bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۰۳۸
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۲۲ - ۲۲ آبان ۱۳۹۸
نگاهی به تاثیر جریان دلالیسم در فوتبال ایران؛
علی پورتنگستانی: «به نظر من، همه‌کاره فوتبال ایران دلال‌ها هستند واقعا امپراتوری دارند و هر چه می‌خواهند، انجام می‌دهند شما فقط یک نگاه ساده به لیگ برتر و نقل و انتقالات مربیان و بازیکنان آن بیندازید تا موضوع را متوجه شوید». اینها بخش کوچکی از صحبت‌های غیررسمی یکی از مدیران لیگ برتری با یکی از خبرنگاران بود.

علی پورتنگستانی:

«به نظر من، همه‌کاره فوتبال ایران دلال‌ها هستند واقعا امپراتوری دارند و هر چه می‌خواهند، انجام می‌دهند شما فقط یک نگاه ساده به لیگ برتر و نقل و انتقالات مربیان و بازیکنان آن بیندازید تا موضوع را متوجه شوید». اینها بخش کوچکی از صحبت‌های غیررسمی یکی از مدیران لیگ برتری با یکی از خبرنگاران بود که گوشه‌ای از واقعیت‌های مربوط به دلالیسم در این ورزش را که گویا هرچه می‌گذرد، بر دامنه آن افزوده می‌شود، نشان می‌دهد. در واقع این پدیده را می‌توان شبکه‌ای درهم تنیده از تمام ارکان فوتبال دانست که در حال بلعیدن هستند و کسی نیز اقدامی نمی‌کند.

وقتی از دلال‌ها صحبت می‌کنیم، دقیقا چه افرادی را مخاطب قرار می‌دهیم؟ واقعیت این است که دلالیسم صرفا مقوله‌ای منحصر به شماری از افراد نیست که در قالب مدیر برنامه‌های بازیکنان فعال هستند؛ بلکه دامنه آن فراتر از اینها رفته و عملا تمام فوتبال را در برگرفته و شمایلی نموداری به خود گرفته است. واقعیت تاسف‌برانگیز این است که این جریان به ارکان تصمیم‌ساز فوتبال مانند فدراسیون نیز رسوخ کرده و تمام این ورزش را درگیر خود کرده است. اکنون، دلالیسم جریانی درهم تنیده متشکل از تصمیم‌سازان، مدیران، مربیان، بازیکنان و... است که موجب اتلاف منابع در این رشته شده و آن را از درون دچار اضمحلال کرده که همین نیز بر شناخت، مقابله و نابودسازی آن سایه افکنده و عملا اصلاح در این موضوع را متوقف کرده است. شاید به جرات بتوان گفت که بخش عمده گردش مالی و جابه‌جایی مربیان و بازیکنان در فوتبال ایران هم متاثر از خواست و برنامه دلال‌هاست. این جریان مالی که باید در لیگ برتر شمایلی حرفه‌ای داشته باشد، عملا یک فرآیند صوری و ناسالم است که این روزها واقعیتی مسلم به‌شمار می‌رود. این موضوع نیز البته مختص لیگ برتر نیست، بلکه از رده‌های پایه تا بالاترین سطح فوتبال ایران را در برمی‌گیرد. این واقعیتی است که این روزها بر اهالی این رشته عیان شده و هر کس قصد پیمودن پله‌های ترقی را دارد باید زیر چتر این جریان باشد. در واقع، دلالیسم موجب می‌شود عملا منابع مالی به سمتی ناصواب سوق پیدا کرده و در محل اصلی هزینه نشوند.

آمارها می‌گویند که در تاریخ ۱۹ ساله لیگ برتر ایران، بیش از ۴۰۰ بازیکن خارجی در تیم‌های مختلف حضور پیدا کرده‌ان اما شاید تعداد کمی از آنها توانسته‌اند عملکرد مناسبی از خود برجای بگذارند. برای بررسی تک‌تک بازیکنان خارجی تیم‌های لیگ برتری زمان زیادی نیاز است، می‌توان به بازیکنان خارجی‌ استقلال و پرسپولیس اشاره کرد، چراکه این دو باشگاه بزرگ پایتخت تاکنون ۹۴ بازیکن خارجی جذب کرده‌اند و جالب این‌که، استقلال و پرسپولیس همواره بیشترین ضربه را از خرید بازیکن خارجی بی‌کیفیت دیده‌اند. یکی از بازیکنان که به گفته همه به‌واسطه دلالان به پرسپولیس پیوسته جونیور براندائو است که در محافل مختلف، رقمی بالغ بر ۵۵۰ هزار تا ۵۷۰ هزار دلار، قرارداد او اعلام شده است. عملکرد ضعیف جونیور براندائو برزیلی که با رقمی بالا پیراهن شماره۷ پرسپولیس را بر تن و مسوولان این باشگاه را وادار به کنار گذاشتن او از این تیم کرده، بهانه شد تا بار دیگر بی‌توجهی مسوولان ورزشی کشور را درباره نحوه ورود بازیکنان خارجی به فوتبال ما و جولان دلال‌های فوتبالی که متاسفانه این روزها بسیار دیده می‌شوند، جلب کنیم. سوالات ما این است که رقم واقعی قرارداد جونیور چقدر است؟ چقدر گیر دلال‌ها و واسطه‌ها آمده است؟ آیا فقط همان ۱۵۰ هزار دلار پیش پرداخت به جونیور می‌رسد؟ چرا مدیران باشگاه پرسپولیس و شخص ایرج عرب در این‌باره شفاف‌سازی نمی‌کنند؟ در این شرایط محمدحسن انصاری‌فرد در مقام مدیرعامل باشگاه باید شفاف‌سازی کند که اصل داستان قرارداد جونیور با پرسپولیس چه بوده و چه عواملی باعث شده پای این بازیکن بی‌کیفیت به فوتبال ما باز شود برای خالی کردن لیست و جذب او، قرارداد سروش رفیعی و شایان مصلح را فسخ شد که این ماجرا هم کلی خسارت در پی داشت. به هر حال این مساله صدای همه هواداران پرسپولیس را در آورده است، چراکه آنها خوب می‌دانند بستن قرارداد با رقم بالا آن هم بازیکنان بی‌کیفیت چه عواقب سنگینی به همراه خواهد داشت. این در حالی است، که بازیکنی مثل کی‌روش استنلی که کیفیتشان در لیگ برتر به‌خوبی به اثبات رسیده است، رقم قراردادش از جونیور کمتر است.

البته سازمان لیگ مقررات خاصی را برای جذب بازیکنان خارجی در لیگ برتر تعیین کرده و طبق آیین‌نامه جدید نقل ‌و انتقالات بازیکنان حرفه‌ای فوتبال ایران، هر باشگاه لیگ برتری می‌تواند حداکثر چهار بازیکن خارجی را استخدام کند که یکی از آنها الزاما باید آسیایی باشد. بازیکنان کشورهای ‌افریقایی و امریکای شمالی باید حداقل در سه سال گذشته عضو تیم ملی بزرگسالان کشور متبوع باشد یا حداقل در پنج سال گذشته عضو تیم ملی امید کشور متبوع بوده باشند. بازیکنان اروپایی یا امریکای جنوبی یا بازیکنان سایر قاره‌ها، شاغل در اروپا و امریکای جنوبی باید حداقل در سه فصل گذشته عضویت در دو رده بالای مسابقات کشور مبدأ را داشته باشند. این قوانین زیاد محکم نیست و باید در مورد دستمزدهایی که از سوی باشگاه‌ها به بازیکنان خارجی داده می‌شود که دستمزدهای بالا و گرانی هم است، نظارت بیشتری شود تا باشگاه‌ها دچار چالش نشوند.

اگرچه در همه جای جهان، فوتبال خود را به‌عنوان یک صنعت سودآور و قابل اعتنا تثبیت کرده اما در ایران شاهد اتلاف بیت‌المال و دست‌اندازی این ورزش به جیب مردم هستیم. اگرچه مبلغ دقیقی برای گردش مالی فوتبال ایران عنوان نمی‌شود اما به‌نظر می‌رسد عددی حدود 500 میلیارد تومان از جیب مردم، در این حوزه هزینه می‌شود. سوال اصلی این است که این پول کجا می‌رود و هزینه کرد آن به چه شکل است؟ این بودجه در چه زمینه‌ای صرف می‌شود و چرا فوتبال ما نتوانسته به یک رشد ثابت و هدفمند دست یابد؟ چه عواملی موجب شده این صنعت قدرتمند در جهان، در این کشور نتواند به مرز بلوغ و خودگردانی برسد؟ و... ده ها پرسش دیگر که می‌توان جواب مشابهی به عموم آنها داد. در حقیقت، جریان دلالیسم (نه صرفا یک یا چند فرد دلال و بدسابقه) موفق شده تمام ارکان و اجزای فوتبال ایران را دچار ویروس خود کرده و آن را آلوده سازد. امروزه، این جریان تصمیم‌ساز بوده و عملا موجب شده این ورزش نتواند به بستر حقیقی خود برگردد و بتواند نقشی سازنده در فرهنگ، اقتصاد، روابط بین‌الملل و... بازی کند. بی‌تردید، حرکت به سوی فوتبال پاک موجب می‌شود این سرمایه قابل توجه، در بسترهای صحیحی مانند توسعه و تجهیز زیرساخت‌ها از جمله زمین‌های چمن، ورزشگاه‌ها، آکادمی‌ها و... هزینه شود و محصولی به‌نام شفافیت داشته باشد.

در پایان باید گفت که فوتبال ایران برای رهایی از چنگال دلالیسم یک راه بیشتر ندارد، ایجاد تفکری انقلابی و تحول خواه که از فضای فعلی، چنین خروجی حاصل نخواهد شد. فوتبال ایران به یک منجی نیاز دارد.

چینی: استفاده از سیستم ۲-۵-۳ مختص مربیان ایتالیایی است

بامداد جنوب: مربی پیشین تیم فوتبال استقلال می‌گوید که از روز اول حامی و پشتیبان استراماچونی بودم چراکه به گمانم این مربی می‌تواند استقلال را به موفقیت برساند.

علی چینی در ارتباط با شرایط این روزهای استقلال و کسب هفت برد پیاپی در لیگ برتر و جام حذفی، گفت: استراماچونی با پتانسیل فنی بالا و نیروی جوانی برای موفقیت استقلال تلاش می‌کند و علم روز دنیا را هم دارد. او به نوع تمرینات در زمان‌های مختلف آگاهی کامل دارد و این بسیار مهم است. اوایل با توجه به نبود مربی ایرانی در کادرفنی استقلال، این مربی با شرایط فوتبال ایران آشنا نبود ولی در ادامه شرایط تغییر کرد. من از روز اول حامی و پشتیبان استراماچونی بودم. فوتبال یککار گروهی است و استراماچونی هم نیاز به زمان داشت تا تیمش را هماهنگ کند و از فوتبال ایران هم اطلاعات بیشتری را به دست بیاورد. حضور صالح مصطفوی به‌عنوان آنالیزور در استقلال، کمکزیادی به استراماچونی کرده است. مصطفوی اطلاعات تیم‌های حریف را در اختیار سرمربی استقلال قرار می‌دهد و این موضوع می‌تواند در شناخت حریفان خیلی به استراماچونی کمک کند. این‌که یکمربی از حریفان اطلاعات کامل در اختیار داشته باشد و طراحی تمرینات بر اساس نقاط ضعف و قوت حریف باشد، بسیار مهم است. استقلال در 35 دقیقه 4 گل به صنعت نفت زد، این در حالی است که نفتی‌ها قبل از این بازی فقط 4 گل خورده بودند. این نشان می‌دهد که استقلال از نقاط ضعف و قوت حریف آگاهی خوبی داشت.

چینی در پاسخ به این پرسش که «آیا استقلال می‌تواند در این فصل مدعی جدی قهرمانی باشد»، تصریح کرد: هواداران باید حامی تیم باشند و حمایت آنها بسیار مهم است. فاصله استقلال با صدر جدول زیاد نیست و این تیم می‌تواند در این فصل شانس جدی قهرمانی باشد. نقش باشگاه هم بسیار مهم است، مسوولان باشگاه باید حاشیه‌ها را از تیم دور کنند و به استقلال آرامش بدهند.

مربی پیشین استقلال با تمجید دوباره از استراماچونی، یادآور شد: زمانی که شفر به استقلال آمد از تیم ما استفاده کرد ولی استراماچونی یکتیم جدید با نیروی جوانی ساخته و کار این مربی با ارزش است. استفاده از سیستم 2-5-3 یا همان سیستم سه دفاعه مختص مربیان ایتالیایی است و امیدوارم استراماچونی استقلال را به موفقیت برساند. دیگر آن دوران نیست که بگوییم مربی استقلال باید تجربه داشته باشد، در حال حاضر علم روز و فن مربیگری بسیار مهم است. شما می‌بینید که در فوتبال اروپا هم اکثر مربیان 40 تا زیر 50 سال هستند و برخی فاکتورها نسبت به گذشته خیلی فرق کرده است.


نام:
ایمیل:
* نظر: