علی پورتنگستانی:
خریدهای پارس جنوبی در فصل نقل و انتقالات نه به اندازه یک بمب صدا داشت و نه
آنچنان بیصدا بود ولی حواشی پیرامون آن روز به روز در حالا افزایش است. خریدهایی
که شاید سرانجام خوبی نداشته باشند.
فصل نقل و انتقالات لیگهای کشوری چند روزی است که آغاز شده است و تیمها بهدنبال
پر کردن جاهای خالی خود هستند. در استان بوشهر هم هر دو نماینده استان تا اینجا از
نظر تعداد خوب بوده ولی از نظر کیفیت هنوز زود است که در مورد آنها قضاوت کنم. اما
در این گزارش ما نگاهی به برنامه نقل و انتقالات پارس جنوبی خواهیم داشت تا ببینیم
سیاستهای این باشگاه نسبت به زمان تارتار چقدر تغییر کرده است و آیا خریدهای اخیر
این تیم در جهت پر کردن جاهای خالی، جوانگرایی و از همه مهمتر بومیگرایی بوده یا
خیر.
در بخش اول نگاهی به خریدهای ویژه پارس جنوبی خواهیم داشت. بازیکنانی نظیر،
علی عبداللهزاده، رضا خالقیفر، مگنو باتیستا، محمد ابراهیمی و ... از مهمترین
خریدهای پارس بودند که همگی آنها یک نقطه اشتراک داشتند، کار کردن با فراز کمالوند
در تیمهای مختلف. در واقع میتوان گفت بسیاری از این بازیکنان، بازیکنان همیشگی
کمالوند بوده و او به هر تیمی که میرفته سعی کرده آنها را هم با خود به آن تیم
ببرد. حالا اینبار نوبت به پارس جنوبی رسید که این بازیکنان را به خدمت بگیرد ولی
چند سوال در اینجا ما را با شک و تردید روبهرو کرده است. آیا کمالوند برای رسیدن
به موفقیت در پارس جنوبی واقعا این بازیکنان را نیاز داشت؟ آیا یک مربی همیشه باید
از یک دست بازیکن برای رسیدن به اهدافش در تیمهای مختلف استفاده کند؟ چرا کمالوند
در پارس جنوبی سعی نکرده شیوه نقل و انتقالات خود را تغییر دهد و همچنان دل به بازیکنان
قدیمی خود بسته است؟ و سوالات دیگر که به مرور زمان به همه آنها پاسخ داده خواهد
شد.
بحث دیگری که این روزها ما را درگیر خود کرده است، مباحث مربوط به بومیگرایی
در پارس جنوبی است. به هر حال در سالهای گذشته، بازیکنان بومی پارس نظیر احمد
گوهری، علی دشتی، صالحی و حسین پورامینی از شاخصترین بازیکنان بومی پارس جنوبی
بودند که همگی آنها از این تیم جدا شدند و به تیمهای دیگر لیگ برتر رفتند. حالا
با جذب بازیکنان غیربومی که تعدادشان روز به روز در پارس جنوبی رو به افزایش است،
امکان رسیدن بازی به بازیکن بومی پارس که اغلب آنها جوان و البته کمتجربه هستند
در حال کاهش است. آقای کمالوند پس از یک بازی دوستانه به نکتهای اشاره کرد که در
این بازی از پنج بازیکن بومی استان استفاده کرده و به آنها امیدوار است ولی حرف
اصلی ما این است که این بازیکنان بومی در لیگ برتر به میدان خواهند رفت؟ آیا آنها
این شانس را خواهند داشت که جزئی از بدنه اصلی تیم شوند؟ آیا بومیگرایی در این
فصل در پارس جنوبی جواب خواهد داد؟
مساله اصلی این است که پارس جنوبی در همه نقاط خود تقریبا بازیکن جذب کرده است،
بازیکنانی که اغلب آنها غیربومی بودند و همانطور که گفتیم شاگردان سابق آقای
کمالوند. با همین استدلال میتوان گفت که بازیکن جوان بومی پارس در حال حاضر جایی
در ترکیب آقای کمالوند ندارند. سرپرست باشگاه آقای خطیب هم در گفتوگویی که در
همین صفحه خواندید، گفته بود که پارس جنوبی پنج بازیکن غیربومی دارد ولی خبرها و
اطلاعات دریافتی ما حاکی از آن است که استفاده از بازیکن بومی بستگی به شرایط و
نوع بازی موردنظر دارد.
در اینباره با حسن غریبی یکی از کارشناسان ورزشی استان، گفتوگو کردیم تا
ببینیم نظر او در این رابطه چیست.
10 بازیکن فعلی پارس، شاگردان سابق کمالوند هستند
«طبق پیگیریهای که من انجام دادم، 10 بازیکن جدید پارس قبلا زیر نظر آقای
کمالوند فعالیت کردهاند که در نوع خود جالب است. حالا اینکه آقای کمالوند با
فراخوان بازیکنان قدیمی خود و جذب آنها برای پارس جنوبی، چه برنامههایی در سر دارد مشخص نیست. البته باید بگویم که آقای
کمالوند یکی از باهوشترین افرادی است که تا حالا دیدهام ولی چیزی که مشخص است
این است که هم او و هم پارس جنوبی سال بسیار سختی را در پیش دارند چراکه منابع
مالی این تیم بسیار ضعیف است. این تیم سه سال بود با نظر آقای تارتار بسته میشد و
حالا با آمدن فراز کمالوند رویه تیم بهطور کامل تغییر کرده است. این را میتوان
از روی خریدهای که کردهاند بهراحتی فهمید. در واقع من تیم پارس جنوبی را به یک
پازل تشبیه میکنم که فراز کمالوند مهره اصلی آن پازل است و بازیکنانی که زیر نظر
او قبلا کار کرده بودند و حالا به پارس جنوبی پیوستهاند، بخشهای دیگر پازل هستند
که او را پوشش میدهند. از اینکه در آینده چه اتفاقی ممکن است برای پارس جنوبی رخ
دهد، خبری ندارم».
تحریمهای امریکا، منابع مالی پارس را به صفر نزدیک کرده است
طبق اطلاعات دقیقی که من از درون تشکیلات پارس جنوبی بهدست آوردهام، بهدلیل
اینکه منطقه ویژه طبق قانون نمیتواند در لیگ برتر تیمداری کند نمیتوان هیچگونه
حمایتی از این تیم داشته باشد. راهکاری در نظر گرفته بودند این بود که باید از
پتروشیمیهای اطراف برای حمایت از پارس جنوبی کمک گرفت ولی بهتازگی همانطور که میدانید
امریکا این پتروشیمیها را تحریم کرده است تا این راهکار هم از بین برود. با توجه
به اتفاقهایی که در آن منطقه رخ داده است باید پذیرفت که پارس جنوبی سختترین سال
خود را در لیگ برتر سپری خواهد کرد. درست که پارس جنوبی بازیکنان باتجربه و البته
سن بالایی گرفته است ولی در بحث منابع مالی این تیم به هیچ وقت تامین نخواهد شد
ولی این احتمال وجود دارد که شاهد اتفاقات تلخی در این باشگاه باشیم. هر بازیکنی
که این روزها با یک باشگاه قرارداد امضا میکند، در کنار بازیهایش به فکر پولش
دریافتیاش هم است. اگر پارس جنوبی پولی دریافت نکند مطمئنا در میانههای فصل با
مشکل روبهرو خواهد شد.
در کادر مدیریتی باشگاه، شاهد تغییراتی خواهیم بود
«طبق اطلاعات دریافتی، قرار است در کادر مدیریتی باشگاه پارس شاهد تغییراتی
باشیم که این خود میتواند آغاز مشکلات دیگری باشد. اگر تعهداتی که مدیر قبلی داده
بود، در دوران مدیریت جدید اجرا نشود همان اتفاقی که سالها پیش برای شاهین رخ
داد، برای پارس جنوبی هم رخ میدهد. همه این مسائل باعث میشود که پارس جنوبی سال
سختی را داشته باشد».
به غیر از کریمزاده مابقی بازیکنان بومی شانسی ندارند
«در مورد مباحث مربوط به بومیگرایی باید بگویم اینکه میگویند پارس جنوبی در
این فصل از بازیکنان بومی جوان خود استفاده میکند یک حرف بیحساب است. من یقین
دارم که به غیر از آقای متین کریمزاده مابقی بازیکنان بومی در این فصل جایی در
لیست نخواهند داشت. البته این بدین معنی نیست که این بازیکنان کیفیت پایینی دارند
بلکه این بازیکنان در 3 تا 4 سال آینده جواب خواهند داد. همچنین باید بگویم که اگر
آقای کمالوند گفته «5 بازیکن بومی را بازی دادهام» و « 3 بازیکن دیگر هم بهتازگی
به این تیم اضاف شده است»، یک شو است که بیشتر در جهت فریب اذهاب عمومی بوده است.
باید واقعبین باشیم. اگر پارس جنوبی بهدنبال بومیگرایی بود باید سه سال پیش در
این تیم این اتفاق رخ میداد نه الان که این تیم وضعیت سختی دارد. اینکه حالا
مسوولان باشگاه از بومیگرایی صحبت میکنند بیشتر بهدلیل فشاری است که رسانهها
به آنها وارد کردهاند که چرا از بازیکنان بومی استفاده نمیشود؟ چرا بازیکنان
بومی حذف شدهاند؟ حالا هم آقای کمالوند وارد بازی شده است و با حرفهای بهظاهر
امیدوارکننده میخواهد این فضا را آرام کنم».
بومیگرایی در پارس جنوبی یک دروغ بزرگ است
«من حرفم را با یک مثال ادامه میدهم. علی حاجیوند یک از دروازهبانان آیندهدار
پارس جنوبی بود که در دوره آقای پاشازاده از تیم جوانان به تیم اصلی اضافه شد تا
تجربه کسب کند. مساله عجیب این است که این دروازهبان هنوز هم در پارس جنوبی در
حال کسب تجربه است، حالا چه زمانی به او اعتماد شود مشخص نیست. مگر یک دروازهبان
چقدر باید تجربه کسب کند که پس از سالها درون دروازه قرار گیرد؟ چرا زمانی که او
و رحمان احمدی دروازهبانان پارس بودند، 10 دقیقه از این دروازهبان استفاده نشد
تا برای او کسب تجربه شود؟ حالا امروز این افراد ادعا میکنند بازیکنان بومی دارند
ولی چیزی که ما میبینیم این است که این سخنان بیشتر برای فریب دادن اذهان عمومی
است. من همینجا به شما اعلام میکنم اگر در یک بازی پارس جنوبی در فصل 99/98 لیگ
برتر سه بازیکن بومی بهطور همزمان در ترکیب تیم قرار داشتند من از دنیای رسانهای
استان را بهطور کامل کنار خواهم گذاشت. در پایان باید بگویم که نه تنها بحث بومیگرایی
در پارس جنوبی قابل حل نیست بلکه یک دروغ بزرگ است».
هدف از این گزار این نیست که آقای کمالوند را زیرسوال برده باشیم یا مدیریت
باشگاه را وارد چالش جدید کنیم. ما رسانههای ورزشی این حق را داریم نسبت به اتفاقهایی
که در تیمهای استان بوشهر رخ میدهد واکنش نشان دهیم و نگرانیهای خود را اعلام
کنیم. سعی و تلاش ما این است که پارس جنوبی در این فصل بتواند عملکرد خوبی داشته
باشد و به اهدافش برسد ولی بهتر است که مدیران و مربیان باشگاه واقعبین باشد و از
زدن حرفهایی که باورش برای ما سخت است، پرهیز کنند. امیدواریم در این فصل شاهد
اتفاقهایی که سالیان دور برای شاهین بودیم، برای پارس جنوبی نباشیم.