|
الهام بهروزی:
چهرهپردازی یا گریم یکی از مهارتهایی است که در هنرهایی چون سینما، تلویزیون، تئاتر و... نقش پررنگی را ایفا میکند. البته این هنر در نمایش شرایط پیچیدهتری دارد؛ چراکه بهواسطه زنده بودن هنر تئاتر و حضور مخاطب در فضا و قرار گرفتن او در فاصله نزدیکی به صحنه، گریم باید متناسب با نور موجود در صحنه، لباس بازیگر و رنگهای به كار رفته در آن و در صحنه باشد. از اینرو، چهرهپرداز با گریم بازیگر، وی را در رسیدن به شخصیت و هدف اثر یاری كرده و باعث تاثیر بیشتر نمایش در بینندگان میشود.
چهرهپردازها عمدتا جزء آن دسته از
عوامل یک اثر نمایشی یا سینمایی هستند که مخاطب صرفا با کار و هنر وی روبهرو میشود
و کمتر مجالی برای حضور فیزیکیاش در روی صحنه پیش میآید. بهطبع گریمورها بهواسطه
ابتکار، خلاقیت و نوآوری، بهروز بودن و تبحرشان در گریم مطرح و شناخته میشوند.
البته این حرفه بیش از هر چیزی به ظرافت، دقت نظر، دانش، روانشناسی و حوصله چهرهپرداز
نیاز دارد که هر کسی از عهده آن برنمیآید.
استان بوشهر در دهههای اخیر، خیز خوبی
در زمینه چهرهپردازی تئاتر، تلویزیون و سینما برداشته و توانسته چهرههای موفقی
را در این عرصه به جامعه هنری معرفی کند. یکی از گریمورهای موفق استان، شهربانو
(گلناز) نیسنی است که از دهه هفتاد کارش را بهصورت جدی با تئاتر آغاز کرد و در
ادامه سعی کرد با گذراندن دوره آموزشی و آکادمیک خلأیی که در حوزه چهرهپردازی
وجود داشت، پر کند. نیسنی دانشآموخته رشته ادبیات فارسی، سینما (گرایش چهرهپردازی)
و مدیریت امور فرهنگی است. خودش معتقد است که «دختر مهرشیدی است؛ یعنی آخرین دقایق
شهریور و شروع مهر.» او در حوزه نویسندگی از نامهای مستعاری چون «گلناز گلشن»، «شهرزاد
دختر خاتون»، «گلی شکیب» و «گلی. ن» استفاده کرده است. وی دورههای آموزشی چهرهپردازی
را زیرنظر جلالالدین معیریان گذراند و با نشان دادن توانمندیاش به یکی از مدرسان
موفق دانشگاه در این رشته بدل شده است.
شهربانو نیسنی امروز یکی از چهرهپردازان
موفق استان است و در بیشتر رویدادهای معتبر تئاتری عنوان برتر چهرهپردازی را از
آن خود کرده است. وی تاکنون گریم و چهرهپردازی بیش از هزار اثر نمایشی، سینمایی و
تلویزیونی را تجربه و با کارگردانان مطرح سینما و تئاتر کشور و استان نظیر سیدرضا
صافی، شیما جوادپور، حسن رضایی، هوشنگ عباسی، علی شاهحسینی، رضا بهارلو، رسول
ایزدجو، سعید گلچمن، کاظم ارجمندنیا، غلامرضا خضری و... همکاری کرده است. هرچند وی را
امروز بهعنوان چهرهپرداز میشناسند؛ اما در زمینههای تدوین، طراحی لباس، طراحی
صحنه و کارگردانی و بازیگری نیز مهارت دارد. البته خودش بیشتر به چهرهپردازی و
بازیگری علاقهمند است. در کارنامه هنری وی حضور در آثار تلویزیونی و تئاتری چون «آسمان
پر ستاره» (به کارگردانی هوشنگ عباسی)، «گل پرخکی»، مستند «مشعل سبز» (کارگردان
سیدرضا صافی)، «تهران شب ندارد» و «زگیل تهران» (کارگردان و تدوینگر گلناز نیسنی
با همکاری علی شاهحسینی)، «قاب عکس روی دیوار» (به کارگردانی مهران مرادی، مجموعه
«پنج نفر» (کرگردان سیدرضا صافی)، «میلاد» (کارگردانی عبدالکریم نیسینی)، «هاتف»
(کارگردان رضا بهارلو)، «شیوع درد تاریخ» (کارگردان سعید گلچمن)، «نگران نباش آدامس
بجو» (کارگردان رسول ایزدجو)، «کاتیس» (کارگردان کاظم ارجمندنیا)، «کلهپوکها»
(کارگردان شیما جوادپور)، «طهرون» (کارگردان حسن رضایی)، «جنگل آمازون» (کارگردان یاسر
رازقیپور، «بوقلمون» (کارگردان رضا باقری)، «نارگل و بهرو» (کارگردان حسین زارعی)،
«دقایقی پس از رفتنت» (کارگردانی اسماعیل ملاحجوان و آذین خیّر) و... دیده میشود
که بهعنوان چهرهپرداز، بازیگر، طراح صحنه و... به هنرنمایی پرداخته است. از دیگر
فعالیتهای نیسنی میتوان تدریس در دانشگاه فرهنگ و هنر تهران و شیراز و مدرس
کارگاههای آموزشی چهرهپردازی در فرهنگسرای بافت تاریخی بوشهر، موسسه سیراف فیلم
جنوب، آموزشگاه آزاد سینمایی بوشهر، پیام دانش، خانه هنر و...، روابط عمومی انجمن
تئاتر معلولان استان و... اشاره کرد. شهربانو نیسنی در خصوص ورودش به هنر میگوید:
«پدرم مرا با دنیای تئاتر آشنا کرد و من با ایفای نقشی در تئاتر «میلاد» به
کارگردانی خودش با این هنر مانوس شدم و از آن پس زندگیام با هنر گره خورد.» وی در
حاضر مشغول تمرین در دو اثر نمایشی به نامهای «تریبون» به کارگردانی امین
احسانیان و «مجنون» به کارگردانی غلامرضا خضری است و یک فیلم هم به نام «ماجور» به
کارگردانی امین حقیقت آماده پخش دارد. گفتوگویی را با این بانوی چهرهپرداز و
هنرمند بیشتر حول محور چهرهپردازی و بازیگری صورت دادیم که شما را به خواندن آن
در ادامه دعوت میکنیم.
چطور شد که تصمیم گرفتید یک گریمور
شوید؟
دهه هفتاد در دانشگاه ادبیات فارسی میخواندم؛
این در حالی است که پیش از آن از طریق پدرم با تئاتر آشنا شده بودم. از این رو، در
کنار تحصیلم همچنان هم به بازیگری و کارگردانی هم میپرداختم و چند فیلم، سریال
و نمایش را کار کردم تا اینکه مسائلی پیش آمد و برای مدتی از صحنه و تصویر دور
شدم. در این فاصله به دانشگاه سوره رفتم و نظرم به سمت چهرهپردازی جذب شد. هرچند
تحصیلم را در این دانشگاه ادامه ندادم؛ اما سعی کردم رشته چهرهپردازی را که آن
زمان خلأ آن در بیشتر تئاترهای تولید شده، دیده میشد، ادامه بدهم. پس در گام نخست
به نزد عبدالله اسکندری گریمور مشهور تلویزیون و سینما رفتم؛ ولی وی به دلیل اینکه
آموزشگاهی نداشت، آموزش نمیپذیرفت. در گام بعدی به سراغ جلالالدین معیریان رفتم.
با شور و ذوق وافری روز نخست سر کلاس وی حاضر شدم؛ اما وقتی هنگام معرفی خودم
متوجه شد که دانشجوی رشته بازیگری و کارگردانی هستم، پیشنهاد کرد که کلاس را ترک
کنم و به تحصیل در رشتهام ادامه دهم. این حرفش مرا به گریه انداخت و همانجا گفتم
اینقدر در این کارم پشتکار به خرج میدهم که به من افتخار کنید و این شد که آموزش
چهرهپردازی را با جدیت ادامه دادم و خوشحالم که از میان خروجی آن دوره، امروز
تعداد انگشتشماری آموزش تخصصی گریم و تدریس در دانشگاه نصیبشان شد که من یکی از
آنها هستم. البته همیشه از بچگی تمایل داشتم که هر کاری که انجام میدهم، دیگران
پشت سرم بیایند و من در واقع جاده صافکن باشم برای موفقیت بقیه. از این رو، همیشه
بهترینها را برای پیشرفتم انتخاب کردم.
آیا گریم سینما مانند گریم تئاتر سخت
است؟ چرا؟
خب، ببینید ما به جای چهرهپردازی
تئاتر و سینما میگوییم، چهرهپرادزی صحنه و تصویر! صحنه مثل اپرا و نمایش زنده و
چهرهبهچهره است و تصویر مثل سینما، تلوزیون و عکاسی ... هر کدام مقولهای جداست
که شرایط خاص خودش را دارد. بنابراین گریم در صحنه اغراق دارد ولی در تصویر ملایمتر
است. همچنین گریم در روی سن از اغراق بیشتری برخوردار است، در حالی که در پلاتو کمتر
است. البته باید اشاره کنم که چهرهپردازی در تصویر (سینما و تلوزیون) با دوربینهای
مختلف شرایط متفاوتی دارد؛ اما باید اعتراف کنم که گریم تئاتر سختتر از چهرهپردازی
در تصویر است؛ چون امکان دارد در تئاتر گریم به دلیل نورپردازی یا گرمای
محیط جابهجا شود یا ریزش کند و هر اتفاق دیگری این گریم را در هم بریزد، در حالی
که شما نمیتوانید بگویید کات؛ ولی در سینما هر مشکلی پیش آمد، میگویید
کات و گریم رتوش میشود.
شما بهعنوان یک چهرهپرداز برای
آمادگی بازیگران برای پذیرش گریمشان چکار میکنید؟
گریم چهره بازیگر تاثیر مستقیمی با روحیه
شخصیت دارد. بنابراین من اول او را از نظر روحی و روانی آماده میکنم تا بدون
هیچ استرسی پذیرای گریم شود. سپس از مواد درجه یک با ماندگاری ۲۴ تا ۷۲ ساعت با
توجه به شرایط آبو هوایی منطقه وی را گریم میکنم، در نهایت فیکساتور درجه عالی هم
برای تثبیت کار استفاده میکنم.
سنگینترین گریمی هم که تاکنون انجام دادهام در فیلم «پنج نفر» برای اپیزود سیروس
بود که بازیگر این نقش خیلی بهدلیل گرما و گریم سنگین اذیت شد.
اهمیت چهرهپردازی در جذابیت یک اثر
چقدر تاثیر دارد؟
بدون اغراق میگویم صد درصد. این
حرف من گریمور نیست. کارگردان و خود بازیگر و تماشاگر هم این را میگوید. بارها و بارها
بوده که گریم باعث برد کار و بازیگر شده است. البته اگر درست و بجا استفاده شود
و با شناخت شخصیت و تیپ. چون بدون این علم چهرهپرداز در کارش موفق ظاهر نمیشود و
حتی معکوس عمل میکند.
سختیهای کار گریم کدام است؟
گریمور باید در کارش دقیق باشد و به
ریزترین چیز دقت کند. باید
فشار کاری زیاد را تحمل کند؛ زیرا به دلیل هماهنگی میان کارگردان و طراح نور امکان
دارد بارها گریم جابهجا شود، از این رو چهرهپرداز باید صبور باشد. در پروژههای
سنگین بیخوابی و خستگی بیداد میکند ولی سعی کند با خرسندی بر دشواری کار چشم
ببندد و در مقابل عوامل بازدارنده مقاومت کند. یکی از مشکلاتی که همواره چهرهپردازها
با آن روبهرو هستند، کم لطفی تهیهکنندگان و کارگردانان در پرداخت دستمزد آنهاست
یا مبلغ بسیار ناچیزی را برای چهرهپردازی لحاظ میکنند، در صورتی که گریمور هزینه
زیادی را صرف خرید مواد باکیفیت گریم میکند. اینجا یک توصیه به چهرهپردازان میکنم
که برای هر کاری قرارداد امضا کنند؛ اما در کار با کارگردانان تازهکار مدارا
کنند، چون همه چیز پول نیست و با خویشتنداری آنها را در تجربههای نخست خود
همراهی کنند.
چقدر هنر گریم امروز در تئاتر جدی
گرفته میشود؟
خدا را شکر در این چند سالی که به
بوشهر برگشتم، متوجه تحولی که در زمینه گریم صحنه و تصویر صورت گرفته، شدهام. رقابت
خوبی در این زمینه ایجاد شده است. الان دیگر کمتر نمایش و فیلمی بدون گریم روی صحنه
و جلوی دوربین میرود؛ البته پیش از این هم گریم مهم بود؛ ولی کمتر از الان!!! در
جشنوارهها کمتر به چهرهپردازی توجه میشد و حتی جایزهای برای آن در نظر گرفته
نمیشد؛ اما امروز خدا را شکر این بخش در جشنوارهها جدی گرفته میشود و جایزهای
برای آن تعیین شده است. البته خوشحالم که دست کم توانستم با
تلاشم این رقابت را ایجاد کنم و در بوشهر به تئاتر و سینما رنگی بدهم؛ البته
این به این معنی نیست که مدعی باشم من اولین چهرهپرداز بودم؛ چون خیلی از
کارگردانان برای کارهایشان از خارج از استان چهرهپرداز میآوردند و خیلی از افراد
هم در این زمینه فعالیت داشتند؛ ولی کسی به شکل حرفهای با تحصیلات آکادمیک در
این زمینه فعالیت نمیکرد.
توصیه شما به علاقهمندان این رشته
چیست؟
نخست اینکه علاقهمندان به چهرهپردازی
باید با گذراندن دوره آکادمیک و کارگاههای تخصصی زیر نظر اساتید مطرح و ماهر دانش
و تخصص لازم را در این زمینه کسب کنند. برای رشد در کارشان اخلاق حرفهای داشته
باشند. صرفا با گذراندن یک دوره آموزشی کوتاه خودشان را طراح گریم ندانند؛ زیرا
طراح گریم، مجری گریم و دستیار گریم هرکدام دورههای تخصصی جداگانهای را نیاز
دارد تا فرد به مهارت و دانش کافی دست یابد. در دانشگاه و در کلاسهای آموزشی هم نکتهای
را که مدام به هنرجویان و دانشجویان توصیه میکنم، صبر، استقامت و تمرکز است؛ زیرا
تا این سه خصلت و صفت را نداشته باشند هرگز در چهرهپردازی موفق نخواهند شد .
شما افزون بر گریم به عنوان بازیگر تئاتر
هم فعالیت دارید، کدام یک را بیشتر علاقهمند هستید بهصورت حرفهای ادامه دهید؟
من از سن کم بازیگری را در کنار پدرم آغاز کردم و بعدها هم کارگردانی و نویسندگی را
تجربه کردم، هرچند در این رشتهها موفق ظاهر شدم؛ ولی باید اعتراف کنم که عشق من گریم
هست. در این رشته خستگی برایم معنا ندارد و وقتی کار میکنم، حس خوبی دارم؛
زیرا گریم فرزند دیگر من است.
در بازیگری دوست دارید چه نقشی را بازی
کنید که تاکنون تجربه نکردید؟
بیشتر شخصیتها را هم در سینما و هم تئاتر
بازی کردهام؛ ولی در ژانر وحشت تا به حال نقشی را تجربه نکردم. بنابراین دوست دارم
نقش یک روح خبیث را بازی کنم، ببینم چقدر میتوانم از پس اجرای آن بر بیایم. البته
در این ژانر هم نقشی پیشنهاد شده بود؛ ولی بهدلیل کار در یک پروژه (گریم)
نتوانستم آن را بپذیرم.
از وضعیت تئاتر بوشهر رضایت دارید؟
بهعنوان کسی که سالهای سال در تئاتر فعالیت
میکند، به قولی دیگر مادر گروههای تئاتری شدهام. وضعیت تئاتر اکنون بهتر شده؛ ولی
رضایتبخش نیست. در شرایط کنونی نیازمند پلاتو و آموزش بیشتر کارگردانها و گروهها
هستیم. باید این را آموزش بدهیم که موسیقی تئاتر با دیگر موسیقیها فرق دارد؛ همانطور که نور
در تئاتر با دیگر نورها متفاوت است. باید با آموزش و تولید آثار بامحتوا و با
کیفیت جایگاه هنر تئاتر را به همگان یادآوری کنیم. تئاتر بوشهر اکنون زنده است؛
زیرا ما سالها پیش تنها در جشنوارهها شاهد نمایش یک اثر بودیم؛ این در حالی است
که الان صبح تا شب شاهد تمرین و اجرای گروههای نمایشی و اجراهای عموم متعددی
هستیم. خیلی خوشحال هستم که امروز شاهد فعالیت برخی از گروهها نمایشی در استان
هستیم که در کنار اجرا به امر آموزش و پرورش بازیگرهای بااستعداد نیز مشغول هستند.
سخن پایانی؟
«گر همسفر عشق شدی، مرد سفر باش»؛ یعنی اگر هر
کاری میخواهید شروع کنید به قشنگی به پایان برسان. عشق به کار، حرفه و هنرت داشته
باش. برای کارت بجنگ، زحمت بکش. میدان خالی نکن. نگو نمیتوانم. حرفهای مایوسانه
را نشنو. گلناز نیسنی فعل خواستن را سرود تا توانست به اینجا برسد. هیچ غیر
ممکنی در ره عشق به هنر نباید وجود داشته باشد. انسان باشیم. گذشت داشته باشیم و از نقاب و دورنگیها بهدور باشیم.
در پایان از پدرم، خورشید زندگیام، خواهر، برادر، مادر و فرزندانم که سختیها فراوانی
را تحمل میکنند، تشکر میکنم. ممنونم از دوستم و کسانی که دست مرا در زندگی و هنر
گرفتند و در روزهای سخت بیماری کنارم بودند. یک تشکر ویژه هم از شما دارم که پس از
سالها بازگشتم به بوشهر پای حرفهایم نشستید. من سختیهای زیادی در راه موفقیتم
متحمل شدم که خیلی سعی کردند آنها را ندیده بگیرند؛ اما من در سکوت به کارم با عشق
ادامه داده و میدهم.