ابوعلی زرینقلم:
یک هفته از تجاوز آشکار ارتش ترکیه و تروریستهای
اردوغانی به خاک سوریه میگذرد، حملهای که تقریبا باید همه کشورهای دنیا با آن
مخالفت کرده و برخی نیز به دلیل سیاست کشورگشایانه و همچنین حمله ارتش ترکیه به
گروه مسلحی که به زعم آنها در مبارزه و جنگ با داعش نقشآفرینی کرده، دست به تحریم
و تهدید آنکارا زدهاند. با این حال، آنچه در کشور ما در حال روی دادن است، عجیب و
غریب و غیرقابل باور است. اتفاقاتی که به هر چشم که به آن نگاه شود، از خیانتِ
برخی به دلیل نادانی و کم عقلیشان خبر میدهد. متاسفانه این اتفاقات بیش از همه
در خانه ملت، جایی که نماد همراهی و هماهنگی میان جامعه ایرانی است روی داده و به
نظر هم نمیرسد که کسی بخواهد ترمز برخی از افراد نادان را بکشد.
مجلس شورای اسلامی، انگار مجلس ایران نیست و چند نفر
نادان که اسم خودشان را گذاشتهاند «نماینده» به جای دفاع از منافع ملی کشور و عمل
به سوگند نمایندگی که همان دفاع از چارچوبهای ایران است در حال دفاع از گروهها و
کشورهای دیگر هستند، گروههایی که برخی از آنها دستشان به خون ایرانیها آغشته
است و کشوری که ارتشی از تروریستهای خونخوار تشکیل داده و میخواهد بخشهایی از
کشوری را اشغال کند که متحد راهبردی ایران به شمار میرود. متاسفانه، اینجا است که
فریاد میزنم، «بیچاره وطن، بیچاره ایران» و بیچاره ما مردمی که اموراتمان را دست
یک عده قومگرای احمق قرار داده که منافع دیگران را بر منافع ملی ترجیح میدهند و
گسلهای قومی را گسترده میکنند.
هیچ اشکال ندارد نمایندهای بخواهد در چارچوب منافع
ملی کشور و با استناد به اصل نمایندگی و در نظر گرفتن همه زوایا و مشورت با
نهادهای درگیر مواردی را تذکر دهند، اما نه مانند محمد قسیم عثمانی که یقه پاره
کرده و در تریبون مجلس شورای اسلامی اراجیفی میگوید که اگر این اراجیف را در هر
کشور دیگری گفته بود، فورا لباس نمایندگی را از تن او کنده محاکمهاش میکردند. من
وقتی حرفهایش را در بهارستان گوش کردم، یک لحظه احساس کردم خود قاضی محمد و اعوان
و انصارش زنده شدهاند، یک لحظه هم فکر کردم این مراد قاراییلان است که آمده و در
مجلس ایران دارد در مورد اردوغان صحبت میکند! هیچکس به اندازه منِ نوعی از
اردوغان و دار و دستهاش بدش نمیآید، اما قرار نیست کسی که در کسوت نمایندگی است
چنین توهینهایی به رئیسجمهور یک کشور کند!!
محمدقسیم عثمانی را اگر عرضه، شهامت و جسارت دارد
برود لباس جنگ بپوشد و راهی شمال سوریه شود تا از پکک و دیگر مزدوران امریکا در
آن منطقه دفاع کند، نه اینکه تریبون مفت مجلس را گرفته و هر یاوهای دلش میخواهد
میگوید. حالا شما در نظر بگیرید یک نماینده مجلس ترکیه پشت تریبون برود و همین
مسائل را به رهبر انقلاب یا رئیسجمهور ایران نسبت دهد! آیا محمدقسیم عثمانی که رگ
گردنش برای حمایت از پکک باد کرده، آن وقت میتواند بیاید و پاسخ بدهد؟ چه کسی
موافق حمله اردوغان و تروریستهایش به شمال سوریه است، چه کسی جنایت آنها را تایید
میکند، اما این رفتارها و اقدامات محمدقسیم عثمانی مسبوق به سابقه است و بارها
شده که حرفهای سخیف دیگری هم بر زبان رانده است.
او در سخنرانیاش میگوید که جوانان بیکار در مرز جذب
گروهک داعش شدهاند، اما حاضر نیست از پژاک و پکک نام ببرد، حاضر نیست از کومله
و دمکرات نام ببرد، او آن اندازه شیفته عبدالله اوجلان است که نام یکی از فرزندانش
را هم «آپو» گذاشته و هر کسی فکر میکند این مساله ربطی به اوجلان ندارد، میتواند
تحقیق کند تا به حقیقت برسد. با این اوصاف، این تنها محمدقسیم عثمانی نیست که
اینگونه برای تروریستها (هر چند میخواهد بگوید که از مردم حمایت کرده) پیراهن میدَرد،
بلکه باید از برخی نمایندگان کماطلاع دیگر مجلس پرسید که شما چرا منافع ملی
یادتان رفته و مانند پوپولیستها و بدون هیچ اطلاعی آتش به یک طرف ماجرا میدمند.
اما در سوی دیگر، فردی بنام نادر قاضیپور حضور دارد،
کسی که فکر میکند 90 درصد مردم ایران به قول خودش «تورک» هستند و در طول دوره
نمایندگیاش بارها روی گسلهای قومیتی راه رفته و در این زمینه هیچ کوتاهی نکرده
است. نادر قاضیپور که نماینده ارومیه باشد و محمد حسننژاد که نماینده شهرهای
جلفا و مرند است روز دوشنبه بر علیه بیانیه صادر شده توسط نمایندگان در مجلس در
محکومیت حمله ترکیه به سوریه موضع گرفتند و آن را حمایت از گروههای تروریستی پکک
و پید دانستند!! قاضیپور که استاد ربط دادن بیربطها به هم است با کمک حسننژاد
عملا از حمله ترکیه به سوریه حمایت میکنند. حالا بماند که در خارج از صحن علنی
مجلس، متاسفانه چه اتفاقاتی در جریان است!!
متاسفانه حرکت خزنده و بسیار خطرناک و ضدایرانی و
ضدمیهنی «تورک»هایی که از آنکارا هدایت میشوند و برنامهریزی آنها توسط سازمان
جاسوسی ترکیه و رژیم حاکم بر باکو یا همان «اران» انجام میگردد، آرام آرام گسلهای
قومی را در مناطق مختلف کشور ما دچار حساسیت کرده است. در این میان، «کورد»های بیوطنی
که باز هم گوششان دست سازمان جاسوسی امریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای
اروپایی است در سوی دیگر فتنهانگیزی میکنند و این وسط، سازمانهای اطلاعاتی و
امنیتی کشور خواب تشریف داشته و اگر هم بیدار باشند، حواسشان به امثال روحالله
زم است، در حالی که محمدقسیم عثمانی و نادر قاضیپور و چند نفر دیگر در مجلس بهمراتب
از زم خطرناکتر هستند.
مگر فراموش کردهایم که در سال 1395 نادر قاضیپور
دنبال تشکیل فراکسیون «ترکزبانها» در مجلس شورای اسلامی بود و بعد هم خبرنگار
بیچاره روزنامه ایران را گرفت و کتک زد! وقتی امثال قاضیپور یا عثمانی را میبینم
و حرفهایشان را میشنوم احساس میکنم روح محمدجعفر پیشهوری و قاضی محمد در جسم
این دو حلول کرده است. من برای ایرانِ عزیز متاسفم که نمایندگانش به جای آنکه غم
ملت و کشور خود را بخورند، برای تروریستهای پکک یا رژیم سفاک و ضدانسانی
اردوغان که بزرگترین زندان روزنامهنگاران را تشکیل داده، مقابل هم میایستند! از
آقای قاضیپور و حسننژاد و سایر نمایندگانی که شب خواب اردوغان را میبینند، میپرسم
که آیا دولت ترکیه در زمان جنگ تحمیلی کوچکترین حمایتی از ایران کرد؟