الهام بهروزی:
کودکان یکی از حساسترین
و آسیبپذیرترین قشرهای جامعه بهشمار میروند که کوچکترین مسالهای میتواند
تعادلی روحی روانی آنها را تحت شعاع خود قرار دهد. از این رو، مراقبت از آنها در
شرایط بحرانی و استرسزا رسالت مهمی است که برعهده والدین و مراقبین کودکان گذاشته
شده است.
معمولا روی دادن
بلایای طبیعی و انسانی مانند سیل، زلزله، مرگ نزدیکان، جنگ، آتشسوزی، تصادف،
سقوط هواپیما و... از جمله مسائل استرسزایی است که میتواند بر ذهن کودکان آثار
سوئی بگذارد و سرنوشت او را تحت شعاع خود قرار دهد؛ چراکه اثرگذاری این اتفاقات
شوم و دلهرهآور موجب سیاهنمایی ذهن کودک شده و دنیای او را به چالش میکشد. از
همین روی است که روانپزشکان پیوسته توصیه میکنند که کودکان بایستی در محیطی شاد،
امن و به دور از ترس و استرس پرورش بیابند تا زمینه رسوخ ناهنجاریهای اجتماعی در
وجود آنها فراهم نشود و آنها در صحت و سلامت روانی رشد و نمو بیابند.
متاسفانه در یکی دو
هفته اخیر مصیبتهای طبیعی و انسانی که در کشور شاهد روی دادن آنها بودیم، موجب
شکلگیری موجی منفی در جامعه و انتشار اخبار و تصاویر تلخ و گزنده از این رویدادها
بود که تاثیر بسیار سوئی بر روحیه افراد جامعه اعم از کوچک و بزرگ گذاشت. در این
میان، روانپزشکان برای کنترل جو روانی جامعه تلاش کردند با توصیههای بجا و اصولی
مردم را به سمت آرامش هدایت کنند. طبیعتا بازگشت جامعه به حالت نرمال روحی روانی
زمانبر است که در این میان کار بزرگسالان دشوارتر شده است؛ چون هم باید از خود
مراقبت کنند و هم فضای آرام و بدون تنشی را برای کودکان فراهم کنند.
یک فوق تخصص روانپزشکی
در این باره به بامداد جنوب گفت: همه ما دوست داریم فرزندانمان در شرایطی امن، شاد
و بیدغدغه رشد کرده و بزرگ شوند. در محیطی که فرصت شکوفایی استعدادها و تواناییهاشان
فراهم باشد و هیچگاه دوست نداریم حوادث و اتفاقاتی ناگوار روح ظریف آنها را آزرده
سازد. دوست نداریم کودکانمان قربانی آزار جنسی شوند، مورد ترس و تهدید قرار
بگیرند، دزدیده شوند، با خشونت با آنها رفتار شود، شاهد مرگ نابهنگام والدین،
همکلاسیها، معلم و عزیزانشان باشند، دوست نداریم حوادث دلخراشی چون فروریختن خانه
و مدرسه و شهرشان را ببینند، عزیزیانشان را در مرگی فجیع و غیرمنتظره در سقوط
هواپیما از دست بدهند، دوست نداریم زجر و ناراحتی دیگران را ببینند. واقعا ما همه
اینها را دوست نداریم. ما آنها را در ناز و نعمت بزرگ میکنیم برای آنها بهترین
شرایط رفاهی را فراهم می سازیم تا در ساحل آرامش به تماشای زیباییهای طبیعت
بنشینند و در راه آینده پر امید خود گام بردارند.
دکتر فریبا عربگل با
بیان اینکه اما حقیقت این است که گاه اتفاقاتی گریزناپذیر، رنگ آبی و صورتی زندگی آنها
را کدر و تیره میکند، افزود: بلایا و فجایعی چون زلزله، طوفان، سیل، آتشسوزی و
اعمال خشونتبار همانطور که برای بزرگترها تهدیدکننده و مشکلساز است، کودکان را
نیز متاثر میکند. کودکان بیشتر از بزرگسالان در موقعیتهای حوادث غیرمترقبه و
اورژانسی آسیبپذیر هستند و واکنش و تاثیر مسائل بر آنها متفاوت با بزرگسالان است.
وی در ادامه به والدین و مراقبین کودک در خصوص کودکان درگیر در حوادث و
بلایا توصیههایی را مطرح و تصریح کرد: در این مواقع صحبت
کردن با کودکان راجع به واقعهای که رخ داده، میتواند ترس آنها را کاهش دهد؛
البته با زبانی که برای کودک قابل فهم باشد. به بچهها فرصت دهید وتشویقشان کنید
تا راجع به نگرانیها و احساساتشان حرف بزنند و سوالاتشان را بپرسند، چه راجع به
موارد مرتبط با حادثه چه راجع به موارد غیر مرتبط. شانس خوبی است که محتوی ذهنی
کودک، برداشتها و احساساتش باز شود. اجازه دهید تا کودک حرف بزند که چه رخ داده؟
چه گذشته؟ و چه فکری میکنند؟ همچنین در این مواقع سوالات
بچهها را پاسخ دهید ولی وارد جزئیات نشوید، بهخصوص جزئیات ناراحتکننده. نترسید
اگر پاسخ سوالی را نمیدانید یا نمیتوانید پاسخ بدهید. بهجای فرار از کودک یا
منحرف کردن ذهن او به سادگی بگویید: نمیدانم یا نمیتوانم الان این سوال را پاسخ
دهم.
عربگل با اشاره به اینکه به اجبار کودکان را وارد بحث و گفتوگو
نکنید، بلکه زمانی که آنها به سمت شما میآیند و سوالی دارند دنبال آن را بگیرید،
گفت: در دسترس باشید تا زمانی که کودک میخواهد حرف بزند، بتواند. به یاد داشته
باشید که همه احساسات صحیح هستند، برخی از احساسات شدید هستند و کودک را بهخاطر
احساس خاصی سرزنش نکنید. از
نظز فیزیکی کودکان در این زمانها نیاز به اطمینانبخشی بیشتر دارند، آنها را بغل
کنید، نوازش کنید و ببوسید. روتینهای
خانواده را حفظ کنید و آنها را مجدد برقرار کنید. هرچه زودتر وسایل را به سر جایش
برگردانید و خانه را مرتب کنید. مراقب
باشید که روی سرزنش عوامل حادثه و مقصرین و ... متمرکز نشوید. توضیح دهید که شانس اینکه این
اتفاق دوباره بیفتد خیلی کم است.
این استاد دانشگاه و فوقتخصص روانپزشکی همچنین در خصوص دنبال کردن اخبار در رسانهها توصیه کرد: اخبار تلویزیون را
مدیریت کنید. در برخی زمانها اخبار را با کودکتان ببینید. این موضوع این شانس را
به شما میدهد که هم واکنش فرزندتان را ببینیند و هم مطمئن شوید که درست فهمیده
است و اشتباهات درکی او را اصلاح کنید. به کودک فرصت دهید تا راجع به آنچه در
تلویزیون میبیند و در اخبار میشنود حرف بزند و سوالاتش را بپرسد. اگر افراد
تصاویر تکراری و ناراحتکننده در مورد حادثه را در رسانهها ببینند، میتوانند
بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرند. در اوایل حادثه مواظب باشید میزان تماس خودتان و
فرزندتان را با رسانهها و فضای مجازی محدود کنید. اجازه ندهید کودکان بهطور
مکرر، بارها و بارها فیلمهای خبری را ببینند یا در فضای مجازی تصاویر دلخراش را
ببینند. چون این موضوع ممکن است دو حالت را برای کودک ایجاد کند یا در او ترس،
استرس و اضطراب شدید ایجاد میکند یا احساسات کودک را دچار کرختی، خاموشی و بیتفاوتی میکند. در هر صورت تماس با فضای مجازی
باید محدود شده و تحت کنترل بزرگترها باشد.
وی افزود: فکر نکنید چون شما در خانه تلویزیون نگاه نمیکنید،
فرزندتان نیز از جای دیگر چون مدرسه، دوستان، همکلاسیها و محیط بیرون خبری را نمیشنود
و یا در جای دیگر مثل فضاهای مجازی نمیبیند. باید مطمئن شوید که آنها احساسات ترسناک و حس وحشت خود را به تنهایی بر
دوش نمیکشند. بچهها معمولا برای کمک، اطمینانبخشی، کسب اطلاعات و آگاهی
به طرف بزرگترها میآیند. مواظب صحبتهای اطرافیان باشید و اطلاعات نادرست را
تصحیح کنید. بیشتر از آنچه کودک دنبالش هست، به او اطلاعات ندهید. در تبادل
اطلاعات درستی که بسیار دردناک و زجرآور است، محتاط باشید. لزومی ندارد حقایق تلخ
و عریان برای کودکان بازگو شود. بهطور مثال، گفتن اینکه «جنازههای سقوط هواپیما
تکه تکه شدهاند و مشخص نیست متعلق به کدام بدن هستند و یا کودکی در سیل دست و پا
میزد، فریاد میزد، آب او را میبرد و پدرش هم نتوانست به او کمکی کند و... چه
کمکی به کودک میکند؟ غیر از اینکه احساس رعب، وحشت و ناتوانی ویرانکنندهای را
در او بهوجود آورد که اوضاع شدیدا خارج از کنترل است و هیچ کاری نمیشود کرد،
نتیجهای دیگری ندارد.
این فوقتخصص روانپزشکی با تاکید بر اینکه کمک کنید تا بچهها
داخل هر چیزی حتی تراژدی، چیزهای خوب و مثبت را هم ببینند، تصریح کرد: مثل کمک
کردن مردم به یکدیگر، اهدای لباس، غذا و دارو...، همکاری سازمانها و نهادها. در مورد مسائل علمی برای کمک به
پیشگیری از حوادثی چون زلزله و سایر بلایا به فرزندتان آموزش دهید. برای خانوادهتان برنامه مدیریت
موارد اورژانسی بریزید تا کودک بفهمد که خانواده برای موارد اورژانسی برنامه دارد
و آماده است (مثلا تهیه کیسههای شن برای بستن راه آب یا جمع کردن برخی وسایل و
....) به
فرزندتان کمک کنید تا راه خود را برای کمک به بازماندگان پیدا کند. مشارکت کودکان
در امر کمکرسانی باعث احساس اعتماد به نفس و تسکین احساسات آنها میشود. البته
محیط کمک بچهها نباید نا ایمن و خطرناک باشد، بچهها نباید در فعالیتهای نظافتی
و تمیز کردن (به دلایل تهدیدهای سلامتی و بهداشتی) در یک حادثه کمک کنند. مثلا میتوان
کودکان را در مدرسه ترغیب به همکاریهایی چون تهیه بروشورهای آموزشی و علمی در
مورد حادثه، جمعآوری کمکهای خیریه، بستهبندی کمکها، انجام مراسم یادبود و...
کرد.
عربگل با اشاره به اینکه شما میتوانید با تشویق کودکان به انجام کاری در ارتباط با حادثه و همکاری با دیگران
کمک کنید تا احساس کنند روی اوضاع کنترل دارند، افزود: برای مثال، بچهها میتوانند
به دیگران پس از حادثه کمک کنند. داوطلب کمک به جامعه یا سایر اعضای خانواده در یک
محیط امن و بیخطر باشند.
وی همچنین با توصیه به بزرگسالان در مواقع رخ دادن بلایا یا
مصیبت، تصریح کر: باید از خودتان مراقبت کنید. از احساسات خود آگاه باشید و
چنانچه دچار اضطراب، ترسهای شدید، مشکل خواب و.. هستید و در سازگاری با مساله پیش
آمده مشکل دارید باید کمک حرفهای دریافت کنید. خودتان یک مثال و الگوی خوب برای بچهها باشید. با انتخاب یک
روش زندگی سالم مثل خوردن غذاهای سالم، ورزش کردن مرتب، خواب منظم، دوری از الکل و
مواد استرس خود را مدیریت کنید. این یک مورد مهم و حیاتی برای والدین و مراقبین
است. وقتی شما آماده باشید، استراحت کرده و آرام باشید، بهتر میتوانید به اتفاقات
غیرقابل انتظار پاسخ دهید و تصمیم درستی بگیرید. بازیها یا فعالیتهایی را در
داخل و یا بیرون خانه با کودکان ترتیب دهید. به خاطر تغییر رفتار فرزندتان او را سرزنش نکنید.