علی پورتنگستانی:
با سخنانی که وزیر نفت روز گذشته
در رابطه با ممنوعیت حمایت از تیمهای لیگ برتر مطرح کرد حالا مسوولان پارس جنوبی
باید خیلی زود بهدنبال راهکاری برای تیمداری در لیگ برتر پیدا کند، چراکه در
غیراینصورت و با توجه به افزایش مشکلات مالی، این تیم شاید نتواند دیگر در لیگ
برتر شرکت کند.
سه سال از صعود پارس جنوبی به لیگ
برتر گذشته است. روزی که این تیم به لیگ برتر صعود کرد، مردم استان بوشهر بسیار
خوشحال بودند، زیرا بعد از سالها یک تیم در لیگ برتر داشتند ولی آنها نمیدانستند
که این صعود به منزله پایان حمایت وزارت نفت از این تیم لیگ برتری است. البته در
اوایل هیچکدام از مسوولان باشگاه در این مورد صحبتی انجام ندادند ولی هر چه میگذشت،
این مساله بیشتر به چشم آمد، چراکه حمایتها در حال کم شدن هستند. تا اینکه قبل
از پایان نیمفصل اول سال اول حضور پارس در لیگ برتر، مهدی تارتار سرمربی وقت آن
تیم پرده از حقایق برداشت و از مشکلات مالی این تیم سخن گفت. مشکلاتی که از آن روز
تا امروز گریبان این تیم را گرفته است. به هر حال همانطور که میدانید، وزارت نفت
طبق قانون نمیتوانست در لیگ برتر تیمداری کند و قانون علاوه بر پارس جنوبی، شامل
تیمهایی چون نفت تهران، صنعت نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان و ... هم میشد. در دو
فصل گذشته در این رابطه صحبتهای زیادی انجام شد ولی در هربار مسوولان باشگاهها
با این جمله روبهرو میشدند «وزارت نفت نمیتواند از تیمهای لیگ برتری حمایت
مالی کند و آنها باید یک اسپانسر جدید برای خود پیدا کنند». با وجود این باز هم
تیمی مثل پارس جنوبی امیدوار است که وزارت نفت در این رابطه در فصل جاری کوتاه
بیاید و از این تیم تا حدودی حمایت مالی داشته باشد ولی حالا با صحبتهایی که روز
گذشته زنگنه، وزیر نفت انجام داد، جمیها باید قید حمایت مالی را بزنند و بهدنبال
یک اسپانسر جدید باشند.
در گزارشی که روز گذشته در سایتها
منتشر شد، آمده بود:
«بیژن زنگنه، وزیر نفت هرگونه کمک به تیمهای تابعه صنعت
نفت را ممنوع اعلام کرد و از تعیین تکلیف باشگاههای نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان و
پارس جنوبی که در لیگ برتر فوتبال ایران حضور دارند، خبر داد. بیژن
زنگنه در این خصوص تاکید کرد: به منظور صرفهجویی و کاهش هزینهها، انجام مسوولیتهای
مدرس، سرپرست، سرمربی، مربی، کمک مربی، دبیر، عوامل فنی و پزشکی و دیگر عناوین
مشابه در تیمهای باشگاهی در همه سطوح مرتبط با ورزش قهرمانی، تنها از طریق افراد
حقیقی بخش خصوصی (غیردولتی) مجاز است و پرداخت هرگونه وجهی به کارکنان در قالب تیمهای
قهرمانی تحت هر عنوان ممنوع است.
وزیر نفت، مالکیت و مدیریت و حتی کمک مالی به باشگاههای
حرفهای از طرف شرکتهای تابعه صنعت نفت بههر صورت (مستقیم و غیرمستقیم) را ممنوع
کرده و دستور داده است مدیریت و مالکیت تیمهای فوتبال صنعت نفت مسجدسلیمان، صنعت
نفت آبادان و پارس جنوبیجم تا تاریخ ۱/۹/۱۳۹۸
در چارچوب ضوابط و مقررات ذیربط تعیین تکلیف شود. در این
ابلاغیه تاکید شده است با توجه به کمبود منابع مالی، در سال ۱۳۹۸، صنعت نفت هیچ اعتباری برای اعزام برونمرزی تیمهای
ورزشی اعم از قهرمانی (برای شرکت در مسابقات رسمی بینالمللی دورهای آسیایی و
جهانی بهعنوان سهمیه فدراسیونهای مربوطه و مشابه آن) تخصیص نمیدهد.
با ابلاغیه صریح تکلیف سه باشگاه فعال در لیگ برتر کاملا
نامعلوم بهنظر میرسد. نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان و پارس جنوبیجم سه تیمی هستند
که از سوی شرکتهای تابعه وزارت نفت در سه شهرستان مختلف اداره شدند و بودجه خود
را در قالب مسوولیتهای اجتماعی از آنها دریافت میکنند. حالا که وزیر نفت چنین
دستوری را به کل مجموعه و شرکتهای تابعه ابلاغ کرده است آینده این سه باشگاه
کاملا نامعلوم بهنظر میرسد. از آنجا که زنگنه خواستار تعیین مالکیت این سه باشگاه
شده، بهنظر میرسد وزارت نفت دیگر علاقهای به اداره تیمهای فوتبال ندارد و
بنابراین این دستور را باید پایان نام پیشوندهای همیشگی در فوتبال ایران دانست؛ اینکه
دیگر نفتی در فوتبال ایران نخواهیم داشت.
وزارت
نفت پیشتر بیتوجه به مسائل و مخالفتها این کار را درباره نفت تهران انجام داد و
حالا با توجه به شرایط جدید فروش نفت ایران، آن را درباره سایر تیمهای نفتی به
اجرا در آورده است. پیشگامی وزارت نفت در این تصمیم البته ممکن است معنای دیگری
داشته باشد و آن پایان باشگاهداری دولتی در فوتبال ایران که به شریانهای نفتی و
صنعتی وابسته است. نکته مهم دیگر هم این است که با این دستورالعمل تکلیف سه باشگاه
نفتی در رقابتهای لیگ امسال نامشخص خواهد بود و باید دید این سه باشگاه تا کی به
فعالیت رسمی خود در فوتبال ایران (بدون دریافت بودجه) ادامه خواهند داد، این مسالهای
است کهلیگ برتر ایران را هم تهدید میکند».
در این گزارش به وضوح مشخص است که
پارس جنوبی اگر میخواهد در لیگ برتر یا حتی فوتبال ایران بماند باید هر چه سریعتر
یک صاحب جدید پیدا کند. از طرف دیگر جدایی پارس جنوبی از وزارت نفت میتواند به
منزله تغییر اسم این تیم جمی هم باشد. مسالهای که شاید برخی با آن مخالفت کنند
ولی به هر حال اگر صاحب جدید برای این تیم پیدا شود، وی میتواند اسم باشگاه را
تغییر دهد. حال اگر این مساله را ندیده بگیریم به یک مساله بسیار مهمتری میرسیم؛
از این به بعد مسوولان پارس جنوبی چگونه میخواهند برای کادر فنی و بازیکنان پولی
را تزریق کنند؟ آیا مسوولان شهرستان و نماینده مجلس که در این مدت کوتاهیهای
زیادی کرده بود، بالاخره میتوانند فکری اساسی برای این تیم کنند؟ با توجه به
شرایط موجود، اصلا کسی پیدا میشود که از تیم پارس جنوبیجم حمایت مالی کند؟
در نهایت باید
گفت که این فصل از رقابتهای لیگ برتر برای پارس جنوبی بسیار مهم است. شرایطی که
این تیم در آن قرار داد چندان فرقی با شرایطی که سالها پیش شاهین بوشهر در لیگ
برتر داشت، ندارد. این یک هشدار به مسوولان شهرستان جم و استان بوشهر است که اگر
بخواهند باز هم کوتاهی کنند، باز هم شاهد سقوط یکی از نمایندههای استانمان از لیگ
برتر هستیم. البته باید گفت که اگر نگاهها به شاهین شهرداری هم تغییر نکند، آن زمان
امکان دارد هر دو تیم سقوط کننده در لیگ برتر در آخر فصل از استان بوشهر باشند.
امیدواریم راهکاری پیدا شود که هر دو تیم استان از حمایت مالی برخوردار شوند.
خلف وعده داورزنی!
بامداد جنوب: محمدرضا
داورزنی در حالی با حفظ سمت در وزارت ورزش برای انتخابات فدراسیون والیبال نامنویسی
کرد که پیش از این اعلام کرده بود، در صورت حضور در انتخابات والیبال از معاونت در
وزارت ورزش استعفا میدهد.
به گزارش ایسنا، در حالی روز آخر زمان ثبتنام نامزدهای
انتخابات فدراسیون والیبال امروز (یکشنبه) ۲۴
شهریورماه ۱۳۹۸ پیگیری شد که
محمدرضا داورزنی، معاون توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش با حفظ سمت، برای شرکت در
این انتخابات نامنویسی کرده و باعث ایجاد شائبههایی در برگزاری این مجمع شده است.
در تاریخ ۲۳
مردادماه ۱۳۹۸ بود که
محمدرضا داورزنی در جمع خبرنگاران درباره استعفایش از وزارت ورزش در صورت حضورش در
انتخابات فدراسیون والیبال، گفت: قانون میگوید سرپرست فدراسیون اگر بخواهد ثبتنام
کند باید استعفا بدهد. هیچ مسوولی هم در زمان انتخاب شدن نباید دوشغله باشد و باید
از سمت خود استعفا بدهد. من سعی میکنم
در انتخابات فدراسیون والیبال ثبتنام نکنم اما اگر هم ثبتنام کردم، از معاونت
استعفا میدهم.»
با استناد به صحبتهای فوق داورزنی، او باید اکنون از
سمت خود در وزارت ورزش استعفا کند اما فعلا خبری از استعفای او از معاونت وزارت
ورزش نیست تا این سوال مطرح شود که چه دلیلی برای ادامه فعالیت داورزنی در وزارت
ورزش وجود دارد و آیا این تصمیم داورزنی مطابق با قانون است؟ ضمن اینکه بارها خود
او اعلام کرده بود اگر داوری (سرپرست فعلی فدراسیون والیبال) بخواهد در انتخابات
حاضر شود باید از سرپرستی فدراسیون استعفا کند.
طبق خبرها بهنظر میرسد که داورزنی تصمیمی برای استعفا
از معاونت وزارت ورزش ندارد که در این صورت، داورزنی همزمان با ثبتنامش در
انتخابات والیبال، معاونت توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش را نیز بر عهده خواهد
داشت و خود یکی از اشخاصی خواهد بود که باید در تائید صلاحیت کاندیداهای دیگر نظر
بدهد. همواره یکی از مهمترین بحثها در برگزاری مجامع
بحث مهندسی نشدن و رعایت عدالت در انتخابات است که با این اوصاف میتوان گفت این
موضوع عدالت در برگزاری انتخابات فدراسیون والیبال را زیرسوال میبرد. باید دید در
روزهای آینده وزارت ورزش در این مورد چه تصمیمی خواهد گرفت.
در حالی که هر دو حوزه معاونت قهرمانی و حرفهای وزارت
ورزش و جوانان و فدراسیون والیبال از مشغلههای بسیار بزرگی برخوردار هستند، باید
دید چگونه حاکمیت ورزش ایران با سپردن هر دو بخش به یکنفر موافقت میکند. از سویی
شخص داورزنی چگونه میتواند همزمان در هر دو بخش حاضر شده و مسوولیت خود را به
نحواحسن انجام دهد. والیبال و حوزه معاونت وزارت ورزش در بهترین حالت با مدیران پارهوقت
اداره خواهد شد که این موضوع بیتردید با اصول مدیریت سازگار نیست.