داود علیزاده:
خودکشی پدیده جدیدی نیست؛ اما هر بار که خبر خودکشی کسی منتشر میشود، انگار اولین بار است که کسی زندگی را با دستهای خودش پس زده است.
پدیده خودکشی هر فرد، چه از جانب افراد مشهور و معروفی چون مریل مونرو یا صادق هدایت باشد یا دختران اصفهانی که از پل چمران خودشان را پرت کردند و پس از مرگ مشهور شدند، یا حتی زنی گمنام در برازجان... که جز چند خطی از ستون حوادث سهمی نداشت؛ همچون کوه یخ، قسمت کوچکی در دسترس نگاه دارد و بخش اعظم آن ناشناخته باقی میماند.
در ایران خودکشی به دلایل شرعی، عرفی امری مقبوح است و همچنان بسیاری از خانوادهها از انتشار خبر خودکشی بستگانشان خودداری میکنند. بیمه خدمات درمانی به افراد آسیبدیده از خودکشی را پوشش نمیدهد و البته همین دلایل باعث شده تا در شفافیت آمار خودکشی ایران تردیدهایی وجود داشته باشد؛ اما تا وجود پدیدهای پذیرفته نشود؛ چگونه میتوان برای حل آن راهی یافت.
چه میشود که کسی زندگی را پس میزند؟ اگر روزی افکار خودکشی به سراغ ما آمد چه کنیم؟ اگر از نزدیکان ما کسی قصد خودکشی داشت با وی چه برخوردی کنیم؟ و... برای پاسخ به این پرسشها و سوالهایی از این دست به سراغ دکتر مسعود صیادی (متخصص روانشناسی بالینی و رواندرمانگر) رفتهایم تا درباره خودکشی و جوانب آن برای مخاطبان بامداد جنوب بگویند. در ادامه خواندن آن به آگاهیبخشی درباره این موضوع کمک خواهد کرد.
این متخصص روانشناسی بالینی در خصوص خودکشی به بامداد جنوب گفت: سازمان بهداشت جهانی یک روز را به اسم روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرده است تا شاید افراد و جامعه توجه بیشتری به این نکته داشته باشند که چه میشود و کار به کجا میرسد که افرادی تصمیم میگیرند از زندگی کردن انصراف بدهند. خودکشی یک اقدام در جهت تخریب خود است که فرد با قصد قبلی دست به خودکشی میزند. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان خودکشی میکند. خودکشی رفتار و پدیدهای ضداجتماعی است که معمولا در پی فشارهای اجتماعی و خانوادگی شکل میگیرد. بیشتر خودکشیها از فشارهای روانی ناشی میشود. فشارهایی که عوامل گوناگونی مانند تنهایی، بیهدفی، احساس خلأ در زندگی، بیکاری و مشکلات اقتصادی دارد.
مسعود صیادی در خصوص خودسوزی مادری 55 ساله در دشتستان و خودکشی پسر وی توضیح داد: آنچه در کشور در رابطه با خودکشی زنان در حال رخ دادن است، خودسوزی زنان است که بر اساس آمار 98 تا 99 درصد از خودکشیها از این نوع است. در خصوص اتفاق ناگواری که در برازجان رخ داد؛ یعنی خودکشی مادر ۵۵ ساله و فرزندش میتوان گفت این مورد خودکشی نیز مانند سایر موارد دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و نیاز به بررسی دقیق دارد؛ ولی آنچه مشخص است اینکه متاسفانه خودکشیهای گروهی و یا خانوادگی یکی از انواع خودکشیها است که در این موارد روابط عاطفی اعضا خانواده بهویژه مادر و فرزند نقش مهمی در اقدام به خودکشی دارد در مرحلهای که یکی از اعضای خانواده شاهد خودکشی عضوی دیگر است آن فرد فشار روانی بالایی تجربه میکند و تصمیمگیری را بسیار دشوار مینکند، این است که فشار و تحریک عصبی شدید ممکن است منجر به خودکشی دیگر شود. در اینگونه موارد فرد هم آگاهانه و هم با فشار بالایی که از محیط دریافت میکند و با اراده بالا، اقدام به این عمل میکند. فرد این کار را برای نمایش انجام نمیدهد، نوعی از خودکشی است که به مرگ میانجامد.
وی در ادامه با بیان اینکه حال این سوال پیش میآید که در چنین مواردی که شاهد خودکشی فردی دیگر هستیم چگونه عکسالعمل نشان دهیم، تصریح کرد: در وهله نخست «آگاه باشید که رفتار خودکشیگرایانه نشانه درخواست کمک است» خیلیها معتقدند کسی که قصد کرده خودش را بکشد، چیزی جلودارش نیست؛ اما همینکه شخص، زنده است و نفس میکشد، ثابت میکند که بخشی از وجودش خواستار ادامه زندگی است. فردی که به خودکشی فکر میکند، آدم سردرگمی است که بخشی از وجودش خواستار ادامه زندگی و بخش دیگری از وجودش خواستار مرگ و پایان دادن به مشکلات است. فردی که از تمایلات خودکشیگرایانهاش صحبت میکند، در واقع از جانب آن بخشی از وجودش وارد صحبت شده که خواستار ادامه زندگی است. وقتی چنین فردی به سراغتان میآید، احتمالا فکر کرده که بیشتر از سایرین نگرانش هستید و خوب میدانید چطور کمکش کنید تا با ناکامیها کنار بیاید. یادتان باشد که چنین فردی فکر میکند محرم اسرارش خواهید بود. مهم نیست که محتوای کلام و رفتار این آدم چقدر منفی و ناامیدکننده است، همینکه چنین فردی به سراغتان آمده حرکت امیدبخشی است و نشان میدهد که نسبت به شخص شما نظر مثبت دارد.
صیادی در خصوص عوامل مختلف در بروز خودکشی گفت: عوامل مختلفی در این زمینه نقش دارند: یکی از عوامل بعد زیستشناختی که شامل زمینه ژنتیکی و وراثتی است؛ اما ساختار شخصیتی فرد عامل مهمی است که بر بروز خودکشی تاثیر میگذارد. اینکه فرد وقتی با عامل استرسزایی مواجه میشود تا چه حد توانایی این را داشته باشد که از ابزارهایی برای حل مشکل خود اقدام کند و یا اینکه به دلیل فقدان مهارت و قابلیتهای لازم، بهاصطلاح درهم بشکند و احساس ناامیدی کند و مرگ را چاره مشکل خود ببیند یا اینکه چه قدر توانایی تحمل هیجانهای منفی و پشت سر گذاشتن بحرانها را داشته باشد تا حد زیادی تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی است که بخشی از آن در طی زندگی و در تعامل با محیط و خانواده کسب و آموخته میشود. بعد دیگر هم بعد اجتماعی است که از سطح کلان جامعه تا سطح خرد و در حد خانواده میتواند تاثیرگذار باشد.
این متخصص روانشاسی بالیتی همچنین در خصوص رابطه جنسیت با خودکشی نیز گفت: اقدام به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است؛ ولی خودکشی منجر به مرگ در مردان بیشتر است. برای مثال در ایالاتمتحده امریکا، اقدام به خودکشی در زنان بزرگسال 2/1 برابر مردان است. در خصوص دلایل این امر میتوان گفت اغلب اوقات روشهای خودکشی مردان خشونتبارتر است و احتمال بهنتیجهرسیدن خودکشی را قبل از دخالت دیگران افزایش میدهد. یکی دیگر از معیارهای تاثیرگذار بر این آمار، دسترسی به ابزار خودکشی است که در مردان بیشتر است اصولا اقدام خودکشی در بیشتر مواقع فریاد کمک خواستن از دیگران و نوعی ابزار نمایش جلبتوجه است که این امر میتواند در تفاوت خودکشی مردان و زنان موثر باشد.
صیادی با تاکید بر اینکه مهمترین عامل در بروز خودکشی افسردگی است، بیان کرد: افسردگی شایعترین اختلال مرتبط با خودکشی نوجوانان است که در دختران نسبت به پسران بیشتر است ناامیدی یک متغیر واسطهای مهم بین افسردگی و خودکشی است. بیماریهای روانی بهطور قابل توجهی خطر خودکشی نوجوان و رفتار خودکشی را افزایش میدهند، 87 درصد تا 90 درصد از نوجوانان در زمان خودکشی از یک یا چند اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از تروما، اختلال شخصیتی مانند تحریکپذیری، تکانشگری و روانپریشی و اسکیزوفرنی رنج میبرند هر ترکیبی از این اختلالات میتواند خطر رفتارهای خودکشی را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد.
وی ادامه داد: عامل مهم دیگر اینکه اغلب یک رویداد استرسزا در زندگی نوجوانان قبل از اقدام به خودکشی رخ میدهد. شکست رابطه، طلاق والدین، مرگ یک دوست، مرگ والدین، خانواده نیروهای مسلح، افت تحصیلی، خشونت خانگی، بیماری جسمی، شقاوت مالی، سابقه صدمه به خود و سوءاستفاده فیزیکی از کودکان اغلب بهعنوان وقایع رخداده قبل از اقدام به خودکشی ذکرشده است. سابقه حوادث ناگوار زندگی را میتوان با تفکرات خودکشی و اقدام خودکشی در آینده مرتبط دانست. سرکوب عاطفی میتواند در نحوه فایق آمدن فرد بر حوادث ناگوار زندگی تأثیر بگذارد. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که سرکوب عاطفی بهعنوان عامل میانجی بین تفکرات خودکشی و تلاش برای خودکشی و در ورای متغیرهای دموگرافیک و نشانههای افسردگی عمل میکند.
صیادی با اشاره به اینکه جايگاه خودكشي در ميان علل مرگومیر در كشورهاي مختلف متفاوت است، به موقعيت جغرافيايي آنها در جهان بستگي دارد، تصریح کرد: زيرا موقعيت جغرافيايي شرايط محيط طبيعي و بهخصوص ویژگیهای اقليمي را به وجود میآورد اینحال، یک تحلیل گسترده نشان میدهد که گرما میتواند باعث پرخاشگری بیشتر در بین برخی افراد شود. یکی از مطالعات دیگر که سال ۲۰۱۳ میلادی در Science منتشر شد، نشان داد که هرچقدر دمای هوا افزایش پیدا کند، فرکانس خشونت بینافردی ۴ درصد بیشتر میشود و نزاعهای درونگروهی ۱۴ درصد افزایش مییابد؛ اما در خصوص خودکشی علائمی وجود دارد که باید از سوی خانواده و اطرافیان جدی گرفته شود این علائم شامل مدام صحبت کردن یا فکر کردن در مورد مرگ، ابتلا به افسردگی، از دست دادن علاقه و اختلال در الگوی خواب و تغذیه، آرزوی مرگ کردن، از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلا به آنها علاقه داشته، بیان مداوم حرفهای ناشی از ناامیدی، درماندگی یا بیارزشی بیان مداوم جملاتی مثل «کاش به دنیا نیامده بودم»، «اگر من اینجا نبودم، بهتر بود» یا با مردنم همه راحت میشوند، روی آوردن به رفتارهای مخرب مثل مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بیپروا و... چرخش ناگهانی خلقوخو و روی آوردن بهتنهایی و منزوی شدن.
به گفته وی، با توجه به شیوع خودکشی اقدامات پیشگیرانه از اهمیت فراوانی برخوردار است برای این منظور ضرورت دارد به این روشها توجه شود: مهمترین گامها برای پیشگیری جدی گرفتن نشانههایی است که در بالا اشاره شد اگر نشانههای گفتهشده را در یکی از اطرافیانتان دیدید یا میخواهید با کسی که قصد خودکشی کردن را دارد، حرف بزنید، به این نکتهها توجه کنید:
نه چهره یک نصیحتکننده را به خود بگیرید و نه یک فرد عاقل ناجی یا نصیحتکننده داشته باشید. سعی کنید در این موقعیت برای فردی که قصد خودکشی دارد یک همراه باشید و همدلی کنید بدین معنا که درک کنید و گوش دهید، همین! اگر شما نشانههای گفتهشده را در فردی میبینید، چارهای جز حرف زدن با او برایتان باقی نمیماند. گوش کنید بهجای اینکه به دنبال نصیحت کردن باشید، حرفهایش را بشنوید و بگذارید غمها، ترسها و نگرانیهایش را هرچقدر که میخواهد، بیرون بریزد. همدلی کنید بدون آنکه بخواهید، او را قضاوت کنید و حرفهایش را بیمعنی و پوچ بخوانید، با او همدلی کنید. میتوانید با گفتن این جملات حس بهتری را در او ایجاد کنید: «تو در این روزهای سخت تنها نیستی. من اینجا کنارت هستم» امید بدهید ناامیدی از بهبود شرایط احتمال خودکشی را چند برابر میکند. شما در میانه گفتوگو میتوانید با چنین جملاتی به فرد مقابلتان امید تزریق کنید: «شاید حالا که در این روزهای سخت هستی باور نکنی، اما ما واقعا میتوانیم این شرایط را تغییر دهیم! کمی صبوری کن تا باهم به چنین روزی برسیم.» کمک بگیرید همیشه بهتنهایی نمیتوانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روانپزشک کمک بگیرید و همراه با او به مطب یک متخصص بروید. چیزی که میشنوید را جدی بگیرید، آدمها را جدی بگیرید و بگذارید آنها بدانند که برای شما مهم هستند. سعی کنید فردی که قصد خودکشی دارد را قضاوت نکنید، به او نگویید که تنبل یا ضعیف است یا ارزش زندگیکردن را نمیداند. سعی کنید خودتان را بهجای او قرار دهید و مساله را از نگاه او بررسی کنید.
در آخر و مهمتر از همه توسعه برنامههای پیشگیری در خانواده، مدارس و سایر نهادها از طریق آموزش و افزایش مهارتهای زندگی بهویژه حل مسائل پیشآمده در زندگی و کنترل خشم و هیجانات، همچنین تلاش جدی جهت رفع مشکلات و معضلاتی که جوانان با آن دستبهگریبان هستند از قبیل بیکاری، ازدواج، مسکن و ... از اهمیت فراوانی در پیشگیری از خودکشی برخوردار است.
این متخصص روانشناس بالینی در پایان تاکید کرد که نکته پایانی دیگر اینکه لازم است برای آگاهی بیشتر به برخی باورهای غلط در خصوص خودکشی توجه کنیم:
باورهاي نادرست و واقعیتها در مورد خودکشی
باورهاي نادرستی در مورد خودکشی وجود دارد که ممکن است در شناسایی افرادي که در خطر خودکشی هستند تداخل ایجاد کند. شایعترین این باورها در زیر آمده است:
باور غلط: اگر کسی حرف خودکشی را میزند بعید است که واقعا به خودش صدمه بزند
واقعیت: بسیاري از افرادي که از اقدام به خودکشی میمیرند، قبلاً در مورد افکار و نقشه خود براي خودکشی حرف زده بودند
باور غلط: خودکشی همیشه یک عمل تکانهای است و بدون هشدار قبلی اتفاق میافتد
واقعیت: بسیاري از افرادي که اقدام به خودکشی میکنند بهصورت ناگهانی این کار را نمیکنند. آنها از مدتها قبل افکار خودکشی داشتهاند و به یکشکلی، کلامی یا رفتاري، افکار یا قصد خودکشی را بیان کردهاند.
باور غلط: افرادي که واقعا درخطر خودکشی قرار دارند، تصمیم خود را گرفتهاند و هیچ تردیدي براي انجام آن ندارند.
واقعیت: معمولا شدت افکار و قصد خودکشی در طی زمان نوسان دارد. بسیاري از افرادي که اقدام به خودکشی میکنند ممکن است مدتها با این موضوع کلنجار رفته باشند و برخی نیز ممکن است در مورد افکارشان حداقل با یک کسی حرف زده باشند و حتی به پزشک یا روانشناس زنگزده باشند. این کار حاکی از تردید و احساس دوگانه در مورد از بین بردن خود است.
باور غلط: افرادي که خودکشی میکنند خودخواه و ضعیف هستند. کسی که باهوش و موفق است هرگز خودکشی نمیکند.
واقعیت: بسیاري از کسانی که اقدام به خودکشی میکنند مبتلا به یک بیماري روانپزشکی هستند که ممکن است تشخیص داده نشده و یا درماننشده باشد. علاوه به راین، خودکشی در بسیاري از موارد مرزهاي فرهنگی و اقتصادي و اجتماعی را پشت سر میگذارد.
باور غلط: ارزیابی خودکشی و سوال در مورد آن موجب میشود افراد به فکر این کار بیفتند.
واقعیت: بسیاري از کسانی که خودکشی میکنند از یک اختلال روانی رنج میبرند که اگر خطر خودکشی بهموقع در آنها تشخیص داده شود میتوان از آن پیشگیري کرد. اگر فردي قصد کشتن خود را داشته باشد، سوال در مورد افکار خودکشی موجب رفتار خودکشی نمیشود برعکس، ارزیابی خطر خودکشی و توجه به درد هیجانی و همدلی با هیجانهایی که فرد را به سمت خودکشی سوق میدهد یکی از مولفههای مهم کاهش شدت افکار خودکشی است.
باور غلط: کسانی که اقدام به خودکشی میکنند فقط به دنبال جلبتوجه هستند
واقعیت: در برخی موارد خودکشی یک فریاد نومیدانه و درخواست کمک است و این معادل با جلبتوجه نیست.
باور غلط: وقتی کسی یکبار اقدام به خودکشی کرد دوباره این کار را انجام نمیدهد.
واقعیت: اقدام قبلی به خودکشی یک عامل پیشبینی کننده مهم براي اقدام به خودکشی در آینده است و یکی از خطرناکترین زمانها براي خودکشی، بلافاصله پس وقتی است که فرد به دلیل اقدام به خودکشی در بیمارستان بستري است. معمولاًهفته بعد از ترخیص از بیمارستان، هفتهای است که فرد در خطر بالایی فرار دارد.
باور غلط: ژست خودکشی را نباید جدي گرفت.
واقعیت: برخی معتقدند کسی که بلافاصله پس از اقدام به خودکشی، تقاضاي کمک میکند، یا زمانی این کار را انجام میدهد که دیگران بتوانند فورا متوجه شوند و او را نجات دهند و یا از روشهایی استفاده میکند که منجر به مرگ نمیشود هدف دیگري غیر از کشتن خود دارد. اگرچه ممکن است این موضوع درست باشد، ولی حداقل به دو دلیل باید ژست خودکشی را جدي گرفت: اول- بیمار ممکن است حسابوکتابش غلط از آب دربیاید و نجات پیدا نکند و دوم- اگر فرد پاسخ مورد نظر را دریافت نکند ممکن است اقدام شدیدتری انجام دهد.