bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۷۹۴
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۶ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۸
جواد متین در نشست نقد و بررسی نمایش «قند خون»:
الهام بهروزی: نمایش «قندخون» به نویسندگی و کارگردانی لیلی عاج در سی ‌و سومین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران سه‌شنبه، 5 شهریورماه جاری با حضور جواد متین، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جمعی از هنرمندان تئاتر در حوزه هنری بوشهر برگزار شد.

الهام بهروزی

نمایش «قندخون» به نویسندگی و کارگردانی لیلی عاج در سی ‌و سومین نشست واحد نمایش حوزه هنری بوشهر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران سه‌شنبه، 5 شهریورماه جاری با حضور جواد متین، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جمعی از هنرمندان تئاتر در حوزه هنری بوشهر برگزار شد.

نمایش «قند خون» در سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در تالار سایه مجموعه تئاترشهر به روی صحنه رفت. این اثر یک معضل مهم اجتماعی را مورد کند و کاو قرار داده است؛ بیکاری و تعطیلی واحدهای صنعتی و صنفی و تاثیر سوء آن بر خانواده کارگران این واحدها.

این نمایش داستان تعطیلی کارخانه قند ورامین را روایت می‎کند. کارخانه‌ای که با بیش از حدود هشتاد سال فعالیت متاسفانه در سال 1394 تعطیل شد و اجرای این نمایش به کارگران این کارخانه تقدیم شده است. البته لیلی عاج در این نمایش، نگاهی مستندگونه ندارد و تلاش نکرده تا واکاوی مستندی بر مسائل و دلایل تعطیلی کارخانه قند ورامین داشته باشد؛ بلکه این موضوع برای او بهانه‌ای است تا به شکل کلی‌تر مخاطب را متوجه خطراتی کند که تعطیلی واحدهای صنعتی در پی خواهد داشت. در این نمایش کوهستان (با بازی ارسطو خوش رزم) که یک مهاجر کرد است به‌خاطر تعطیلی کارخانه قند، از کار بیکار شده و بهجای بخشی از طلبش به او قند داده‌اند و حالا همسرش پروانه (با بازی الهام شعبانی) با شکستن این قندها و بسته‌بندی آن، قندها را به سوپرمارکت محل می‌دهد و بهجای آن مایحتاج زندگی می‌گیرد و البته این وضع چندان دوام نخواهد داشت. در این شرایط شیرین، خواهر کوهستان (با بازی پریا وزیری) نیز که همسرش او را طلاق داده است با وضعیت روحی نامناسب در خانه کوچک آن زندگی می‌کند. همسر شیرین به بهانه بیکار شدن او را طلاق داده است و حالا شیرین در تلاش است تا با بخشیدن مهریه‌اش او را دوباره به ادامه زندگی مشتاق کند. هر چند ظاهرا همسرش با دخترخاله‌اش طرح دوستی ریخته است. از طرفی کوهستان به‌عنوان نماینده کارگران در تلاش است تا در مسابقه فوتبالی که در پیش است با زدن یک بنر بزرگ، وضع خود را به گوش مردم و مسوولان برسانند؛ ولی او از سوی افراد ناشناس و البته مرتبط با ارکان قدرت، ربوده و تهدید می‌شود. در اینجا رئیس کارخانه نیز به کوهستان پناه آورده؛ چون او نیز متضرر مافیای اقتصادی است. سیدجواد روشن، یک منتقد تئاتری در خصوص این اثر نوشته است: «همان‌طور که اشاره شد موضوع مورد توجه لیلی عاج یک موضوع مهم اجتماعی است و او توانسته است با پرداختی مناسب و در مدت زمانی نه چندان زیاد (حدود 60 دقیقه) تاثیرات بیکاری بر یک خانواده کارگری را به‌خوبی نشان دهد. خلق لحظات کمدی به جذابیت نمایش و همراهی مخاطب کمک زیادی کرده و خوشبخاته با دقت نظر کارگردان و بازیگران، تلاش شده است تا لحظات طنز نمایش کلیت اثر را تحت تاثیر قرار ندهد. با اینکه نمایش فضایی تراژیک دارد؛ ولی مدام بین ایجاد لحظات کمدی و تراژیک در رفت و آمد است و همان طور که اشاره شد این کار به‌خوبی انجام شده است. در این نمایش و با وجود زمان نسبتا کوتاهش، چند بحران اساسی در نمایشنامه شکل می‌گیرد.»

نماینده کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در بوشهر نیز در نشست نقد و بررسی این اثر گفت: نمایش «قند خون» واجد اعتباری از خالق خود یعنی لیلی عاج و جامعه است. جامعه‌ای که متاسفانه به مجموعه فعالیت‌های صنفی کارگران اهمیت نمی‌دهد و از کنار آلام این قشر از جامعه به آسودگی عبور می‌کند. لیلی عاج خود کارگرزاده و آشنا با روحیات مردم این قشر از اجتماع است. «قند خون» با طرح موضوع -کام کارگران کارخانه قند تلخ است و کسی هم پیدا نمی‌شود به دادشان برسد- به انعکاس موضوع اجتماعی و پدیده درد کارگرانی می‌پردازد که در گوشه گوشه این مملکت به دلایل مختلف از کار بیکار شده‌اند. غافل از آنکه این پدیده چه تبعات اجتماعی به همراه خواهد داشت.

جواد متین در ادامه با بیان اینکه جامعه پیش از اثر وجود دارد و همین امر نویسنده را مشروط می‌کند و نویسنده نیز به بازتاب و بیان جامعه می‌پردازد، افزود: جامعه در اثر ادبی وجود دارد و ما می‌توانیم با تامل رد پای آن را در اثر ادبی بازیابیم. به این نظریه جامعه‌شناسی محتوا اطلاق می‌شود. جامعه‌شناسی ادبیات مطالعات خود را بر محتوای آثار ادبی و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز می‌کند. هانری زالانسکی، معتقد است با صورت‌پردازی از محتوای آثار و رده‌بندی آنها، کامل‌ترین مصالح برای بررسی جامعه‌شناختی ادبیات فراهم می‌آید. هر نویسنده‌ای در دوران خود به مجموعه‌ای از پرسش‌ها و مسائل اجتماعی پاسخ می‌گوید و می‌توان گفت مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را ارزیابی می‌کند. لئولونتال محتوای اثر ادبی را در سندی اجتماعی بر می‌‌خواند و انعکاس زندگی اجتماعی در ادبیات را نه تنها ساختاری، بلکه ساخت‌شناسی برمی‌شمرد.

وی با تاکید بر اینکه کارگران سرمایه‌های اجتماع و عنصر مهم تولید ثروت در صنعت بهشمار می‌روند، گفت: تصور کنید با اخراج و از کار بیکار شدن آنها معظلات بعدی گریبانگیر خانواده‌ها می‌شود. آمارها نشان داده افزایش بزه، اعتیاد، طلاق، خودکشی و مشکلات فراوان روحی و روانی با بیکاری نسبت مستقیم دارد. «قند خون» بر یکی از خانواده‌هایی که مردشان بیکار شده متمرکز است. از این رو اجرای این نمایش نیز به کارگران این کارخانه تقدیم شده است. کوهستان که یک مهاجر کرد است به خاطر تعطیلی کارخانه قند از کار بیکار شده است و بهجای بخشی از مطالباتش به او قند داده‌اند و حالا همسرش پروانه با شکستن قندها و بسته‌بندی آن، قندها را به سوپر مارکت محل می‌دهد و به جای آن مایحتاج زندگی می‌گیرد. شیرین خواهر مرد شوهرش به بهانه بیکاری طلاقش داده و با وضعیت روحی نامناسب با آنها زندگی می‌کند. کوهستان در تلاش است تا در مسابقه فوتبال ملی پیش رو با چاپ کردن یک بنر و در دست گرفتن آن وضع خود و همکارانش را به گوش مردم و مسوولان برساند. وی از سوی افرادی که در این تعطیلی سودی دارند تهدید می‌شود. مدت زمان این نمایش 60 دقیقه است از این رو در مدت نسبتا کوتاه مذکور پرداخت مناسب و البته اغراق‌آمیز از حوادث و رویدادهای اساسی در اثر وجود دارد که همراه با عنصر طنز فضائی جذاب برای مخاطب بهوجود می‌آورد. ضدونقیض‌های موجود در انتخاب نام‌ها، نشانه‌ها و حتی رویدادهای چه در متن اثر ادبی و چه در اجرا از «قند خون» اثری قابل تامل بهوجود آورده است. متین در پایان با تاکید بر اینکه «قند خون» در کارگردانی آنقدر مرعوب طراحی صحنه خود شده که از نبود طراحی مناسب هندسی برای میزان صحنه‌ها رنج می‌برد، یادآور شد: با وجود بازی‌های درخور و متناسب و به‌قاعده بازیگران برای نقش‌های موجود؛ اما در بیان به واژه‌‌فرسایی و تکرار نام شخصیت‌ها از سوی دیگر بازیگران مثل فراوانی قند و اساسا بر بستر قند شکل گرفتن اجرا تماشاگر را از لذت دیداری و شنیداری اشباع می‌کند. تضاد مفهوم عناصر در طراحی صحنه نسبت به محتوا و نام کاراکترها با آنچه از آنها انتظار می‌رود نشان از هوشیاری خاصی دارد که تفکر برانگیز است و تماشاگر را با علامت‌های سوال بی‌شماری در خصوص قصه‌ای سرراست از سالن خارج می‌کند.


نام:
ایمیل:
* نظر: