سیدعلی موسوی
در برههای از تاریخ بازار انرژی تنها مسالهای یک بعدی بود که تنها
خریدار و فروشندهها بودند به بازار رونق میبخشیدند اما با پیش آمدن تاریخ، زیاد
شدن عرضهکنندگان و بهدنبال آن سودهای سرشار و همچنین دخالت سیاست در تجارت شرایط
بهصورت کلی تغییر کرد. مداخله کشورهای استعماری در روند تولید و فروش عرضهکنندگان،
از محدودیتهای تجاری گرفته تا مداخله در روند حمل و نقل، چه به روش دیپلماتیک و
چه به روشهای نظامی، پیچیدگیهای بسیاری به بازارهای انرژی جهان افزود و رفته
رفته پیچیدگیها ابعاد تازهتری یافت، کشورهای عرضهکننده عمده انرژی جهان نقش تعیینکنندهای
در بازارهای جهانی انرژی پیدا کردند و این نقش در مقاطعی تعیین قیمت بود و گاهی
اعمال قدرت تنظیمکنندگی تراز انرژی جهان. برای این منظور عرضهکنندگان انرژی به
ابزارهای مختلفی نیاز دارند، ابزارها طیف وسیعی از موارد را شامل میشوند از داشتن
محصول کافی و متنوع گرفته تا فناوریهای بارگیری و داشتن بندرگاهها و پایانههای
استراتژیک همه جزء این ابزارها بهشمار میروند.
داشتن پایانههای پیشرفته و متعدد در نقاط استراتژیک برای هر کشوری
امتیاز بسیار ارزنده بهشمار میرود. ضمن آنکه ایجاد پایانههای بزرگ فعالیتی
زمانبر و هزینهبر تلقی میشود و یافتن بستر مناسب که همه امتیازها یک پایانه خوب
را داشته باشد، تصمیمی بسیار دشوار بهنظر میآید. کشورمان ایران با در اختیار
داشتن خطوط ساحلی گسترده، بهرهگیری از خطوط ریلی پهناور و سراسری، دسترسی به آبهای
آزاد، قرار گرفتن در نقطهای استراتژیک در منطقه، مستعد ایجاد پایانههای نفتی و غیرنفتی
دریایی بسیاری است که متاسفانه در طول سالیان مغفول مانده است. از مزایای داشتن پایانههای
متعدد برای کشور تنها میتوان به صنعت مغفول بانکرینگ اشاره کرد، در تمامی کشورهایی
که سواحلی با دسترسی به آبهای آزاد دارند، این صنعت یکی از رایجترین منابع درآمد
ارزی کشور محسوب میشوند، بندر روتردام هلند که به دروازه نفتی اروپا معروف است،
فقط از صنعت بانکرینگ این بندرگاه بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی کشورش را تامین
میکند، اینکه تصور شود بانکرینگ صرفا به سوخترسانی به کشتیهای عبوری محدود میشود،
یک اشتباه رایج است، بانکرینگ تمامی خدمات سوخترسانی، هتلینگ برای مسافرین و
خدمه، خدمات تعویض خدمه، تامین آذوقه و ... هزاران خدمات دیگر را شامل میشود.
صرفا در بخش تعویض خدمه کشتیهای عبوری این بندرگاه سالانه میلیونها دلار برای
رزرو خدمات پروازی، جابهجایی و خدمات اخذ ویزا از شرکتهای حمل و نقل دریایی
مطالبه میکند.
در همسایگی کشورمان، کشور امارات متحد عربی، در بندر جفیره، که تنها
چند گره دریایی با بندر نفتی خارگ فاصله دارد و به تنگه هرمز نیز چسبیده است، کشتیهای
عبوری بسیاری را از خدمات با کیفیت بانکرینگ بهرهمند میسازد و این بندرگاه بیرقیب
درآمدهای سرشاری را عاید شیخنشین امارات میکند. ایجاد پایانه جاسک علاوه بر اینکه
ریسک نزدیک شدن کشتیهای تجاری به تنگه هرمز را کاهش میدهد، میتواند با توجه به
نزدیکتر بودن به آبهای آزاد نسبت به بندر جفیره، رقیبی جدی برای اقتصاد این بندر
اماراتی بهشمار رود. جدای از این موضوع ایجاد چنین پایانهای منافع بیشمار در
بخش اقتصاد درونزا دارد. توسعه یک پایانه جدید؛ چه در بخش توسعه و چه در بخش بهرهبرداری،
میتواند اشتغالزایی بهسازیی را بهدنبال داشته باشد، ضمن آنکه با توجه به
تعاملات بینالمللی میتوان توسعه پایانه جدید را در بخش اقتصاد برونزا بهینه
متصور شد که در واقع میتوان به آن بهعنوان یک منبع درآمد ارزی سرشار چشم داشت که
بخش مهمی از آن قابل تحریم نیست. خدماتی از جمله هتلینگ، سوخترسانی، خدمات پروازی
و دیگر مسائل از این قبیل اصولا ماهیت قابل تحریم ندارند و شرکتها کمتر قادر به
پذیرفتن هزینه بیشتر برای استفاده از خدمات بانکرینگ به بهانه تحریم هستند. از طرف
دیگر سواحل مغفول مکران که در تاکیدات مقام معظم رهبری همواره به آن اشاره شده است
نیز میتواند هدف دیگر توسعه پایانه جاسک باشد. ایجاد چنین پایانهای در ساحل
استان سیستان و بلوچستان میتوان به رونق اقتصادی محلی این استان منجر شود و تاثیرات
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را برای این منطقه به شکل بهسزایی بر جای گذارد. این تاثیر
هم میتواند بهصورت مستقیم به شکل بهکارگیری نیروهای بومی بسیار در پایانه باشد
و هم ایجاد غیرمستقیم توریسم صنعتی از جمله هتلداری، ایجاد بسترهای صنعتی به دلیل
سهلالوصول بودن برای صادرات محصولات واحدهای صنعتی و بهدنبال آن بهکارگیری نیروهای
بومی در این بخش را بهدنبال داشته باشد که این مسائل همه تنها شروعی برای یک تحول
بزرگ در کشور است.
از منظر دیگر داشتن تنها یک پایانه صادراتی نفتخام در بخش جنوبی
کشور، فعالیت صنعت نفت را به لحاظ استراتژیک محدود میکند. این در حالی است که ایجاد
پایانه جدید میتواند تسریع بارگیری نفت را برای نفتکشهای مشتری نفت ایران بهدنبال
داشته باشد و علاوه بر آن بهروز رسانی تجهیزات بارگیری نفت در پایانه خارگ خود هزینههای
هنگفتی دارد که میتوان با چشمپوشی از آن در پایانهای جدید این هزینههای سرمایهای
را ضریبی دوچندان بخشید. گفتن این موضوع بدیهی نیز خالی از لطف نیست که کشورهای خریدار
نفت از منطقه خلیجفارس ترجیح میدهند محموله خود را از بندرگاهی نزدیکتر به آبهای
آزاد تحویل بگیرند و از هزینههای جابهجایی خود و رفت و آمد در تنگه هرمز بکاهند
که این مساله میتواند با ایجاد پایانه جاسک به رویایی برای خریداران نفت بدل شود
و نگرش این خریداران را به بازارهای منطقه تغییر دهد. ایجاد پایانه جاسک اما در
گرو یک عامل کلیدی است: انتقال نفت به این پایانه حیاتی.