محمدرضا قلیزاده:
تنگه هرمز در جنوب ایران بین خلیج فارس و اقیانوس هند واقع شده، آبهای این
تنگه شامل آبهای سرزمینی ایران، آبهای سرزمینی عمان و آبهای آزاد است و در
کنار تنگههایی چون، جبلالطارق در جنوب اسپانیا، بابالمندب در جنوب یمن، بسفر در
غرب ترکیه و داردانل در شمال غرب ترکیه از جمله تنگههای مهم و استراتژیک دنیاست.
تنگه هرمز تابع مقررات عهدنامه کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاهاست و در شرایط
صلح، کلیه کشتیهای نظامی و بازرگانی از حق عبور ترانزیت برخوردارند، عمق آن از خلیج
فارس بیشتر است و در برخی نقاط به 100 متر میرسد، عرض آن در وسیعترین نقطه به
180 کیلومتر و در جایی از تنگه به حدود 38 کیلومتر کاهش مییابد و عرض مسیر کشتیرانی
در هر جهت تنها در حدود 3 کیلومتر است، بنابراین آنگونه که گفته میشود، کنترل
تنگه برای نیروهای نظامی به راحتی امکانپذیر است.
این آبراه از گذشته بهدلیل اینکه تنها راه ورود به خلیج فارس و تنها راه
دسترسی دریایی به کشورهای منطقه بوده، برای امپراتوریها و همچنین کشورهای منطقه
اهمیت بسیاری داشته که با اکتشاف نفت بهعنوان مهمترین منبع درآمد کشورهای منطقه
بیشتر هم شد، بهطوریکه در حال حاضر حدود یک پنجم تقاضای جهانی نفت، 82 میلیون تن
گاز مایع و 50 درصد معاملات تجاری کشورهای منطقه با جهان از راه همین تنگه صورت میگیرد
و همین امر آن را به یکی از استراتژیکترین تنگههای جهان مبدل کرده که اوضاع حاکم
بر آن میتواند اقتصاد جهان را دستخوش تغییر یا حتی بحران کند. کنترل نظامی این
محدوده بر عهده دو کشور ایران و عمان در دو سوی تنگه است. همچنین ایران با داشتن
خط ساحلی وسیعتر در تنگه و وجود جزایر متعدد، برای کنترل ترددهای این آبراه تسلط
بالایی بر آن دارد.
برخی کشورهای منطقه تلاش کردهاند برای صادرات نفتی خود تنها به عبور از این
آبراه متکی نباشند و با احداث خطوط لوله، نفت خود را به کشورهای دیگر صادر کنند.
اما در هر حال اکنون حدود 65 درصد ذخایر نفت و گاز دنیا در منطقه خاورمیانه قرار
دارد و همچنان بیشتر صادرات نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس با نفتکشها انجام میشود،
بنابراین امنیت این تنگه در تامین انرژی دنیا اهمیت بالایی دارد و در صورت بسته شدن
آن بازارهای جهانی نفت با کمبود 5/18 میلیون بشکهای روبهرو میشوند، چراکه مسیرهای
جایگزین ترانزیت نفت که احداث خط لوله از جمله آنهاست، بهدلیل ظرفیت محدود و گران
بودن از نظر لجستیکی چالش برانگیز است و این همان چیزی است که تنگه هرمز را به برگ
برندهای در دست سیاستمداران ایرانی تبدیل کرده است.
تنگه هرمز نقش بسیار مهمی در تامین امنیت انرژی جهان بهخصوص منطقه خاورمیانه
و کشورهای آسیایی دارد، بهگونهای که بر اساس آمارهای رسمی، این تنگه مسیر عبور
روزانه 16 تا 20 میلیون بشکه نفتخام است که حدود یک پنجم تقاضای جهانی نفت را
شامل میشود. همچنین مسیر عبور 82 میلیون تن در سال گاز مایع (LNG) است که خود
حدود یک سوم تجارت جهانی است. بر اساس آنچه گفته شد، از بین تنگههای مهم جهان،
تنگه هرمز سهم 20 درصدی در تامین تقاضای نفت جهان و سهم 30 درصدی در تجارت جهانی
گاز مایع را دارد. محصولات پتروشیمی نیز بخش دیگری از تجارت جهانی مشتقات نفتی است
که بخش عمدهای از آن از تنگه هرمز عبور میکند و برخلاف نفتخام، در کوتاهمدت هیچ
جایگزینی برای این دو محصول وجود ندارد. علاوه بر این تنگه هرمز محل عبور و مرور
حجم زیادی از کالاهای غیرنفتی مهم نیز است. بنابراین در نگاه کلان و در نظر گرفتن
کل ورودی و خروجیها، اعم از کالاهای نفتی و غیرنفتی اهمیت تنگه هرمز نه به امنیت
انرژی بلکه امنیت اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان نگاه دارد. در سالهای اخیر برخی
از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تلاش کردهاند تا وابستگی خود نسبت به استفاده از
تنگه هرمز را کاهش دهند و با سرمایهگذاریهای بلندمدت سعی در احداث خطوط لوله و
صادرات نفت خود به کشورهای دیگر داشتهاند.
از آنجاییکه نفت صادراتی پنج کشور منطقه شامل عربستان سعودی، عراق، امارات
متحده عربی، کویت و قطر از تنگه هرمز عبور میکند یکی از گزینههایی که برای تامین
نفت مورد نیاز جهان بعد از بستن تنگه هرمز مطرح شده است، موضوع خط لولههایی است
که در سالهای اخیر با در نظر گرفتن چنین شرایطی از سوی برخی کشورهای عربی ایجاد
شده است. بنابراین مطالعات نشان میدهد این خط لولهها هم به لحاظ نگهداری و احداث
هزینه هنگفتی دارند و هم به جهت ظرفیت انتقال نفت چندان تاثیری برای جبران کمبود
نفت نخواهند داشت. بر اساس منابع آماری، عربستان برای رهایی از مخاطرات احتمالی
بستن تنگه هرمز در سالهای اخیر خط لولهای به دریای سرخ کشیده است که روزانه قادر
به جابهجایی 8/4 میلیون بشکه نفتخام است و در آینده قصد افزایش ظرفیت تا 7 میلیون
بشکه در روز را دارد. در حال حاضر و طبق آمار این خط لوله حدود 9/1 میلیون بشکه در
روز نفت منتقل میکند که به معنای آن است که 9/2 میلیون بشکه در روز از ظرفیت این
سیستم غیرفعال است. امارات متحده عربی نیز خط لولهای را تا بندر فجیره در کرانه
دریای عمان احداث کرده است که تنها قادر به حمل روزانه 5/1 میلیون بشکه نفتخام
است. این خط لوله از میدان نفتی حبشان در ابوظبی تا فجیره در خلیج عمان امتداد
دارد. طبق آمار حدود 5/0 میلیون بشکه در روز از این خط لوله عبور میکند و یک میلیون
بشکه در روز ظرفیت آن بدون استفاده است. بر این اساس از مجموع 5/18 میلیون بشکه
نفتخام صادراتی منطقه از طریق تنگه هرمز، در حال حاضر تنها برای 6/6 میلیون بشکه
خط لوله وجود دارد که این میزان 35 درصد از کل جابهجایی نفت از تنگه هرمز را شامل
میشود اما در حال حاضر میزان انتقال واقعی از ظرفیت موجود پایینتر است چراکه مسیرهای
جایگزین ترانزیت نفت بهدلیل ظرفیت محدود، بهدلیل نوع انتقال گران و از نظر لجستیکی
چالش برانگیز هستند.
بیشتر کشورهای خلیجفارس از نظر صادرات و واردات نفت و کالا، به تنگه هرمز
وابستهاند. با توجه به اینکه کشور ایران بیشترین خط ساحلی را با خلیج فارس نسبت
به بقیه کشورهای منطقه دارا بوده و امنیت بیشترین بخش از تنگه با این کشور است، با
بررسی تنگههای بینالمللی، این نکته روشن میشود که وجه اشتراک این تنگهها نقش
ارزندهای است که در تامین انرژی در جهان ایفا میکنند و از این حیث اهمیت استراتژیک
عمدهای را در اقتصاد جهان رقم میزنند.