داود علیزاده
انتخابات مجلس
شورای اسلامی یکی از رویدادهای مهم سیاسی اجتماعی کشور بهشمار میرود که هر چه به
آن نزدیکتر میشویم تب و هیاهوی بیشتری جامعه را در برمیگیرد. عموما تبلیغات بخش
اعظم این رویداد را تشکیل میدهد، به نحوی که هر گاه نامی از آن به میان میآید
ناخودگاه دیوارهایی پر از پوسترهای تبلیغاتی و پیادهروهای پر از بروشورها و
معرفینامههای نامزدها در خیابانها به ذهن متبادر میشود.
بدون تردید دیدن
دیوارهای پر از پوستر نامزدهایی که معمولا خندههای اجباری بر لب دارند و خیابانها
و کوچههای پر از کاغذ برای اغلب افراد جامعه خوشایند نیست و همواره صدای اعتراض
سمنهای محیط زیستی بهدنبال دارد؛ زیرا به عقیده آنها، طبق برآورد کارشناسان به
ازای تولید هر تن کاغذ حدود ۱۷ اصله درخت تنومند باید قطع شود. حال خودتان قضاوت
کنید که برای انتخابات پیش رو معادل چند درخت تنومند باید برای تبلیغات نامزدهای
انتخابات قطع شود؟!
مجمد درویش،
کنشگر محیط زیست که سخت مخالف تبیلغات کاغذی است، در این خصوص میگوید: «در جهانی که
ابزارهای مدرنتری برای ارتباط و تبلیغ وجود دارد، دلیلی ندارد از ابزارهای ۵۰ سال
پیش استفاده کنیم. نباید فراموش کنیم که نوع تبلیغات کاندیداها نشاندهنده نوع
نگرش آنها نیز است و حتی این موضوع میتواند شاخصی برای مردم باشد؛ کاندیداهایی
که کمتر از اپلیکیشنها و کلیپهای موثر و جذاب استفاده میکند و از فضای اینستاگرام
و شبکههای اجتماعی و وبسایتها دور است، نشان میدهد که تسلط به ابزارهای روز
جامعه ندارد و کسی که چنین تسلطی ندارد، نمیتواند مشکلات شهر و کشور را بهخوبی
رصد کند و به دنبال حل و فصل آنها باشد.»
بهراستی
همگان به این حقیقت رسیدهایم که محیط زیست در اثر کنشها و دستبردهای ناآگاهانه و
آگاهانه انسان امروز حال خوشی ندارد؛ بهگونهای که نه درختان، نه دریا، نه
آسمان، نه رودخانهها و ... از تجاوز انسان در امان نماندهاند. بنابراین امروز
نیاز به حضور نمایندگانی در مجلس احساس میشود که دغدغه محیط زیست داشته باشند و
آن را یکی از اولویتهای خود قرار بدهند. بدون شک نمایندگانی که بیشترین پوستر
کاغذی را منتشر میکنند تا بهزعم خود، بهتر به مردم معرفی شوند، نمیتوانند
نمایندگان شایستهای برای مردم باشند؛ چراکه آنها بهروز و آگاه به مسائل و دغدغههای
روز جامعه نیستند و در آینده در لحظات بحرانی تنها به دادن چند شعار اکتفا میکنند
و دانش کافی را برای مرتفع کردن دغدغههای مردمی ندارند.
حال با توجه
به اینکه یازدهمین دوره انتخابات مجلس و میاندورهای مجلس خبرگان رهبری در
اسفندماه پیش رو است، بی شک پدیده تبلیغات کاغذی نامزدها در سطح شهرها و روستاها
رخ خواهد داد؛ این در حالی است که کشور با بحران کاغذ روبهروست و هزینه چاپ پوستر
و بروشور برای نامزدهای انتخاباتی با هزینه گزافی تمام خواهد شد. افزون بر آن،
آلودگی محیطی -که انتشار این پوسترها و بروشورها ایجاد میکند- باید بر مصائب
تبلیغات کاغذی اضافه کرد.
به هر روی،
نامزدها میتوانند با یافتن راههای جدید به
تبلیغات و معرفی و تبیین شعارها و اولویتهای خود مبادرت ورزند و با جایگزینی
ابزارهای تبلیغاتی نوین به جای ابزارهای تبلیغاتی سنتی با هزینه کمتری در این
راستا گام بردارند. به گفته درویش، آمارهایی که وزارت ارتباطات منتشر کرده، تاکید
میکند که میزان دسترسی به اینترنت بیش از سهچهارم مردم ایران را در بر میگیرد و
تقریبا هیچ ابزار دیگری قابل رقابت با اینترنت نیست. افزون بر این شرکتهای تلفن
همراه اعلام میکنند که مجموعه مشترکان آنها بیشتر از جمعیت ایران است؛ بنابراین
در شرایط حاضر تلفن همراه و اینترنت میتواند ابزار موثری برای تبلیغ و ابزار جایگزین
بسیار مناسب برای کاغذ و پوستر باشد.
او در گفتوگو
با ایسنا میافزاید: در حال حاضر شبکههای مجازی فرصتی را ایجاد کردهاند تا
ارتباط بین بسیاری از شخصیتها و مردم شکل بگیرد. یادداشتهای تعدادی از شخصیتهای
کشور در فضای مجازی بیش از ۶۰ هزار بار دیده میشود. کدام روش کاغذی میتواند تا این
حد بازدید داشته باشند. در تبلیغات کاغذی، این کاغذها معمولا در سطح شهر رها میشوند
و تنها چند نفر آنها را میبینند و افراد بیشتر درگیر عکس کاندیدا میشوند ولی
فضای مجازی این فرصت را فراهم میکند که مخاطب فرصت مناسب برای مطالعه برنامههای
کاندیداها داشته باشد. بنابراین هر کسی که در این جامعه زندگی میکند، میداند که
بهترین، موثرترین و سریعترین ابزار اطلاعرسانی گوشی تلفن همراه است و کاندیداها
میتوانند با استفاده از شبکههای اجتماعی، پادکستها و کلیپها همه برنامههای
تبلیغاتی خود را به سمع و نظر مردم برسانند.
بدیهی است
جایگزینی تبلیغات مجازی به جای تبلیغات کاغذی نیاز به فرهنگسازی دارد تا بتوان با
دوری گزینی از شیوههای تبلیغاتی سنتی، از فناوریهای روز دنیا برای معرفی نامزدها
سود جست تا بدین شکل بتوان با سالمسازی تبلیغات استفاده از شیوههای نوین را در
جامعه نهادینه کرد.
تجربه نگارنده
از فضای تبلیغاتی انتخابات دورههای گذشته چندان خوشایند نیست؛ چراکه ریخت و پاشهای
اضافی دفاتر نامزدها و زشت و کریه شدن چهره شهر به دلیل رهاشدن و چسباندن پوسترهای
انبوه انتخاباتی افزون بر اینکه کار پاکبانها را دوچندان کرده و موجب خستگی مفرط
آنها شده بود، موجب هدررفتن کاغذهای بیشماری شده بود که میشد با استفاده از
ابزارهای نوین تبلیغاتی از این اسرافها کاست. باید پذیرفت که دیگر تبلیغات کاغذی
منسوخ شده است و کارایی چندانی در معرفی نامزدهای انتخاباتی نمیتواند داشته باشد.