bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۴۲۲
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۲۲ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸
نقطه سرخط: هم‌زمان دو ترجمه از اولیس جویس منتشر شد؛
داود علیزاده: این روزها خبر انتشار ترجمه «اولیس» جویس در محافل ادبی پیچیده است. از یک‌سو «فرید قدمی» جلد اول اولیس را با همکاری نشر «مانیاهنر» به بازار نشر ارائه داده است. از سوی دیگر «اکرم پدرام‌نیا» نیز ترجمه جلد اول خود از «یولسیز»(اولیس) را با همکاری نشر «نوگام» در صف انتشار دارد، ترجمه‌ای که به گفته پدرام‌نیا در گفت‌وگو با ایسنا در مهرماه 97: «با ویرایش دقیق و خلاقانه‌ «رضا شکراللهی» که آن ‌هم چندین ماه طول کشید آماده چاپ و انتشار است.»

داود علیزاده:

نزدیک به صدسال از چاپ رمان «یولسیز» (اولیس) «جیمز جویس» می‌گذرد؛ اثری که مقصود جویس از نوشتن آن، تغییر سرنوشت ادبیات معاصر بوده است. اولیس از معدود رمان‌هایی است که در تمامی فهرست‌های صدتایی برترین‌ها اعم از« گاردین» یا «لوموند» جایگاه ثابتی دارد و در فهرست کتابخانه مدرن نیز در صدر قرار دارد.

دامنه تاثیرگذاری اولیس اثر جیمزجویس آن‌قدر وسیع است که دست‌کم نیم‌قرن برای بخش بزرگی از جامعه جهانی ادبیات به‌عنوان پارادایمی در حوزه ادبیات داستانی و رمان مطرح بوده است.

جویس این اثر را در سال 1922 منتشر کرد و البته نه در کشور خودش ایرلند؛ بلکه در پاریس چراکه مفتشان عقاید ایرلند، این اثر را منافی اخلاق عمومی ارزیابی کردند؛ اما «اولیس» پس از انتشار آن‌چنان موردتوجه مخاطبان خاص و منتقدان ادبی قرار گرفت که کمتر رمانی تا به امروز تا این حد مورد تحسین و تحلیل قرارگرفته است؛ به‌طوری‌که به‌گمان بسیاری از منتقدان، اولیس در تاریخ رمان تحولی ایجاد کرده است که بعد از نگارش این اثر تا مدت‌های زیادی اثر آن برنوشته‌های نویسندگان بزرگ مستولی بوده است.

با ‌وجود این، تا امروز ترجمه‌ای از آن به دست خواننده‌ فارسی‌زبان نرسیده است. تلاش‌های پراکنده برای ترجمه این اثر متعدد بوده است. علی کاکاوند، ایمان فانی، وحید مواجی و ... هرکدام بخش‌های از اولیس را جداگانه در اینترنت منتشر کردند؛ اما در ادامه خبری از بخش‌های بعدی دیده نشد. تنها کسی که مدعی ترجمه تمام متن اولیس است «منوچهر بدیعی» مترجم دیگر آثار جویس بود. ترجمه‌ای که جز فصل هفدهم از آن هیچ‌گاه منتشر نشد.

منوچهر بدیعی در پیش‌گفتارش بر کتاب «اولیس جویس؛ عصاره داستانی» در مهرماه ۱۳۹۳، درباره انتشار متن کامل ترجمه فارسی اولیس نوشته است: «مترجم ده سال پیش در گفت‌وگویی با علی صلح‌جو، پژوهشگر و مترجم و ویراستار برجسته، گفت که انتشار و ترجمه فارسی کامل «اولیس» به عمر من وصال نخواهد داد. اکنون‌که مترجم به پایان عمر خود نزدیک‌تر شده است، این سخن قوت بیشتری یافته است. عمر همه ما ناپایدار است؛ اما «آینده بسی دیر بپاید.» آیندگان روزی سرانجام «اولیس» را خواه در ترجمه فارسی مترجم خواه در ترجمه کسان دیگر خواهند خواند. مترجم با خواندن «اولیس» و نوشتن آن به فارسی دریافته است که زبان فارسی، دست‌کم در حدود تجربه و آگاهی مترجم، برای ترجمه «اولیس» و حتی «شب‌زنده‌داری فینگن‌ها» بسیار تواناست. هدف مترجم از ترجمه «اولیس» بیش از انتشار آن درک همین توانایی بوده است. مترجم گمان می‌کند به این هدف نزدیک شده و در هرحال، اجر خود را گرفته است.»

میل به خوانش این اثر در نزد مشتاقان ادبیات داستانی روزافزون بوده است. سایر محمدی در گزارش ایبنا در تاریخ بهمن 93 آورده است: «خود بدیعی در این مورد گفته است: «الانسان حریص بمامنع» یک‌چیزی است که ممنوع شده و مردم حریص شده‌اند. مردم نسبت به مسائلی که مستور است و معمولا پوشیده است کنجکاوی دارند. من حاضر نیستم قبول کنم این‌همه سوال که پیش می‌آید به خاطر ارضای این نوع کنجکاوی باشد. اصلا چرا؟ نه برای اینکه مردم در این زمینه‌ها کنجکاو نیستند، هستند؛ ولی این کنجکاوی را الآن از هزار طریق دیگر می‌توانند ارضا کنند. چرا بیایند رمان یک نویسنده را با 1162 صفحه بخوانند و تازه ببینند که آن‌جور هم که شنیده‌اند، نیست.»

ترجمه رمان اولیس از موضوعات مناقشه‌برانگیز بوده است؛ تا جایی که برخی معتقدند چنین اثری به‌واسطه بازی زبانی، بینامتیت و... در ترجمه ارزش خود را از دست می‌دهد؛ چه‌بسا ترجمه امانت‌مدارانه آن غیرممکن باشد و یا به خاطر وجود زبان صریح و بی‌پروا در ممیزی شرحه شرحه می‌شود. هرچه باشد... چه دشواری کار و چه آینده نامعلوم پس از ترجمه و. باعث شده بود مترجمان تاکنون برای ترجمه این اثر و انتشارش پیشرو نباشند و اگر اقدام کنند ناکام بمانند.

از دشواری ترجمه اولیس همین بس که بدیعی می‌گوید: «حقیقت آن است که داستان اولیس لابه‌لای اساطیر یونان، تاریخ و جغرافیا و افسانه‌های ایرلند، مناسک مسیحیت، انواع گوناگون سبک‌های ادبی، سیلان خودآگاهی و تک‌گویی درونی، اشارات ادبی و فلسفی و حتی علمی، پاره‌هایی از زندگی جویس و خانواده‌اش، زندگی روزمره دابلینی‌ها، تکه‌هایی از ترانه‌ها و اپراها که خواندن آن‌ها رواج داشته و اشاره به بیش از هزار شخصیت که هرکدام نمونه‌ای از صاحبان مشاغل و حرفه‌های گوناگون هستند، پراکنده و پنهان است. (در اولیس به چند اپرا و 304 ترانه و تصنیف و سرود و 52 شعر کودکانه و آواز به‌اصطلاح کوچه‌باغی اشاره‌شده است.)»(همان)

با همه این اوصاف، این روزها خبر انتشار ترجمه اولیس جویس در محافل ادبی پیچیده است. از یک‌سو «فرید قدمی» جلد اول اولیس را با همکاری نشر «مانیاهنر» به بازار نشر ارائه داده است. فرید قدمی مترجم این کتاب، در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در تاریخ 28 فرودین 97 بیان می‌کند که ترجمه فارسی این رمان در چهار جلد قرار است منتشر شود که جلد نخست آن اکنون زیر چاپ است.

به گفته این نویسنده و مترجم، رمان «اولیس» در اصل در سه کتاب و درمجموع در هجده اپیزود، نوشته‌شده است که جلد نخست ترجمه فارسی آن ترجمه کامل کتاب اول است. او همچنین بیان کرده که جلدهای بعدی با فواصل چهارتا شش‌ماهه منتشر خواهند شد.

از سوی دیگر اکرم پدرام نیا نیز ترجمه جلد اول خود از «یولسیز»(اولیس) را با همکاری نشر «نوگام» در صف انتشار دارد، ترجمه‌ای که به گفته پدرام‌نیا در گفت‌وگو با ایسنا در مهرماه 97: «با ویرایش دقیق و خلاقانه‌ رضا شکراللهی که آن ‌هم چندین ماه طول کشید آماده چاپ و انتشار است.»

همچنین پدرام‌نیا در همان مصاحبه درباره شروع ترجمه اولیس می‌گوید: «مطالعه و تحقیق جدی درباره‌ این اثر را از زمستان ۱۳۹۱، پس از ترجمه رمان «لولیتا» شروع کردم. البته از آغاز دهه‌ ۸۰، به‌شکل پراکنده، درباره‌ آن تحقیق و مطالعه می‌کردم و به‌دلیل وفور جملات ایتالیایی و فرانسوی، همزمان به آموختن این دو زبان نیز مشغول شدم. ترجمه آن را از شهریور ۱۳۹۳ شروع کردم و از همان زمان تا امروز، روزی ۱۰ و گاه تا ۱۴ ساعت روی آن کار می‌کنم.»

سه سال بعد از آنکه اکرم پدرام‌نیا ترجمه اولیس را شروع کرده بود؛ فرید قدمی نیز بر صفحه اینستاگرامی مجازی خود در سال 96 با این پست اعلام کرد که تصمیم به ترجمه اولیس در ظرف یکی دو سال دارد: «تصمیم گرفته‌ام در پروژه‌ای یک تا دوساله رمان «اولیس» جیمز جویس را ترجمه و منتشر کنم؛ اگرچه این کتاب را منوچهر بدیعی بزرگ و عزیز هم ترجمه کرده؛ اما خب، بیشتر از دو دهه است که همه در انتظارش مانده‌ایم و چه بی‌شمار فارسی‌زبانانی که «اولیس» را نخواندند و مردند در این سالیان. علاوه بر این، به گمانم، خیلی هم خوب است که شاهکار مطلق ادبیات مدرن که تاریخ رمان بدون آن چیز بزرگی کم دارد، در فارسی هم دو تا ترجمه داشته باشد، گیرم که ترجمه بدش از آن ‌من باشد و ترجمه خوبش به‌یقین از آن بدیعی. ترجمه چنین اثری؛ اما نیازمند وقت و تلاش بسیار است، کاری که دست‌کم من نمی‌توانم بدون حمایت خوب یک ناشر از عهده‌اش بربیایم. امیدوارم به‌زودی زود ناشری حمایت گر پیدا شود و ترجمه این رمان درخشان را بی‌آغازم.»

چه قدمی و چه پدرام‌نیا از هرجایی که شروع کرده باشند در یک نقطه و آن هم انتشار جلد اول به هم رسیدند؛ هرچند جلد اول اولیس قدمی در 189 صفحه و یولسیز پدرام‌نیا در 570 صفحه دربرگیرنده شش فصل اول کتاب است. قرار است ترجمه قدمی در چهار جلد و ترجمه پدرام‌نیا در شش جلد منتشر شود.

 به‌زودی منتقدان و مخاطبان می‌توانند هر دو ترجمه را در دسترس داشته باشند و کیفیت را مقایسه کنند؛ اینکه این ترجمه‌ها تا متن کامل اولیس ادامه یابد نیز حرف دیگری است؛ اما آنچه می‌تواند موردتوجه باشد پیامدی است که ترجمه اولیس بر ادبیات داستانی ایران خواهد داشت. ازآنجا که هر اثر تقدیس شده‌ای موجی از مقلدان را در ادامه خود خواهد کشید، با ورود اولیس به ادبیات فارسی، نگاه مخاطب و نویسنده ایرانی به جویس و اولیس از پنجره نگاه مترجمان مذکور خواهد بود. اینکه این پنجره مصداق فیل در تاریکی باشد یا دیدگاهی بر گستره اولیس در آینده مشخص خواهد شد؛ اما به‌زودی شاهد موجی از مقلدانی خواهیم بود که از همین پنجره سعی در پریدن خواهند کرد.

اولیس جویس اگر از قِبَل این ترجمه‌ها به دست مخاطب فارسی برسد؛ ‌صد سال تاخیر داشته است و باید این نکته را در نظر داشت که از پیدایش رمان در جهان تا پیدایش رمان در زبان فارسی بیش از سه قرن فاصله وجود دارد. عمق این فاصله بین دنیای رمان فارسی (اثر، نویسنده و مخاطب فارسی‌زبان) و همسان‌های خود در جهان بیرون، زمانی بیشتر به چشم می‌آید که در نظر گرفته شود: روند نگارش و انتشار رمان در جهان همچنان روبه‌جلو حرکت کرده است و از انبوه رمان‌های گذشته و حال در جهان تنها تعداد محدودی آن ‌هم از گذر ترجمه به ادبیات فارسی وارد شده است. باید در نظر داشت که کنش ترجمه نیز، هزار اما و اگر دارد. آن‌چنان‌که از اثر مبدا همه ویژگی‌های متن به اثر مقصد منتقل نمی‌شود. با این‌ حال از قِبَل ترجمه آثار جهانی، ادبیات فارسی تنها با آثاری روبه‌رو شده است که از صافی سلیقه مترجمان و ناشران، بضاعت دانش مترجمان و چارچوب عرفی، شرعی، مدنی و اقتضای بازار نشر گذشته است. با این ‌همه موانع می‌توان تصور کرد منظری که نویسنده و مخاطب (محصور در زبان فارسی) از جهان رمان و رمان جهان دارد، در چه حدی و چگونه است! موقعیتی که پدیده مذکور را به‌مثابه فیل در تاریکی قرار می‌دهد. حال با این بضاعت ترجمه اولیس و نگاه به آن نیز تا اصل مطلب فاصله بسیاری خواهد داشت. بحث بر سر چرایی ترجمه اولیس نیست. به‌هر حال اولیس دیر یا زود ترجمه می‌شد و پیامدی هم اگر داشته باشد طبیعی است؛ اما این پیامد تاسف‌بار خواهد بود و ناگواری ماجرا در اولیسیسمی است که مقلدان در آینده بر سر ادبیات فارسی آوار خواهند کرد و دوره گذار از آن دربردارنده آثار ناخوشایندی خواهد بود. امری‌ که ای کاش سال‌های گذشته از آن عبور کرده بودیم و شاهدش نبودیم.


برچسب ها: داودعلیزاه
نام:
ایمیل:
* نظر: