بامداد جنوب: وزارت ارشاد طبق قانون در میانه دهه هشتاد شمسی، برای برونسپاری
مسوولیتهای خود، بهویژه مسوولیتهایی که با امر تولید سروکار داشت، اقدام به
واگذاری برخی مسوولیتهای خود کرد. برای این مهم موسسات متعددی در قالب موسسات چند
منظوره فرهنگی و هنری تاسیس و روال قانونی ثبت و ضبط آنان در سیستم رسمی کشور نیز
طی شد. این مساله منجر به تاسیس هزاران موسسه فرهنگی و هنری شد که عموم آنها کارایی
ویژهای در سیستم فرهنگی کشور ندارند. این موسسات عموما با یک اساسنامه مشخص آغاز
به کار میکنند و در اهداف خود بیش از تولید اثر هنری بهدنبال برگزاری جشنوارهها
و سمینارها هستند. این وضعیت زمانی جذاب میشود که برای برگزاری یک جشنواره دولتی
در یک شهرستان، دولت موظف میشود بودجه مصوب را از مجاری این موسسات به جشنواره
تزریق کند. در این مسیر عددی بین پنج تا 10 درصد از کل بودجه به نفع موسسه کسر میشود
و در نهایت همان نهادهای دولتی جشنواره را برگزار میکنند. برای مثال در سال
گذشته، یک موسسه فرهنگی و هنری که تخصص آن برگزاری کلاس زبان انگلیسی است، عامل
واسطه برای انتقال بودجه چند صد میلیونی جشنواره تئاتر رضوی شده است. در حالی این
مساله رخ میدهد که جشنواره از سوی ارشاد بجنورد و انجمن هنرهای نمایشی برگزار میشود.
وضعیت زمانی جذابتر میشود که درمییابیم چند موسسه که ابعاد فعالیت آنها
از دیگر موسسات بیشتر است به هیچ عنوان خصوصی نبودهاند. این موسسات به اسم خصوصی
و به کام دولتی در تمام این سالها فعالیت کردهاند و شرایط را برای رقابت بخش
خصوصی نیز مسدود کردهاند. برای مثال موسسهای که بودجه مستقیم هنرهای نمایشی،
تجسمی و مد و لباس را در قالب فصل پنج وزارت ارشاد دریافت میکرده است، همواره با
ادعای خصوصی بودن حاضر به شفافسازی مالی خود نمیشود. این در حالی است که دبیران
جشنوارههای تئاتر فجر همواره از نقش این موسسه در تزریق بودجه مهمترین جشنواره
تئاتری گفتهاند. مدیریت این موسسه بارها بیان کرده است به سبب خصوصی بودن موسسه
حاضر به شفافیت مالی نیست و این در حالی بوده است که موسسه مذکور از ذینفعان عمده
بودجه وزارت ارشاد بوده است. رقمهای پرداختی را با لحاظ کسر چند درصد موسسه در
نظر بگیرید.
وضعیت زمانی بغرنجتر میشود که هیات موسس، امنا و مدیره این موسسات عموما
از شخصیتهای دولتی تشکیل شده است. نقش مرتضی کاظمی، معاون هنری دولت اصلاحات و
مشاور ارشد وزیر ارشاد دولت کنونی بسیار پررنگ است. او در سه موسسه بزرگ به ظاهر
خصوصی یا عضو هیات موسس است یا عضو هیات امنا. بنیاد رودکی، موسسه توسعه هنرهای
معاصر و موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر. مهمتر آنکه هیات امنای هر سه موسسه
مذکور در انقیاد مدیرانی است که خارج از حوزه فرهنگ، بیشتر در حوزه اجراییات
نامرتبط با فرهنگ فعالیت دارند. برای مثال مدیرعامل یک موسسه دیگر، بیش از آنکه
فرهنگی باشد، مسوولیتهای اجرائی دولتی داشته است. این موسسات به سبب خصولتی بودن
و قدرت لایزالی که از ارتباطشان با دولت نصیب میشوند، شرایط را برای حیات بخش
خصوصی حقیقی سخت میکنند. طرح موضوع ادغام موسسههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
نگرانی برخی از انجمنها و موسسههای زیرمجموعه این وزاتخانه را بهدنبال داشته
است. یکی از موسسههایی که به شکل جدی نگرانیها و دغدغههایی درباره آن اعلام
شده، موسسه هنرمندان پیشکسوت است.
به گزارش ایسنا، مدتی است موضوع ادغام موسسههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مطرح شده است. چندی پیش نیز روابط عمومی این وزارتخانه اعلام کرد که شورای
معاونان ادغام موسسهها و انجمنهای معاونت امور هنری را تصویب کرده است که بر
اساس آن، موسسههای مرتبط به معاونت هنری به دو موسسه کاهش مییابد.
بر این اساس، انجمنها و موسسههای دیگر یا باید منحل شوند، یا زیرمجموعه
آن دو موسسه اصلی قرار بگیرند که طبیعتا این امر نگرانیها و دغدغههای زیادی را
از سوی انجمنها و موسسههای زیرمجموعه به دنبال داشته است. موسسه انجمن هنرمندان
پیشکسوت نیز از جمله همین موسسههاست که اعضای آن در یک ماه اخیر در یادداشتهایی
از نگرانیهایشان درباره آینده نه چندان روشن این موسسه سخن گفتهاند.
در همین راستا، مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت در گفتوگو با ایسنا
درباره پیشینه تاسیس و راهاندازی این موسسه گفت: طرح تاسیس موسسه هنرمندان پیشکسوت
اسفند سال ۱۳۸۵ به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رسید. اعضای این موسسه،
هنرمندان باسابقه کشور در تمام رشتههای هنری از جمله سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای
تجسمی، شعر و ادبیات داستانی، هنرهای سنتی و معماری هستند که سن آنها از ۶۰ سال
گذشته و از لحاظ هنری صاحب سبک و تراز اول محسوب میشوند.
سیدعباس عظیمی با بیان اینکه بخش زیادی از موفقیتهای امروز موسسه مرهون
هنرمندان پیشکسوت است، ادامه داد: راهاندازی موسسه هنرمندان پیشکسوت با شش سال
تاخیر در نیمه دوم سال ۹۱ انجام شد. این موسسه با همت و تلاش هنرمندان پیشکسوت، از
صفر و طبق اساسنامه، کارش را آغاز کرد و تا به امروز رشد پیدا کرده است.
به گفته وی، انتقال تجارب هنرمندان پیشکوست به جامعه در جهت حفظ بالندگی
فرهنگی و هنری کشور، برقراری روابط انس و الفت میان هنرمندان پیشکسوت و رسیدگی به
مسائل و مشکلاتی سلامتی، اقتصادی و معیشتی هنرمندان از مهمترین اهداف راهاندازی
موسسه هنرمندان پیشکسوت است.
مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت با بیان اینکه در تمام این سالها فراز و
فرودهای زیادی داشتهایم، خاطرنشان کرد؛ اما بههر صورت مشکلات را پشت سر گذاشتیم
و موفق شدیم در این مدت از آثار هنرمندان پیشکسوت کتاب چاپ کنیم، بیش از ۴۰ فیلم
مستند از زندگی هنرمندان عضو موسسه بسازیم و در عین حال سعی کردیم جشنهای تولد و
سفرهای گروهی را بهصورت مستمر برگزار کنیم.
عظیمی یادآور شد که با توجه به آمار شورای ارزشیابی هنرمندان، موسسه
هنرمندان پیشکسوت بیش از ۹۰۰ عضو در رشتههای مختلف دارد که نزدیک به ۹۵ درصد این
اعضا دارای درجه یک هنری (معادل دکتری تخصصی) هستند. همچنین برای حدود ۶۶۰ نفر از
پیشکسوتان تشکیل پرونده داده شده است و با حدود ۲۰۰ نفر از این هنرمندان هنوز
ارتباطی برقرار و تشکیل پرونده نشده است.
مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت همچنین در ادامه صحبتهای خود به طرح
ادغام موسسات و انجمنهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاره کرد و با تاکید بر اینکه
این مباحث باید بهصورت کارشناسیشده در وزارتخانه مورد بررسی قرار بگیرد، گفت: از
آنجایی که من از مدیران این وزارتخانه هستم، طبیعتا باید تابع نظرات و کارشناسیهای
خود وزارتخانه باشم؛ اما در عین حال وظیفه دارم نظرات هنرمندان پیشکسوت را نیز
منعکس کنم.
عظیمی با تاکید بر مخالفت اکثریتی موسسهها با ادغام افزود: بر این اساس میتوان گفت که اکثریت قریب
به اتفاق اعضای موسسه مخالف ادغام هستند و آن را باعث رکود فعالیتهای موسسه میدانند.
احساس دوستان این است که احتمال دارد استقلالی که الان موسسه از آن برخورددار است
و طبق قانون و اساسنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن داده شده است، با محدودیتهایی
مواجه شود. هماکنون فعالیتهای اداری این موسسه بدون واسطه و لایههای مدیریتی در
حال انجام است و به همین خاطر شرایطی که گاه برخی از هنرمندان از آن گلایه میکنند
همانند بلاتکلفیفی و تاخیر در پاسخگویی، در این موسسه وجود ندارد.
عظیمی خاطرنشان کرد: در نهایت ما منتظر هستیم کارشناسیهای درستی در وزات
فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه انجام شود و داستان آنگونه رقم بخورد که به
نفع هنرمندان پیشکسوت باشد.
در ماده یک اساسنامه موسسه هنرمندان پیشکسوت مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی
نیز آمده است: «در راستای پاسداشت شأن و منزلت هنرمندان باسابقه کشور در حوزههای
متعدد هنری و تکریم مقام آنان «موسسه هنرمندان پیشکسوت» که از این به بعد در این
اساسنامه به اختصار «موسسه» نامیده میشود به شرح ذیل تشکیل خواهد شد. موسسه دارای
شخصیت حقوقی مستقل بوده و وابسته به بنیاد فرهنگی و هنری رودکی است و امور آن طبق
این اساسنامه و مقررات مربوطه اداره خواهد شد. همچنین در ماده ۲۳ اساسنامه موسسه
هنرمندان پیشکسوت آمده است: «کارکنان ستادی و پشتیبانی موسسه در شمار کارکنان بنیاد
فرهنگی و هنری رودکی بوده و انجام امور اداری و استخدامی آنان در ارچوب مقررات بنیاد
مذکور انجام میپذیرد.»
به هر حال با اینکه هنوز جزییات بیشتری از فرآیند طرح ادغام موسسات مرتبط
معاونت هنری وزارت ارشاد خبر تازه ای منتشر نشده؛ اما این چنین برمیآید که موسسه
هنرمندان پیشکسوت هم که تاکنون در قالبی مستقل به فعالیت خود ادامه میداد، از این
پس باید همچون دیگر موسسههای مرتبط معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از
جمله «موسسه توسعه هنرهای معاصر»، «موسسه توسعه هنرهای تجسمی»، «انجمن موسیقی ایران»،
«انجمن هنرهای نمایشی ایران»، «بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران» و «بنیاد ملی مد و
لباس» به فعالیت خود ادامه دهد، شرایطی که واکنشهای متفاوتی را در پی خواهد داشت
و باید دید چه سرنوشتی در انتظار هریک از موسسات اثرگذار بعد از اجرائی شدن طرح
ادغام خواهد بود.