شمال شرقی شهر همدان ساخته شده است، در طی این مدت علاوه بر استفاده از آبهای زیرزمینی دشت فامنین و به طبع آن کاهش سطح آبهای زیرزمینی در منطقه که موجب ایجاد ۲۵ فروچاله در اطراف خود شده است، با رهاسازی پساب خود و استفاده بیضابطه از آن از سوی کشاورزان موجب شوری خاک و کاهش محصولات در اطرافش شده است. از طرفی استفاده از سوخت مازوت در ایام زمستان نیز موجب آلودگی هوای منطقه میشود. نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان (در دشت کبود راهنگ در کیلومتر ۴۵ جاده همدان - تهران)، یکی از نیروگاههای ایران از نوع حرارتی با ظرفیت تولید ۱۰۰۰ مگاوات است که شامل چهار واحد بخار ۲۵۰ مگاواتی در زمینی به مساحت ۲۷۰ هکتار است. سوخت اصلی این نیروگاه گاز طبیعی است و در برخی مواقع از مازوت یا نفت کوره استفاده میشود. همچنین این نیروگاه دارای برجهای خنککن از نوعتر است و از آنجا که بزرگترین مشکل این نیروگاه در تولید برق، کاهش منابع سفرههای آب زیرزمینی اعلام شده، در سالهای اخیر به علت کمبود منابع آب زیرزمینی و به حداقل رساندن مصرف آبهای زیرزمینی دشت فامنین، وزارت نیروی ایران با مجریگری سازمان توسعه برق ایران طی بررسی و پژوهشی چندساله اقدام به تبدیل برجهای خنککننده نیروگاه به برجهای هیبریدی کرده است. همچنین به منظور کاهش استفاده نیروگاه مفتح از منابع آب زیرزمینی پروژهای برای انتقال پساب فاضلاب همدان به این نیروگاه انجام شده است.