الهام بهروزی:
کوچههای باریک
و نمخورده بافت را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاریم تا میرسیم به کوچه سنگفرش
شدهای که به کافه حاجرئیس ختم میشود؛ کوچهای که پاتوقی برای پیر و جوان است...
آنها آسوده از غم روزگار، برای لحظاتی به این کوچه پر از شوق آمدهاند و روی صندلیهای
چوبی کوچک نشسته و چایی دشلمهای را نوشجان میکنند.
در انتهای این
کوچه باصفا با دو خانم هنرمند روبهرو میشویم که دستساختههای خود را که مناسب
با شب یلدا با ظرافت و هنرمندی خلق کردهاند، بدر معرض فروش گذشتهاند؛ یکی ظرفهای
سفالی لعابدار و آن دیگری زیورآلات منحصربهفردی را با موتیفهای یلدایی در عین
خوشسلیقگی روی میزهای چوبی چیدهاند که نگاهها را به خود جذب میکند.
یلدا یکی از
جشنهایی است که از عهد باستان به یادگار مانده و با اندکی تغییر امروز در زندگی
مدرن با همان ماهیت حقیقیاش جریان دارد. شب یلدا یا شب چله یکی از شبهای محبوب
نزد ایرانیان است که نسل در نسل آن را پاس داشتهاند؛ شبی که عنوان طولانیترین شب
سال را یدک میکشد و به قول خواجه شیراز: «صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید
جوی بو که برآید»؛ این شب بهمعنای شب تولد خورشید است که ایرانیان در این شب طبق
رسوم دیرینه به شبنشینی میپردازند، بدین گونه که اعضای خانواده در این شب گرد هم
آمده و افراد مسن خانواده شروع به تعریف کردن قصههای کهن میکند که خوردن
هندوانه، آجیل و انار و شیرینی و میوههای مختلف از جنبههای نمادین این شب است؛
اغلب این میوهها دانههای زیادی دارند و به نوعی جادوی سرایتی به شمار میروند که
انسانها با توسل به برکت پردانه بودن آنها نیروی باروری را در خود نیز افزایش میدهند
و هندوانه و انار را بهخاطر سرخی رنگشان نمایندگی از خورشید در شب تصور میکنند.
یکی از رسوم دیگری
که در این شب بسیار پررونق است؛ حافظخوانی و شاهنامهخوانی است. در این شب فردی
که مسلط بر این متون است با تفال زدن به حافظ مراد و مقصود بقیه اعضای خانواده را
به نقل از حافظ بیان میکند که این سنت از لطف فراوانی برخوردار است. همچنین در شب
یلدا شاهنامه فردوسی که دربردارنده هویت ایرانی است خوانش میشود که با استقبال
خوبی نیز روبهرو میشود.
در کل یلدا یکی
از مناسبتهای باستانی است که با منطبق کردن خود با دنیای مدرن توانسته از هزاران
سال پیش حیات خود را حفظ کند و در میان امروزیها باقی بماند. یکی از المانهای این
شب انار است که خواه ناخواه با دیدن آن هر ایرانی شب یلدا در ذهنش تداعی میشود.
بنابراین هنرمندان هر ساله در آستانه فرارسیدن شب یلدا دستساختههای خود را با
استفاده از وسایلی تزئینی مزین شده به انار و هندوانه و... تولید میکنند تا هم
هنر خود را با جشنهای باستانی عجین کنند و هم مانع گسست نسل امروز با جشنهای
باستانی شوند.
درست همان کاری
که این دو بانوی هنرمند در کوچه کافه حاجرئیس بوشهر انجام دادهاند. یکی گردنآویزها
و گوشوارههایی را درست کرده که مزین به انارهای طلایی و قرمز هستند و نگاه هر
بانوی خوشسلیقهای را به خود جذب میکند و آن دیگری انارهای قرمزی را در ظروف
سفالیاش نقاشی کرده که به روی مخاطب میخندد و زیبایی خاصی را منعکس میکند که
فقط با دیدن قابل لمس است.
فاطمه مظفری،
سازنده زیورآلات یکی از هنرمندان خوشسلیقهای است که زیورآلاتی را از سنگهای قیمتی
مثل عقیق، فیروزه، یشم و ...، مراورید و صدف ساخته و در این کوچه روی میزی در معرض
تماشا گذاشته است. بسیاری از کارهای وی با موتیف یلدایی است. وی در این خصوص به
بامداد جنوب میگوید: شب یلدا یکی از شبهای مقدس و ارزشمند نزد ایرانیان است. این
شب پر از جلوههای هنری است؛ چراکه وقتی شما به چینش سفرههایی که در این شب
گسترده میشود، نگاه میکنید، میبینید که در عین سادگی، بسیار زیبا و هنرمندانه
است. انارهای خندانی که در میوهدانها چیده شده یا برشهای هندوانه و آجیلهای خوشرنگ
هر کدام موید این گفته است. در این شب معمولا زنان ایرانی خود را میآرایند و زیورآلات
نیز یکی از وسایل ضروری زنان در خودآرایی است. از این رو، چند سال است که من سعی
کردم در آستانه این شب، گردنآویز، گوشواره و انگشترهایی را با استفاده از المانهای
یلدایی مثل انار و... بسازم و عرضه کنم که خوشبختانه با استقبال خوبی هم روبهرو میشوند.
وی که دانشآموخته
رشته زبان و ادبیات فارسی است، در ادامه در خصوص جایگاه شب یلدا در ادبیات افزود:
شب یلدا در ادبیات نماد تاریک و طولانی بودن است و عمدتا به دلیل سیاهی و درازی بیشتر
در توصیف زلف یار و شب هجران کاربرد داشته است و شاعران بسیاری از آن در شعر استفاده
کردهاند که از جمله آنها میتوان به عنصری، مولوی، حافظ، سعدی، خواجوی کرمانی،
ناصرخسرو، انوری، منوچهری و... اشاره کرد.
مظفری در پاسخ
به این پرسش مبنی بر اینکه جشنهای باستانی مثل شب یلدا چه چیزی را در فرهنگ امروز
زنده نگه داشتهاند، توضیح داد: جشنهای باستانی دربردارنده فرهنگ نوعدوستی و جمعگرایی
هستند. در حقیقت این جشنها همگرایی را در جامعه بسط میدهند. چیزی که جامعه امروز
بهشدت به آن نیاز دارد؛ البته شب یلدا امروز هم بهانهای برای دور هم جمع شدن است
اما این جمع شدن در گذشته آمیخته به تجملات آنچنانی که اکنون با آن روبهرو هستیم،
نبود. امیدوارم فرهنگ نوعدوستی بهواسطه چنین جشنهایی در جامعه امروز حفظ شود و
زیباییهای آن قربانی تجملاتی نشود که بسیاری از آنها امروز ماخوذ از فرهنگی غیر
از فرهنگ ایرانی است. زیبایی این شب در همان رسوم کهن خود خلاصه میشود که شامل شبنشینی،
حافظخوانی، پهن کردن سفرهای از انار، هندوانه و آجیل میشود، نه درختهای کاج و
...!
پس از گفتوگو
با این سازنده زیورآلات به گردنآویزی خیره میشوم که در عین ظرافت اناری کوچک و
سرخ از آن آویزان است؛ سرخی آن میتواند نمودی از درخشش خورشیدی باشد که فردا از
پس شب سیاهی به نام «یلدا» طلوع خواهد کرد.
به سمت بانوی
دیگری میروم که کنار سفالهایش نشسته، سفالهایی که در عین ظرافت ساخته شدهاند و
در خود نقوش خیرهکننده و بینظیری که حاصل ظرافت طبع سازنده و خوشسلیقگی اوست،
جای داده است. رها کشاورز دانشآموخته رشته صنایع دستی از دانشگاه شیراز است. او
حدود سه سال است که بهصورت حرفهای به سفالسازی روی آورده و به ساخت سفالهای
لعابدار مشغول است. او در سفالهای خود نقوشی از معماری بوشهری و المانهای جنوب
زده تا زیباییها و جلوههای هنر بومی منطقه را به همگان نشان دهد. این بانو در این
کوچه به بهانه فرارسیدن شب یلدا ظروف زیبایی را اعم از بشقاب، کاسه، جا عودی،
شمعدان و... با موتیفهای بومی و یلدایی به نمایش گذاشته که انحناهای ظریفی که در
ظروف دیده میشود، به خریدار اطمینان میدهد که همه کارها هنر دست دختری خلاق و
هنرمند است.
رها کشاورز در
خصوص علاقهاش به سفالسازی به بامداد جنوب گفت: با توجه به اینکه رشته دانشگاهی
من صنایع دستی بود، علاقه زیادی به سفال پیدا کردم و پس از اینکه دانشآموخته شدم،
به سفالسازی روی آوردم و کوره را از همدان سفارش دادم و کارگاه کوچکی را در خانه
راه انداختم و به ساخت سفالهای لعابدار اقدام کردم.
وی در خصوص نقوشی
که بر سفالها نقش میزند، توضیح داد: بهدلیل علاقه زیادی که به دریا و قایق و
سساحل دارم، اکثر طرحهایی که میزنم محدود به آنها میشود اما بهتازگی با توجه
به زیباییهای منحصربهفرد معماری بناهای شاخص تاریخی المانهایی را از آن وام
گرفتهام و روی سفال پیاده کردهام که بازخورد بسیار خوبی داشتهاند نظیر گرهچینی
و... اما برای شب یلدا هم سفالهایی را آماده کردم با نقش انار که بسیار از سوی
مشتریان پسندیده میشوند.
کشاورز درباره
اهمیت و جایگاه شب یلدا در نزد خانوادههای ایرانی گفت: شب یلدا یکی از جشنهای
عهد باستان است که از جلوه خاصی نزد ما برخوردار است. خود من این شب را بسیار دوست
دارم. بدون شک بخش اعظمی از فرهنگ و تمدن ایرانی بهواسطه وجود همین جشنهای
باستانی در عصر حاضر حفظ شدهاند. درواقع این شب بهانهای برای جمع شدن اعضای
فامیل به دور هم است که به شب خاطرهانگیزی هم بدل میشود.
این هنرمند
صنایع دستی در ادامه با اشاره به ارتباط هنر سفال با شب یلدا توضیح داد: سفال یکی
از هنرهای اصیل ایرانی است که از قرنها پیش تا امروز رواج داشته و هیچگاه رنگ
کهنگی بر آن ننشسته است. هنری که هم کاربردی است و هم تزئینی و من با علم به این
موضوع، سعی کردم دستساختههایی که میسازم هم کاربردی باشند و هم تزئینی و شب
یلدا هم یکی از موضوعاتی است که برایم بسیار جاذبه دارد. بنابراین با استفاده از
نقش انار که المانی برای این شب است، ظروف سفالی متعددی ساختم که مشتریان کارها را
بسیار پسندیدند.
کشاورز در
پایان یادآور شد: هنر در بوشهر همیشه جریان داشته اما متاسفانه نبود بازارچه صنایع
دستی بزرگترین مانع بر راه معرفی هنر بومی اینجاست؛ چون هنرمندان یا مجبور هستند
کارهایش را در گالریها یا فروشگاههای دیگر بهصورت پراکنده عرضه کنند که این در
مقابل زحمتی که میکشند مزد چندانی ندارد و اگر بازارچه یا فضایی برای عرضه
محصولات و هنرهای دستی هنرمندان بهوجود بیاید بهیقین صنایع دستی بوشهر نیز مانند
سایر شهرهای دیگر مخاطبان پر و پاقرصی پیدا خواهد کرد.
آرام از آن دو
بانو که کارهایشان برای رهگذران کوچه بسیار جذاب و خریدنی است، فاصله میگیریم و
راهی همان کوچههای طولانی و ناهموار و سیاه بافت میشویم تا بوی باران را از
دیوارهای نمخورده آن استشمام کنیم. یلدا خواهد آمد و جاری خواهد شد در کوچههای
باریک و صمیمی بافت و به رونق آن خواهد افزود، کوچهها پرنور خواهند شد و پر از
آدمهایی که از بیم سرما به خانههای کوچک بافت پناه میآورند تا ناردونهای قرمز
را در کاسههای سفالی فیروزهای بریزند و سفره یلدایی خود را به آن مزین کنند! و
کمی آنسوتر دخترکان سبزهروی بندر هیاهوکنان فارغ از هر اندوهی با گردنآویزهایی
با مدالهای انار سرخ قرار را از سکون شب میگیرند و عشق را جاری میسازند در شهر
و یلدایی میآفرینند که در عین سیاهی محض میدرخشد...