مصطفی مقدمپور:
استفاده از
سوختهای پاک نظیر گاز طبیعی و الانجی در سبد انرژی کشورهای جهان در حالی افزایش
یافته است که طبق پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی تا سال ۲۰۴۰ سهم گاز طبیعی در تولید
الکتریسیته نیز افزایش چشمگیری خواهد یافت و تا این بازه زمانی مصرف گاز طبیعی به
بالاترین حد خود خواهد رسید، این مساله به این معناست که تقاضای جهانی برای گاز طبیعی
بهدلیل آلایندگی کمتر از نفت افزایش خواهد یافت. این شرایط در حالی رقم خواهد
خورد که ایران با دارا بودن منابع عظیم انرژی تاکنون نتوانسته است از صادرات انرژی
در سیاست خارجی خویش بهره گیرد. با وجود اینکه دومین ذخایر عظیم گاز در ایران
قرار گرفته است ولی سهم کشورمان در بازار جهانی گاز کمتر از یک درصد است. بر اساس
برنامهریزی صورت گرفته ایران در پایان سند برنامه ششم توسعه میبایست 10 درصد از
تجارت جهانی گاز طبیعی را در اختیار داشته باشد اما میزان مصرف بالای داخلی و ناتوانای
ایران برای جذب سرمایه و تکنولوژی و نبود متولی در امر صادرات گاز باعث خواهد شد
تا نتواند به اهدافش در بخش انرژی در برنامه ششم توسعه و هم در سند چشمانداز
توسعه دست یابد.
این در حالی است
که همه کشورهای تولیدکننده گاز طبیعی و الانجی با سرمایهگذاری وسیع هم در صدد
حفظ سهم خویش در بازار جهانی هستند و هم برای افزایش سهم خود در این بازار برای
کوتاهمدت و بلندمدت برنامهریزی کردهاند. به گفته کارشناسان انرژی ایران در سال ۹۷ میزان تولید گاز شیرین خود
را به حدود ۸۰۰
میلیون مترمکعب در روز رساند که عملا این میزان تولید گاز معادل پنج میلیون بشکه نفتخام است
که ارزش اقتصادی بسیار بالایی دارد. در حال حاضر ایران بجز صادرات گاز به ترکیه و
عراق متقاضی عمده دیگری ندارد که این موضوع نشان میدهد متولیان امر صادرات گاز که
البته با انحلال شرکت صادرات گاز دیگر متولی جدی در این زمینه در ایران وجود ندارد
منتظر هستند تا مشتریها خودشان به سراغشان آیند تا گاز را به آنها بفروشند. در
صورتیکه دیگر کشورهای دارای گاز فعالیت گسترده بازاریابی دارند. به هرحال با وجود
اینکه اکثر کشورهای همسایه ظرفیت بازار خوبی برای گاز طبیعی ایران محسوب میشوند
اما پروژههای انتقال گاز ایران نیمه تمام باقیمانده است. در کنار آن تحریمها و
سیاست خارجی ایران باعث شده کشور نتواند در بازار منطقهای گاز طبیعی و در شرایط
فعلی حرفی برای گفتن داشته باشد.
پروژههای
نیمهتمام صادرات گاز ایران
1) خط لوله ایران-پاکستان
پروژه صادرات
گاز ایران به هند و پاکستان از طریق خط لولهای که قرار بود پیامآور صلح و دوستی
در شبه قاره هند باشد تاکنون نیمهتمام باقیمانده است. هند و پاکستان برای تامین
امنیت این خط لوله، تصمیم به کاهش اختلافات فیمابین داشتند، به همین دلیل این خط
به خط لوله صلح موسوم شد. مطابق طرح اولیه قرار بود روزانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب گاز ایران
به هند و پاکستان صادر شود که ۹۰
میلیون مترمکعب آن برای هند و ۶۰
میلیون مترمکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده بود. در سال ۲۰۱۱ هند بهدنبال عقد قرارداد
هستهای با امریکا از این پروژه کنار کشید. ایران در سال ۲۰۱۴ خط لوله مورد نیاز برای
انتقال گاز به مرز ایران و پاکستان را احداث کرد ولی پاکستان به بهانه تحریم ایران
و نبود منابع مالی نتوانسته است تا به امروز خط لوله مورد نیاز را تا مرز ایران
احداث کند. در جریان سفر اخیر عمران خان، نخستوزیر پاکستان به ایران نیز در مورد
آینده این پروژه پیشرفت خاصی مشاهده نشد. پاکستان در حال حاضر واردات الانجی از
قطر و امریکا را افزایش داده و در صدد خرید الانجی از روسیه است. شرکت سوکار
آذربایجان نیز قراردادی برای صادرات الانجی با پاکستان به امضا رسانیده است. این
به معنای آن است که ادعای مسوولان ارشد بخش نفت درباره اینکه پاکستان پولی برای
پرداخت هزینه واردات گاز از ایران ندارد هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. از طرف دیگر
عربستان نیز با سرمایهگذاری در زیرساخت انرژی پاکستان در صدد تاثیرگذاری در سیاست
خارجی این کشور است و بیشک در تکمیل نشدن پروژه خط لوله ایران-پاکستان هم بیتاثیر
نبوده است.
2)خط لوله ایران-عمان
قرارداد پروژه
خط لوله زیردریایی ایران-عمان در سال ۲۰۱۳ به امضا رسید. این قرارداد ٦٠ میلیارد
دلاری، برای ٢٥ سال اعتبار دارد. بهطوریکه برای ١٥ سال روزانه ٢٨ میلیون مترمکعب
گاز ایران از طریق یک خط لوله از بستر خلیج فارس به عمان صادر شود. قرار بود بخشی
از این مقدار گاز برای تولید الانجی در تاسیسات الانجی عمان مورد استفاده قرار
گیرد و ایران بتواند با صادرات تولیدات الانجی این مجتمع به صادرکننده الانجی
تبدیل شود. ایران پنج پروژه الانجی با ظرفیت ۷۰ میلیون تن داشت که هزینههای
گزاف احداث واحدها و پس از آن تحریمها باعث شد شرکتهای خارجی از این پروژهها
خارج شوند و این پروژهها نیمهکاره رها شوند. البته اغلب این پروژهها بهدلیل قیمتگذاری
بالا برای احداث واحدها که برای ایران به هیچ عنوان اقتصادی نبود به مرحله ساخت
نرسیدند. تنها پروژه LNG که بخش بزرگی زا آن احداث شد پروژه ایران LNG بود اما معطل ماندن این پروژه نیز مساله
موجب شد تا تجهیزات آن بهصورت تدریجی در معرض نابودی باشند. تاکنون خط لوله ایران-عمان
پیشرفت خاصی نداشته است. با توجه به اینکه روابط دو کشور همیشه در سطح عالی بوده
انتظار میرفت این پروژه تاکنون به بهرهبرداری برسد.
نکته مهمیکه
باید در این گزارش به آن اشاره کرد بینتیجه بودن مذاکرات گازی ایران و ترکیه برای
تمدید قرارداد صادرات گاز به این کشور است. ایران در حال حاضر بهطور متوسط روزانه
بین ۲۶ تا ۳۳ مترمکعب گاز به ترکیه صادر
میکند که این قرارداد صادرات گاز در سال ۲۰۲۶ به پایان خواهد رسید و مذاکرات طرفین
برای تمدید این قرارداد تا به امروز بی نتیجه مانده است. ترکیه در فصول سرد سال
برای مناطق شرقی به گاز ایران نیازمند است. چون سیستم گاز رسانی ترکیه یکپارچه نیست
و نمیتواند گاز وارداتی از روسیه و آذربایجان را به این مناطق منتقل کند. با این
حال ترکیه در حال افزایش واردات الانجی از امریکاست و این در حالی است که این
کشور پروژههای جدید را برای گازرسانی به مناطق شرقی دارد. برای مثال دو پروژه
تاناپ که سال پیش افتتاح شد و پروژه ترک استریم نیز امسال به بهرهبرداری میرسد
که این دو نشان از افزایش سهم گاز طبیعی روسیه و آذربایجان در سبد انرژی ترکیه
دارد. همچنین در کنار آنها باید شاهد افزایش واردات الانجی از قطر و امریکا بود
که این موضوعات نشان میدهد سهم ایران در بازار گاز ترکیه نیز کاهش پیدا خواهد
کرد. با وجود این مسوولان شرکت ملی گاز ایران هنوز اقدام جدی برای محکم کردن جای
پای خود در بازار ترکیه نکردهاند بهطوریکه مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران معتقد
است مذاکره برای تمدید قرارداد صادرات گاز در پنج سال آخر هر قرارداد صورت خواهد
گرفت.
در همین رابطه
محمداحسان روزبهانی یکی از کارشناسان صنعت گاز، گفت: در تحریم فروش نفت از جمله
تحریمهای اساسی که موجب کاهش فروش نفت ایران و به تبع آن کاهش درآمدهای کشور شد
تحریم کشتیرانی و بیمهای بود. وی افزود: بهطوریکه امریکا با وضع تحریمهایی در
حوزه حمل و نقل دریایی عملا مانع رفت و آمد کشتیهای ایرانی و پهلو گرفتن آنها در
بنادر بینالمللی شد. از طرف دیگر نیز امریکا با تحریم بیمهای مانع بیمه شدن نفتکشهای
حامل نفت ایران شد تا عملا صادرات نفت ایران را با مشکلی جدی روبهرو کند. به گفته
وی در این دوران مسوولان وقت تلاش کردند تا با به کار بردن روشهای دور زدن تحریم
مانع از کاهش فروش نفت ایران شوند، روشهایی که اگر چه در کوتاهمدت توانست اثر
تحریم نفتی ایران را کم کند اما با هزینههای مازادی که بر صادرات نفت ایران وارد
میکرد، عملا کارآمدی بالایی نداشت. روزبهانی تاکید کرد: مسوولان میتوانستند در این
شرایط بهدنبال راهحلهای اساسیتری باشند، برای بیاثر کردن تحریمها که آسانترین
راه هم مذاکرات جدی با کشورهای خواستار گاز ایران است.
وی ادامه داد:
در طول یک سال گذشته میشد پروژه صادرات گاز به عمان را تعیین تکلیف کرد یا با
پاکستانیها جدیتر حرف زد و حتی از آنها شکایت کرد. الان دیگر وقت تسامح نیست، زیرا
کشور نیازمند ارز است. به گفته این کارشناس انرژی ایران بهعنوان بزرگترین دارنده
ذخایر گاز دنیا پتانسیل بالایی برای تامین گاز مورد نیاز کشورهای منطقه و کسب
درآمد از این طریق دارد اما در حال حاضر سهم کمتر از یک درصدی از بازار صادرات گاز
دنیا را در اختیار دارد که این فاجعه محسوب میشود. روزبهانی خاطرنشان کرد: صادرات
گاز در دنیا عمدتا بهوسیله خط لوله انجام میگیرد، بهطوریکه صادرات با خط لوله
دو سوم بازار صادرات گاز را به خود اختصاص داده است علت اصلی آن هم این است که در
صادرات به روش خط لوله تبعات کمتری را برای کشورهای صادرکننده دارد، برای مثال در
صورت تحریم شدن دیگر شامل تحریم بیمه و کشتیرانی نمیشود.
وی ادامه داد:
برای مثال جمهوری خلق چین در طی چند سال گذشته تلاش کرده با واردات گاز از طریق خط
لوله از کشور ترکمنستان مانع از تحریم واردات گاز خود و فشارهای احتمالی از این طریق
به کشورش شود. به گفته روزبهانی این کشور با احداث سه خط لوله با طول 5000 کیلومتر
از مسیر ازبکستان و قزاقستان اقدام به واردات گاز از ترکمنستان در همسایگی ایران
کرده است، اقدامیکه شاید از نگاه اقتصادی توجیهپذیر نباشد اما بهدلیل اهمیت آن
در تامین امنیت چین عملیاتی شده است. وی ادامه داد: شاید یکی از عمده مسائلی که ایران
نتوانسته گاز خود را صادر کند قدرت چانهزنی باشد که این موضوع هم راهحل دارد برای
مثال ایران میتواند از طریق کشوری مانند روسیه این کار را بهخوبی انجام دهد، بهطوریکه
از طریق روسیه وارد پروژههای بزرگ گازرسانی شود که این کار اکنون شدنی است. تمدید
واردات گاز عراق از ایران از سوی امریکا نیز نشان میدهد که صادرات گاز تحریم از
طریق خط لوله تحریمپذیر نیست و میتوان بهعنوان یک گزینه در شرایط حساس کنونی رویش
حساب باز کرد ولی متاسفانه نبود متولی باعث شده است ایران نتواند از این مزیت
استفاده کند و تنها در این شرایط به دو بازار ترکیه و عراق بسنده کرده است.