بامدادجنوب: استان بوشهر از بسیاری لحاظ عقب افتادگی مزمن دارد، شاید اگر روزی مهمانان شما به این شهر بیایند و بخواهند چند روزی اتراق کنند، آن وقت است که میتوانید عمق این کمبود را مشاهده کنید، یا حتی اگر شما بخواهید به پارکی تفریحی بروید، آنقدر در این بندر و سایر شهرهای استان با مشکل مواجه هستند که سایه یک درخت را هم بهزور میتوان یافت، تفرجگاههای استان نیز که وضعیت چندان مناسبی ندارند – هر چند که نماینده دولت در حال حاضر دست به کار ساخت بزرگترین پارک ساحلی شده و اگر گیرهای زیستمحیطی و مجوزی به آن ندهند، چند ماه دیگر بوشهر قطب گردشگری جنوب کشور خواهد شد و روی دست کیش و قشم بلند میشود – در این میان، مکانهایی که مردم بوشهر بخواهند برای تفریح سالم به آنجا بروند نیز وجود ندارد.
شاید در طول ساحل طولانی این استان با خلیج همیشه فارس، تنهای سوخته مردم این دیار به آب آشنا باشد و همه چند باری تن به آب زده باشند ولی دریا همیشه نمیتواند میزبان خوبی برای بوشهریها باشد، چنانکه در استان ما با وجود شناگران قابل، هنوز نتوانستهایم میزبانی یک مسابقه ملی را در دست بگیریم. آنچه در این میان مهم است، مسوولیتپذیر نبودن مسوولان استانی بهخصوص در حوزه ورزشی و تفریحی برای ساخت و اداره یک مکان قابل و درخور پایتخت انرژی کشور جهت تفریح جوانان و حتی خانوادهها است.
شنا امروز نه تنها بهعنوان یک ورزش مادر در جهان شناخته میشود، بلکه جنبههای درمانی آن بر جنبه ورزشی آن غلبه کرده است و بسیاری از پزشکان ارتوپد، درمان دردهای مفاصل، کمردرد و امراض دیگر را در شنا کردن توصیه میکنند که این مساله خود به اهمیت و جایگاه آن اشاره دارد. اما آیا در استان ما بهخصوص مرکز استان یک استخر استاندارد برای ورزش و تفریح وجود داشته یا دارد؟ در این میان اداره ورزش و جوانان چه اقدامی کرده است؟ این اداره که به قولی این روزها کاسه گدایی دستش گرفته و برای پایان بردن طرحهای نیمهتمام خود – شما بخوانید شانهخالی کردن و پاسخگو نبودن– دست به دامان خیران شده است، چه گام مهمی برای راهاندازی این رشته جذاب و پرطرفدار در استان کرده است؟
دین مبین اسلام برای شنا، اهمیت ویژهای قائل است و بر تعلیم و تعلمش، تاکید فراوانی کرده است. اسلام شنا را بهعنوان بهترین سرگرمی برای مردان معرفی میکند، حدیثی از رسول خدا (ص) وجود دارد که میفرمایند: «خیر لهوالمومن السباحه و خیر لهو المراه المغزل: بهترین سرگرمی برای مرد باایمان، شنا و بهترین سرگرمی برای زن ایماندار، ریسندگی است.»
در تمدن ایران قدیم نیز شنا بهعنوان بخشی از زندگی روزمره مردمانی که در کنار رودخانهها روزمرگیهای خود را پشت سر میگذاشتند، اهمیت خاصی داشته است. در بوشهر نیز معمرین بسیاری وجود دارند که از این ورزش میگویند و شاید رودخانهها، طوفها و حتی آبهای خلیج فارس مکانی برای شنا کردن آنها بوده است.
اما این همه تاریخ این روزها در بوشهر جایگاهی ندارد. چند وقت پیش شنیدیم که شرکت نمایشگاههای استان بوشهر در حال ساخت یک استخر مجهز در این مجموعه است. برای بازدید از این مجموعه راهی شرکت نمایشگاههای استان شدیم تا با مدیرعامل آن دیدار و گفتوگو کنیم. حاصل دو ساعت گفتوگوی ما با مهرداد ابراهیمی شاید در این مختصر نگنجد اما تلاش مجدانه او برای راهاندازی یک استخر شیک و درخور شأن مردم بوشهر قابل ستایش بود. استخری که در نوع خودش بهروز و مدرن بود و میتواند در آینده بهعنوان یکی از پروژههای خوب در استان مطرح شود.
ابراهیمی در گفتوگو با بامداد جنوب ضمن بیان اهداف و دیدگاههای خود در راهاندازی چنین مجموعهای میگوید: تاکنون چیزی بیش از چهار میلیارد تومان صرف ساخت این مجموعه شده که با توجه به امکانات موجود، در نوع خودش بیسابقه است. وی با بیان اینکه در طول دوره ساخت این استخر با حرف و حدیثهای بسیاری مواجه بوده، بالا بردن جایگاه بوشهر بهعنوان پایتخت انرژی کشور در سطح کشور را از اهداف خود بر میشمرد و میگوید: اگر حمایت صورت بگیرد، اگر مردم بخواهند و مسوولان یاری کنند، میتوان کارهای بزرگی کرد.
ابراهیمی که قصد دارد از فردا نمایشگاه جدیدی را در سالن شماره دو مجموعه تحت مدیریت خود راهاندازی کند، در ادامه به ساخت سالن شماره 3 با مساحت 2400 مترمربع خبر میدهد که قرار است تا چند هفته آینده پیکربندی آن نهایی و تا چند ماه آینده بهرهبرداری از آن صورت بگیرد.
در بازدید از استخر در حال احداث که روزهای پایانی ساخت خود را پشت سر میگذارد، از الگوهای جدید و بهروز در کشور استفاده شده است. استخری که بهروز بودن آن بیش از همه چیز به چشم میآید. بهنظر میرسد در این استخر همه چیز سر جای خودش قرار دارد. یک حوض 25 در 12 متر که در نوع خودش از بزرگترینها در کشور است که با چند سالن ماساژ و و سونای خشک و تر و حمام ترکی تکمیل میشود.
سیستم تهویه نیز بهنوبه خود جالب است و در نهایت استخر کودک که با عمق مناسب میتواند پذیرای کودکان باشد. پس از بازدید از استخر که گفته میشود فقط سالی یک بار آبگیری شده و با استفاده از سیستم تصفیه خود آب را دوباره قابل استفاده میکند، به روزنامه بر میگردیم و از اینکه شهرمان در این چند سال نه استخر، نه هتل، نه رستوران و نه یک پارک خوب برای تفریح و گذران روزمرگیها و رفیقبازیها نداشته، به حال خودم افسوس میخورم و از آن بدتر درد آنجاست که پس از رسیدن به روزنامه میشنوم با اطلاع کامل مسوولان استانی یک بومی در حال بازنشستگی میآید و با وجود جوانان و انسانهای قابل، در استان ما مدیر میشود و تازه گفته که میخواهد فک و فامیل خود را هم به همراه بیاورد.
البته یادم به طرحهای دیگری هم میافتد که وعده داده شدند و راه به جایی نبردند و اگر این گزارش طولانی نمیشد، شاید یک سر هم به صحرای وعدههای داده شده در این چند سال میزدم.
در فکر همین مسائل هستم که این گزارش تمام میشود و منتظریم تا استخر جدید شهر هم بهپایان برسد و شاهد آن باشیم که شاید دیگران هم تکانی خوردند و به جای خرید خانههای آنچنانی در شهرهای بالا، فکری به حال سرزمین آبا و اجدادی خودشان کنند.