سیدعلی موسوی:
بزرگترین میدان گازی جهان و آنچه که هر کشوری آرزوی داشتنش
را دارد این روزها در مرزهای آبی استان بوشهر واقع شده و در پایان امسال تاریخی را
رقم خواهد زد که بهزودی به دست فراموشی سپرده نخواهد شد. بخش فراساحل پارس جنوبی
کارش از آن روزهایی که مدتهای مدیدی با ناز و عشوه غربیها داشت حرکت میکرد و با
هر تهدیدی از سمت واشنگتن کار این منطقه نیز به سختی میگذشت گذر کرده و جوانان
ایرانی کاری کردهاند کارستان. با فشردهتر شدن حلقه تحریمهای امریکا هر روز صنعت
نفت کشور شاهد بود بازی شرکتهای اروپایی بیشتر شده و پروژهها در میان کار به
ناگهان خالی از نیروی متخصص غربی میشد، همین مساله نیز باعث شد تا روی آوردن به
توانمندی داخلی در دستور کار قرار گیرد، اعتمادی که ثمرهاش را این روزها میتوان
دید و لذتش را برد. پارس جنوبی را رئیس وقت شرکت توتال الماس پارسی نامیده بود،
الماسی که خوشبختانه مدیران کشوری قدرش را بهخوبی دانستند و برنامهای جامع را
برایش ارائه دادند. میدان گازی عظیم پارس که میدانی مشترک میان ایران و قطر است
همیشه از ابتدای روزهای برداشت به مکانی برای پیشی گرفتن از برداشت در مقابل
یکدیگر بدل شده بود که بالاخره بعد از مدتها با همت شرکت نفت و گاز پارس امسال
این آرزو به واقعیت تبدیل شد و باعث شد ایرانیها حتی از برداشت 700 میلیون مترمکعبی
نیز بگذرند و قطریها را پشت سر بگذارند.
پارس در سال 1350 کشف شد و بهرهبرداری از آن نیز در سال 1368
آغاز شد و حجم ذخیره درجای گاز طبیعی این میدان در حدود ۵۱ تریلیون مترمکعب و ذخیره
قابل برداشت آن ۳۶ تریلیون مترمکعب برآورد میشود. گفتنی است که تا مهرماه 98 بهطور
متوسط روزانه یک میلیارد و 300 میلیون متر مکعب گاز طبیعی از این میدان استخراج میشود
که 710 میلیون مترمکعب در روز را شرکت ملی نفت ایران و روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب
نیز از سوی قطر پترولیوم تولید میشود. گفتنی است مساحت این میدان ۹۷۰۰ کیلومتر
مربع است، که ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران و ۶۰۰۰ کیلومتر مربع
آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد. این میدان گازی به شکل بیضی شکل است که حدود
۸۵ درصد از متعلق به قطر و ۱۵ درصد متعلق به ایران میباشد ولی بهدلیل شیب ۱۹/۸
درصدی به سمت کشور قطر، برداشت میعانات گازی برای ایران بهسختی انجام خواهد شد
ولی یک خوشاقبالی که در طرف ایرانی رویت شده نیز این است که میادین حاضر در آبهای
سرزمینی کشورمان بیشتر دارای گاز و نفت هستند ولی در سمت قطر اکثر میادین گازی
هستند.
سکوهای فراساحلی، سربازان سختکوش ایرانی در
خلیج فارس
دهه هفتاد بود که رهبر انقلاب با نظاره کردن متعهد نبودن
طرفهای اروپایی خواستار آن شده بود تا بهصورت مستمر طرحها پاییندستی صنعت نفت
به طرفهای ایرانی سپرده شود و تکنولوژیهای روز نیز از روی دست متخصصان غربی الگوبرداری
شود تا در روزهای سخت به اهرم فشاری علیه حساسترین بخش کشور تبدیل نشود. در دهه
80 بود که دلسوزان کشور با مشاهده انبوهی از طرحهای نیمهتمام در شرایط سخت تحریم
همراه با کمبود منابع مالی، دسترسی به فناوری و محدودیت در امکانات و زیرساختهای
مورد نیاز و در عین حال نیاز به تولید گاز و تامین سوخت زمستانی کشور به همراه لزوم
برداشت از میدان مشترک پارس جنوبی، در اقدامی هوشمندانه با بررسی دقیق شرایط و تلفیق
و ترکیب معیارها نسبت به اولویتبندی در اجرای طرحهای پارس جنوبی اقدام کردند تا
بیش از پیش کشورمان شاهد خالی کردن میدان پر نعمت جنوبی نباشند. کارها در دولت دهم
با توجه به در دست بودن منابع مالی مناسب بهخوبی پیش رفت و چندین سکوی فراساحلی
قرار شد در شهرهای بوشهر، بندرعباس و ماهشهر ساخته شوند.
این طرحها بهخوبی پیشرفت تا اینکه با روی کار آمدن زنگنه
برخی خوشاقبالیها و بداقبالیها از پس هم آمدند. با بازی درآوردن غربیها طرحی
جامع در دستور کار زنگنه قرار گرفت و قرار شد در ابتدا طرحهایی که بیشترین پیشرفت
فیزیکی را داشتند و نیز در بلوکهای مرزی میدان مشترک واقع
شده بودند شامل طرح فازهای۱۲ و ۱۶-۱۵ و ۱۸-۱۷ را در اولویت پیگیری و تخصیص منابع و
امکانات قرار گیرند و متعاقبا از فرصت فراهم شده برجام و همکاری سازندگان بینالمللی
نیز نهایت استفاده به عمل آمد در همان روزها و طرحهای فوق تکمیل و راهاندازی شد.
متعاقبا افزایش تولید گاز پارس جنوبی و جایگزینی آن با فرآورده، سوخت مایع مصرفی
صنایع و نیروگاهها کاهشیافته و امکان صادرات و کسب درآمد فراهم شد که به نوبه خود فرصت و
امکان پرداختن به طرحهای دارای اولویت دوم شامل فازهای ۱۹ و ۲۱-۲۰ را میسر کرد. این
مهم به همراه تغییر نفرات کلیدی و استفاده از نیروها و شرکتهای باتجربه و کارآمد
در سمت کارفرما و پیمانکاران اصلی طرحها صورت گرفته بهنحوی که رسیدگی و حلوفصل
مشکلات پیمانکاران اصلی طرحها نظیر صدرا که سالها عملا زمینگیر بودند توانست
تولید از پارس جنوبی را تا حد بسیار زیادی به جریان انداخته و متعاقبا فازهای ۱۳ و
۲۴-۲۲ و بخش دریایی فاز ۱۴ نیز تکمیل شود و عملا تمامی عقبماندگیهای ما از قطر
جبران شود و بهدنبال آن تمامی سکوهای فراساحل در دست ساخت کشور نیز تا پایان 98
به پایان برسد که خود آرزویی بود بس محال که حالا دیگر به واقعیت پیوسته است.