سید علی موسوی:
ایران
از سال ۵۷
بدینسو توان حفاظت بیقید و شرط از مرزهای سرزمینی خود و حراست از قوانین حملونقل
دریایی در تنگه هرمز و خلیج فارس را داراست و بهصورت تصاعدی و مداوم این توانایی
را افزایش داده است. جمهوری اسلامی در تمام این سالها در اعمال این توانایی با
احدالناسی تعارف نداشته و ندارد. هشت
سال دفاع مقدس و کم نشدن یک وجب از خاک مقدس ایران در کنار واقعیاتی چون دستگیری
ملوانان انگلیسی و امریکایی بهدلیل نقض حریم دریایی کشور در سالهای ۸۶ و ۹۴ در زمره شواهد متعدد و
روشن این مدعاست. اقدامات اخیر نیروهای دریایی و هوافضای سپاه در حراست از مرزهای
سرزمینی و منافع ملی کشور اما به دلایل متعدد توجه بیشتری را در سطح بینالمللی به
خود جلب کرده و حامل پیامهای بلندتری است. انهدام شجاعانه پهپاد متجاوز امریکایی
در میانه رجزخوانیهای رئیسجمهور امریکا و حالا توقیف نفتکش متخلف انگلیسی پس
از دزدی دریایی سربازان ملکه در تنگه جبلالطارق، به همگان میگوید چیزهایی در حال
تغییر است!
۱۸
اردیبهشتماه ۹۷
وقتی حسن روحانی در واکنش به خروج امریکا از برجام میگفت که از این لحظه توافق
برجام بین ایران و ۵
کشور است و ۱+۵
امشب یک خود را از دست داد، تمام ارکان نظام با او همراهی کردند. این همه در حالی
بود که در بند دوم از شروط نهگانه رهبر انقلاب در زمینه تصویب برجام آمده بود: در
سراسر دوره هشت
ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و
خودساخته تروریسم و حقوق بشر) از سوی هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام
محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند۳ مصوبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام
دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند. جمهوری اسلامی از آن تاریخ تاکنون، باز هم ۲۶ ماه به اروپاییها فرصت
داده تا به تعهدات خود در قبال خروج متحدشان از برجام عمل کنند. حالا اما در کنار اینکه
محمدجواد ظریف میگوید اروپاییها به هیچ یک از تعهدات یازدهگانه خود عمل نکردهاند،
انگلیسیها در اقدامی وقیحانه به جای عمل به تنها یکی از تعهدات یازدهگانه در زمینه
تسهیل صادرات نفت ایران اقدام به ربودن نفتکش ایرانی در آبهای بینالمللی میکنند!
این
یعنی اروپا نهتنها تمایلی برای کمک به اقتصاد ایران ندارد، بلکه به صورتی آشکار
در حال تبدیل شدن به یکی از بازوهای امریکا برای تکمیل محاصره دریایی کشورمان است.
معنای دیگر دزدی دریایی انگلیسیها، موثر دانستن راهبرد فشار حداکثری بر ایران برای
دست برداشتن از حقوق مسلم خود، حتی در مواجهه با اروپاست! مجموعه این واقعیات تلخ،
درستی تغییر راهبرد جمهوری اسلامی در راستای کاهش تعهدات برجامی خود از اردیبهشتماه
سال جاری را بیش از پیش تائید میکند. تحولات برجامی چندماهه اخیر به اضافه
اقدامات مقتدرانه ایران در تنگه هرمز و خلیج فارس، حالا این پیام روشن را به امریکا
و اروپاییها ارسال کرده که حق ایران، خوردنی نیست، بلکه بسیار هم میتواند گلوگیر
باشد! کیفیت بالا در کنار استخراج و حملونقل ارزان، سالهاست نفتخام منطقه خلیج
فارس را تبدیل به محبوبترین منبع تغذیه اقتصادهای بزرگ جهان کرده است. اتحادیه
اروپایی، ژاپن، چین و هند گاه تا بیش از ۸۰ درصد نفت خام مورد نیاز خود را از
گذرگاه حیاتی تنگه هرمز تامین میکنند، تنگهای که مدیریت و تامین امنیت آن با نیروهای
مسلح جمهوری اسلامی است. با وجود این انگلیسیها آنقدر وقیح هستند که با چشم بستن
بر تمام این واقعیات، سوپر نفتکش عظیم ایران را در میانه تحریم نفتی امریکا و بهصورتی
غیرقانونی در آبهای بینالمللی توقیف کنند و بعد هم که ایران اعتراض دیپلماتیک
کرد، توقیف نفتکش را برای یک ماه دیگر تمدید کنند! اقدامات اخیر سپاه در منطقه خلیج
فارس اما به غربیهای متکبر و سر به هوا، ارباب تنگه و واقعیات میدانی منطقه را بار
دیگر معرفی کرده است. اینکه انگلیسیها از سر عجز به کشتیهای خود اعلام کنند تا
اطلاع ثانوی از تردد در تنگه هرمز خودداری کنند، معنایی جز این ندارد. در همین حال
اما فیلیپ هاموند، وزیر دارایی انگلیس که پس از انتخاب جانسون به نخستوزیری،
استعفا کرد در گفتوگو با بیبیسی به واقعیت راهبردی دیگری اشاره کرده است. هاموند
بهعنوان خزانهدار و مرد شماره یک اقتصاد انگلیس، در حالی که خواستار کاهش تهدیدات
علیه ایران شده، درباره واکنش دولت انگلیس به اقدام قانونی ایران در خلیج فارس میگوید:
پیشتر نیز تحریمهای گستردهای علیه ایران بهویژه در بخش تحریمهای اقتصادی داشتیم.
بنابراین معلوم نیست که چیزهای اضافی دیگری وجود داشته باشد که بتوانیم انجام دهیم!
واقعیت این است که مساله برای امریکا نیز در چنین وضعیتی است و دیرگاهی است که
کارکرد ابزار تحریم غرب علیه اقتصاد ایران به سقف ظرفیتهای ممکن خود رسیده است. اینکه
بهتازگی اعمال برخی تحریمهای ضدایرانی از سوی دولت ترامپ، در فضای رسانهای غرب
هم دستمایه تمسخر و ریشخند قرار میگیرد، ناشی از همین واقعیت است.
در
واقع اوباما و اسلافش آنقدر ما را تحریم کردهاند که تهدیگ تحریمها هم برای
ترامپ نماند! پیش از این و در سال ۹۴
باراک اوباما و جان کری در دفاع از انعقاد برجام با ایران، به چنین وضعیتی اشاره
کرده بودند. اوباما گفته بود: اگر توافق برجام نبود، ایران را در صندلی راننده مینشاندیم
و فکر میکنم در آن صورت تحریمها فرومیریخت و نتیجهای عاید ما نمیشد! جان کری
هم تاکید داشت: اگر توافق نمیکردیم، چین، روسیه و دیگران با ایران تجارت میکردند،
زیرا آن هنگام، نظام تحریمها از هم میپاشید. حالا و در حالی که پس از بدعهدی
اروپا و امریکا، حتی دولت هم از فرصت بودن تحریم میگوید، ما ناگزیر با همان واقعیت
گفته شده از سوی اوباما روبهرو شدهایم. تحولات چند ماه اخیر در مساله برجام
و تنگه هرمز و خلیج فارس، در زمره مختصات دوران جدید است، دورانی که ابتکار عمل،
ناگزیر در دست ایران خواهد بود و غرب بهدنبال پوچ شدن گزینههایش، تنها در مقام
بازیگری منفعل قرار خواهد گرفت. گویی غرب از بس که در تعامل با جمهوری اسلامی
خباثت نشان داد، ناگزیر از این پس با انقلاب اسلامی روبهرو خواهد بود. همان
انقلابی که سال ۵۸
با دست خالی آنقدر امریکا را تحقیر کرد!