bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۳۵۲
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۲۰ - ۱۵ اسفند ۱۳۹۷
در طول پنج هفته گذشته بارها در مطالبی در مورد درگیری‌ها و نبردهای الکترونیک ایران و رژیم صهیونیستی مطالبی را خدمت شما نوشتیم. در این سلسله گزارش‌ها و خبرها حرف ما این بود که ایران در سوریه در جایی به داد این کشور رسید که بزرگ‌ترین نقطه ضعفش در برابر رژیم صهیونیستی بود.
کریم جعفری:
در طول پنج هفته گذشته بارها در مطالبی در مورد درگیری‌ها و نبردهای الکترونیک ایران و رژیم صهیونیستی مطالبی را خدمت شما نوشتیم. در این سلسله گزارش‌ها و خبرها حرف ما این بود که ایران در سوریه در جایی به داد این کشور رسید که بزرگ‌ترین نقطه ضعفش در برابر رژیم صهیونیستی بود. صهیونیست‌ها که از پشتوانه نظامی امریکا و حتی اروپا برخوردار بودند در طول همه چند دهه گذشته موفق شدند یک برتری خاص الکترونیک را بر دشمنان عرب خود در منطقه آسیای غربی تحمیل کنند و از این رهگذر، ضربات سنگینی را به آنها وارد کرده و این مسیر را برای آینده هم ادامه دهند. 

رژیم صهیونیستی با کمک‌های بی‌دریغ کمپانی‌های بزرگ و پیشرفته غربی توانست بسیاری از تجهیزات را بومی‌سازی کند، با این هدف که بتواند با صادرات آن به بازارهای مختلف درآمدی داشته باشد و واشنگتن نخواهد در آمار و ارقام مالی که منتشر می‌کند، بنویسد سالیانه 10 میلیارد دلار کمک به این رژیم می‌کند. این کمک‌ها البته از طرف بسیاری از کشورها، به‌ویژه آلمان که عمری است رسانه‌های قدرتمند صهیونیستی به سر ملت بدبخت این کشور بابت هولوکاست می‌زنند، در قالب اهدای مفتی زیردریایی‌های دلفین ادامه دارد. با این حال، این رژیم چند سالی است که فهمیده دست بالای دست بسیار است و بیش از این نمی‌تواند درندگی کند.

از سال 2014 و با استقرار نخستین واحدهای جنگ الکترونیک ایران در سوریه که پس از ماجرای غوطه شرقی و جمینگ گسترده رادیوهای ارتش سوریه صورت گرفت، آرام آرام ایرانی‌ها با دریافت مشکلات عدیده ارتش سوریه تلاش کردند به آنها کمک کنند. این کمک در سال‌های بعد باعث شد در عملیات‌های مختلفی که در اطراف دمشق، حمص، درعا و القنیطره صورت می‌گیرد، صهیونیست‌ها دستشان به جایی بند نشود. ایجاد بستر امن ارتباطی برای ارتش سوریه را باید یکی از دستاوردهای مهم ایران در سوریه دانست، تا جایی که در ماجرای روستای حضر در استان القنیطره، صهیونیست‌ها نتوانستند کوچک‌ترین خللی در بخش ارتباطی مقاومت ایجاد کنند.

با این حال، تداوم حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه در طول دو سال گذشته تا به امروز، این شائبه را به وجود آورد که محور مقاومت نمی‌تواند پاسخ دهد اما سیاست مبتنی بر صبر فرماندهی محور مقاومت و تلاش برای درگیر نشدن در جنگی حتی محدود، اصل کار بود. فرماندهی محور مقاومت برای روز مبادا و ساعت «سین» در حال برنامه‌ریزی بود و تا زمانی که همه زیرساخت‌ها آماده شود، باید صبر می‌کرد. ما در طول تاریخ از این صبرها زیاد داشته‌ایم. ما همیشه برای رسیدن به هدف، از راهبرد صبر بهره گرفته‌ و در این مسیر همیشه موفق بوده‌ایم، چراکه این راهبرد کاربردهای خودش را نشان داده است. 

یادتان به توافق شاه عباس بزرگ بیاید، او وقتی به قدرت رسید تمام غرب ایران تا نهاوند را به اشغالگران عثمانی واگذار کرد، او در این مدت تلاش کرد ارتش ایران را قدرتمند، به‌روز و آموزش دیده کند. پس از آن به جان عثمانی‌ها افتاد و در چند رشته جنگ بزرگ، بغداد را هم بازپس گرفت. حالا هم همان سیاست را ما تکرار می‌کنیم. برای رسیدن به هدف، صبر می‌کنیم اما اینگونه هم نیست که زمانش که برسد دشمن را گوشمالی ندهیم و او را ادب نکنیم. ورود سامانه پدافندی تاد به سرزمین‌های اشغالی نشان داد که هر آنچه تا به امروز ما گفته بودیم، درست بوده است.
 
پس از آن‌که در دوم امرداد 1397 خورشیدی در دومین ضربه به سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی، فلاخن داوود که خیلی هم روی آن حساب باز می‌کردند دیوانه شد و دو موشک را به سمت اهداف خیالی در آسمان شلیک کرد. شلیک فلاخن داوود که از ابتدای سال جاری دومین حلقه از رینگ پدافندی صهیونیست‌ها محسوب می‌شود در حالی وظیفه لایه اول بر عهده گنبد آهنین است، نشان داد که اوضاع خراب‌تر از آن چیزی است که فرماندهی رژیم صهیونیستی فکر می‌کرد. پس از آن ماجرا بود که فلاخن داوود برای پاره‌ای تست و بهسازی برچیده شد و فقط موشک‌های آن باقی ماند!!

این را باید خدمت دوستان عزیز عرض کنم که به‌دلیل عمق کم فلسطین اشغالی و اندک بودن زمین‌های اشغالی صهیونیست‌ها، این رژیم نمی‌تواند سامانه‌های خیلی زیادی را مستقر کند تا جایی که تنها یک سامانه آرو3 به‌عنوان آخرین لایه پدافندی این رژیم به احتمال زیاد در شمال فلسطین اشغالی مستقر است. با این حال، آنها سعی کرده‌اند با چینش دقیق گنبد آهنین، فلاخن داوود، آرو2 و 3 و همچنین پاتریوت‌های خود این مساحت اندک را به شکل درستی پوشش دهند تا هیچ جنبنده‌ای به قول خودشان نتواند از آسمان فلسطین اشغالی عبور کند. 



در روز 29 دی‌ماه پس از حمله رژیم صهیونیستی به برخی مواضع ارتش سوریه در اطراف دمشق، در ظهر یک روز آفتابی، فرماندهی محور مقاومت تصمیم به پاسخگویی گرفت. این پاسخ در قالب شلیک یک فروند موشک از اطراف دمشق به سمت شمال فلسطین اشغالی جامه عمل به خود پوشید. بلافاصله صهیونیست‌ها اعلام کردند که یک فروند موشک فاتح ایرانی را بر بلندی‌های جولان اشغالی هدف قرار داده‌اند. حتی یک ویدئو هم از شلیک دو فروند موشک از سامانه گنبد آهنین صهیونیست‌ها که در نزدیک یک پیست اسکی در جولان اشغالی قرار داشت، منتشر شد اما در این ویدئو هیچ اثری از انهدام موشک دیده نمی‌شود.

در حالی که فرماندهان پدافندی رژیم صهیونیستی فکر می‌کردند در عملیات‌های تلافی‌جویانه احتمالی بار دیگر مقاومت از موشک‌های فجر5 و راکت‌های گراد استفاده می‌کند اما شلیک یک فروند موشک به شمال سرزمین‌های اشغالی همه معادلات را به هم زد. در تعریفی که برای گنبد آهنین شده این سامانه وظیفه هدف قرار دادن راکت‌ها و گلوله‌های خمپاره را دارد که دارای سرعت و زاویه به‌خصوصی هستند و بر اساس تعریف صورت گرفته در بخش پدافندی ارتش عبری، وظیفه مقابله با موشک‌های تاکتیکی بر عهده سامانه فلاخن داوود است اما همانگونه که گفتیم، فلاخن داوود از امرداد 97 پس از آن سوتی، جمع شده بود. 

در نبود فلاخن داوود، کار به دست آرو3 و گنبد آهنین سپرده شد اما موشک‌های تامیر گنبد آهنین نتوانستند به موقع خود را به موشک فاتح ایرانی برسانند و این موشک با عبور از بلندی‌های جولان خود را به شمال فلسطین اشغالی رساند. اینجا بود که سامانه آرو3 باید خودی نشان می‌داد اما این سامانه‌ هم هیج موشکی شلیک نکرد، در حالی که رادار آن به احتمال زیاد روشن بود و موشک را می‌دید اما نتوانست روی آن قفل کرده و شلیک کند. موشک ایرانی زوزه‌‌کشان خود را به مرکز راداری ارتش عبری می‌رساند... موشک ایرانی از خانواده فاتح 110 بود اما موشک فاتح 110 نبود. 

ایرانی‌ها برای نشان دادن قدرت خود، یک موشک ضدراداری هرمز1 را شلیک کرده بودند، موشک شلیک شده، نمونه بهینه‌تر شده هرمز1 بود که سال‌هاست در خدمت ایران قرار دارد و در آزمایش‌های مختلف سربلند بیرون آمده است. هرمز1 با سرعت باورنکردنی خود با عبور از بلندی‌های جولان به سمت رادار گرین پاین سامانه آرو شتافت و آن را منهدم کرد. این اتفاق صهیونیست‌ها را وحشت‌زده کرد، آنها فکر همه چیز را کرده بودند اما باورشان نمی‌شد که ایران هرمز1 را هم به سوریه آورده باشد اما هرمز ایرانی آمده بود تا روی صهیونیست‌ها را همه ادعاهایشان کم کند. صهیونیست‌ها گیج و منگ در روز بعد تلاش کردند تا اندکی از خسارت‌های وارد شده را جبران کنند!

اما، جبران فایده‌ای نداشت. ایرانی‌ها به صهیونیست‌ها فهماندند که اگر بخواهند پایشان را از گلیم‌شان درازتر کنند به شدت ادب خواهند شد. طبق معمول همیشه و مانند حمله اردیبهشت‌ماه 97، همه چیز محاصره شد و بایکوت شدید خبری سرزمین‌های اشغالی را فرا گرفت. ضربه‌ وارده چنان سنگین و غیرقابل باور بود که آنها تصمیم به تغییر در راهبردهای خود برای ادامه حمله به‌صورت گرفتند. زیبایی داستان آنجا بود که دو روز بعد، صهیونیست‌ها افتادند دنبال آزمایش دوباره سامانه آرو3. دوبار این سامانه را در سرزمین‌های اشغالی آزمایش کردند که هر دوبار، چیزی دست‌شان را نگرفت. آنها که فلاخن داوود را از دست داده بودند، حالا شاهد این مساله بودند که آرو3 که این همه برایش هزینه کرده‌اند نیز کارایی ندارد.

سامانه آرو3 پس از آن به آلاسکا برده شد تا آنجا مورد تست‌های گرم خود را پشت سر بگذارد. با این حال، صهیونیست‌ها هیچ وقت فیلمی از هدف قرار گرفتن موشک شلیک شده ایرانی در آسمان جولان منتشر نکردند، کما این‌که در این میان آنها هیچ وقت نتوانستند با اعتماد به نفس بگویند که ما این موشک را رهگیری و منهدم کرده‌ایم. موشک هرمز1 ضرب شصتی به صهیونیست‌ها نشان داد که تا عمر دارند، دیگر جرات حمله به مواضع ارتش سوریه را در سر نپرورانند. ایرانی‌ها اگر اراده کنند، با شلیک چند موشک هرمز1 همه سامانه‌های پدافندی صهیونیست‌ها را منهدم کرده و پس از آن موشک‌های دیگر را به سمت مراکز نظامی این رژیم روانه کنند.

پس از حمله اردیبهشت‌ماه سیدحسن نصرالله، دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان در سخنانی به صهیونیست‌ها هشدار داد که اگر به تحرکات خود ادامه دهند، بعد از این آن سوی جولان هدف قرار خواهد گرفت و این مساله عملی شد، مقاومت بعد از جولان و عمق فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. فرماندهی مقاومت ثابت کرد که به وعده‌هایش عمل می‌کند و در این مورد با هیچ طرفی شوخی ندارد. 

در طول همه مدتی که رژیم صهیونیستی مدعی بود که کاروان‌ها و انبارهای موشک ارسالی ایران به سوریه و حزب‌الله را منهدم می‌کند، مغزهای متفکر نظامی ایران در همان مناطق جنوبی و غربی دمشق یکی از قوی‌ترین و بهترین مراکز دفاع موشکی مقاومت را راه‌اندازی کردند. پس گردنی ایرانی‌ها با هرمز1 به صهیونیست‌ها چنان دردی داشت که پس از 45 روز آنها هنوز هم جرات نکرده‌اند که دست از پا خطا کنند. دو سامانه اصلی آنها یعنی فلاخن داوود و آرو3 نتوانستند در یک نبرد واقعی خودی نشان دهند و هر دو، از دایره اثرگذاری خارج شدند. رادار گرین‌پاین که آن همه برایش تبلیغ می‌کردند با هرمز ایرانی سوراخ شد.

صهیونیست‌ها باید هم در این مورد سکوت کنند و حرفی نزنند، آنها حالا به سراغ امریکایی‌ها رفته تا با آوردن سامانه تاد، قدرت از دست رفته را به آنها بازگرداند. تاد، وظیفه دارد تا به عنوان هسته مرکزی پردازشی پدافند رژیم صهیونیستی تا زمان بازآماد و تصحیح مشکلات آرو و فلاخن داوود نقش بازی کند. این‌که تاد می‌خواهد چه نقشی را ایفا کند، بماند اما صهیونیست‌ها امیدوار هستند که این یکی دیگر مانند گرین پاین یا فلاخن داوود هک نشود و بتواند به تهدیدات مختلفی که وجود دارد، پاسخ دهد. تاد، بسیار قدرتمند است اما به یاد داشته باشید که در طراحی آرو3، کمپانی طراح تاد مشارکت بسیار زیادی داشت. 

آرو3 که در سال 2017 موفق شده بود یک موشک شلیک شده از سامانه سام5 سوری‌ها را که وارد آسمان شمال فلسطین اشغالی شده بود، هدف قرار دهد در دفعات بعد هیچ وقت چنین موفقیتی به دست نیاورد، بارها موشک‌های سامانه اس200 از فراز فلسطین اشغالی عبور کردند و حتی به دریای مدیترانه رسیدند اما این سامانه‌ها هیچ واکنشی نشان ندادند. 

برچسب ها: سیاسی ، جنگ ، صهیونیست
نام:
ایمیل:
* نظر: