داود علیزاده: آکادمی نوبل
در سالهای اخیر با جنجالهای متعددی همچون رسوایی اخلاقی و فساد مالی و... روبهرو
شده است. جنجالها به حدی به اعتماد عمومی لطمه وارد کرد که این آکادمی تصمیم گرفت
که در سال 2018 برنده نوبل ادبیات را اعلام نکند. آکادمی نوبل اعلام کرده بود: برای
کسب مشروعیت و اعتماد عمومی نیاز به فرصت و زمان است و جایزه امسال به همراه جایزه
نوبل سال ۲۰۱۹ اهدا خواهد شد.
آکادمی نوبل از
سال ۱۹۰۱ تا کنون هر سال جایزه ادبی را به یک نویسنده بزرگ اعطا کرده و تنها هفت بار
به علت جنگ یا بحرانهای دیگر از اعطای آن خودداری کرده است و سال 2018 یکی از این
سالها بود که البته امسال «توکارچوک» با یکسال تاخیر معرفی شد.
امسال معرفی برندگان
نوبل ادبیات این آکادمی بدون حاشیه نبود. هرچند اعتراض به انتخابهای نوبل امری
مرسوم بوده است؛ اما در برخی از سالها این امر شدت بیشتری داشته است و امسال سهم
پتر هانکه بیش از بقیه بود.
اعطای جایزه ادبی
نوبل سال ٢٠۱٩ به «پتر هاندکه» نویسنده پرکار و سرشناس اتریش در حوزه زبان آلمانی
و مجامع ادبی مهم بالکان و امریکا، واکنشهای منفی شدیدی را برانگیخت. پس از رئیسجمهور
و وزیر فرهنگ اتریش، تنها وزیر خارجه آلمان و وزیر فرهنگ صربستان بودند که از این موضوع
استقبال کردند. هاندکه، نه به خاطر آثار ادبی خود، بلکه به خاطر موضعی که در جنگ بالکان
به نفع متهمان به کشتارجمعی و جنایت علیه بشریت اتخاذ کرد از همه سو موردانتقاد قرار
گرفت و معدودی هم با این استدلال که جایزه نوبل ادبی به خاطر آفرینشهای هنری این نویسنده
و شاعر اتریشی به وی اعطا شده و ربطی به مواضع سیاسی او نداشته، به دفاع از کمیته نوبل
سوئد پرداختند.
در جهان سیاست،
پس از صدراعظم و وزیر فرهنگ اتریش، سرشناسترین چهرههایی که در آلمان در برابر اعطای
نوبل ادبیات به «پتر هاندکه» اعلام موضع کردند، «هایکو ماس» وزیر خارجه و «ولفگانگ
ایشینگر» رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ بودند. وزیر خارجه آلمان از حزب سوسیالدموکرات،
از اعطای جایزه ابراز خرسندی کرد، اما ایشینگر ضمن انتقاد از او، اقدام کمیته نوبل
سوئد را ناشایست دانست.
ولفگانگ ایشینگر
در تویتر نوشت: «آلمان در سال ١٩٩٩ با دلایلی بسیار انسانی علیه «اسلوبان میلوسوویچی»
جنگید، حالا ما اعطای جایزه نوبل به ستایشگر این دیکتاتور را مورد تحسین قرار میدهیم؟»
مخالفت نویسندگان
آلمانی
بسیاری از نویسندگان
و منتقدان آلمانی نیز در این انتقاد سهیم شدند. از جمله «دیتسایت» فرازی از یک مقاله
«یورگن بروکوف» کارشناس معروف زبان و ادبیات آلمانی در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه»
را نقل کرد که در آن نوشته است «گناه نهایی این نویسنده در حوزه سیاسی رخ نمیدهد،
بلکه در حوزه ادبیات اتفاق میافتد».
«جان برانت» نویسنده
کتاب پرسروصدای «خانهای در روستا، آپارتمانی در شهر»، در فیسبوک نوشت: «مساله نوبل
تنها به ادبیات مربوط نیست، بلکه برخورد نویسنده را نیز دربر میگیرد. به همین دلیل
است که دیگرانی مثل «هاینریش بل» و «گونتر گراس» به خاطر مواضع سیاسی اجتماعی خود جایزه
را دریافت کردهاند. جدا کردن این دو موضوع از یکدیگر را من نادرست و نامناسب میدانم».
«پر لئو» نویسنده
و تاریخدان سرشناس آلمانی هم نوشته است: «خوشبختانه ادبیات خوب فقط به روحیه قهرمانان
آن محدود نمیشود، بلکه باید هنگام خواندن همواره بپرسیم نویسنده چه روح و روانی دارد؟»
«ساشا ستانیشیچ»
نویسنده آلمانی که در کودکی با پدر و مادرش از قتل عام ویشهگراد، واقع در بوسنی و
هرزگوین، جان سالم به در برده، در توییتر نوشت:« جایزه نوبل به هاندکه نشانهای دیگر
است دال بر اینکه تاریخ برای ما بیتفاوت است. خب نسلهای دیگر به آن بپردازند. ما
فعلا به صفت و قید پاداش میدهیم.»
واکنشهای مثبت
و منفی در بالکان
به گزارش اغلب
رسانههای آلمانیزبان، اعطای جایزه به «پپتر هاندکه» در کشورهای غرب بالکان، مطابق
انتظار واکنشهای کاملا متضادی را برانگیخته است.
وزیر فرهنگ صربستان
در مصاحبه با خبرگزاری «تانیونگ» گفت: «هانتکه باید مدتها پیش جایزه ادبی نوبل را
دریافت میکرد، اما سیاست تابهحال در تأخیر این تصمیم نقش بازی میکرد».
اما «سایت آنلاین»
در آلمان نوشت: «اعطای نوبل ادبی به هاندکه که کشتارجمعی در بوسنی هرزگوین را انکار
کرده است، در کرواسی، آلبانی و بوسنی هرزگُوین، موجی از خشم، اندوه و تمسخر به بار
آورد».
روزنامه «گاردین»
چاپ لندن هم به نقل از «اسلاوی ژیژک» فیلسوف سرشناس اسلوونی نوشت: «کمیته نوبل سوئد
را باید تعطیل کرد. یک ستایشگر جنایات جنگی، جایزه نوبل را دریافت میکند درحالیکه
سوئد سهم عمدهای در قتل شخصیت قهرمان واقعی دوران ما «ژولیان آسانژ» ایفا کرده است.
بهجای جایزه ادبی نوبل باید جایزه صلح نوبل به ژولیان آسانژاعطا میشد.
ابراز تاسف «انجمن
قلم امریکا»
آنچه تصمیم کمیته
نوبل سوئد را در زمینه اعطای جایزه به هاندکه در همه جا به زیر پرسش برده، این است
که او در سال ٢٠٠٤ میلادی پس از سفرهای متعدد به یوگوسلاوی سابق، محاکمه اسلوبان میلوسوویچ،
رئیسجمهور پیشین صربها در تریبونال بینالمللی لاهه را «غیرعادلانه» خواند و نهتنها
بیانیهای را در دفاع از وی امضا کرد و مقالهای نیز در این زمینه نوشت، بلکه در سال
٢٠٠۶ میلادی نیز هنگام خاکسپاری متهم به کشتارجمعی و جنایت علیه بشریت، بر سر مزار
او سخنرانی کرد و حتی گریست.
بیانیه «انجمن
قلم امریکا» (پِن)، در اعتراض به تصمیم کمیته نوبل سوئد، در رسانههای آلمانی جایگاه
ویژهای یافت. در این بیانیه آمده است: «اعطای جایزه به نویسندهای که یک حقیقت تاریخی
را مدفون کرده و با نوشتههای خود در کنار «اسلوبان میلوسوویچ» آمر کشتارجمعی ایستاده،
تأسفبرانگیز است».
هاندکه در دوران
پس از جنگ بالکان، کتابی با عنوان «عدالت برای صربستان» منتشر کرد که در همان زمان
انتقادهای زیادی را برانگیخت. اکنون «انجمن قلم امریکا» در بیانیه خود اضافه میکند،
«هاندکه پس از آن با اظهارات گمراهکننده سیاسی درباره جنگ بالکان و سخنرانی سال
٢٠٠۶ بر سر خاک اسلوبان میلوسوویچ، مرتکب حماقتی پس از حماقت دیگر شد که بهدلیل کلهشقی
و بیحرمتی نسبت به مطبوعات، هرگز حاضر به تصحیح آن نشد.»
و واقعا هم سخنگوی
آکادمی سوئد در واکنش به انتقادهایی از این دست گفته است که وظیفه این نهاد نیست که
کیفیت ادبی را در برابر افکار سیاسی بسنجد.
پیتر هاندکه نویسنده
و نمایشنامه نویس ۷۶ ساله اتریشی، از زمان تحصیل در رشته حقوق به نوشتن روی آورد و
سرانجام تحصیلاتش را نیمه کاره رها کرد و نخستین رمانش را سال ۱۹۶۶ با عنوان «زنبور
سرخ» به ناشر ارایه کرد. اولین نمایشنامه وی نیز که «اهانت به تماشاگر» نام دارد سال
۱۹۶۷ منتشر شد. او فیلمنامههای متعددی نیز نوشته و جایزه طلای جشنواره فیلم آلمانی
را برای «حرکت نادرست» دریافت کرده است.
وی که جایزه معتبر
جورج بوشنر و فرانتس کافکا را در کارنامه دارد، نویسنده بیش از ۷۰ عنوان رمان، نمایشنامه
و فیلمنامه است. جدیدترین رمان وی با عنوان «دزد میوه؛ یا راهی راحت برای فرار به درون»
سال ۲۰۱۷ منتشر شده است.
هاندکه از نویسندگانی
است که معتقدند ادبیات با اشیا و موضوع هایی که با این زبان توصیف میشوند، شکل نمی
گیرد بلکه این زبان است که به ادبیات شکل و رنگ می بخشد. موضوع هایی چون نقد قالبهای
ادبی مرسوم در شعر، نثر و نمایشنامه نویسی از جمله مهمترین سوژههای آثار این نویسنده
سرشناس اتریشی است. او در آثارش با موضع گیریهای مستقیم و مرسوم، ادبیات را به چالش
میکشد و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح میکند.
«زن چپدست» ۱۹۷۶، «ویکتور مقدس»۱۹۸۰، «بازی پرسش»۱۹۸۹،
«سرزمین کلمه» ۱۹۹۸ و «دن خوان از زبان دنخوان» ۲۰۰۴ از معروفترین آثار هانتکه در
سالهای اخیر به شمار میآیند. «زن چپدست»، «ترس دروازه بان از ضربه پنالتی»،
«کاسپار» و «محاکمه» از جمله آثار اوست که به فارسی ترجمه شده اند.
وی سال ۲۰۱۴ به
عنوان برنده جایزه بینالمللی ایبسن که مهمترین جایزه برای تئاتر است انتخاب شد و هیات
داوران جایزه از وی به عنوان والاترین شاعر اسطورهای تئاتر یاد کردند. جایزه ادبی
کافکا در سال ۲۰۰۹ و جایزه معتبر نمایشنامه نویسی السه لاسکر شولر ۲۰۱۴ نیز از دیگر افتخارهای ادبی اوست.
نوبل در معرفی
هاندکه بر فعالیتهای سینمایی وی نیز تاکید کرد زیرا او با ویم وندرس کارگردان معروف
همکاری داشته و فیلمنامه فیلم «بهشت بر فراز برلین» را نوشته است و خود هم چند فیلم
براساس آثار خود و دیگر نویسندگان نوگرا کارگردانی کردهاست.
جایزه پیتر هاندکه
نویسنده اتریشی از سوی آکادمی نوبل برای آثاری تاثیرگذار که با نبوغ زبانشناسانه توانستهاند
خاص و دقیق بودن تجربه انسانی را به نمایش بکشند، به وی اهدا شد.
اما آگاهانه یا
ناآگاهانه، آکادمی سوئد با دو گزینش خود برای جایزه نوبل ادبیات واکنشهای سیاسی شدیدی
را برانگیخته است. چون اولگا توکارچوک هم که به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸ انتخاب
شده نویسندهای است که با موضعگیریهای سیاسیاش مخالفان خودش را دارد.
اگرچه توکارچوک
در آثار ادبیاش از درگیری مستقیم با سیاست روز خودداری میکند؛ اما در جستارهایش به
انتقاد شدید از دولت لهستان میپردازد که ملیگرایی و مذهب کاتولیک را تبلیغ میکند،
در عین حال که برنامه اقتصادیاش متمایل به چپ ارزیابی میشود.
مقامات رسمی در
لهستان پس از شوک اولیه، به ابراز خوشحالی از اعطای جایزه نوبل به نویسنده منتقدشان
پرداختند. هیات داوران جایزه نوبل ادبیات میتواند هر چقدر بخواهد تکرار کند که معیارش
زبان زیبا و شاعرانه و جلوههای هنری آثار برگزیدگانش است. این جایزه همواره تاثیری
سیاسی داشته و امسال هم که سال ۲۰۱۹ است به وضوح میتوان این تاثیر را دید.