سیدهاسما موسوی:
«ملکالشعرا بهار»، «نیما یوشیج»، «لاهوتی و شاعران
انقلابی» و «پروین، سیمین، فروغ» عنوان چهار کتاب از شروین وکیلی است که در مجموعهای
با نام «داد سخن» اسفندماه 97 از آن رونمایی کرد.
شروین وکیلی دانشآموخته جامعهشناسی در مقطع دکتری است. او
از معدود جامعهشناسان ایران است که نظریه سیستمی خاصِ خود را ارائه کرده و سالها
پیش آن را در کتابی با نام «نظریه سیستمهای پیچیده» به چاپ رسانده است. او بعد از
چاپ چندین کتاب در تبیین نظریه خود با این نظریه به سراغ متون و اندیشههای ایرانی
رفته است و در این زمینه بیش از 80 عنوان کتاب چاپ کرده است. مجموعه «داد سخن» یکی از
پروژههایی است که او برای تحلیل و بررسی ادبیات معاصر به دست گرفته است. توضیح
مختصر و کوتاه ابتدایی چهار کتاب بهترین و گزیدهترین سخن در باب چرایی نوشته شدن
این کتابهاست:
«زبان پارسی وشعر پارسی بیتردید طی هزار سال گذشته ستون
فقرات هویت ایرانی بوده است. هویتی با دیرینگی چند هزار ساله که بهتازگی طی قرن
گذشته بر اثر برخورد با تجدد اروپایی دگرگون شده و در نتیجه شاخههایی رقیب از
نظریههای ادبی، سلیقههای زیباییشناسانه و موضعگیریهای سیاسی
را در زمینه شعر پارسی مدرن به دست داده است. با این همه تاریخ شعر معاصر چنان که
سزاوار است مورد تحلیل و پژوهش قرار نگرفته است. سیر دگردیسی شعر کهن به شعر نو
اغلب بسیار ناقص و بسیار یکسونگرانه روایت شده است؛ یعنی تکاپوی کل گروهها و
جریانهای فعال در این زمینه نادیده انگاشته شده، سیر تاریخی رخدادها و معنایشان
در بستر اجتماعیشان تحریف شده و پیشداوریهایی زیباییشناسانه یا تعصبهایی
ایدئولوژیک برجسته یا فروپایه پنداشتن آفریدههای ادبی سایه افکنده است. از اینروست
که تصویر عامیانه امروزین از شعر نوی پارسی از سویی آشکارا محصول تبلیغاتی حزبی
است و صحت تاریخی ندارد و از سوی دیگر بهخاطر مقید ماندن به چارچوبهایی سیاسی
تصویری کمرمق و تنگنگرانه را تثبیت کرده است. مجموعه کتابهای «داد سخن» پژوهشی
گسترده درباره جامعهشناسی تاریخی شعر معاصر پارسی را در برمیگیرد. پژوهشی که با
پشتوانه رویکردی سیستمی و با روشی میانرشتهای به همه سویههای شعر پارسی معاصر
توجه میکند و همه دادهها –خواه اطلاعات زندگینامهای و خواه تحلیلهای اجتماعی و
سیاسی- را در پیوند با متن شعر معاصر وارسی میکند و هیچ بازیگری را در این صحنه
نادیده نمیگیرد و هیچ نقدی را به مصلحتی از دست فرو نمیگذارد. مجموعه داد سخن
پژوهشی است لایه لایه و پر ارجاع و مستند که شاید برای ذهنهای خو گرفته به سادهاندیشی
و سادهبینی آزارنده و گزنده بنماید؛ چراکه به نقد بیپروای عقلانی بیحد و مرز
وفادار است.»
شروین وکیلی در طول چند سال با بررسی تکتک اسناد تاریخی از
روزنامهها و مجلات تا زندگینامهها و اسناد اداری و شخصی چاپ شده و گاه چاپ نشده،
در چارچوبهای نظریه سیستمی خود، آثاری خلق کرده که با همه آنچه در باب ادبیات
معاصر دانشگاهیان، ادبا و محققان به قلم آوردهاند، متفاوت است. یکی از این تفاوتها
انتخاب شخصیتها بهجای انتخاب جریانها یا نامگذاری جریانهاست، دیگر تفاوتِ
مشهود پژوهش او برخورد با هر یک از شعرای انتخاب شده در چهار سطح زیستی، روانی،
فرهنگی و اجتماعی فراز است.
در اولین کتاب که بسیار نیکو به ملکالشعرای بهار تعلق
گرفته است، وکیلی در توضیح پایانی کتاب موضع شخصی خود را در برابر شعر معاصر
آشکارا مطرح کرده است. او بعد از شرح مختصری از زندگی و جایگاه بهار در ادب، سیاست
و فرهنگ ایران میگوید: «او در ضمن نخستین نظریهپردازی است که دگردیسی شعر پارسی
را متاثر از تجدد اروپایی به شکلی درست و مستند صورتبندی کرد و راهبردهایی برای
تاسیس شعر نو پارسی تعریف کرد و انجمنها و نشریههایی برای ترویج آن بنیاد کرد.
به شکلی که اگر زندگینامهاش با دقت کافی در بستر تاریخ زمانهاش خوانده شود در
کنار القاب دیگر به استواری سزاوار لقب پدر شعر نوی پارسی نیز هست.»
آری عنوان «پدر شعر نو پارسی» در دیدگاه شروین وکیلی متعلق
به ملکالشعرای بهار بوده و تلاشش در سراسر کتاب اثبات این حقیقت بوده است. وکیلی
اگرچه از عهده اثبات نظریه خود برآمده است؛ اما آنچه او را به هدفش نزدیک کرده
کتاب دوم است با عنوان «نیما یوشیج».
او در این کتاب اندکی درباره چرایی انتخاب و تحلیل شخصیتها
به جای جریانشناسی یک پدیده سخن میگوید و اینگونه شرح میدهد که «پژوهش درباره
سیر تحول یک جریان اجتماعی، خواه ناخواه به پژوهش درباره افراد تعمیم مییابد و
دست بردن به نوشتن تاریخ اقلیمی از فرهنگ، ضرورتِ اندیشیدن درباره منشهای منفرد و
خوشههای خویشاوند از منشها را ایجاب میکند. به همین شکل، فهم تاریخ شعر معاصر
در گرو ژرفتر شدن درک ما از ویژگیها و نقش شخصیتهایی است که در رده شاعران
معاصر پارسی زبان جای میگیرند.» و در ادامه نظرش درباره دیگر کارها و پژوهشها بر
شعر معاصر را اینگونه بیان میکند: «نویسندگانی که به نوشتن تاریخ شعر پارسی دست
بردهاند، همواره یک جفت متضاد معنایی مهم را در مرکز تفسیرهای خود داشتهاند و آن
هم شعر نو در برابر شعر کهن است. اگر بخواهیم شعر نو را نقادانه داوری کنیم،
بهترین آغازگاه نیما یوشیج است، چراکه اسطوره بنیانگذار بر مبنای شخصیت او شکل
گرفته و بخش عمده تصویرهای هنجارین درباره پیدایش و رواج شعر نو بر دوش او نهاده
شده است. بنابراین کتابی را که در دست دارید، میتوان پژوهشی دانست که به پرسش از
کیستی نیما میپردازد.»
کتاب نیما سه بخش دارد؛ بخش نخست کیستی و چیستی نیماست با
پنج گفتار به ترتیب با عنوان پیشداشتها و پرسشها، زندگی نیما یوشیج، خودانگاره
نیما، دانش نیما، نیما و سیاست و نیما و دیگران. بخش دوم با عنوان اشعار نیما شامل
چهار گفتارست؛ سرودهها، افسانه افسانه، وامگیریها و تقلیدها و دیدگاه نیما
درباره شعر. بخش سوم که آخرین بخش است نیز داوری نویسنده درباره نیماست.
وکیلی در این کتاب با بیباکی تمام شعر نیما را عاری از
هرگونه معنای عمیق دانسته و زبان او را با آوردن نمونههایی سست و پراشتباه نشان
داده است. او سیروس طاهباز و محمد مختاری شهید را نقد کرده و نوشتههای آنها در
باب نیما را نیازمند بازنگری جدی میداند. ارائه اسناد و نشانههایی از وابستگی
نیما به حزب توده و پشتیبانی سیستماتیک هواداران گروه چپ در ایران برای رسیدن او به
شهرت هر چه بیشتر، از مباحث محوری کتاب است که شروین وکیلی برای اثبات آنها بسیار
تلاش کرده است.
عنوان کتاب سوم «لاهوتی و شاعران انقلابی» است؛ عنوانی
هوشمندانه برای نمایاندن جریانِ شعری که بیشتر از آنکه جرقههایی برای حرکت محتوا،
مضمون و ساختار شعر به سوی نو شدن باشد، جنبشی در اختیار و خدمت ایدئولوژی و
اندیشهای خاص بوده که هدفش دگرگونی اجتماعی و سیاسی در جوامع هدف بوده است.
این کتاب نیز شامل سه بخش میشود؛ بخش نخست آن یکی از مباحث
مهم تاریخ معاصر را که گاه آگاهانه نادیده گرفته شده است، در برمیگیرد. این بخش «سرزمین
باخته» نام دارد و خیلی مختصر تاریخ اشغال سرزمینهای ایران شمالی (قفقاز و آسیای
میانه) به دست روسها را بررسی کرده، بهویژه دادههایی که به کار ارزیابی نقش
لاهوتی و یارانش میآید. در بخش دوم با عنوان «زندگی لاهوتی» در صفحههایی به
چگونگی تولد، زیستن و مرگ این شاعر میپردازد و در این میان وابستگیها و خودفروشیهای
مردی را به نمایش میگذارد که در قالب خدمت به زبان پارسی، خدمتی بزرگتر به
سردمداران روس و کمونیست خود –لنین و استالین- کرده است. نویسنده در بخش سوم به شعر
لاهوتی و ضعفها، سستیها و گاه نقاط قوتش پرداخته و در پیوستی کوتاه زندگی و آثار
دو تن از یارانش یعنی شمس کسمایی و تقی رفعت را بررسی کرده است.
آخرین و چهارمین کتابی که از این مجموعه چاپ شده است، مربوط
به جریان زنانه شعر و اندیشه این دوره است؛ «پروین، سیمین، فروغ» با عنوان فرعی
«صدای زنانه شعر معاصر پارسی». نویسنده هدف از نوشتن کتاب را چنین مطرح کرده است:
«تجربه زیسته ویژه زنانه چه انعکاسی در شعر یافته است؟ تجربه عاطفی و هیجانی خاص
زنانه از جمله ارتباط با شوهر و فرزند چگونه بیان شده است؟ مفهوم مهر و عشق چگونه
بیان شده؟ خودانگاره زنان شاعر چگونه بوده است؟ خلق و خو و کردار و عادتها و
سلوکشان چه شکلی داشته؟
هدف از این نوشتار از سویی بازبینی و تحلیل صدای زنان در
شعر معاصر است و از سوی دیگر واسازی و واشکافی جریانی اجتماعی و گفتمانی سیاسی است
که با مسخ و تسخیر این صدا، مشروعیتی سیاسی برای یک جبهه سیاسی خاص دست و پا کرده
است. بنابراین این بحث در کنار بخش تحلیلاش اهمیت و برجستگی دارد؛ چون جنسیت،
متغیری کلیدی و مهم است که نادیده انگاشتن یا کلیشهای برخورد کردن با آن گمراهکننده
است».
برخورد شروین وکیلی با شخصیت و آثار پروین و سیمین و فروغ،
فارغ از کلیشههای موجود جذابترین و خواندنیترین ویژگی کتاب است. او به مبارزه
با انگارههای برساخته شده از این سه زن شاعر پرداخته و بهخوبی نشان داده است که
پروین در بسیاری از جایها و سطوح ساختارشکنتر و پیشروتر از سیمین و فروغ و حتی
بهتر از آنهاست. تنها تفاوت پروین و دو شاعر دیگر بهویژه فروغ که هرگز قدرت شاعری
پروین را ندارد، در دستگاه تبلیغاتی است که هدفمند در بزرگ کردن او تلاش میکند.
سالها و دهههاست که برای هر دانشجوی ادبیات فارسی یا هر
علاقهمند به ادب پارسی بدیهیترین و روشنترین مطلب این بوده که نیما پدر شعر نو پارسی
است، فروغ و دیگران نیز پیروان بر حق او در این راه هستند و بهار و پروین و دیگران
نیز شاعرانی بودهاند که به زبان شاعران کلاسیک در روزگار تجدد و دگرگونی اندیشه
شعر میسرودهاند. این چهار کتاب البته همه این باورها و ساختارها را زیرسوال برده
و از همه حقیقتهای تاریخی و ادبی داد ستانده است و چون قاضی عادل، فارغ و بهدور
از هر جریان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاص، با معیارهایی گذشته از پس قرون، هر فرد
را بر جایگاه حقیقی خویش نشانده است.
شروین وکیلی در سخنرانیها و جلسات پیش از چاپ کتابش و حتی
در جلسه رونمایی از کتاب، همه خوانندگان و علاقهمندان را دعوت کرده است نقدها و
نظرات خود را با او مطرح کنند و او را راضی کنند که آنچه میگوید و به آن میاندیشید،
اشتباه است.
پژوهش او البته اولین و آخرین اثر در مسیر شناخت بهتر شعر
معاصر و جریان اندیشه در دوره معاصر که بهخاطر برخورد با اندیشههای غربی یکی از پیچیدهترین
دورههاست، نخواهد بود. جای تردید نیست که ادبیات معاصر نیاز به نگریستن از زاویهها
و جنبههای مختلف، رها از هر جریان غالب اجتماعی دارد.