کوثر ماهینی:
موسیقی بوشهر در بطن خود هنرمندان و موسیقدانانی را پرورش داده که نقش بسزایی را در بازشناسی و احیای این هنر اصیل و فاخر به فرهنگهای مختلف ایفا میکنند. یکی از این هنرمندان امین فیروزپور است که با تشکیل گروهی کوچک ولی هنرمند کارش را در موسیقی محفلی بوشهری که از هیجان بالایی برخوردار است بدون هیچگونه هیاهو یا تبلیغی شروع کرد. این هنرمند خلاق و خوشصدا کمکم با هنرش توانست جای پای خودش را در میان اهالی بوشهر باز کند و گروهی جوان و سرزنده به نام «فانوس» تشکیل بدهد.
او بهتازگی کنسرت موفقی را در بوشهر به همت موسسه سرایش مهر لیان به روی صحنه برد که تمام بلیتهای هر چهار سانس اجرایش در مدت اندکی خریداری شد. فیروزپور در این اجرا گوشههای از موسیقی بومی را به نمایش گذاشت که سالن را بارها به هیجان کشاند. امین فیروزپور خواننده پر انرژی موسیقی بوشهر که از سال 79 با ساز ضرب و تیمپو وارد دنیای موسیقی شد و بعد از مدتی تجربه در دنیا نوازندگی، این بار وارد دنیای خوانندگی شد و با گروه «شبدیز» همکاری خود را بهعنوان خواننده گروه آغاز کرد. او از آن پس در جشنوارههای معتبر درونمرزی و برونمرزی متعددی شرکت کرد و امروز بهعنوان خواننده و سرپرست گروه «فانوس» در عرصه موسیقی به هنرنمایی و ایفای نقش میپردازد. در ادامه گفتوگویی را با این خواننده موفق پیرامون کنسرت اخیرش وی صورت دادهایم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم.
آقای فیروزپور شما بهتازگی یکی از کنسرتهای کمنظیر موسیقی بوشهر به روی صحنه بردید که از نظر سرعت فروش بلیت و پر کردن سالن در چهار سانس مثالزدنی است، این اتفاق چگونه میسر شد؟
در آغاز خدمت مردم عزیز و بزرگوار بوشهر سلام میکنم و امیدوارم همیشه در شادی و نشاط باشند. گروه «فانوس» با هدف ترویج موسیقی غنی محفلی و آیینی بوشهر آغاز به کار کرد و در ادامه راه خود را کمی تغییر داد و به گروهی تبدیل شد که امروز همگان آن را دوست دارند، بدیهی است که وقتی از دل مردم بلند میشوی مردم تو را دوست خواهند داشت، فروش بیسابقه این کنسرت خود گواه این مطلب است، در ابتدا قرار به برگزاری یک سانس و درنهایت دو سانس بود؛ اما سانس اول در کمتر از سی ساعت پر شد و سانس دوم هم بعد از دو روز و نکته قابل توجه این بود که چهار سانس پنج روز مانده به اجرا پر شد و مردم درخواست تمدید کردن را از ما داشتند که متاسفانه بهخاطر شرایط امکانپذیر نبود. ولی باید بگویم این مردم که اینگونه به ما هنر بوشهر عشق میورزند لایق بهترینها هستند و من محبوبیتم را مدیون محبت آنها هستم.
مخاطبانتان در این کنسرت با دو اثر شما شور و نشاطی بیمثال را تجربه کردند، نظر شما در این مورد چیست؟
خدا را شکر قطعات این اجرا چون با شور و مشورت و با توجه به اینکه ما همیشه در میان مردم بودیم (اشاره به محافل و سرای خیام) با شناختی که از مردم عزیزمان داریم به گونهای انتخاب شد که بهراحتی مخاطب با قطعه هماهنگ میشد؛ ولی دو اثر همانگونه که شما گفتید با شور و نشاطی بیشتر مواجه بود؛ قطعه «زینو» که مربوط به شمال استان از منطقه سعد آباد به طرف گناوه میشود و مدتی پیش برای اولین بار به ثبت لوح گروه فانوس رسید و مردم به سرعت با این ترانه ارتباط خوبی برقرار کردند و از سوی دیگر قطعه خیامی هم که در بوشهر محبوب همگان است و دلیلی نمیتوانم بیاورم برای محبوبیتش، هرچند که تنظیم قطعه خیامی منحصربهفرد است؛ اما خیامی در بوشهر به هر شیوهای اجرا شود، مخاطب دارد و این لطف خداوند است که مردم با قطعه خیامی گروه ما نشاط بیشتری داشتند، البته ریتمسازیها و ملودیهای بدیعی که به قطعه اضافه شد و در این قطعه سعی کردیم که فرهنگ و موسیقی سالهای اخیر را با شکست ریتمها و مدلاسیونهای موزون با کار و هارمونیزه کردن صدای خواننده با همراهی کرال، این قطعه را منحصربهفرد کنیم.
ارتباط مخاطب با قطعات یکی از عواملی است که میتواند کیفیت یک کنسرت را مشخص کند، شما در این اجرا با چه رویکردی به روی صحنه آمدید؟
متاسفانه موسیقی بوشهر مدتهاست درگیر حاشیههایی شده که اصالت را از خود دور کرده و همین باعث شده ارتباط مردم با آن کمرنگ شود، موسیقی بایستی بهروز شود البته به شرط اینکه اصالت آن حفظ شود. بنابراین ساختارها همیشه دستخوش تغییرات هستند؛ اما تبدیل ساختار کاری بسیار سخت است که نیازمند شناخت است. انتخاب ترانهها همه بر اساس پیشینه موسیقی بوشهر بود و نکته مهمی که در موسیقی بوشهر از قلم افتاده و ما سعی کردیم به نحوی آن را به صحنه ببریم؛ تنظیمهایی متناسب قطعات با هارمونی مردمی بود. بدیهی است موسیقی بوشهر محفلی است و از بطن مجالس عروسی و عزاداری بیرون آمده است، چیزی که استاد مرحوم محمود جهان هرگز آن را انکار نکرد و تا روزهای آخر عمر خود موسیقی مجالس را سرلوحه آثار خود کرد. اگر قرار است برای این مردم موزیک بسازیم بایستی بین مردم حضور داشت تا بتوان با موسیقی در آنها حل شد، از اینرو جای اینکه بخواهیم با ظواهر فریبنده ریتمها و رقصهای آنچنانی مخاطب را به جهتی دیگر ببریم، تصمیم گرفتیم موسیقی محفلی خودمان را بهروز کرده و از رنگبندی مناسب و هارمونیزه کردن کلام و تنظیم ساده ریتم به نوعی عمل کنیم که برخی از سازهای کوبهای حکم ساز ملودیک را ایفا کنند. کورده و انگشتگذاریهای دقیق را جای تکنیکهای شلوغ و فریبنده این روزهای موسیقی جایگزین کردیم و مخاطب چون ما را همیشه بین خودش دیده است ارتباط بهتری برقرار کرد. اگر قرار است مخاطب ما را از راه دور رصد کند، نیاز به تلسکوپ دارد؛ در صورتی که ماه را باید با دستان خود لمس کرد تا لذت وافر ببریم، موسیقی بوشهر این روزها بیشتر در ویترین است و متاسفانه لمس نمیشود! تمام تلاش ما بر این است که موسیقی بوشهر را به موسیقی روز دنیا نزدیک کنیم، در این میان بایستی از زحمات اساتیدی که در خارج و داخل کشور برای اعتبار و ارزش موسیقی بوشهر در تلاش هستند، تشکر کنم.
قطعه «تیر کاری» یکی از آثار ارزشمند شما بود که مخاطب با وجود اینکه آن را نشنیده بود با شما همراهی مطلوبی داشت، نظر شما در این باره چیست؟
این ترانه از طیبه عبداللهی و با آهنگسازی علی ریاضی است؛ یک داستان عاشقانه که قرار بود اسم «سیکِل» به معنای موتور یا هفتاد که همان موتور نوستالژیک بوشهریهاست روی قطعه گذاشته شود؛ اما در نهایت نام «تیر کاری» برای آن برگزیده شد. ناگفته نماند که اعضای گروه این قطعه را بسیار دوست دارند و در آیندهای نزدیک به ثبت لوح خواهد رسید. در این اثر باید تمام تلاشمان را میکردیم که مخاطب ارتباطش با موسیقی اصیل بوشهری قطع نشود؛ چراکه داستانی عاشقانه برای مردم بوشهر بود و کار تنظیم این اثر سخت بود، بایستی بدون غل و غش و ظواهر فریبنده این اثر را به صحنه میبردیم، رمز موفقیتش سادگی و بیغل و غشی اثر در کنار تکنیکهای موسیقیایی بود.
«شروه» از نظر ریتم و تم معمولا در شب شروهها و مراسمات خاص خوانده میشود، احتمال داشت تم حزین آن تاثیر سوء بر مخاطب بگذارد؛ اما شما توانستید در این زمینه رضایت مخاطب را جذب کنید؟ چگونه به این سطح از مخاطبشناسی رسیدید؟
در ابتدا گفتم که شکلگیری گروه «فانوس» از محافل است و من و اعضای گروه به این موضوع افتخار میکنیم، شما در مجالس عروسی هم باید بالانس ریتم و تم را رعایت کنید تا مردم دچار سردرگمی در قطعات نشوند. پس بایستی با ظرافت خاصی چیدمان قطعات را انتخاب کرد. با توجه به تم و ریتم شروه و از طرفی شروه و مثنوی از موسیقیهای غنی این دیار است بر این شدیم که حیدر احمدی را با صدای روحانگیزش به روی صحنه ببریم و خدارا شکر که مخاطب ارتباط خوبی برقرار کرد.
آقای فیروزپور توجه به اینکه دو عضو گروه شما داغدار بودند؛ ولی باز اجرا را کنسل نشد، چرا؟
ببینید «نشاط» موضوع مهمی است که در جامعه امروز ما کمرنگ شده! درگیریهای ذهنی و مشکلات مردم به حدی رسیده که میتواند نگرانکننده باشد. استاد ابراهیم ابنرومی از جمله افرادی بود که سالیانی برای موسیقی بوشهر تلاش کرد تا نشاط را به مردم بدهد و من افتخار شاگردی او را داشتم، در اصل حسین پسر برومند وی عضو گروه است و وقتی در فاصله سه روز مانده به اجرا استاد از دنیا رفتند، حسین گفت هر طور شده روی صحنه میآیم و از طرف پدرم «نشاط» را به مردم هدیه میدهم. در مورد محمد خدری هم شرایط مشابه بود، مادر وی بیست و اندی روز پیش از دنیا رفتند و محمد عزیز همچنان با پشتکار و منظم تمریناتش را قطع نکرد تا اجرای خوبی روی صحنه داشته باشد. من از هر دوی آنها سپاسگذارم.
از نظر خودتان قطعه تریوی ضربی که اجرا شد، مردم دوست داشتند؟
بایستی متوجه باشیم که دوست داشتن مردم همیشه بر اساس شور و هیجانشان نشان داده نمیشود، وقتی انرژی بالاتری در سالن موجود باشد ناخودآگاه مردم همسو میشوند و چه انرژی بالاتر از موسیقی بوشهر؛ اما قطعه تریوی ما صحبت از ارتباط میکند؛ ارتباط و تعامل با مردم و مناطق مختلف، مجاورت بوشهر با هرمزگان، فارس، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و مهاجرپذیری باعث شده که موسیقیها و ریتمهای متفاوتی وارد بوشهر شود. از طرفی مهاجرت سیاهپوستان افریقایی و انگلیسیها مزید بر علت شده که موسیقی بوشهر به این شکل در آید. این قطعه ترکیبی از ریتمهای موجود در بوشهر است که بر پایه شکستها و دخالتهای قومی در بوشهر ساخته شد و هر چه پیشتر میرویم به اصالت نزدیکتر میشویم تا جایی که دمام دوباره میآید. این قطعه به استاد ابرهیم ابنرومی تقدیم شد.
در این اجرا شما از دو هنرمند پیشکسوت تقدیر کردید، فکر میکنید تقدیر از هنرمندان چقدر به جامعه موسیقی انگیزه میدهد؟
ببینید سرمایههای موسیقی هر منطقه پیشکسوتانش هستند؛ اما غلامرضا دمان از جمله افرادی است که نمیتوان آن را به باد فراموشی سپرد. وی حدود چهل و اندی سال است که موسیقی بوشهر را ترویج میدهد و هرگز از بهروز شدن جدا نشده است. دمان از جمله افرادی است که ریتم آکادمیک را وارد موسیقی بوشهر کرد، البته اساتید دیگری هم بودهاند؛ اما او معلم هنر مدارس و مدرس سنتور و تنبک هم است و آموزش در وجودش نهادینه شده؛ نسل اندر نسل او در موسیقیهای آیینی بوشهر بودهاند و میتوان دمان را از اساتید این حوزه دانست. علی نیکرایفرد هم از جمله افرادی است که سالهاست منزل و محل کار او به محفل موسیقیهای مختلف ایران تبدیل شده است و گروه فانوس بر خود واجب دانست که از این دو بزرگوار تقدیر کند.
در آثار اجرا شده قطعه «بیقرار» از محسن حیدریه و قطعهای از مرحوم محمود جهان اجرا شد، هدفتان از اجرای این دو قطعه چه بود؟
استاد حیدریه سرپرست گروه «شبدیز» همان گروهی است که من نوازندگی و خوانندگی آن را در مقطعی به عهده داشتم. به پاس تلاشهای او برای موسیقی بوشهر یکی از قطعات استاد را اجرا کردیم که این اثر با شعر روجا چمنکار آمیخته شد؛ استاد حیدریه به گردن من و موسیقی بوشهر حق زیادی دارد و اما در مورد استاد محمود جهان بهعنوان یکی از بزرگان موسیقی جنوب، بر این شدیم که یاد و خاطره وی را در شبی فانوسی زنده نگه داریم. روحش شاد.
حرف دل امین فیروزپور چیست؟
افتخار میکنم که نشاط را به مردم هدیه میکنم و سرپرستی گروهی را دارم که استاد بزرگواری چون حسین سنگسر نوازنده آن است، دست تک تک اعضا را میبوسم و از حسین لالهرخ مدیر موسسه فرهنگی و هنری سرایش برای برگزاری این کنسرت تشکر میکنم و در پایان از اعضای گروه شامل حسین سنگسر، محمد خدری، سینا اسدی، مسعود رضایی، پدرام عطایی، حسین ابنرومی، کیانوش خوردبین، حیدر احمدی، سیامک بیشکی، رامین زرهون، پگاه خدیور و مریم برزگر تشکر میکنم که در این مسیر یار و همراه من هستند.