الهام بهروزی:
سوم اردیبهشتماه
روز «رادیو» بود؛ رسانهای که پیوندی نگسستنی با مردم دارد و در هر شرایطی کنار
آنها است. در این رسانه هنرمندان و فرهیختگانی فعالیت میکنند که از جنس مردم
هستند و دردها و مسائل را خیلی شفافتر و عیانتر از همگان درک و لمس میکنند؛ اما
میکوشند با زبانی نرم و آشنا به احوال مردمان سخن بگویند تا راهی دلها شوند و
مونسی گمنام برای آلام.
آزاده خرمایی
دختر پرانرژی رادیوی بوشهر یکی از آن گویندگانی است که جای پای محکمی را در دلهای
مخاطبان رادیو بوشهر از آن خود کرده است. وی متولد آبان 1358، کارشناس ارشد ادبیات
فارسی است که سال 1379 با حکم گویندگی رادیو وارد صدا و سیما شد و در ادامه با عنوانهای
مجری تلویزیون، تهیه کننده رادیو، گزارشگر رادیو و تلویزیون، نویسنده رادیو و
تلویزیون، ویراستار و بازیگر نمایش رادیویی به ادامه کار پرداخت. از افتخارات این
بانوی جوان میتوان به بازیگر برتر جشنواره تئاتر فجر (سال 78)، گوینده برتر رادیو
بوشهر (سال 93)، مجری برتر تلویزیون در جشنواره استانی خادمین ازدواج (سال 93)، کارمند
نمونه صدا و سیمای مرکز بوشهر (89)، بانوی نمونه صدا و سیمای مرکز بوشهر(87) و...
اشاره کرد. خرمایی از جمله مدرسان دروههای آموزشی فن بیان است؛ چراکه سالها
فعالیت در صدا و سیما از او مدرسی قدر و باتجربه ساخته است. وقتی با او همکلام میشوید
به اشراف وی به این فن معترف میشوید. او هماکنون دانشجوی رشته روانشناسی است.
البته راهنمای گردشگری و مربی ملی فدراسیون بینالمللی گردشگری نیز است. گفتوگوی
صمیمانهای را با آزاده خرمایی صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت
میکنم.
چطور شد که
آزاده خرمایی خودش را در رایو دید؟
من اصلا با
رادیو آشنایی نداشتم. دبیرستان رشته تجربی خواندم و بهدنبال یک اشتباه در انتخاب
رشته دانشگاه، در رشتهای قبول شدم که دوست نداشتم؛ همزمان در آزمون دانشگاه آزاد
اسلامی هم شرکت کرده بودم و با قبولی در رشته ادبیات فارسی با توجه به علاقهای
که به این رشته داشتم نهایتا تحصیل در این رشته را انتخاب کردم. البته پیش از این،
یعنی بعد از دیپلم بهعنوان بازیگر در رشته نمایش فعالیتم را شروع کردم. گروههای
نمایشی هم در سالن آمفیتئاتر دانشگاه آزاد تمرین میکردند. این مکان هم محل رفتوآمد
دانشجوهای هنر بود؛ یعنی همکلاسیهای خواهرم. تا اینکه یک روز یکی از تهیهکنندگان
رادیو به دانشگاه آمده بود برای تست صدا و انتخاب گوینده! من از طریق دوست خواهرم
از این موضوع باخبر شدم و طبق درخواست آن تهیهکننده تست اولیه دادم. بعد از آن دو
مرحله دیگر تست دادم و قبول شدم و از تیرماه 79 هم وارد خانواده رادیو شدم.
وضعیت رادیو را
چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا حال این رسانه خوب است؟
رادیو میتواند
انعکاس زندگی و آنچه باشد که در اجتماع میگذرد؛ یعنی مسائل فردی و جمعی. رسانه با
چهار عنصر دین، امید، اخلاق و آگاهی پیش میرود. یعنی رادیو سعی دارد تا غیر از
انعکاس آنچه هست، خودش را به آنچه باید نزدیک کند. حال درونی رادیو خوب است؛ هرچند
که حال تخصصیاش میتواند بهتر از اینها هم باشد.
خانم خرمایی از
دید شما گویندگی رادیو جذابتر است یا اجرا در تلویزیون؟ چرا؟
هر دو جذاب
هستند؛ چون هر دو یعنی حرف زدن با مخاطب، با ساکنان استانی که خود تو بومی همان
استانی و هر کدام ویژگیهای خود را دارد؛ هرچند که متفاوت بودن ابزارهای برقراری
با مخاطب در رادیو و تلویزیون بر کیفیت این برقراری ارتباط نیز سایه افکنده است.
در رادیو مخاطب شما را نمیبیند و شما تمام موارد را از طریق صدا به مخاطب منتقل
میکنید و این میتواند رازآمیز، جالبتوجه و گرم و صمیمی باشد. شنوندهای که
چهره شما را حدس میزند و حتی حال و هوای شما را هنگام اجرای برنامه. البته این
محدودیت نیست که نوعی از بهکارگیری تخیل فعال مخاطب است برای مشارکت و حضور موثر
بیشتر.
برخی از
گویندگان بیشتر تمایل دارند گوینده تلویزیون باشند و این امر موجب شهرت آنها نیز
میشود، شما چقدر به شهرت اهمیت میدهید؟ افزون بر شهرت چه چیزهایی در رادیو برای
شما جذبه دارد؟
هیچگاه به شهرت
فکر نکردهام؛ چراکه اگر شما اصل فعالیت در رسانه، برنامهسازی متخصصانه و رضایت
مخاطب را دریابید، مسائل دیگر همه در حاشیه قرار میگیرند. البته خود من بهدلیل
ویژگیهای تخصصیای که دارم در زندگی هرگز مشهور شدن را مدنظر قرار ندادهام؛ چون
این مقوله مرا اقناع نمیکند، بلکه تعامل و وظیفهشناسی و انجام دادن کار درست،
برای من در مرحله اول قرار دارد. همیشه با تمرکز بر اصل موضوعات در زندگیام سعی
کردهام آنچه را به من محول شده، بهدرستی انجام دهم.
در گویندگی بهدنبال
چه چیزی هستید و چقدر خودتان را در این پیشه یافتهاید؟
زیبایی شغل
گویندگی در ارتباط با مخاطب است؛ انسانهایی که دوستشان داری و هر آنچه را مرتبط
با این حرفه داری؛ برای آنها در طبق اخلاص میگذاری؛ گفتوگویی صمیمانه، بیریا،
ساده و صادق و اقناع کردن آنها در ارتباط با موضوع برنامه و آنچه نیاز دارند، بهطور
قطع در شغل گویندگی هر چقدر به پیش بروی باز هم جا برای حرفهایتر بودن است. من
شخصا افق بلندی را پیش رو خودم میبینم؛ چراکه همه ظرفیتهای من برای این کار باید
شکوفا شود. البته که شغل من در تحول من بسیار تاثیرگذار بوده؛ به طوری که من شخصی
تا حدی خجالتی بودم؛ اما سالهای کاریام در کنار مجریان، کارشناسان و در برنامههای
متنوع بسیار به من کمک کرد، برای بروز و ظهور بیشتر تواناییهایم و حالا از آنچه
بر من اثر داشته، بسیار رضایت دارم. رادیو بهطور قطع برای من رشد درونی داشته.
حتی این گونه نبوده که من از ابتدا بداههگوی قهاری بوده باشم. همه چیز بهتدریج و
با تلاش شکل گرفت؛ شناخت محتوا، درک بایدها و نبایدها، در لحظه پاسخگو بودن،
گنجینه لغات، تنوع اجرا و... که این همه بر زندگی شخصی من و پیشرفتهایم اثر
گذاشت.
در گویندگی
الگوی شما چه کسانی هستند و سعی میکنید در چه زمینههایی بیشتر از آنها تاثیر
بگیرید؟
من سعی میکنم
الگوی واحدی نداشته باشم، ویژگیهای خوب اجرا را در افراد متفاوت ببینم و در کار
خودم، متوجه این موارد باشم. هرچند که تجربه و دانش بهدست آمده کارساز است؛ اما
همیشه آدمهایی هستند که در این عرصه جلوتر هستند و حرفهای زیادی برای گفتن
دارند. من سعی میکنم آنچه را خودم با تجربه و از راه دانش بهدست آوردهام، در
گویندگان موفق پیدا کنم و در کار خودم روی آنها تاکید کنم. البته گویندگان خوبی در
کشور داریم که در شبکههای متفاوت مشغول به کارند و الحق که هر چه زمان میگذرد،
غنای کار آنها بیشتر میشود.
شما غیر از
گویندگی چه کارهای دیگری در رسانه انجام دادید؟ و چه تاثیری در کار گویندگی شما
داشته است؟
اجرای
تلویزیونی، تهیهکنندگی رادیو، نویسندگی و گزارشگری رادیو و تلویزیون، بازیگری
نمایش رادیویی، ویراستاری متون رادیویی که بهطور قطع تاثیر عالی داشته؛ به این
دلیل که شما از زوایای مختلف کار رسانهای انجام میدهید. مثلا خود گویندگی به
نوعی نویسندگی است که در لحظه بهصورت شفاهی انجام میشود یا گزارش که شما روبهروی
مخاطبان متعدد با سطوح مختلف قرار میگیرید و نوع مواجهه با انسانهای متفاوت و
گفتوگو با آنها را یاد میگیرید یا اجرای تلویزیونی که شما را هر چه بیشتر با
زبان بدنتان آشنا میکند و تهیهکنندگی که در واقع طراحی و چینش تمام این بخشها
کنار همدیگر است و بهطور قطع این خلاقیت به شما در عرصه گویندگی هم توان بیشتر میدهد
چه به لحاظ اعتماد به نفس و چه در عمل برای حاذق و سریعالعمل و متمرکز بودن و خوب
ارائه کردن.
تا به حال چه
برنامههای رادیویی و تلویزیونی را اجرا کردهاید؟
در رادیو برنامههای
متنوعی مثل برنامههای صبح، طنز عصرانه، خانواده، معارفی، مسابقه، پیام، شبانه
ادبی، فرهنگی هنری، مناسبتی و ... و در تلویزیون برنامه خانواده، اجتماعی، معارفی،
مناسبتی و... بهدلیل اینکه بیان منعطفی برای برنامههای متفاوت داشتم، در بسیاری
از برنامهها از حضور من استفاده میشد که البته کار سختی نیست؛ اما سالیان تجربه
این توان را در آدمی ایجاد میکند.
دورهای با روی
کار آمدن رسانههای جدیدی چون تلویزیون همگان بر این تصور بودند که رادیو جذابیتش
را از دست خواهد داد؛ اما اینگونه نشد و این رسانه همچنان محبوب باقی ماند، بهگونهای
که امروز به تعداد علاقهمندانش روزبهروز افزوده میشود، از دید شما راز محبوبیت
این رسانه چیست؟
اشاره کردم که
ساز و کار رادیو چگونه است. رسانهای که با صدا و سکوت، با واژه و جمله و ارتباط
کار میکند و سعی میکند با کمترینها؛ اما با کیفیتترینها کار خودش را انجام
دهد، اگر کارش را درست انجام دهد، همیشه موفق است. توفیق تلویزیون هرگز بهمعنای
عقبگرد یا بازماندن رادیو نبوده است و اصولا مقایسه این دو نمیتواند کار صوابی
باشد. رادیو با همه قدمتش و با اصلاح هر روزه و تخصصیتر شدنش توانسته پابهپای
مخاطب پیش رود و همیشه کنار او باشد. بهخصوص که رادیو یک رسانه همراه است و
تقریبا بیهزینه میتوانی بهرهمندیهای خودت را از این رسانه داشته باشید.
مهمترین دغدغه
شما در رادیو چیست؟
رضایت مخاطب، هر
روز بهتر از دیروز بودن و چیزهای ارزشمندی مطابق با حقایق و بهترینها به مخاطب
دادن. رضایت هماستانیهایم، حال خوبشان، تغییر و تحولشان و بهتر شدن زندگیشان.
حلقه گمشده
جامعه کنونی «گفتوگو» است، از دید شما رادیو چقدر در گسترش فرهنگ گفتوگو در
جامعه میتواند نقشآفرین باشد؟
بسیار زیاد.
رسانهای که هزاران و میلیونها مخاطب دارد، میتواند بهراحتی باب گفتوگو را باز
کند و همراه با کارشناسان امر و البته خود مردم گفتوشنودی کارامد به راه
بیندازد؛ گفتمانی از جنس مردم و جامعه، نیازها و آنچه هست و آنچه باید باشد. وقتی
رادیو الگوی یک گفتوگوی منطقی و بسامان را ارائه دهد، بهطور قطع این روند میتواند
در غنای فرهنگی این خطه، مهم و موثر باشد؛ بهخصوص وقتی خود مردم هم عاملی در این
گفتوگو باشند.
کودکان کار،
کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست، زنان... قشرهایی هستند که باید به آنها نگاه ویژه
شود، شما در رادیو چقدر به این قشرها توجه دارید؟
رادیو بر اساس
ابلاغیههایی که از تهران و سازمان میآید و با تقسیمبندی خاصی به موضوعات متفاوت
میپردازد و این موضوعاتی که شما گفتید، میتواند در برنامههای مربوط به خانواده
جای خودش را پیدا کند؛ هرچند که در رادیو به آسیبها اشاره میشود؛ اما بهنظر میرسد
این موضوعات میتوانند جایگاه مستحکمتری در رسانه داشته باشند.
صدا و فن بیان
چقدر در پیشرفت یک گوینده تاثیر دارد؟
صدا و فن بیان
از اصول و مبانی کار یک گوینده است. صدای خوب و پرورشیافته و آگاهی از فنون بیان
عامل موفقیت یک گوینده است که آنها تا حدی از طریق دورههای بدو خدمت، حین خدمت و
تطبیقی با این موارد آشنا میشوند و بقیه موارد از طریق تجربه، مطالعه، رصد کردن
رسانهها و... بهدست میآید. بدون آگاهی از نحوه استفاده از صدا و آشنایی با شیوههای
بیان کار اجرا بهدرستی انجام نمیشود.
آیا شما دورههای
آموزشی فن بیان را برگزار میکنید؟
بله. من با توجه
به تجربه نزدیک به 19 سال کار رسانه و همچنین انجام دادن کارهای رسانهای متفاوت،
مثل گویندگی، اجرای تلویزیونی، گزارشگری رادیو و تلویزیون، نویسندگی برای رادیو و
تلویزیون، اجرای نمایش رادیویی، تهیهکنندگی رادیو و ویراستاری و با توجه به رشته
تحصیلیام (ادبیات و فارسی) و آشنایی بیشتر با دستور زبان فارسی و شیوههای سخنوری
و با داشتن تجربه در اجرای صحنه و بازیگری توانستهام در امر آموزش فن بیان موثر
واقع شوم؛ بهگونهای که همه شرکتکنندگان صددرصد از دریافت آموزههای دقیق و
کاربردی راضی بودهاند. هرچند که در عرصه آموزش و بنا به نیاز استان باید در آینده
بیشتر فعال باشیم تا آموزهها از طریق افراد باتجربه و کاردان به علاقهمندان
منتقل شود. آموزش حضوری، مجازی، خصوصی، گروهی، کارگاهی و چندجلسهای جزء برنامههای
آینده من هستند.
آیا از نظر شما
زیاد شدن مدرسان فن بیان بهخصوص افرادی که تجربه کافی در این زمینه ندارند، آسیبرسان
نیست؟
بهنظر من آموزشها
سطوح مختلفی دارند. مدرسان با تجربه و با دانش کمتر میتوانند به افراد مبتدی
آموزش دهند و مدرسان متبحرتر میتوانند مسوولیت آموزشهای پیشرفتهتر را برعهده
بگیرند. متاسفانه آنچه که ما امروز شاهدیم، این است که افرادی صرفا با گذراندن
کلاسهایی در پایتخت نزد استادان برتر، دقیقا همان آموزهها را در استان به شرکتکنندگان
منتقل میکنند. حال آنکه توانایی سخنوری آنها نیز چندان درخشان و متفاوت نیست. من
فکر میکنم تجربه کنار دانشی که با زحمت و بهصورت عملی بهدست آمده، خیلی بیشتر
میتواند اثرگزار و کارگشا باشد؛ چون وقتی فرد طی سالیان و با زحمت، با آزمون و
خطا، مطالعه و دوره دیدن و انجام دادن کارهای متنوع به درجه آموزشگری رسیده باشد،
بسیار متفاوتتر از صرفا در چند کلاس شرکت کردن است و بعد بهعنوان مدرس مطالب را
منتقل کردن. متاسفانه دیده میشود که میل به شهرت در حیطه مدرس فن بیان بودن دارد
زیاد میشود؛ اما ای کاش میدانستیم که کار را باید به کاردان بسپاریم؛ هرچند که
رضایت شرکتکنندگان از مدرسان، خود نشان دهنده تفاوت کیفیت کار و اطلاعات و تجربه
است.
توصیه شما به
علاقهمندان گویندگی رادیو چیست؟
بهطور قطع
افراد زیادی علاقهمند به کار گویندگی هستند. همانطور که به خود ما هم بارها گفته
شده و راه را پرسیدند. به نظر من کار باید اصولی شروع و انجام شود و صرف داشتن
صدای خوب، نمیتواند آغاز محکمی برای کار گویندگی باشد. علاقهمندان میتوانند با
مطالعه، راهنمایی گرفتن از افراد پیشکسوت و شرکت در کلاسهای فن بیان، توان خودشان
را در این عرصه پرورش دهند.