داود علیزاده:
روحیه مالکیتگرای خاورمیانهای، مردسالار و خانوادهطلب باعث شده
است تا انتظارات از زن در این منطقه به طرز غریبی دگرگون باشد. یکی از مسائلی که
زنان خاورمیانه با آن روبهرو هستند، فرزندآوری است به حدی که گاهی این موضوع به
هدف اصلی ازدواج منجر شده است.
در فرهنگ عوام نیز همچنان از زن نازا و یا مرد نابارور با الفاظ تحقیرآمیزی
یاد میشود. اگرچه تولید مثل در بقای نسل بشری سهم غیرقابل انکاری دارد؛ اما در
دنیای مدرن این امر را نمیتوان تنها هدف ازدواج و زندگی مشترک دانست.
با بهبود وضعیت علمی و پزشکی در دهههای اخیر نازایی و ناباروری تا
حدود بسیاری با روشهای گوناگون قابل درمان است؛ اما آنچه همچنان در ایران و
خاورمیانه به یکی از مشکلات پایدار این قشر رخ نشان میدهد پیامدهای روانی و ذهنی
است. در این رابطه بامداد جنوب با دکتر مسعود صیادی (متخصص روانشناسی بالینی و رواندرمانگر)
گفتوگویی را صورت داده است.
دکتر مسعود صیادی با بیان اینکه انتظارات نامعقول، اعتمادبهنفس
پایین، حس کنجکاوی، روحیه لذت طلبی، نگرشهای غلط اجتماعی، نگرشهای نابجا در مورد
آینده و برخی کسالتهای خفیف روانپزشکی در ذهن زنان باعث بروز انواع مشکلات روحی
و روانی در بین آنها میشود، گفت: رفتارها و اعمال زنان در جامعه تحت تاثیر
انتظارات خانوادهها، جامعه و نگرش خود فرد شکل میگیرد و
به گفته این متخصص، رفتار زنان در جامعه ما معلول انتظارات جامعه از آنها
است که متاسفانه در حال حاضر به دلیل اینکه بسیاری از انتظارات جامعه از دختران بر
اساس امکانات و تسهیلات آنها نیست و از طرفی دیگر زنان جامعه ما نیز میخواهند
خود را به شکل مطلوب نمایان کنند در نتیجه ممکن است دست به اقدامات و رفتارهایی
بزنند که باعث بروز برخی مشکلات روحی و اجتماعی نظیر سردرگمی و گم کردن نقش خود در
اجتماع شوند.
وی با اشاره به افسردگی بهعنوان شایعترین مساله زنان امروز ایران
خاطرنشان کرد: در حال حاضر، افسردگی بین زنان شایعترین مسالهای است که از لحاظ روانپزشکی
آنها را دچار مشکل کرده است که البته بر اساس تحقیقات صورت گرفته دختران و زنان
در تمامی جوامع بیشتر از مردان بیشتر با بیماریهای روحی و روانی بخصوص افسردگی
مواجه هستند
باید امکانات، تسهیلات و راهنماییهای مخصوص در گروههای سنی نوجوان و
جوان بهصورت نامحسوس ولی ممکن و مطلوب در اختیار زنان جامعه قرار بگیرد.
وی با تاکید بر مشکل جنسیتی و نابرابری به عنوان یکی از عوامل کاهش
اعتماد به نفس افزود: یکی دیگر از مشکلات که منجر به کاهش اعتمادبهنفس زنان شده
نگاه نابرابر و تبعیض جنسیتی است. متأسفانه این نگاه و نابرابریهای بین دختر و
پسر بهاندازهای بارز است که هنوز وقتی از برخی خانوادههای عمدتاً روستایی سوال میشود
چند تا فرزند داری، میگویند: یک فرزند (پسر) دارم و سه تا دختر، یعنی حتی حاضر
نیستند دختر را جز فرزندان خود محسوب کنند، البته این نوع نگاهها در جامعه ما به
دلیل نگاه دین و تعالیم مذهبی نسبت به دختر کم و روزبهروز کمرنگتر میشود و در
حال حاضر حس برتری پسر بر دختر در جامعه و خانواده ما نسبت به گذشته کاهشیافته
است.
دکتر صیادی مشکلات عاطقی و روانی را از اثرات نازایی و ناباروری ذکر
کرد و گفت: ناباروري بر مردان و زنان سنين باروري تاثير میگذارد و افراد مبتلا را
در معرض مشكلات
عاطفي و رواني زيادي قرار میدهد. به همين دليل در سال 1994 كنفرانس جهاني جمعيت و توسعه
كه در قاهره، ناباروري بهعنوان عاملي مطرح شد كه آسيب جدي بر پيكره بهداشت باروري
وارد ميسازد. سازمان بهداشت جهاني (WHO) نيز
ناباروري را بهعنوان يك
مشكل مهم بهداشت باروري در نظر گرفته است.
وی با بیان اینکه ناباروري يكي از مشكلات فردي و اجتماعي است كه صرف هزینههای گزافي را جهت درمان طلب كرده و میتواند باعث از هم گسيختگي ثبات خانواده گردد، افزود: يك زوج زماني از نظر باليني نابارور تلقي میشوند كه طي يك سال مقاربت بدون پيشگيري، باروري حاصل نگردد. ناباروري يا ناتواني در بچهدار شدن در مردان و زنان در سنين باروري تاثير میگذارد و افراد مبتلا را در معرض فشارهای خانوادگي زيادي قرار میدهد. تجربه
ثابت کرده است مشارکت زن و شوهر در پرورش کودکان و تلاش برای هدفی مشترک و دوستداشتنی
اغلب بنیان زندگی آنان را محکمتر میکند. اینچنین است که گاه میبینیم فقدان
کودک در زندگی یک زوج به سست شدن پایههای خانواده میانجامد.
این متخصص روانشناسی بالینی و رواندرمانگر با اشاره به پیامدهای
روانی تشخیص ناباروری نیز تصریح کرد: زمانی که زوج متوجه مشكل ناباروري خود میشوند، احساس كمبود يا خودکمبینی، افسردگي
و نقص فيزيكي در آنها رشد
میكند. اين احساس بهاحتمالزیاد بر روابط زناشویی تأثير
میگذارد. زوجهای نابارور به علت مواجه بودن بااحساس گناه، عصبانيت، ناراحتي،
رنج و نا اميدي،
ممكن است
تمايل كمتري به در ميان گذاشتن و مشورت افكار و احساسات خود با يكديگر داشته
باشند.
وی پیشنهاد کرد که در این مواقع زوجها احساس
نزدیکی به همديگر را داشته باشند و حس
تنهایي، عدمحمایت
و عدم فهم متقابل در آنها القا شود. حدود 15 درصد زوجهایی
كه مشكل ناباروري
را تجربه میکنند،
احساس تنهايي و طرد شدن میکنند. انتظار از يك سيكل به
سيكل بعدي،
در زوج هر بار پس از شروع سيكل
بعدي افسردگي
و خلأ به وجود میآورد. زوجها بهتدریج درگیر
مسائلی مانند مشاجره درباره هزینههای درمان ناباروری، کاربرد شیوههای مقابله
ناکارآمد و مشکلات مربوط به فرزندخواندگی و حتی مشکلات مربوط به ازدواج مجدد میشوند.
این روند نشان میدهد که در ایران برای بسیاری از همسران بچهدار نشدن مساوی است
با بنبست و این بنبست به بهای خراب کردن تمام پلهای پشت سر به پایان میرسد.
صیادی با اشاره به آمار نازایی در ایران خاطرنشان کرد: حدود ۲۰ درصد زوجهای ایرانی دچار مشکلات
ناباروری هستند. یکی از علل ناباروری در زوجها ناشی از ناباروری مرد است. ناباروری مردان هجومی براحساسات مردانه را تداعی میکند
که شامل حس رقابت، آسیب روانی و اضطراب ساختگی است. میزان ناباروی شریک جنسی مرد
49% است اما معمولاً همیشه زنان از نظر باروری موردمطالعه قرار میگیرند. استرس،
افسردگی، احساس گناه و یا اضطراب در مردان نابارور موجب ناتوانی جنسی روانی در
مردان میشود که احساس بیلیاقتی همراه با ناباروری را تشدید میکند. آنها باید
تصمیم بگیرند که آیا سبک زندگی بدون فرزند را انتخاب میکنند یا زندگی با فرزندخواندهها
برایشان مطلوب است. درک کردن همدیگر و فهم این نکته که زندگی زناشویی مانند یک
کشتی است که اگر غرق شود به هر دو طرف آسیب میرساند میتواند بخش مهمی از مشکلات
را کاهش دهد. انتظار میرود که زوجین در مورد مسائل خود بیشتر با یکدیگر صحبت کنند
و نظرات همدیگر را در فضای به دور از مشاجره بشنوند. صحبت کردن در مورد احساساتشان
در فضایی آرام حتی
اگر این احساسات خشم و ناامیدی باشد میتواند به نزدیکی عاطفی بینجامد.
وی با بیان اینکه بههرحال آنها باید به این نتیجه برسند که مشکل
برای هر دوی آنهاست و نهفقط برای فردی که تشخیص ناباروری گرفته است، افزود: زوجهای
که دچار مشکلات زناشویی و روابط بین فردی هستند میتوانند به خانواده درمانگر یا
زوج درمانگر که متخصص مسائل زناشویی است مراجعه کنند؛ چراکه اگر مسائل حلنشده
باقی بماند بهمرور زمان نهتنها فراموش میشوند بلکه از طریق ترکیب با مشکلات
دیگر مثل مشکلات مالی میتواند خطر طلاق را افزایش دهد. وقتی پزشکان به یکی از زوجها میگویند: «به دلیل مشکلی که شما داری، نمیتوانی
بچهدار شوی»، احساس بیکفایتی در این فرد به وجود میآید؛ چه دیگران به او عکسالعملی
نشان بدهند چه ندهند؛ اما واکنش اطرافیان (همسر یا خانواده) میتواند باعث تشدید
این حس نقص و بیکفایتی در فرد نابارور شود. حتی
دید جامعه به موضوع ناباروری هم میتواند در احساس زن یا مرد نابارور نقش موثر
داشته باشد. متاسفانه گاهی در جامعه در مورد ناباروری دید منفی وجود دارد و این
دید منفی ممکن است خیلی سریع به فرد نابارور منتقل شود و زندگی او را به هم بریزد.
مثلا پیشنهاد جدایی یا ازدواج مجدد که معمولا از سوی خانواده فرد سالم مطرح میشود،
میتواند بهسادگی کانون خانواده زوج نابارور را از هم بپاشد. با این حساب، حضور
اطرافیان در کنار چنین زوجهایی باید مهربانانه و حمایت گر، به همراه پیشنهادهایی
برای حفظ کانون خانواده باشد و نباید با حرفها و رفتارهای منفی، نقش آتش به یار
معرکه را بازی کنند.
این متخصص روانشناسی بالینی و رواندرمانگر با یادآوری فرزندخواندگی
بهعنوان یکی از راههای جایگزین فرزندآوری تصریح کرد: اگر قرار است زوجی که بچهدار
نمیشوند با هم زندگی کنند و فرزندی را به فرزندخواندگی بپذیرند یا حتی بدون بچه
تا آخر عمر در کنار هم باشند، باید بدانند چطور با یکدیگر رفتار کنند. رفتار همسر
سالم نسبت به همسر نابارور به برداشت او نسبت به این مساله بستگی دارد. گاهی همسر
سالم بر این باور است که درباره این موضوع خیلی گذشت کرده و از حق مسلم خود در
زندگی چشمپوشی کرده است، بنابراین همسرش باید قدر این گذشت و فداکاری را بداند.
این نوع نگرش بهسادگی روی رفتار فرد اثر میگذارد و میتواند باعث ایجاد مشکلاتی
در روابط زوج شود. صحبت کردن با همسر و درک او سبب میشود او
هر چه در دل دارد برای شما بگوید و حتی در آغوش شما گریه کند پس هیچگاه آغوشتان
را از همسرتان دریغ نکنید. انجام این کارها و همدردی کردن با همسر از حجم استرسهای
او میکاهد و به درمان ناباروری او کمک میکند. استرس و اضطراب یکی از عوامل مهم
ناباروری است.