سیدعلی
موسوی:
زمانی
انگلستان را با یک عنوان میشناختند، قدرت مطلق دریاها! در لندن پایههای استمعار
بریتانیایی نیز بر اساس همین قدرت دریایی شکل گرفت و از شرق تا غرب عالم همه و همه
به این وسیله به زیر یوغ سربازان ملکههای طماع رفتند. حتی روزگاری به طعنه گفته
میشد آفتاب در پادشاهی بریتانیا غروب نخواهد کرد. البته گفتنی است که دیگر قدرت
استعمارگر پیر اروپا مانند گذشته نیست و برادر بزرگترشان یعنی امریکا جایگزین آن
شده است اما لندننشینان گمان میکردند با همراهی امریکا و فشار بر سوپرنفتکشهای
ایرانی به تمام خواستههایشان خواهند رسید. در همین حال پس از ناکامی غربیها برای
صفر کردن صادرات نفت ایران، گروگانگیری نفتکشهای ایرانی در دستور کار برخی
کشورهای غربی قرار گرفت و تلاش کردند با این اقدام، صادرات نفت کشور را متوقف
کنند.
حدود ۶۰ میلیون بشکه از تولید
روزانه ۱۰۰
میلیون بشکهای نفت در جهان را کشتیها از مبادی تولید به پالایشگاهها جابهجا میشود،
به همین دلیل یکی از گلوگاههای امنیت انرژی جهان متعلق به نفتکشهای دریایی است
که هرگونه خلل در حمل و نقل ضررهای سنگینی را برای کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده
در پی دارد. در میان ۱۰
شرکت بزرگ نفتکش جهان تنها سه شرکت متعلق به کشورهای ایران، روسیه و عربستان است
و سایر شرکتها متعلق به کشورهای مصرفکننده نفت هستند که علاوه بر تامین نیازهایشان
با نفتکشهای خود، به سایر کشورها نیز خدماتی را ارائه میکنند. شرکت ملی نفتکش
ایران بهعنوان سومین شرکت بزرگ نفتکش جهان ۳۷ تانکر بزرگ شامل ۹ نفتکش سوئزمکس، پنج نفتکش افرامکس و سه تانکر انتقال محصولات
پتروشیمی در اختیار دارد. در میان کشورهای نفتی جهان، از امریکا گرفته تا کشورهای
حوزه خلیج فارس تنها کشوری که چنین ناوگان عظیمی را مدیریت میکند، ایران است.
محمد افراشته
از کارشناسان حوزه انرژی در اینباره گفت: تاسیس شرکت ملی نفتکش ایران به پیش از
دوران پیروزی جمهوری اسلامی ایران باز میگردد ولی پس از پیروزی انقلاب، مسوولان
وقت شرکت ملی نفت با توجه به آغاز جنگ تحمیلی و سیاست تحریمها تصمیم گرفتند این
ناوگان را توسعه دهند. وی با اشاره به اینکه اصولا کشورهای نفتی در آن دوره به
سمت خرید سهام پالایشگاههای خارجی روی آوردند، ادامه داد: در دهه ۸۰ میلادی و پس از آن بهدلیل
افزایش عرضه نفت و اشباع شدن بازار، کشورهای نفتی برای تضمین بازار خود به خرید
سهام پالایشگاههای خارجی روی آوردند تا مشکلی برای فروش نفت خود نداشته باشند ولی
ایران بهجای خرید سهام پالایشی، به سرعت به تعداد نفتکشهای خود افزود. افراشته
دلیل این اقدام را تحریمپذیری دانست و تصریح کرد: با توجه به اینکه شرکتهای کشتیرانی
بسیار محتاط بوده و حاضر نیستند در مقابل هیچ تحریمی به میدان بیایند، این تفکر
دنبال شد که برای تضمین انتقال نفت ایران باید حمل و نقل را خود شرکت ملی نفت
انجام دهد تا خریداران نفت کشور معضل کشتی نداشته باشند، زیرا بیشتر قراردادهای
فروش نفت ایران، قراردادهای فوب یا تحویل در مبداست و خریدار زمانی میتواند به
سراغ نفت ایران بیاید که بهراحتی بتواند برای انتقال نفت، کشتی اجاره کند. او در
مقایسه با وضعیت ایران و عربستان اضافه کرد: سعودیها به جای توسعه ناوگان نفتکش
خود، سهام پالایشگاه خریدند، آنها روی بازار مقصد کار کرده و در تاسیسات سرمایهگذاری
کردند. ضمن اینکه شرایط ما و عربستان با هم فرق دارد، ما تحریم میشویم و برای
مقابله با تحریمها باید زیرساختهای خود را قوی کنیم. اگر کشتی خریدیم بهدلیل این
بود که ناچار بودیم. تحریمها سدی بزرگ در مقابل قراردادهای صادرات نفت هستند و
وقتی شما در این شرایط هستید در مرحله نخست باید سیستم حمل و نقل خود را تکمیل کنید.
این مشکل را عربستان ندارد و به همین دلیل در مقاصد سرمایهگذاری میکند.
پس از پایان
جنگ تحمیلی، شرکت ملی نفت ایران بهدلیل محدودیت و آسیبدیدن ناوگان نفتکش خود با
مشکلات عدیدهای روبهرو بود؛ بخشی از درآمد شرکت ملی نفت بابت اجاره نفتکشها هزینه
میشد بنابراین تصمیم گرفته شد سفارش ۱۰ نفتکش به کرهایها داده شود که بر همین
اساس، شرکت ملی نفت ایران بهصورت پیش قرارداد، با شرکت ملی نفتکش برای اجاره ۱۰ نفتکش سندی را امضا کرد تا این شرکت
بتواند از بانکها وام دریافت کند. یکی از مقامات وقت در اینباره میگوید: ظرف ۱۸ تا ۲۰ ماه همه ۱۰ نفتکش را تحویل گرفتیم و به ناوگان
وارد شدند؛ از آن روزها به بعد شرکت ملی نفت نفتکش ایران بهعنوان یکی از غولهای
بزرگ نفتکش جهان شناخته شد، حتی ظرفیت کشتیهای ملکیاش از نفتکشهای سعودی هم
بالاتر رفت و تقریبا قراردادهای تحویل در مقصد را با کشتیهای ملکی انجام میدادیم؛
این یکی از نقاط قوت سیستممان بود که میتوانستیم با قدرتِ مانور خوبی در بازار
عرض اندام کنیم. چون همه کشتیها جدید و نو بود هیچ ایرادی به کیفیتِ کشتیها نمیتوانست
وارد شود و با همین ابزار، نرخ بیمهها بسیار پایین آمد. در آن زمان، دورانِ
پررونقی برای نفتکش و صادرات نفت خام ایجاد شد و در زمان تحریمها نیز بهترین
ابزار برای دور زدن تحریمها همین کشتیها بودند. با توجه به نقش مهم نفتکشهای ایران
در دور زدن تحریمها، بهنظر میرسد کشورهای غربی در همنوایی با امریکا در تلاش
هستند تا امنیت حمل نفت بهوسیله این ناوگان را زیرسوال ببرند.
محمد خجسته،
کارشناس انرژی با اشاره به اینکه برگ برنده ایران در دور زدن تحریمها ناوگان نفتکش
بوده است، گفت: طی ۴۰
سال اخیر که کشورمان با همهگونه تحریم نفتی روبهرو بوده است این ناوگان هم در
بحث ذخیرهسازی روی آب و هم صادرات نفت به کمک آمده است؛ از آنجا که شرکتهای کشتیرانی
حاضر به ورود به بنادر ایران نیستند، شرکت ملی نفت به مشتریان نفت ایران پیشنهاد
استفاده از نفتکشهای ایرانی را میدهد که بر همین اساس، بیشتر نفت کشور را نفتکشهای
ایرانی جابجا میکنند. وی با تاکید بر نقش مهم نفتکشهای ایرانی، موضوع توقیف نفتکش
ایرانی توسط انگلیس را توطئه دشمن برای عقیم کردن این نقطه قوت دانست و اظهار کرد:
غربیها که نتوانستند با تحریم میزان صادرات نفت ایران را به صفر برسانند حالا روی
تضعیف ناوگان نفتکش ایران متمرکز شدهاند و قصد دارند با توقیف و گروگانگیری نفتکشهای
ایرانی، این ابزار مهم را از دسترس ایران خارج کنند. به گفته این کارشناس انرژی، نفتکشهای
ایران یک پایانه صادراتی شناور و مطلوب هستند که میتوانند با راهکارهای مختلف،
نفت ایران را به مشتریان برسانند و تجربه نشان داده است که چنانچه چنین ابزاری در
اختیار ایران نبود، صادرات نفت ایران در یک وضعیت بغرنج قرار میگرفت که خوشبختانه
تا امروز چنین اتفاقی رخ نداده است.
به هر روی
آنچه امروز میبینیم این است که قدرت بازدارندگی کشور آرام آرام روی تهاجمی به خود
گرفته و دکترین دفاعی کشور نیز با انجام تحرکاتی حساب شده، هزینه را برای دشمنان
کشورمان بالا برده و عملا بازوی قدرتمندی شده که میتواند از منافع ملی ما در
دریاها حمایت کند. شاید بیربط نباشد اگر بگوییم کشورمان دیگر از برهه ضعف خود
گذشته و با قدرت میتواند آنچه را که بر سر استراتژیستها و نفتکشهای بریتانیایی
آورد بر سر دیگر کشورهای متخاصم نیز بیاورد، زیرا اینجا تنگه هرمز است جایی در
کنار خاک مادری ما و ما نیز بیش از همه به وضعیت آن آشنایی داریم!