داود علیزاده:
هفتمین سمینار جشنواره نمایشهای آیینی
و سنتی با ترکیب متنوعی از گروههای سنی، از امروز (شنبه، ۱۹ مردادماه) آغاز به کار
میکند. پیش از این در اواخر فروردینماه روابط عمومی ادارهکل هنرهای نمایشی اعلام
کرد، دبیرخانه نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی اسامی چکیده مقالات پذیرفته
شده و مشروط در هفتمین سمینار بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی را که اعلام کرد.
مدیریت این سمینار را حمیدرضا اردلان برعهده دارد.
این سمینار که بخشی از جشنواره نمایشهای
آیینی و سنتی و در واقع شروع کننده جشنواره است، از صبح امروز در شهر قمصر آغاز به
کار میکند و اختتامیه آن نیز عصر فردا (یکشنبه ۲۰ مردادماه) با اهدای جایزه جلال ستاری
برگزار خواهد شد.
کمتر برنامه پژوهشی در ایران برگزار میشود
که نام یک پژوهشگرِ در قید حیات بر تارک آن نهاده شده باشد و معمولا جوایز فرهنگی و
پژوهشی به یاد رفتگانی هستند که دیگر از دسترس ما خارج هستند؛ اما جلال ستاری از این
لحاظ یک استثنا محسوب میشود.
جلال ستاری (زاده ۱۳۱۰ رشت) محقق، اسطورهشناس و
اندیشمند ایرانی است. او در سوئیس تحصیل کرد و دکترا گرفت. یکی از استادان معروف او
ژان پیاژه بود. او به مانند کارل گوستاو یونگ سوئیسی در رشته روانشناسی تحصیل کرد و
مانند او دغدغهای فراتر از روانشناسی فردی داشت و تمرکز خود را بر روانشناسی جمعی
و شناخت تاثیر مثبت یا منفی کهن الگوها و اسطورهها و افسانهها در ناخودآگاه جمعی
معطوف کرد. وی بالغ بر ۹۰ جلد کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد
فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال به رشته تحریر درآورده یا ترجمه کرده است. وی نشان معتبر
لژیون دونور فرانسه را دریافت کردهاست.
ستاری بیشتر عمرش را صرف تحقیق در باب اسطوره،
نمایش و تاریخ کرده است و اکنون نامش برای هفتمین دوره بر سمیناری است که پایه و اساسش
بر پژوهشهای عمده او بوده؛ سمیناری در دل جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی که پژوهشگرانش
در پی یافتن نشانگان و ریشههای اساطیری و ملی نمایش در ایران هستند؛ همان پژوهشهایی
که ستاری در کنار بهرام بیضایی، لاله تقیان، جمشید ملکپور، مایل بکتاش و ... از دهه
چهل شمسی تاکنون پیش گرفته است.
هیات انتخاب هفتمین سمینار بینالمللی نمایشهای
آیینی و سنتی متشکل از محمدحسین ناصربخت، حمیدرضا اردلان و لاله تقیان ضمن تقدیر و
تشکر از ارائهدهندگان طرح مقالات برای شرکت در این رویداد و اعلام نتایج بررسی و ارزیابی
این بخش اعلام کردهاند. بر این اساس در هفتمین دوره سمینار نوزدهمین جشنواره نمایشهای
آیینی و سنتی که مثل همیشه با اهدای جایزه جلال ستاری همراه است و امسال در شهر قمصر
کاشان برگزار میشود، چهرههای شناختهشده حوزه پژوهش به ارائه مقاله و سخنرانی میپردازند
که در این گزارش به بعضی از آنها اشاره میشود.
«جمشید ملکپور»، از مورخان نمایش ایرانی مقالهای
با عنوان «پیشنهاد برای موضوع یک سمینار» را ارائه داده است. ملکپور در این مقاله
ابتدا میپرسد که آیا میشود مفاهیمی چون آیین و سنت را نوزایی کرد و سپس با اشاره
به اینکه اساسا این مهم رخ نداده است، دلایل موفق نشدن و راهکارهای موجود را ارزیابی
میکند.
«سودابه فضائلی» از پژوهشگران شاخص حوزه
فرهنگ و هنر که در زمینه نمایشهای ایرانی به شکل مفصل تحقیق کرده نیز قرار است در
مقام سخنران مهمان «میتولوژی هیچ یا عدم» را ارزیابی کند. او در سخنرانی خود به داستانهایی
میپردازد که «عدم» را به عنوان منشا خلفت معرفی و مواجهه آن با نیروی نظمیافته را
مجسم میکند.
«محمدرضا اصلانی»، فیلمساز و پژوهشگر شناختهشده
کشور در مقام سخنران مدعو قصد دارد درباره «مفهوم هیچ و آیین در دوره جدید» سخن بگوید.
سخنرانی این هنرمند بر پایه آن است که جهان امروز ما در احاطه مفاهیمی است که از هیچ
پدید آمده است و به نظر میرسد که ما نیز خود بدل به هیچ شدهایم.
همچنین «حمیدرضا اردلان» که دبیری این سمینار
را برعهده دارد، قرار است در پنلی با عنوان «گزارش تئاترهای آیینی و ترانسمدرن خیابان
انقلاب» به کارگاهی با همین نام در جشنواره تئاتر دانشگاهی بازگردد که در آن دانشجویان
تجربههای ویژه از مواجهه با اشکال مدرن اجرا و رهگذران خیابان انقلاب ثبت و ضبط کردهاند.
محمدرضا رسولی و پریسا کیومرثی در مقاله «سیاستگذاری
نمایش سنتی در تئاتر معاصر ایران» با تکیه بر آرای هری هیلمن چارترند به نقش دولت در
سیاستگذاری فرهنگی و هنری حوزه نمایشهایی سنتی پرداختهاند. این پژوهشگران تمرکز خود
را بر دهه هشتاد شمسی قرار دادهاند که اساس فرهنگ بر مبنای سیاستهای تقابلی دستخوش
تغییر میشد.
مرجان پورغلامحسین و محمدرضا حیدری در مقاله
«درآمدی بر مبنای اقتصاد تعزیه با نگاه به تکایا و مجالس» شهر تفرش را به عنوان یک
نمونه در نظر گرفتهاند و به نظام تولید و مصرف، منابع مالی و زیرساختهای تعزیه در
این شهر پرداختهاند. این پژوهشگران راهحلهایی برای اصلاح نظام تعزیه در حوزه اقتصاد
ارائه دادهاند.
محمدحسین ناصربخت که قائممقامی جشنواره
را برعهده دارد با همراهی داریوش نصیری مقاله «شناخت اصول و قواعد روایت در داستان
رستم و سهراب» را ارائه میدهد. این مقاله بر پایه نظریه روایتشناسی ژرار ژنت به طومار
نقالی مرشد عباس زریری میپردازد. از نکات جالب توجه این مقاله نگاه این دو پژوهنده
به نقالی به عنوان ابزار سرگرمی و تحریک هیجانات تماشاگر است. این مقاله طبقهبندی
مشخصی نیز از انواع نقل در نمایش سنتی ارائه داده است.
ناصربخت در بخشی دیگر «اورتااویونی، تقلید
سنتی ترکیه» را دارد و در آن به ابعاد مختلف این نمایش سنتی شادیآور کشور ترکیه میپردازد.
این مقاله نگاهی تطبیقی میان این شیوه و دیگر گونه تقلید در نمایش سنتی ایرانی دارد.
داود فتحعلیبیگی در این سمینار به «موسیقی
نمایش شادیآور» میپردازد. او با اشاره به اینکه موسیقی جنبه تزیینی در تمایش دارد،
به اهمیت و ویژگیهای نمایشی آن میپردازد.
اردشیر صالحپور در «آداراب افسر، نخستین
اپرت توس بختیاری» نقبی به دوره اپرتنویسی در ایران میزند و نخستین اپرت بختیاری
پرده برمیدارد که در آن تجدد و تقابل آن با فرهنگ عشایری و رویدادهای تاریخی و سیاسی
زمانه مشهود است.
رحمت امینی با همراهی زهرا شیروانی «پردهخوانی
به مثابه هنر اجرا» را آماده کرده و سعی دارد در آن تعامل میان مخاطب و اجراگر را بررسی
کند. «شهر هوشمند و تغییر آیینها در روابط اجتماعی» عنوان مقاله السا قیامی آزاد است
که با تکیه بر رویدادها تکنولوژیک جهان در قرن تازه، به بررسی جایگاه آیینها در فضای
سایبری شده امروز میپردازد.
ناهید لطفی افشار در مقاله «تکیهها، ساختار
فراگیر معماری و کارکردهای مذهبی ـ اجتماعی» با بیان نقش تاریخی عصر صفویه در شکلگیری
گونههای مذهبی نمایش، عناصر معماری تکایا را بررسی کرده است و نقش آنها را در شکلگیریآیینها
را ارزیابی کرده است.
مقاله «و خدایی که در این نزدیکی است» از
مهدی صفارینژاد به کمدی سپید کاشان و روش کار آق حسین کاشی میپردازد. آقای کاشی از
تقلیدبازهای مشهور است که در شیوه کمدیش اسلوب مولفواری دارد. صفارینژاد به طبقهبندی
و تعریف شیوههای این کمدین پرداخته است.
مهدی دریایی، از چهرههای شناخته شده تعزیه
در شهر اراک است. او در مقالهای با عنوان «حافظ و تعزیه» به تأثیر شعر حافظ بر تعزیهسرایی
پرداخته است. او مدعی است تعزیهسرایانی چون میرعزا، میرانجم و مداح قزوین از اشعار
حافظ تأثیر گرفتهاند.
دیگر پژوهشگر این سمینار، رحمان هوشیاری
است که در مقاله «نقش و جایگاه زنان حکایتخوان در نقل و روایتگری فولکور» به سراع
مناطق کردنشین رفته است و جایگاه زنان کرد در داستانسرایی و ترانهخوانی پرداخته است.
آقای رحمانی تأکید کرده است که به سبب تداوم زندگی سنتی در کردستان این جایگاه تداوم
داشته است و این بخش از اجتماع نقش بزرگی در ارتقا فولکور کردی داشتهاند.
مهدی پوررضاییان و فرهاد بردباری در «مطالعه
تطبیقی تعزیه شهادت امام حسین و حضرت عباس با داستان گشتاسب و زریر در شاهنامه» پی
به شباهت دو نسخ در دو قالب متفاوت بردهاند. البته این پژوهندگان تفاوتهای موجود
را نیربرشمردهاند و مدعی شدهاند در برخی موارد تفاوتها بر جهانبینیهاتأثیرگذاریداشتهاند.
لیلی عاج که در سمینار پیش رو مدیریت جلسات
را نیز برعهده دارد مقالهای با عنوان «بررسی کارکرد دراماتیک آیرونی در نمایشنامه
زلیخانامه داوود فتحعلی بیگی» را ارائه میدهد. عاج با تکیه بر مفهوم آیرونی در زبان
فارسی و ریشههای اشکال مختلف نمایشهای ایرانی در متن «زلیخانامه» قصد کشف کنشهای
دراماتیک آن دارد.
رفیق نصرتی و زهرا علوی در مقاله «رابطه
دیالکتیکی مکان-فضا و اجرای تعزیه» دو مکان اجرای تعزیه در اصفهان را به عنوان نمونه
تحقیقاتی برگزیدهاند تا طی پژوهش خود به کشف رابطه میان محل اجرای تعزیه و خود اجرا
نائل شوند. این پژوهش متوجه شده است که مکان تعزیه منجر به آفرینش فرمهای متفاوت در
اجرا شده است و یک رابطه دیالکتیک میان مکان و اجرا شکل گرفته است.
«نقش زنان در نمایش عروسکی سنتی ایران»
عنوان پژوهشی است که سلما محسنیاردهالی برگزیده است. این پژوهشگر حوزه نمایش عروسکی
با تیکه بر نمایشهای عروسکی عامیانه تا پیش از پدیدار شدن وجوه آکادمیک در نمایش ایران،
به تأثیر زنان در شکلگیری این گونه نمایشهای در جامعه مردسالار ایران میپردازد.
وی مدعی شده است که با وجود قبح حضور زنان در جهان نمایش، عروسکهای زن نقش ویژهای
در این شرایط ایفا کردهاند. زهرا حاجیاحمدی در مقاله «بررسی جلوههای عشق در تعزیههای
عاشورایی» با بیان ترمولوژی واژه عشق، تعریف عشق در نسخ تعزیه را بررسی کرده و ابعاد
آن را در شکل حماسی تعزیه بیان کرده است.