سیدعلی موسوی:
قرار بود آغازی شود بر پایان نزاعهای ناتمام هند و پاکستان، آغازی
که باید از جنوب استان بوشهر شروع میشد و تا بنادر عظیم هند تداوم مییافت و عملا
ایران را به بازیگری بزرگ در شبهقاره تبدیل میکرد. خط لوله گازی که از عسلویه
آغاز میشد و با گذشت از بلوچستان پاکستان تا بمبئی در هند خود را میرساند و گاز
ایران را به همسایگان شرقیاش تحویل میداد، پروژهای که اگر به درستی پایان مییافت
این دو کشور را تا مدتها بهگونهای وابسته به کشورمان میکرد. لازم
به ذکر است که گفته شود بر اساس تفاهمهای انجام شده، ایران متعهد شده بود که تا
مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی
به هند و پاکستان بفروشد. این مسیر اقتصادیترین روش تامین انرژی شبه قاره هند میبود
و حتی در آن سالهای ابتدایی انجام پروژه مذاکراتی پیرامون پیوستن ترکمنستان و قطر
به ایران برای تامین گاز طبیعی این پروژه بزرگ مطرح شده بود. این طرح که طرح خط
لوله انتقال گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان در سال ۱۹۹۰ مطرح شد اما گفتوگوها بر سر این طرح که «خط لوله صلح»
نام گرفته از 15 سال پیش آغاز شد. طول خط لوله ایران به هند ۲۷۰۰ کیلومتر تخمین زده میشد و قرار بود گاز صادراتی ایران
را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند. پیشبینی شده بود در صورت توافق نهایی، ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران (که
کاملا و به سرعت توسط ایران انجام شد) ۷۸۰ کیلومتر
در پاکستان و ۶۰۰ کیلومتر در هند احداث شود و قرار بود با
تکمیل این طرح، روزانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب
گاز ایران به هند و پاکستان صادر شود که ۹۰ میلیون
مترمکعب آن برای هند و ۶۰ میلیون مترمکعب
آن برای پاکستان در نظر گرفته شده است. هزینه اجرای این طرح در برآوردهای اولیه 5/4
دلار اعلام شده بود اما اکنون کارشناسان هزینه طرح را حدود 15 تا 20 برآورد میکنند.
روزهای تاریک این پروژه زمانی آغاز شد که با وجود جذابیتهایی که این
طرح نه تنها از جنبه تامین انرژی برای شبه قاره هند داشت، بلکه بهعنوان یک عامل
کاهش تنش در روابط بین هند و پاکستان نیز بهشمار میرفت، هندوستان تحت فشارهای امریکا
اعلام کرد که از این طرح کنارهگیری میکند. پس از آن هم در حالی که ایران بهصورت
کامل به تعهداتش عمل کرده بود و خطوط لوله خود را تا لب مرزهای پاکستان کشیده بود،
اسلامآباد هم اعلام کرد بهدلیل ناتوانی در تامین هزینهها چندان رغبتی به این
طرح ندارد و عملا آب سردی بر اهداف بلند مدت کشورمان ریخت! همان روزها حتی پاکستان
درخواست کمک هزینههای بسیاری از ایران کرد که طرف ایرانی با شناخت دقیق از اوضاع
وقت درخواست اعطای وام آنها را رد کرد و به طرفهای دیگر شرط کرد تا هندیها نیز
حرکتی نکنند طرف ایرانی دیگر تحرکی در این پروژه انجام نخواهد داد.
همیشه بخشی از اهدافمان لنگ میزند!
اینکه طرح فوق طرحی فوقالعاده بود شکی در آن نیست اما اینکه چگونه
ما وارد پروژهای شدیم که با هزینه بسیار زیادی برای آن اکنون در بلاتکلیفی ماندهایم
و کل منابع کشور را نیز صرف آن کردهایم خود جای سوالهای بسیاری دارد. مدتها پیش
مسوولان ما میدانستند که پاکستان با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت که همواره با مشکل کمبود منابع انرژی
و بهطور ویژه گازطبیعی روبهرو بوده است. در این بین تلاشهای دولتمردان این
کشور برای توسعه میادین جدید و تامین نیاز گاز از داخل نیز بینتیجه بوده است تا این
موضوع به یکی از اصلیترین چالشهای این کشور تبدیل شود. از طرف دیگر کشور ما ایران
در همسایگی پاکستان با در اختیار داشتن ۱۸
درصد از ذخایر گازی در طی سالهای پیشرو با مازاد گاز روبهرو خواهد بود و صادرات
این گاز مازاد میتواند آورده اقتصادی و امنیتی بالایی برای کشور به همراه بیاورد.
با وجود مزایای اقتصادی، امنیتی و سیاسی که صادرات گاز به همراه دارد و همچنین
توجه ویژه اسناد بالادستی کشور همچون سند چشم انداز ۱۴۰۴ به صادرات گاز، اما متاسفانه در طی سالهای گذشته به
صادرات گاز بهعنوان یک راهبرد اساسی در حوزه انرژی پرداخته نشده است.
مذاکرات صادرات گاز به پاکستان در اواخر دولت هشتم و در دور اول
وزارت زنگنه در نفت آغاز گردید. در ابتدای دولت نهم مذاکره ایران و پاکستان نتیجه
داد و قرارداد ۲۵ ساله خط لوله
صلح (IP) در سال ۸۸ به امضا رسید. این خط لوله با هدف
صادرات گاز به پاکستان کلید خورد تا در ادامه به بازارهای هند و حتی چین نیز از این
طریق ورود کند. توافق اولیه بدین مبنا بود که با احداث این خط لوله، گاز ایران به
پاکستان و هند انتقال یابد و روزانه ۱۵۰ میلیون
مترمکعب گاز به این دو کشور صادر گردد. بهطوریکه به ترتیب سهم هند و پاکستان ۹۰ و ۶۰ میلیون مترمکعب در نظر گرفته شده بود. در ابتدا بهدلیل
حضور هر دو کشور هند و پاکستان در این خط لوله و بهعنوان یک مبنای صلح بین این دو
کشور پس از سالها نزاع، این خط لوله صلح نامیده شد.
با وجود این از همان ابتدا ایالات متحده امریکا بهمنظور جلوگیری از
توسعه روابط این کشورها با ایران با این خط لوله مخالفت
نموده است و تلاش کرده مانع از اجرای آن شود. بدین طریق در همان ابتدا و پیش
از انعقاد قرارداد، دولت هند از این خط لوله خارج شده و عملا قرارداد نهایی ما بین
ایران و پاکستان منعقد گردید. سرانجام با پیگیریها و تلاشهای دیپلماتیک در سال
88 کار احداث بخش ایرانی خط لوله توسط قرار گاه خاتم الانبیاء آغاز گردید. با وجود
انعقاد رسمی قرارداد مابین ایران و پاکستان اما ایالات متحده در یک جنگ گازی تمام
عیار با ایران تلاش کرده مانع از اجرای آن شود. در همین راستا به منظور مقابله با
این خط لوله با مذاکره با ترکمنستان تلاش میکند نیاز گاز هند و پاکستان را از طریق
واردات از ترکمنستان به کمک خط لوله تاپی برطرف نماید. در این راستا حتی امریکا
تلاش کرده تا نیاز مالی پروژه تاپی را به کمک متحدان خود همچون عربستان تامین نماید.
برتری اقتصادی خط لوله صلح نسبت به تاپی و همچنین مشکلات امنیتی خط لوله تاپی در
افغانستان مانع از اجرای این خط لوله تاکنون گردیده است مشکلاتی که بهنظر نمیآید
برای بلندمدت بتواند اجرای خط لوله صلح را تضمین نماید و در بیتحرکی محض فعلی
دولت ایران نیاز دو کشور شرقی ایران را از طریقی دیگر تامین کند.