بامداد جنوب: جدال این روزهای نمایندگان منتسب به
«جبهه پایداری» با رئیس مجلس و طیف نزدیک به وی را باید در تفاوتهای ماهوی و روشی
پایداریها با میانهروهای اصولگرا جست؛ تفاوتهایی که با نزدیکشدن به انتخابات بیش
از پیش نمود خواهد یافت. علی لاریجانی بهعنوان چهره شاخص طیف معتدل جریان اصولگرایی
و همراهان او در مجلس، این روزها در سیبل حمله تمام عیار نمایندگان منتسب به جبهه
پایداری قرار گرفتهاند.
هفته گذشته و در جریان تصویب کلیات طرح تشکیل وزارت
تجارت و خدمات بازرگانی بود که «نصرالله
پژمانفر» نماینده مشهد و کلات، رئیس مجلس را «دیکتاتور» خواند. لاریجانی در برابر
این «توهین» اظهاراتی را بیان کرد که از دید بسیاری از ناظران شاید بتوان بخشی از
واقعیت فضای سیاسی کشور را در آن یافت. لاریجانی در برابر تکرار واژه دیکتاتور از
سوی پژمانفر گفت: عادت کردهاید با فریاد کارهایتان را جلو ببرید. دیکتاتور شما
هستید که این بساط را در کشور راه انداختهاید. تریبون یکطرفه شما هستید که همه
تریبونها دستتان است و هر چه میخواهید به همه میگویید. کسی هم هیچچیز به شما
نمیگوید که این مملکت اینگونه شده است.
این ماجرا البته به شکلی دیگر هم تکرار شد؛ جایی که مجتبی
ذوالنوری دیگر نماینده طیف پایداری در جلسه روز یکشنبه برای بررسی فوریت طرح شفافیت
آرای نظام تقنینی، مسعود پزشکیان، نایب رئیس اصلاحاتی مجلس را «دیکتاتور» خطاب
کرد.
صفبندی پایداریها علیه طیف میانه اصولگرایی که این
روزها به صحن مجلس کشیده شده است، رویای وحدت اصولگرایانه را به باد میدهد، هرچند
پیش از این بسیاری از ناظران تجمیع طیفهای مختلف و متنوع اصولگرایی زیر یک پرچم
واحد را دور از ذهن ارزیابی کرده بودند.
راه لاریجانی از پایداریها جداست
جمع ناپذیری پایداریها با طیف میانه اصولگرایی
مساله تازه و بدیعی نیست. جای خالی اصولگرایان طیف لاریجانی در تشکیلات جمعی
اصولگرایان در سالهای اخیر مشخص است.
نام لاریجانی در انتخابات مجلس ۹۴ در فهرست ائتلاف
فراگیر اصولگرایی قم قرار نگرفت، هر چند تشکل محوری اصولگرایی چون «جامعه مدرسین»
از او حمایت کرد. در نهایت نام این اصولگرای سنتی در فهرست ائتلاف امید قرار گرفت
و لاریجانی با نزدیکی به اصلاحطلبان فاصله خود را با اصولگرایانی که از دوره محمود
احمدینژاد به سمت طیفهای دوآتشه خود متمایل شده بودند، حفظ کرد.
به گزارش ایرنا، «جمنا» بهعنوان یکی از منسجمترین
تجربههای سازوکار فراگیر درون جریانی هم شاهد همراهی لاریجانی و همراهانش نبود.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هم طیف لاریجانی با اصولگرایان همراه نشد. یکی از
مهمترین دلایل فاصله گرفتن لاریجانی از جریان متبوع سنتی خود را میتوان در قدرت
گرفتن طیفهای تازه در اصولگرایی جستوجو کرد؛ واقعهای که سالها مورد انکار جمع
اصولگرایان قرار داشت ولی به مرور و پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری
دوازدهم از پرده برون افتاد.
پس از شکست انتخاباتی اصولگرایان در انتخابات ریاست
جمهوری، جمعی از آنان در واکاوی دلایل این ناکامی، از نقش برجسته جبهه پایداری در
تصمیمگیریهای کلان جمنا و وزن و سهم قابل توجه این جریان در تشکیلات فراگیر خود
پرده برداشتند.
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگویی
اذعان کرد: جبهه پایداری فراتر از سهمخواهی رفته بود و بهنوعی یک نوع تمامیت
خواهی را دنبال میکرد. یعنی اینگونه نبود که در چارچوب اصولگرایان عمل کند و یک
سهم را دریافت کند. بلکه یک نگاه تمامیتخواهی وجود داشت که همین امر موجب ضربه
زدن به اصولگرایان شد.
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا هم بعدها بیان کرد: وزنکشیها
در جمنا منطقی نبود؛ یعنی برخی طیفهای اصولگرایی چون پایداری عملا نقشی را ایفا
کردند که خیلی بیشتر از وزنشان بود.
نظام فکری، منش و روش عقلانیت محور، قانونگرا و
معتدل طیف نزدیک به لاریجانی در عرصه سیاست، با رویکردهای طیف پایداری همخوانی
ندارد. تشدید تقابل میان دو طیف اصولگرایی که یکی به یمین میرود و دیگری به یسار،
در چارچوب انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور قابل تحلیل است.
از دید ناظران، احتمالا کسب محبوبیت در شهر قم بهعنوان
حوزه و پایگاه سنتی رای لاریجانی و جبهه پایداری، محل رقابت زودهنگام پایداریها
با لاریجانی را فراهم کرده است. برخی منابع غیررسمی از تلاش جبهه پایداری برای
گنجاندن نام نامزدهای خود در فهرست اصولگرایان این شهر خبر میدهند. چند روز پیش
بود که یکی از خبرگزاریهای اصلاحطلب از نهایی شدن فهرست شورای هماهنگی اصولگرایان
قم و قرارگرفتن نام سه تن از نزدیکان پایداری در این فهرست خبر داد. هر چند
اصولگرایان نهایی شدن فهرست انتخاباتی خود در قم را تکذیب کردند ولی با توجه به
تحرکات اخیر حامیان پایداری در قم، به نظر میرسد رقابت و برنامههای انتخاباتی
آنان در این حوزه شدیدتر و زودتر از سایر حوزهها به راه افتاده است. تخریب لاریجانی
و نزدیکان او از سوی پایداریها، در این چارچوب قابل فهم است.
این در حالی است که برخی ناظران با تحلیل روندهای جاری
پیشبینی میکنند، لاریجانی (در صورت شرکت در انتخابات مجلس) دیگر قم را بهعنوان
حوزه انتخابیه خود برنخواهد گزید و احتمالا از تهران یا یکی از شهرهای شمالی نامزد
خواهد شد.
نزدیکی لاریجانی به اصلاحطلبان و همراهی و همکاری او
با دولت روحانی در سالهای گذشته، فاصله او با اصولگرایان سنتی را هم تعمیق کرده
است. بر این اساس، ناظران بر این باورند لاریجانی به همین واسطه بخشی از پایگاه
سنتی رای خود را از دست داده و برای کنش سیاسی خود باید طرحی نو دراندازد.
از سوی دیگر، نزدیک شدن بیشتر لاریجانی به اصلاحطلبان،
با چالشهایی روبهرو است و این روند الزاما به حمایت تمام قد اصلاحطلبان از او
(احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰) نخواهد انجامید. به هر حال لاریجانی بهواسطه
مواضع و عملکردش طی سالهای گذشته در طیف اصولگرایی طبقهبندی میشود. از نگاه برخی،
سایه کدورتهای اصلاحطلبانه از لاریجانی در دوره ریاست او بر سازمان صدا و سیما،
بر آینده ائتلاف احتمالی میان اصولگرایان میانهرو و اصلاحطلبان سنگینی میکند.
گذشته از این مساله، اصلاحطلبان این روزها چندان به کارآمدی ائتلافسازی انتخاباتی
با اصولگرایان میانهرو برای پیادهسازی ایدههای حکمرانی خود باور ندارند.
میماند لاریجانی و هم طیفیهایش که احتمالا به تنهایی
از ظرفیت و توان کافی برای تسهیل مسیر صدارت وی در بهارستان یا پاستور برخوردار
نباشند. از دید ناظران، شاید لاریجانی بهواسطه ائتلافسازی سیاسی، عنصری موثر در
تعیین نتایج انتخاباتهای آینده باشد و بتواند در صورت ائتلاف با یک جریان، وزنه
آرای مردمی را به سوی آن جریان سنگین کند، ولی به تنهایی قادر به پیروزی انتخاباتی
نیست.
رویای برباد رفته وحدت فراگیر در جریان اصولگرایی
این روزها اصولگرایان در حالی سخت مشغول تشکیلاتسازی
برای ائتلافسازی درون تشکیلاتی هستند که طیفهای
مختلف این جریان با این سازوکار همراهی نمیکنند.
لاریجانی یکی از غایبان مهم در «شورای وحدت اصولگرایی»
است؛ شورایی که پایداریها هم برای حضور در آن از هم اکنون سهمخواهی و شرطگذاری
کردهاند. این مساله را میتوان از اظهارات چندی پیش بیژن نوباوه، عضو پایداری دریافت
که گفت: در مجموع اگر گردانندگان همان آدمهای قبلی باشند، امیدی به شورای وحدت
نداریم. جبهه پایداری ترجیح میدهد اصلا در جلسات شرکت نکند که بعد به نام او نگویند
وحدت شکسته شد. اگر نخواهند از ظرفیت جبهه پایداری استفاده کنند خودشان شکست میخورند.
غیبت میانهروها یا پایداریها در شورای وحدت یا وزندهی
بیش از اندازه به هر کدام در این تشکیلات، یکبار دیگر ائتلاف اصولگرایان را از
کارآمدی تهی خواهد کرد.
با این حال، همراهی کردن یا همراهی نکردن لاریجانی با
ائتلاف اصولگرایان، نتایج انتخابات آتی را از خود متاثر خواهد کرد. متغیر مستقل سیاسی
این است که طیف میانهروی لاریجانی با پایداریها قابل تجمیع نیست و همین مساله
وحدت اصولگرایی را در هالهای از ابهام قرار خواهد داد.