بامداد جنوب - الهام بهروزی:
«ماجرای مترانپاژ» عنوان تازهترین اثر حسین مباهات هنرمند کنگانی است که در قالب تور استانی در شهرهای استان قرار است به روی صحنه برود. این اثر نوشته الکساندر وامپیلوف، نمایشنامهنویس مطرح روس است که عمده شهرت خود را پس از مرگ نابهنگامش در جوانی (35 سالگی) بهدست آورد. «ماجرای مترانپاژ» نمایشی تکپردهای است که در سال ۱۹۷۱ نگاشته شده و داستان مدیر هتل کمستارهای به نام کالوشین را روایت میکند که با یکی از مسافرانش به نام پاتاپف درگیر میشود و طی اتفاقاتی شک میکند که شاید پاتاپف آدم مهم و صاحبمنصبی باشد. این سوءتفاهم باعث میشود تا خود را به دیوانگی بزند تا از تبعات مصیبتبار احتمالی که تصور میکند بهدلیل درگیری با چنین آدمی که از مرکز آمده و شاید درصدد تنبیه و حتی اخراج او برآید، فرار کند.
اردشیر شیرخدایی، منتقد تئاتر در خصوص این نمایشنامه گفته است: «ماجرای مترانپاژ، نمایش سرزنده و بانشاطی است. با وجود اینکه بیش از چهل سال از نگارش آن گذشته است؛ اما همچنان موضوعیت اجرایی دارد، چراکه شرایط و دلایل ایجاد موقعیتها و بروز کنش و واکنشها در نمایش از سوی مخاطبان قابلدرک و باورکردنی است.» حال این اثر به همت حسین مباهات و گروهش تولید شده و در کنگان و خورموج به روی صحنه رفته و لحظات مهیج و شادی را برای مخاطبان آفریده است؛ اثری که در بطن خود به خصلتهایی چون دورویی، فریبکاری، جاهطلبی، جلوهفروشی، سطحینگری، بیاعتمادی و تسلیم و حتی کژپنداری در برابر قدرت تهدیدکنندهای در بستر اجتماع پرداخته است! مسالهای که جای تامل دارد و امروز در سطح جامعه بهوفور با آن روبهرو هستیم. مباهات با پرداختن به این موضوعات کوشیده تا سیمای زشت جاهطلبی و فریبکاری مد شده در جامعه را به چالش بکشد.
این کارگردان افزون بر فعالیت مطبوعاتی (همکاری با روزنامه جام جم و هفتهنامههای پیغام و نسیم جنوب) در تئاتر توانسته موفق ظاهر شود و در کارنامه خود عناوین برتر کارگردانی، نویسندگی و بازیگری را از جشنوارههای معتبر استانی و ملی نظیر جشنواره کودک و نوجوان، تئاتر فجر، تئاتر استانی، نمایشنامهخوانی جزیره، تئاتر مذهبی خارگ، تئاتر مهر کاشان و... را ثبت کرده است. وی همچنین سابقه بازی در نمایشنامه خلاقانه «قلندرخونه» نوشته ایرج صغیری و همچنین سریال «ماجراهای آقای گردنبار» را دارد. به بهانه نمایش «ماجرای مترانپاژ» گفتوگویی را با این کارگردان صورت دادهایم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم.
در نمایش «ماجرای مترانپاژ» چه چیزی را روایت میکنید؟
«ماجرای مترانپاژ» اثری از الکساندر وامپیلوف یکی از نمایشنامهنویسان معروف روسیه است که فضای شاد و جذابی را روایت میکند و در عین حال به یکی از مسائل تلخ جامعه میپردازد که بسیار مهم و اساسی است؛ هویت، شأن و منزلت انسان در مقابل القاب و عناوین ساختگی و شغلی و جایگاه اجتماعی و روابط پیچیده آدمها. اینها مسائلی هستند که نویسنده به آنها پرداخته و در فضایی بامزه و موقعیتی شاد و قابل لمس برای تماشاگر مورد واکاوی قرار داده است، بدون شعارزدگی و حرفهای قلبمه سلبمه که متاسفانه امروز باب شده؛ اما پوچ و تهی هستند.
شما از آن دست کارگردانهایی هستید که عموما متون خارجی را برای کارتان انتخاب میکنید؟
باید اعتراف کنم ما در نمایشنامهنویسی فقیر هستیم و صرفا چند نمایشنامهنویس مطرح داریم. از اینرو، فکر میکنم کار کردن آثار نمایشنامهنویسان بزرگ برای کارگردان، بازیگر و حتی تماشاگر درسها و تجربههای بزرگی در پی دارد که باید خواند، دید و اجرا کرد تا به لایههای زیرین روانشناختی و دراماتیکی شخصیتها پی برد و از آنها درس گرفت.
یعنی بر این عقیده هستید که متون ایرانی هنوز به آن سطحی نرسیده که مخاطب را درگیر خود کند و به او لذت بدهد؟
البته از نویسندگان ایرانی متنهای خوبی وجود دارد؛ اما بهشخصه فکر میکنم اول باید متنهای نویسندگان بزرگ را کار و تجربه کنم؛ چراکه احساس میکنم هر بار که متنی از یک نمایشنامهنویس بزرگ را کار کردم به چیزهای جدید و نابی در اجرا و کارگردانی رسیدهام که برایم خیلی لذتبخش بوده و این اتفاق برای بازیگران هم افتاده است و در روند اجرا درهای تازهای به روی ما بازشده که غافلگیرکننده هستند و جذاب.
در تولید اثرتان چقدر به موسیقی توجه دارید و از دید شما موسیقی زنده چه تاثیری بر مخاطب در درک اثر پیشرویش دارد؟
بدونشک موسیقی جزء لاینفک زندگی و هنر است و استفاده از موسیقی زنده روح و نشاط بیشتر را به تئاتر القا میکند که بسته به نوع و سبک کار میتوان از آن بهعنوان نقطه قوت استفاده کرد.
در انتخاب بازیگران اثر خود چه فاکتورهایی را مدنظر قرار میدهید؟
نخستین ملاکی که در انتخاب بازیگر مدنظر قرار میدهم این است که بازیگر با خودش صادق باشد و با متن ارتباط عمیقی برقرار کند؛ چراکه صرف بازیگر بودن و اجرا ملاک نیست و خیلی از بازیگران هستند که دیالوگ و میزان را حفظ میکنند و اجرا میروند؛ اما آن اتفاق نابی گه باید بیفتد، نمیافتد!!! شناختی نیست و ارتباط روحی بازیگر با نقش رخ نمیدهد و این نقص بزرگ بیشتر کارهاست که هدفشان فقط بسته شدن یک کار و اجرای آن است. این در حالی است که بازیگرها تکههای یک تابلو هستند که باید با دقت انتخاب شوند تا یک کل را به بهترین شکل بسازند. خیلیها را دیدهام یا شنیدهام که فقط میخواهند بازی کنند حالا در چه شرایطی و با چه فضایی مهم نیست! از این رو بازیگری که من دوست دارم بازیگری صادق و وفادار به خود و تئاتر است. عمیقا با تئاتر گره خورده باشد تا بتوان در کنار او به تجربههای خوشایندی دست یافت.
در پوستر به یک نکته خوب اشاره کردید که گاه از دید برخی از هنرمندان فراموش میشود و آن هم اشاره به گروه سنی خاص برای تماشای آن است، فکر میکنید رعایت کردن این مورد چقدر در ارزشگذاری مخاطب و اثر شما نقش دارد؟
ببینید هر اثر و محتوایی در خور و مناسب یک سن خاصی است؛ همین طور که گفتن یک مساله عمیق فلسفی یا ریاضی نیاز به یک پسزمینه آموزشی دارد؛ القا و بیان محتوا در تئاتر هم باید با رعایت رده سنی و حتی مختصات جامعه و ارزشها و باورها باشد.
این دومین بار است که آثارتان را در قالب تور استانی به نمایش در میآورید. این کار چقدر در تبادل و انتقال تجربیات تئاتریها تاثیر دارد؟
یکی از راههای ترویج تئاتر در جامعه، تور اجرای استانی و... است که در جریان آن گروههای نمایشی به شهرها و مناطق مختلف میروند و به هنرنمایی میپردازند. از آنجایی که تئاتر باید از مرکز و اجراهای محدود بیرون بیاید و همهگیر شود، بنابراین باید این هنر را به همه جا برد، زیرا وقتی گروهها در روستاها و شهرهای مختلف به روی صحنه میروند با بازخوردهای متنوعی روبهرو میشوند که در واقع هدف نهایی تئاتر است. بدیهی است داشتن مخاطب گسترده اصل اساسی در تئاتر است آن هم در جایی که تئاتر محدود و مظلوم واقع شده است.
در سالهای اخیر ما با رشد تئاتر در شهرستانها روبهرو هستیم؛ اما بدون شک مسائلی هست که این رشد را گاه با اختلال مواجه میکند، حال عمدهترین چالشی که تئاتریهای شهرستان با آن دست به گریبان هستند، کدام است و راهکار شما برای رفع آن چیست؟
مثل همیشه عمده مشکلات تئاتر شهرستانها در زمینه زیرساختی است. در خصوص ارتقای سطح کیفی آثار تولیدی در شهرستانها هم میتوان با آموزش و اجرای گروههای نمایشی مطرح حرکت روبه جلویی را آغاز کرد؛ چراکه اجرای کارهای قوی در شهرستانها بدونشک نقش بسزایی در توانمندسازی و تجربهاندوزی گروههای جوان و باانگیزه دارد.
انتظارتان از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در عرصه تئاتر چیست؟
انتظار دارم بستر مناسب برای اجراهای یک اثر -که با سختی و مرارت فراوان و با صرف زمان زیادی تولید شده- در استان فراهم شود، از اینرو گروههایی که سعی میکنند کار تولیدیشان را در قالب تور در مناطق مختلف به روی صحنه ببرند، بهصورت ویژه حمایت شوند. بنابراین پیشنهاد میکنم که شورای سیاستگذاری تئاتر استان طرحی ارائه شود با عنوان تور اجرا یا چیزی شبیه به این که کارهای مخاطبپسند را برای اجرا در شهرستانها و حتی خارج از استان حمایت کنند. این مهم باعث رونق تئاتر و پرورش و خودباوری گروهها و بردن تئاتر در میان مردم میشود. در حقیقت برای همهگیر شدن تئاتر نباید به اجراهای محدود و فقط جشنوارهای بسنده کرد.
تئاتر کنگان اینک در چه وضعیتی قرار دارد؟
وضعیت تئاتر کنگان بد نیست؛ اما از نبود آموزش اصولی رنج میبرد! در سال حتی یک کارگاه آموزشی تئاتر در کنگان برگزار نمیشود. بنابراین بدون آموزش اتفاقی در تئاتر این شهر نمیافتد و از همین روی نمیتوان زیاد روی آن حساب باز کرد.
سخن پایانی؟
در پایان از همراهی و همدلی استاد میرشکار و جهانشیر یاراحمدی که نعمت بزرگی برای تئاتر استان است، تشکر میکنم. امیدوارم بستر مناسب برای اجرای این نمایش در سراسر استان فراهم شود.
یادآوری میشود، در نمایش «ماجرای مترانپاژ» نوشته الکساندر وامپیلوف و کارگردانی حسین مباهات، میلاد سفالی (مترانپاژ)، حسین درویشی (کامایوف)، حبیب حسنپور (دکتر)، صبا موسوی (مارینا)، فاطمه ربیعی (پذیرش)، زینب غلامی (ویکتوریا) و حسین مباهات (کالوشین) به ایفای نقش میپردازند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: عباس صابر (مشاور کارگردان)، امین رضی (طراح دکور) و صبا موسوی (طراح لباس).