داود علیزاده:
یکی از چالشهای
خانوادههای امروزی مساله کودک و فضای مجازی است. جهان اغواگری که کودکان را در
خود میبلعد و نسبت به دهه گذشته سن جذب به این پدیده به نسبت بسیار پایین آمده
است. بسیاری از نظریهپردازان اساسا قائل به این هستند که ما از این سوال عبور کردهایم
که آیا میتوانیم با فضای مجازی مقابله کنیم یا نه؟ منع کودکان از فضای مجازی دیگر
محلی از اعراب ندارد و اینک چالش اصلی نوع مواجهه کودکان با فضای مجازی و بهرهگیری
مثبت و مفید از فضای مجازی است.
در سلسله نشستهای
«نقد و اندیشه» که از سوی وزارت ارتباطات برگزار میشود در یکی از جلسهها (جلسه
نهم) با حضور کارشناسان به این مساله مهم پرداخته شده است که در ادامه اهم نکتههای
بیان شده نقل میشود.
در این نشست کارشناسان
حاضر به موضوع «کودکان در فضای مجازی» و نهضت سواد رسانهای ضرورتها وجایگاه آن، همچنین
نقش مردم در تولید محتوا پرداختهاند. این جلسه با حضور سیدبشیر حسینی استاد دانشگاه
و رئیس باشگاه سواد رسانهای، حسین شیخالاسلامی تولیدکننده محتوای کودک و علیاصغر
سیدآبادی نویسنده کتاب کودک برگزار شده بود.
بشیر حسینی از
اساتید دانشگاه با بیان اینکه توسعه فضای مجازی امری غیرقابل اجتنابپذیر است،
گفت: در حال حاضر خانوادهها باید در این مقام، تدابیر و استراتژیهایی جهت مقابله
با آسیبهای احتمالی فضای مجازی داشته باشند و نمیتوانند از دولتها گله کنند که توسعه
بسترهای استفاده از فضای مجازی را متوقف کن چراکه ممکن است زیر امواج سیل و سونامی
آن غرق شویم. بر این اساس در چنین شرایطی ضروری است که فضای مجازی را بهعنوان یک واقعیت
به رسمیت بشناسیم و باور کنیم که با فرا انقلابی مواجه هستیم که خیلی از مناسبات را
عوض کرده است که در پی آن بسیاری از کودکان و نوجوانان نسل امروز ما تربیت خود را از
طریق این فضا و بهواسطه گوشیها و تبلتها فرامیگیرند.
در ادامه این جلسه
علیاصغر سیدآبادی با تائید سخنان حسینی مبنی بر اینکه دیگر از این پرسش عبور کردهایم
که فضای مجازی باشد یا نباشد مفید است یا مضر گفت: فضای مجازی، به شکلی کاملا حقیقی
وجود دارد و همه در حال استفاده از آن هستند؛ بنابراین طرح چنین سوالاتی مثل سیم خاردار
کشیدن در برابر سیل است.
وی درباره اینکه
آیا در فضای مجازی همچون گذشته نهادی متمرکز مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
میتواند کارآمد باشد و به تولید محتوای مفید برای این نسل بپردازد یا نه، گفت: فارغ
از موضوع این جلسه یعنی کودکان در فضای مجازی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
یک ساختار متمرکز دولتی بدون مشارکت مردم است که خود این مساله دارای اشکال است. حال
شما این ساختار را در نظر بگیرد برای فضای مجازی که قطعا نمیتواند بهمنظور برنامهریزی
برای کودکان در این فضا مفید باشد. دیگر چنین نهاد متمرکزی که عدهای در یک ساختمان
بنشینند و برای کودکان تصمیمگیری کنند که چگونه بیندیشند جواب نمیدهد.
سیدآبادی بابیان
اینکه اساسا مشکل از اینجا آغاز میشود که ساختار متمرکز بخواهد برای مردم و بهجای
مردم تصمیمگیری کند و یا حتی فکر کند گفت: وقتی الان هرکسی میتواند در خانه خود تولیدکننده
محتوا باشد نمیشود منتظر ماند تا نهاد متمرکز به تولید محتوا بپردازد. هرگونه ورود
دولت برای تولید محتوا در فضای مجازی چه برای کودکان و چه برای نسلهای متفاوتتر محکوم
به شکست است. برای اینکه فضای مجازی یک فضای متکثر است و تولید محتوا در این فضا هم
باید متکثر باشد. امکانی که فضای مجازی ایجاد کرده این است که ما همزمان که میتوانیم
مصرفکننده باشیم، تولیدکننده هم میتوانیم باشیم. بر این اساس نمیتوان به فضای مجازی
صرفا از بعد فرهنگی توجه کرد و اقتصاد این فضا را نادیده گرفت. بیشتر تولیدکنندگان
فضای مجازی، محتوایی را تولید میکنند که قابلفروش باشد، بنابراین اگر اقتصاد و تجارت
تولید محتوا در فضای مجازی را نبینیم نمیتوانیم تحلیل درستی داشته باشیم.
در ادامه این جلسه
حسین شیخالاسلامی با انتقاد از ورود دیرهنگام در کشور به مساله کودک و فضای مجازی
گفت: آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما اساسا چیزی به نام فضای مجازی نداریم
و این فضا دیگر یک حقیقت غیرقابلانکار است. ما وارد عصری شدهایم به نام عصر دیجیتال
که در این عصر دیگر مساله اصلی محتوا و چگونگی تولید محتوا برای کودکان نیست. کودکان
در این عصر و در دنیای اینترنت درگیر مسائل بنیادیتری شدهاند، کودکی که میتواند
با 9 سال سن به بزرگترین جنایتکار سایبری تبدیل شود، کودکی که مناسباتش با پدر و مادرش
عوض میشود و بهجای آنکه از آنها آموزش بگیرد به آنها آموزش میدهد، منتظر تولید
محتوا نمیماند. میخواهم به این نکته برسم که باید توجه داشته باشیم که مسائل فراتر
از این است که دیگر در این فضا دغدغه تولید محتوا برای کودکان داشته باشیم.
این تولیدکننده
محتوای کودک با تاکید به توجه به محتوای تولید شده ادامه داد: گفتوگو با این نسل بهیقین
بهتر از آن است که بنشینیم بررسی کنیم که چه محتوایی برای آنها در فضای مجازی باید
تولید کنیم. یک کتابی منتشرشده است به نام مرگ در نگاه نسل جدید. این کتاب حاصل یک
پژوهش است درباره اینکه نسل جدید چگونه به مرگ میاندیشد. وقتی چند صفحه از این کتاب
را میخوانید احساس میکنید که این نسل اصلا بشر نیستند، بلکه زامبی هستند؛ یعنی تا
این حد متفاوت فکر میکنند. کودکان در دنیای امروز در حال رشد در زیست جهان متفاوتی
هستند باید اول به این مساله توجه شود و بعد ملاحظات دیگر را مدنظر قرارداد.
در ادامه حسینی
در تائید سخنان شیخالاسلامی تاکید کرد: باید بپذیریم که در این زیست جهان جدید ما
دو فضا نداریم که یکی از آن را مجازی بنامیم، بلکه یک فضا داریم و بپذیریم که در بسیاری
از مسائل دچار تغییر پارادایم هستیم و نمیتوانیم کودک را همچون گذشته صرفا مخاطب،
مشتری یا مصرفکننده بدانیم. باید بدانیم که بسیاری از مناسبات اساسا عوض شدهاند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما با نسلی مواجهایم که جهانبینی ذهنیاش و فهم و درکش
بهواسطه فانتزیهای که در ذهنش شکلگرفته متفاوت است؛ بنابراین به نظر میرسد که ما
باید دوباره کودک را بازتعریف کنیم. بر این اساس در این فضا بدون سواد رسانهای و بدون
کمک از کمپین سازیها که محتوا را از یکسو جذاب و از سوی دیگر ترویج و توزیع میکند
نمیتوانیم کاری را پیش ببریم.
سیدآبادی در نقد
سخنان حسینی گفت: در این رابطه ما باید بدانیم که در ایران چه اتفاقی افتاده است. در
ایران ما قبلا از شکاف نسلی صحبت میکردیم به این شکاف اکنون شکاف ارزشها اضافهشده
است و از آنطرف تا حدودی شکاف بین مردم و حاکمیت هم اتفاق افتاده است؛ بنابراین ما
در یک وضعیت ویژهای قرار داریم که در این وضعیت و در عصر دیجیتال کنترل چیها نمیتوانند
کار را پیش ببرند.
وی با بیان اینکه
با پروژهها نمیتوان محتوا تولید کرد گفت: تولید محتوا در گفتوگو و پروسه شکل میگیرد
و اولین مرحله به رسمیت شناختن نسلها، شکافها و تفاوت ارزشها است. سیدآبادی با اشاره
به لازمه حضور افراد در فضای مجازی گفت: برای حضور در این فضا باید در گام نخست، آن
را به رسمیت شناخت و در اینباره وارد گفتوگو شد، البته تولید محتوا در فضای مجازی
بدون توجه به اقتصاد بینتیجه است؛ زیرا تحولات بزرگ در این فضا را شرکتهای بزرگ اقتصادی
انجام دادهاند. بنابراین کودکان نیز بیشترین مشتریهای این شرکتها در فضای مجازی
هستند.
شیخالاسلامی درباره
سواد رسانهای توضیح داد: در حال حاضر سواد رسانهای موردتوجه نسل جدید نیست چون از
سالهای نخست تولد با فضای مجازی آشنا میشوند. بنابراین طبق تحقیقات انجامشده، کودکان
توانایی تشخیص واقعیت را از مطالب غیرواقعی در فضای مجازی دارند. بهجای اینکه شناخت
فضای مجازی را در دستور کار قرار دهیم باید فکر و نیاز بچهها را بشناسیم و در نظر
داشته باشیم. کودکان دهه 90 چگونه فکر میکنند؟ زیرا 60 درصد بچهها از موبایل استفاده
میکنند. بنابراین تحولات کودکان سریع انجام میشود و میزان درک آنها با 10 سال پیش
قابلمقایسه نیست و بیشتر شده است.
سیدآبادی درباره
نقش مهم سواد رسانهای خاطرنشان کرد: باید توجه داشته باشیم که صرف تولد کودک در یک
مکانی نمیتوانیم ادعا کنیم که شناخت کامل از آن محل حاصل میشود، بنابراین بهمنزله
اینکه بچهها از کودکی در فضای مجازی هستند شناخت کافی ایجاد نمیشود. باید توجه داشته
باشیم که بچهها متنوع هستند و افکار متنوعی دارند اما پژوهشهایی که در ایران انجام
میشود بیشتر مربوط به افراد بالای 15 سال است، طبق پیمایش انجامشده در سال 86 بیشترین
تصمیم در خانوادهها توسط پدر گرفته میشود، در حالی است که طبق پژوهش سال 94 بیشترین
تصمیمگیریها را بچههای خانواده میگیرند.
بشیر حسینی نیز
در اینباره گفت: نقش سواد رسانهای بهقدری مهم است که در استرالیا بهعنوان یک هنر
است و افراد نیاز خودشان را میشناسند و متناسب با فضاهای مختلف سنجیده میشود؛ اما
در سالهای اخیر نقش نظامی امنیتی و استفاده ابزاری مهندسان مورداستفاده قرار میگیرد.
حسین شیخالاسلامی
با بیان اینکه 70 درصد تصمیمگیریهای زندگی امروزه با کمک موبایل و فضای مجازی گرفته
میشود و افراد بهراحتی میتوانند هویت خود را در این فضا تغییر دهند، تصریح کرد:
همه این موضوعات بدن دیجیتال انسان را میسازند که بخشی از حقیقت آن انسان است و فضای
رسانهای در این زمینه به معنای شناخت صحیح از ناصحیح است.
سیدآبادی درباره
اینکه نمیتوان طبق تحقیقاتی که در کشورهای دیگر راجع به کودکان انجامشده است تصمیمگیری
کرد، گفت: کودکان مداوم در حال تغییر هستند و نمیتوان تحقیقات سالیان قبل را که در
کشورهای دیگر انجامشده است به کشورمان نسبت دهیم و از یک پژوهش نتیجهای ابدی برای
دورههای دیگر گرفت؛ چراکه نگاهها متفاوت شده است. دولت باید بهجای تولید محتوای
استاندارد و اجباری، پژوهشهایی انجام دهد تا نیاز کودکان را بشناسد. اگرچه در سالهای
اخیر پیمایشهای مختلفی در این زمینه انجامشده است؛ اما در تحقیقات ما صدای نسل جدید
غایب است و ما تصور خودمان را از آنها بازگو کردهایم. یکی از پژوهشهای مهم ما شناخت
آرزوهای بچههاست که اگر دولت این کار را انجام دهد میتواند مشکلات زیادی در این زمینه
رفع شود.