|
مريم خوئيني:
وحدت و يكپارچگي میتواند كليد موفقيت هر دو جريان سياسى راست و چپ در انتخابات پيشرو باشد. فعالان سياسي بهخوبي ميدانند اگر نتوانند در اين دوره به وحدت برسند بازى را باختهاند، با اين حال اين را هم خوب ميدانند كه رسيدن به اجماع كلي در شرايط كنونى بسيار دشوار است. اتفاقي كه ميتواند بهنفع نيروهاي به اصطلاح مستقل تمام شود. تحركات سياسى این روزها و همچنين كانديداهاى انتخاباتى در استان بوشهر نشان مىدهد كه اصولگرايان براي رسيدن به اجماع نيمي از راه را رفتهاند، چراكه نمىخواهند يك شكست انتخاباتي ديگر را هم تجربه كنند. بهعبارتی، ميتوان گفت اصولگرايان خوشبينانه اتفاقها و رويدادهاى اخير را دنبال ميكنند.
یک عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت شهرستان بوشهر از فعالان سياسى اصولگرا در گفتوگو با روزنامه بامداد جنوب در پاسخ به اين سوال فضاى سياسى استان را چگونه ارزيابى مىكنيد، گفت: اگر بخواهم به پرسش شما پاسخى اساسى ارائه كنم، بايد بگويم کشور و بهطور ویژه استان بوشهر بهصورت تاریخی از فقر سیاستمدار به معنای واقعی کلمه رنج میبرد؛ سیاستمدار کیست؟ مختصر بگویم به کسانی گفته میشود که قواعد بازی را عوض میکنند. بهاصطلاح سیاستمدار کسی است که game change را بلد باشد و ما در این استان جزء آخرینها هستیم، با کمال تاسف! البته در این زمینه عوامل زیادی نقش دارد که خود مجال دیگری برای بحث میطلبد؛ عجالتا ارزیابی من از فضای سیاسی استان همچنان رخوت و بیسرانجامی است و چندان به تغییر این شرایط امیدوار نیستم!
محمدصادق بحرانی در ادامه با تاکید بر اينكه اساسا نماینده مجلس از منطقه کمجمعیت و دور از مرکزی مثل استان بوشهر، زمانی میتواند نقشآفرین ظاهر شود که متفاوت از دیگر سیاستمداران عمل کند، تصریح كرد: نماینده مجلس واقعی در این خطه کسی است که اولویتهای دولت و سایر مراکز تصمیمگیری را بتواند تغییر دهد و این کار آسانی نیست. ساختارهای اداری ناکارآمد و دولت فشل و فرتوت فعلی اساسا در نقطه مقابل تحول است و این یعنی در این مقطع عصاره توانمندیها و روابط و دانش در این خطه باید به میدان بیایند که با قاطعیت میگویم کمتر از تعداد انگشتان یک دست، افرادی قصد کاندیداتوری را دارند که اندکی با این فضای ترسیم شده سنخیت داشته باشند یا قابلیت درک و انتقال و به ثمر رساندن این مطلوب را در خود دارا باشند؛ با این وصف، به نظرم سوای دعواهای حیدری-نعمتی و پروژههای جناحی باید به چگونگی داشتن و پروراندن این چنین روحیات و افرادی پرداخت که از این جناحبازیها نه تنها مردم استان هیچ بهرهای نبردهاند که ضرر هم کردهاند.
اين فعال سياسى اصولگرا پيرامون تحركات اين جريان سياسى، گفت: چنانکه میدانید جریان اصولگرایی نیز مانند اصلاحطلبان از یک طیف پرتنوعی از افراد و جریانات و اندیشههای متفاوتی تشکیل شده است و وجود اختلافها هم بدیهی و اجتنابناپذیر است ولی برخلاف اصلاحطلبان در مدیریت این اختلافهای داخلی همواره ناموفق بودهاند و به همین دلیل در طول ادوار بعد از انقلاب در ساختار اصلی قدرت نبودهاند. حال این شکستهای سریالی بهتدریج جریان اصولگرایی را در کشور برای حل اختلاف و رسیدن به گزینه مطلوب به سمت یک ساختار انتخابات درونگفتمانی سوق داده است و این بار با عنوان شورای ائتلاف اصولگرایان قرار است بهصورت مجامع انتخاباتی و نظرسنجی در مدیریت اختلافات کمک کند؛ بهطبع در مرحله ایده باز هم ایده خوب و رویکرد درستی است و باید از آن استقبال کرد، چراکه یک گام درست به جلو محسوب میشود؛ هر چند نواقصی دارد اما نگرانی جدی وجود دارد که این طرح به سرنوشت جمنا (یعنی پایان ناخوشایند یک ایده خوب با یک اجرای فاجعهبار) دچار شود! این پایانی است که اتفاقا جریانات بدون پایگاه و دور از عقلانیت برخی که در یک بلاتکلیفی و تعلیق همیشگی در تاریخ گیر کردهاند، همیشه از این شکست اصولگرایان استقبال کردهاند و میکنند، چراکه بهدلیل فقدان کنش موثر و جایگاه و اقبال اجتماعی مطلوب همواره با تکیه بر صدای بلند سعی کردهاند نظرات و افرادشان را به ساختارها و کلیت جریان تحمیل کنند و این نگرانی را در مورد سرانجام این ایده درست دوچندان کرده است. با وجود این این ساختار در استانها در حال شکلگیری است و باید منتظر ماند که ببینیم در این جریان بر پاشنه عقلانیت میچرخد یا باز هم اسیر صداهای گوشخراش و تحلیلهای سطحی و بدون واقعگرایی خواهند شد.
وى در پاسخ به اين سوال كه پيشبيني شما از انتخابات آينده چيست، يادآور شد: با وجود بازی دولت با دوگانههای غیرواقعی و مساله بازیهایی مثل رفراندوم و ورود زنان به ورزشگاه و ... دولت و حامیان سیاسیاش چندان امیدی به پیروزی در مجلس آینده ندارند که عمدتا بهواسطه ناکارآمدی و رخوت و ناتوانی دولتمردان و بیتحرکی، فایده و خاصیت مجلس در دوره فاجعهبار اخیر به سرخوردگی و ناامیدی بدنه طرفدار و متاسفانه سطح جامعه رسوخ کرده است و من یکی از نشانههای این موضوع را تعطیلی روزنامهها و سایتها و کاهش بازدید مطالب میبینم و میدانم. در حالی که بدنه حامی جریان اصولگرایی بهدلیل تعهد بیشتری که در خود در خصوص حمایت از استقلال و ارزشهای شکلدهنده نظام جمهوری اسلامی میبیند؛ مشارکت خواهد داشت و در واقع فضای پیشرو را فضایی شبیه به انتخابات مجلس هفتم پیشبینی میکنم. امیدوارم که اصولگرایان اینبار اشتباه جمنا را تکرار نکنند و بتوانند یک صفحه جدید حداقل در فضای سیاست داخلی کشور رقم بزنند و چنانکه مجلس هفتم منشا اثر و تحول و خدمت به مردم بود؛ مجلس یازدهم هم بتواند گرهی از کار ملت بگشاید و پنجره امید به تحول و آینده بهتر را برای کشور باز نگهدارد، چراکه بهشدت نگران سرخوردگی و آسیب به سرمایه اعتماد عمومی هستم، زیرا ماجراهای عراق و لبنان را هم مانور و تمرین دشمنان برای ایران میدانم.
يكى ديگر از فعالان سياسى اصولگرا نيز معتقد است: همه جریانهای سیاسی با دو چالش درگیر هستند. یکی رسیدن به وحدت برای یک کاسه کردن توانمندیها و ظرفیتهای جریانی و دوم رسیدن به گزینهای که بتواند نظر مردم را به خود جلب کند.
محمد حيدرى در ادامه در پاسخ به اين سوال كه فضاى سياسى حاكم بر استان را چگونه ارزيابى ميكنيد، به بامداد جنوب گفت: چیزی که بنده بیش از هر چیز در فضای سیاسی استان حس میکنم، سردرگمی جریانات سیاسی برای حل این دو چالش است؛ چه اصولگرا و چه اصلاحطلب هنوز موفق نشدهاند برنامه خود برای حضور در انتخابات آخر سال را روشن کنند اما بر خلاف جریانات، اشخاصی که بیتوجه به آن قصد حضور در انتخابات را دارند، تحرکات و فعالیتهای چشمگیری دارند. از جلسات خانگی گرفته تا حضور در راهپیماییهای جاماندگان اربعین. چیزی که در این دوره تا به اینجا پررنگ بوده، حضور افراد بهاصطلاح مستقل است. البته همه این دوستان مدعی استقلال تا جایی مستقل هستند که مورد حمایت جریان خاص سیاسی قرار نگرفتهاند، وگرنه همه آنها پتانسیل رنگ عوض کردن دارند!
وى همچنین با بيان اينكه اصولگرایان قدم اول را برای رسیدن به وحدت خوب برداشتهاند، خاطرنشان كرد: یکی از نقاط مثبت حرکت اصولگرایان در این دوره، عبور از نیروهای تکراری و جوان شدن ترکیب شورای وحدت است. همین که دبیر شورای وحدت یک نسل جوانتر میشود و میانگین سنی اعضای شورا نزدیک به یک دهه پایینتر میآید، خود نشاندهنده رویکرد مثبتی در این جریان است و بهشدت امیدوارم در بحث نامزدهای نهایی هم همین رویه را ادامه دهند و بهجای نیروهای فسیلشده از نیروهای جوان که سابقه خوبی در استان دارند، حمایت کنند.
حیدری در پاسخ به اين سوال مبنی بر اینکه پيشبيني شما از انتخابات آينده مجلس چيست، گفت: انتخابات را نمیتوان دقیق پیشبینی کرد اما اگر تحرکات و فضای سیاسی استان تا روز انتخابات به همین شکل باشد، جریان اصلاحات بهشدت کار سختی خواهد داشت. نه عملکرد نمایندگان لیست امید که سه نماینده از چهار نماینده استان را شامل میشوند و نه عملکرد دولت مطبوع جریان اصلاحات اصلا مورد رضایت مردم نیست. همین کار را سخت و فرصت خوبی برای جریان اصولگرایی و افرادی که مستقل وارد میدان میشوند، بهوجود میآورد. از طرفی در انتخابات استان ما، طایفه هم نقش مهمی دارد؛ برای مثال اینکه از شهر گناوه چند نفر نامزد بشود و آرا به چه شکل شکسته شود در انتخابات حوزه انتخابیه بوشهر، گناوه، دیلم خیلی مهم است یا در شهرستان دشتستان هم به همین شکل بهطور کلی اگر جریان اصولگرایی با همین فرمان جلو برود و زمان را هم زیاد تلف نکند، میتواند پیروز انتخابات باشد و البته جریان اصلاحات اگر میخواهد پیروز انتخابات باشد، باید تغییر رویکرد بدهد، ریسک کند و بهدنبال نیروی جوانی باشد که بتواند جریان اصلاحات را بهخوبی نمایندگی کند.
اللهكرم مشتاقي ديگر فعال سياسى اصولگرا نیز در گفتوگو با بامداد جنوب، گفت: به همان میزانی که در جریان اصولگرایان تحرکات چشمگیر و البته حضور نامزدها با پرچم انقلابی و اصولگرایی زیاد است، در اردوگاه اصلاحطلبان به دلایل مختلف کسی مایل به اعلام حضور با این برند سیاسی نیست! کاندیداهای متمایل به اصلاحات برای اینکه در معرض انتقادهای ناشی از کمکاریهای دولت قرار نگیرند، مایلند خود را ذیل پرچم مستقلین جای دهند یا اینکه رسما از دولت فاصله بگیرند.
وی با بيان اينكه در استان بوشهر جریان اصلی اصلاحطلبان که تا چندی پیش از دولت حمایت میکردند، این روزها به صراحت از دولت نه تنها فاصله گرفته، بلکه منتقد دولت شدهاند، تاكيد كرد: بخش زیادی از اصلاحطلبان دیگر حاضر به حمایت از کسانی که اصلاحطلب بودن آنها ثابت نشده، نیستند چنانچه بخش قابلتوجهی از اصلاحطلبان بوشهر و جنوب استان از خدری و الماسی فاصله گرفتهاند، در دشتستان هم سعادت چنان ضعیف ظاهر شده که بعید میدانم ایشان دوباره مورد حمایت قرار گیرد.
مشتاقی در پاسخ به اين سوال مبنی بر اینکه فضاى سياسي استان را چگونه ارزيابى ميكنيد، گفت: در دشتستان با کثرت حضور کاندیداهای جریان اصولگرایی روبهرو هستیم که اگر به سازوکار وحدت تن ندهند احتمالا با موفقیت روبهرو نخواهند شد. شکست جریان انقلابی در انتخابات یازدهم به گردن کسانی از این جبهه خواهد بود که تکروی را جایگزین همفکری جمعی و وحدت کنند. تنور انتخابات در دو حوزه شمال استان و دشتستان گرمتر از حوزه میانی و جنوب استان است. با وجود این، بر خلاف انتخابات ۹۴ نامزدها و جریانهای سیاسی بیشتر با چراغ خاموش حرکت میکنند. به هر تقدیر جریان انقلابی با توجه به وضعیت اجتماعی و معیشتی مردم احتمالا با اقبال بیشتری روبهرو است در عوض اصلاحطلبان به موازات تلاش برای وحدت باید بخشی از انرژی خود را به بازگرداندن اعتماد مردم به خود صرف کنند، همین مساله موجب شده اردوگاه انتخاباتی اصولگرایان گرمتر، روشنتر، مردمیتر و موفقتر باشد.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه با بيان اينكه اصولگریان با محوریت جریان انقلابی با سازوکار وحدت به میدان انتخابات یازدهم خواهند آمد، يادآور شد: در مدلی که اصولگرایان از آن با عنوان شورای وحدت اصولگرایان یاد میکنند، سعی شده تمام سازوکارها، جبههها، جریانها، احزاب و شخصیتهای مهمی که بهنوعی به جریان اصولگرایی و انقلابی وصل هستند، زیر چتر خود درآورد، در انتخابات ۹۴ دیدیم که تکثر جبههها در اردوگاه اصولگرایی منجر به این شد که مجلس دهم نتواند به مجلسی کارآمد تبدیل شود، در انتخابات دهم در تهران نفر سی و یکم تا صدم تقریبا همه از اصولگرایان بودند، این یعنی اگر حتی یک وحدت هفتاد درصدی ایجاد میشد مجلس دهم در اختیار اصولگرایان قرار میگرفت. در استان هم همین وضع کموبیش برقرار بود، در دشتستان کاندیداهای اصولگرا اگر به وحدت میرسیدند، کرسی دشتستان اکنون در اختیار آنان بود، در بوشهر، گناوه و دیلم نیز اصلاحطلبان توانستند در سایه اختلافهای جریان اصولگرا کاندیدای خود را به مجلس بفرستند. به هر تقدیر سازوکاری که اصولگرایان و جریان انقلابی برای مجلس یازدهم طراحی کردهاند؛ سه خصیصه مهم دارد که جریان اصلاحطلب از آن برخوردار نیست؛ نخست، فراگیر است، دوم، دموکراتیک است و سوم، مردمی است.
یعنی برخلاف اصلاحطلبان که در این دوره به سازوکارهای بالا به پایین، دستوری و غیرفراگیر روی آوردهاند، اصولگرایان با توجه به تجربه انتخابات ۹۴ مشی دموکراتیکتری را برای طرح خود برگزیدهاند.
وي در پاسخ به اين سوال که پيشبيني شما از انتخابات آينده چيست، توضیح داد: دوره یازدهم مجلس یکی از سختترین دورهها از لحاظ قابلیت پیشبینی ترکیب آن است اما یک قاعده سیاسی کلی وجود دارد که مجالسی که در دوره دوم دولتها تشکیل میشود در اختیار منتقدان آن دولت خواهد بود. علاوه بر این به دو دلیل عمده بنده فکر میکنم یک مجلس با تفکر انقلابی که به تفکر اصولگرایی نزدیکتر است، روی کار خواهد آمد. اولین دلیل ضعف دولت در سامان دادن امور اقتصادی، فرهنگی، معیشتی و سیاست خارجی کشور است؛ بهگونهای که مردم اعتماد خود را به دولت از دست دادهاند شاید به همین دلیل است که اصلاحطلبان در تلاش هستند حساب خود را در انتخابات مجلس پیشرو از دولت جدا کنند. دلیل دوم، خستگی و ناامیدی مردم از جناحهای سنتی چپ و راست است، این روزها صورتبندی جدیدی در جامعه شکل گرفته که عبارت است از: سادهزیست-اشرافی در حوزه اقتصادی، متخصص-بیخاصیت در حوزه تخصص و نواندیش- سنتی در حوزه ایدهپردازی، مردمی- رانتخوار در حوزه اجتماعی، متعهد-مزور در حوزه اخلاقی و در یک کلام انقلابی-غیرانقلابی؛ به عبارتی، صفآراییها از حالت اصلاحطلب-اصولگرا به انقلابی-غیرانقلابی در حال تغییر است. به نظرم مجلس یازدهم مجلسی انقلابی خواهد بود و عقیده بنده این است که جناح اصولگرا از قابلیت بیشتری برای هماهنگسازی خود با رویکرد انقلابی برخوردار است. بنابراین پیشبینی من این است که ترکیب مجلس یازدهم ۴۰ درصد انقلابی، ۲۰ درصد اصولگرای سنتی، ۲۰ درصد اصلاحطلب و ۱۰ درصد اقلیتها و مستقلین خواهد بود.