الهام بهروزی
جامعه امروز
ایران، جامعهای است که بیش از هر چیز به امید و نشاط نیاز دارد. بدونشک زمانی با
جامعهای شاد روبهرو خواهیم شد که
خانوادههای سالم و سرزنده داشته باشیم. بدیهی است عوامل زیادی در شکلگیری یک
خانواده شاد و بانشاط دخیل است که مهمترین آن فرزندآوری است.
از دید اسلام،
فرزندآوری نه تنها برای والدین مایه خیر و برکت است، بلکه در سطح کلان جامعه بشری
نیز بسیار ارزشمند تلقی میشود. پیامبر اکرم (ص) در این خصوص میفرمایند: «چه چیزی
مومن را از اینکه اهلی اختیار کند به امید آنکه خداوند فرزندی را نصیب او کند تا
زمین را با لاالهالاالله سنگین سازد، باز میدارد.»
این در حالی
است که در جامعه فعلی بهدلیل شرایط اقتصادی و تغییر ساختار جامعه سن ازدواج بالا
رفته است. از اینرو، فرزندآوری در میان خانوادهها کاهش یافته است که البته در
این میان، افزایش تحصیلات دختران نیز در تاخیر ازدواج و فرزندآوری بیتاثیر نبوده
است. بدیهی است که فرزندآوری یکی از موضوعات مهم زندگی مشترک است که نقش پررنگ و
اساسی را در روند زندگی زوجین ایفا میکند. بنابراین مغفول ماندن این موضوع مهم در
دوره پیش از ازدواج یا در هنگام آن، موجب تغییر نتیجه یک ازدواج میشود و زمینه
ایجاد مشکلات بزرگی را در زندگی مشترک فراهم میکند و باعث بروز مشکلاتی اعم از
احساس ناکامی، افسردگی و پشیمانی، سرد شدن روابط عاطفی و به خطر افتادن سلامت روانی
میشود؛ مشکلاتی که گرمی کانون خانواده را به سردی طلاق سوق میدهد.
با این اوصاف،
فرزندآوری یکی از ارکان اصلی ازدواج را تشکیل میدهد که دختران و پسران باید پیش
از ازدواج به آن بهصورت جدی فکر کنند و در این باره با تصمیمی روشن و مشخص پا به
زندگی مشترک بگذارند تا بعدها این موضوع تهدیدی برای بقای زندگی آنها محسوب نشود.
از این روی، مشاوره گرفتن زوجین پیش از ازدواج در خصوص فرزندآوری امری مهم و ضروری
است؛ زیرا به کمک این مشاورهها ضمن تبیین معیارها و ملاکهای یک زندگی موفق،
آگاهیهای ضروری ازدواج که فرزندآوری هم بخشی از آن است، به زوجین بازشناسانده میشود،
در نتیجه از بروز ناسازگاریها و اختلافاتی که ممکن است در آینده به خاطر این
موضوع میان زوجین ایجاد شود، کاسته و روند زندگی به مسیر درست و صحیح خود هدایت میشود.
به گزارش گروه
تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، یک مشاور و روانشناس در خصوص مشاوره پیش از
ازدواج گفت: با توجه به تغییراتی که در جامعه صورت گرفته و جامعه از حالت سنتی بهتدریج
خارج میشود و ما نه یک جامعه صرفا سنتی و نه یک جامعه صرفا مدرن داریم، به مراتب
این امر، تغییرات و تحولاتی در شرایط گذار پیش میآید که یکی از این تغییرات میتواند
در بحث ازدواج باشد. وقتی بحث ازدواج مطرح میشود جوانان باید بررسی کنند که آیا
ازدواج آنها از تمام ابعاد لازم برخوردار است یا خیر. برای مثال ابتدا باید مشخص
شود که دو جوان به لحاظ بلوغ روانی، جسمی و عاطفی و اجتماعی آماده هستند یا خیر.
از طرف دیگر باید دانست طبقات اجتماعی این افراد با هم همخوانی دارد یا خیر. یا از
نظر تحصیلات آیا با هم همخوانی دارند یا خیر.
رسول روشن در
ادامه با بیان اینکه بحث دیگری که بسیار مهم است، این است که متخصصان باید شخصیت
هر دو طرف را در نظر بگیرند که این بحث بسیار در رفتار افراد تعیینکننده است،
افزود: بهطوری که اگر این شخصیتها در تضاد و تقابل یکدیگر باشند، اصلا صلاح نیست
که این دو جوان با دو تیپ شخصیتی متعارض ازدواج کنند. ویژگیها و صفات شخصیتی در
رفتارهای افراد بسیار مهم و تاثیرگذار است. بعضی از جوانان که ویژگیهای شخصیتی
کنارهگیر دارند و بیشتر دوست دارند کارهای خود را بهصورت انفرادی و تنهایی انجام
دهند، این افراد با چنین تیپ شخصیتی نمیتوانند همدلی لازم را در یک زندگی زناشویی
ایجاد کنند و با فردی که بسیار برونگرا و اجتماعی است و دور هم بودن و در جمع بودن
را دوست دارد، نمیتواند زندگی موفقی داشته باشد، مگر آنکه پیش از ازدواج از کمکها
و توصیههای روانشناسان بهرهمند شوند. بنابراین مشاوره پیش از ازدواج سبب میشود
افراد با آگاهی بیشتری نسبت به نقاط قوت و ضعف یکدیگر وارد عرصه زندگی شوند. این
باورهای عامیانه که زن و شوهر بعد از ازدواج و بعد از شروع زندگی مشترک رفتارهای
خوبی خواهند داشت یا مشکلات رفتاریشان
حل خواهد شد در دنیای مدرن دیگر رنگ باخته است.
وی در خصوص
اهمیت توجه و توافق زوجین در خصوص فرزندآوری گفت: یکی از مسائل مهمی که باید زوجین
پیش از ازدواج درنظر بگیرند، بحث فرزندآوری است که باید قبل از تشکیل زندگی یعنی
قبل از اینکه افراد وارد چرخههای رسمی و جدی ازدواج شوند، نسبت به این موضوع به
توافق برسند. بعضی از افراد ممکن است بگویند ما اصلا بچه نمیخواهیم یا نمیخواهیم
بچهدار شویم و یا یک دختر ممکن است آرزو و یا آمالش مادر شدن باشد یا پسرها ممکن
است چنین آرزوهایی داشته باشند، بالاخره این امر موضوعی است که باید با یکدیگر در
مورد خود بچهدار شدن و سپس راجع به مسائل تربیتیاش قبل از ازدواج به توافق
برسند. بهخصوص اینکه امروزه سن ازدواج بالا رفته
و دیگر زمان زیادی برای خانمها با توجه به مشکلات پیش رو وجود ندارد. بنابراین این
امر باید قبل از ازدواج مشخص شود که آیا فرزند میخواهند یا نه. راجع به تعداد
فرزندان و زمانی که میخواهند فرزنددار بشوند از قبل به
توافق برسند و از این موضوع چشمپوشی نکنند.
روشن در خصوص
مشکلاتی که در صورت توافق نداشتن زوجین در خصوص فرزندآوری ایجاد میشود، گفت: وقتی
در مورد فرزند قبل از ازدواج صحبت نشود، چند حالت بهوجود میآید؛ ممکن است یکی از
زوجین بگوید که هدف من از ازدواج این نبود که بچهدار بشوم و از طرف دیگر، طرف
مقابل ممکن است علاقه و اشتیاق بسیاری برای فرزنددار شدن داشته باشد و این میتواند
منشا یک اختلاف بزرگ بین زوجین شود. فرزنددار شدن یکی از مهمترین موضوعاتی که برخی
از جوانان آرزویشان
است و طرف دیگر در صورت نارضایتی و تن ندادن به چنین امری بهمنزله سلب حقوق طرف دیگر
قلمداد میشود. بنابراین فرزنددار شدن موضوع بسیار مهمی است که باید مدتها قبل
مورد بحث قرار گیرد و اگر هم قبل از ازدواج بحث نشده است، بعد از آن زوجین باید با
کمک یک مشاور به یک نتیجه واحد برسند. بهخصوص خانوادهها با اعمال فشار بر زوجین ممکن است آنها
را وادار به گرفتن تصمیمی بکنند که بعدها زندگی این دو نفر را تحت شعاع قرار دهد؛
چون این امر میتواند در روابط عاطفی آنها و زندگی آینده تاثیرگذار باشد. ممکن
است در سنین بالاتر احساس پشیمانی برای افراد به وجود بیاید. چه بسا مراجعینی
بودند که در سنی این تصمیم را گرفتند و بعد از مدتی پشیمان شدند که چرا چنین تصمیمی
گرفتهاند و این تصمیم را نمیبایست میگرفتند.
این مشاور و
روانشناس در ادامه با بیان اینکه این امر مثل یک ناکامی میماند، تصریح کرد: فرد
احساس میکند دیگر نمیتواند به هدفها، آرزوها و آمالش دست یابد. در چنین فضایی
ناامیدی، افسردگی، اضطراب و برهم خوردن ارتباطات عاطفی برای زوجین به وجود میآید.
هدفی که معمولا برای ازدواج وجود دارد، مبنی بر اینکه آرامشی وجود داشته باشد تا
افراد بر اساس آن زندگی کنند. اگر یکی از زوجین راضی نباشد و بخواهد صاحب فرزند
شود، بهیقین این آرامش به وجود نخواهد آمد و اثرات نامطلوب روانی را برای وی
خواهد داشت. برخی از آنها افسرده میشوند بعضیها مضطرب و بعضی ناامید میشوند و
ارتباطاعات عاطفیشان با شوهر یا همسرشان برهم میخورد و به قول معروف آن لذت زیستی،
روانی و سلامت روانی که باید بین زوجین باشد، با یک نقیصهای رو به رو میشود که این
سلامت روان تامین نخواهد شد و آرامش از بین خواهد رفت.
روشن در خصوص
لزوم تغیر باورها و نگرشهای افراد پس از فرزنددار شدن گفت: یک نگرش یا باوری مبنی
بر فرزند نخواستن است؛ باوری که برای خود فرد مورد قبول است؛ ولی ممکن است در
جامعه مورد پذیرش نباشد. وقتی چنین فردی با چنین باوری وارد عرصه زندگی مشترک میشود
باید بداند که باورش چقدر و تا چه حد در زندگی مشترک وی تاثیرگذار است و در خصوص این
موضوع باید تجدید نظر کند؛ چون ما باورهایی پیش از ازدواج داریم که در طی زندگی
مشترک این باورها تعدیل میشوند. بالاخره این هم باوری است که برای خود فرد قابل
احترام است و اگر این باور وجود دارد، واقعا نباید وارد زندگی مشترک شود. اگر هم
وارد زندگی مشترک میشود با فردی ازدواج کند که وی هم همین باور را داشته باشد تا
بتوانند در کنار هم مشکلاتشان را حل کنند.
در پایان
یادآوری میشود فرزندآوری امروز در جامعه روبه کاهش است که در این زمینه عوامل
بسیاری دخیل است که از جمله آن میتوان به تاخیر در ازدواج اشاره کرد. به عقیده یک
جمعیتشناس: «هنگامی که سن ازدواج افزایش یابد، نرخ باروری کاهش پیدا میکند؛
چراکه افراد زیر ۳۰ سال تمایل و فرصت بیشتری برای تولد فرزند دارند؛ اما وقتی
ازدواج و فرزندآوری به سن بالای ۳۰ سال موکول شود، تعداد فرزندان و در کل میزان
فرزندآوری کاهش مییابد؛ چراکه باروری بهدلیل افزایش سن ازدواج به بالای ۳۰ سال
رفته و این در حالی است که در گذشته میانگین سن فرزندآوری زیر ۳۰ سال بود. در نتیجه
یکی از لازمههای افزایش نرخ باروری، اجرای قانون خاک خورده و فراموش شده تسهیل
ازدواج است.