bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۲۶۷
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۰۳ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۸
سراینده مجموعه‌شعر «اگر مادر نمی‌ترسید» در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
اسماعیل مسیح‎گل: «نگاه کن به شب سر به راه گیسوهام/ چقدر دلهره افتاده زیر ابروهام/ چقدر نغمه خاموش زیر لب دارم/ به فصل سبز بلوغ و تب هیاهوهام/ نگاه کن به تقلای میشی چشمم/ به گرگ وحشی درگیر بره آهوهام/ به عکس کهنه دیروز زل بزن، شاید/ به باغ حافظه‌ات گل کنند شب‌بوهام/ بگو که ساده‌ترین خنده‌هام خامت کرد/ بگو صدای به‌هم خوردن النگوهام/ بگو که تاک تنت تکیه‌گاه می‌خواهد/ مگر دوباره تو را حس کنند بازوهام/ سپید بودم و ساده، پرنده بودی و اوج/ برای ما شدنت نا نداشت زانوهام/ دویدن و نرسیدن، گناه من این بود/ اگر همیشه اسیر حصار پستوهام/ اگر که بی‌تو در این سردخانه سنگی/ سکوت کرده‌ام و دست بوس چاقوهام/ بگو به من که پر از دردهای بی‌عددم/ کجاست مرهم دردم، کجاست داروهام؟» (زری قهارترس)

اسماعیل مسیح‎گل

«نگاه کن به شب سر به راه گیسوهام/ چقدر دلهره افتاده زیر ابروهام/ چقدر نغمه خاموش زیر لب دارم/ به فصل سبز بلوغ و تب هیاهوهام/ نگاه کن به تقلای میشی چشمم/ به گرگ وحشی درگیر بره آهوهام/ به عکس کهنه دیروز زل بزن، شاید/ به باغ حافظه‌ات گل کنند شب‌بوهام/ بگو که ساده‌ترین خنده‌هام خامت کرد/ بگو صدای به‌هم خوردن النگوهام/ بگو که تاک تنت تکیه‌گاه می‌خواهد/ مگر دوباره تو را حس کنند بازوهام/ سپید بودم و ساده، پرنده بودی و اوج/ برای ما شدنت نا نداشت زانوهام/ دویدن و نرسیدن، گناه من این بود/ اگر همیشه اسیر حصار پستوهام/ اگر که بی‌تو در این سردخانه سنگی/ سکوت کرده‌ام و دست بوس چاقوهام/ بگو به من که پر از دردهای بی‌عددم/ کجاست مرهم دردم، کجاست داروهام؟» (زری قهارترس)

زری قهارترس ۱۳۳۷ درشیراز است. او شاعر معاصر است که سرودن را از سال۸۶ با رباعی شروع کرد. وی اولین مجموعه رباعی خود را در سال۹۰ به چاپ رساند و مجموعه دومش را با عنوان «اگر مادر نمی‌ترسید» به همت نشر نیماژ راهی بازار کتاب کرد. او در آیین رونمایی این اثر گفت: مجموعه «اگر مادر نمی‌ترسید» نام مستندی است که سال ۹۱ از زندگی سه نسل شاعر زن از سوی کارگردان جوان و خوش‌ذوق هخامنش یونسی تهیه شد که در این مستند من نماینده نسل دوم بودم، نسلی با همه ترس‌ها و جسارت‌هایش، دو سوژه دیگر نرگس ارسنجانی و دخترم مریم هاشم‌پور بودند که به پیشنها د کارگردان در میانه کار نام مستند به مطلع یکی از غزل‌های من تغییر داده شد. قهارترس از جمله شاعرانی است که هرچند دیر وارد عرصه شعر شد اما توانست با سرودن رباعی‎ها و اشعار پراحساس خیلی زود مخاطبان خود را بیابد. رباعیات وی تراوش یافته روحی لطیف و قریحهای نازک‎طبع است. او به خوبی توانسته با دنیای شعر عجین شود و آثاری را خلق کند که نه تنها شنیدنی بلکه خواندنی است. در ادامه گفت‎وگویی را با این شاعر صورت داده‏ایم که شما را به خواندن آن دعوت می‎کنم.

خانم قهاری‌ترس نخست برای ما بگویید که چطور شد وارد وادی شعر شدید؟

ادبیات همیشه قله آرزوهایم بوده و هست و میل و اشتیاقم به این هنر از کودکی، نوجوانی و جوانی موضوعیست انکارناپذیر؛ اما زمانه چنین خواست که سرودن را از میانسالی پا‌به‌پای دختر هشت ساله‌ام «مریم هاشم‌پور»آغاز کنم. سال هشتاد و پنج زمانی که مریم نوشتن را شروع کرد و او را در جلسات همراهی می‌کردم، انگار امیال خواب رفته‌ام یکباره بیدار شدند و اینگونه بود که سر ذوق آمده و دست به قلم شدم. نخستین سروده‌هایم را که بیشتر شامل رباعی و دوبیتی بود از سال 86 نوشتم و سه سال بعد به پیشنهاد استادانم، اولین مجموعه که شامل 80 رباعی بود به همت نشر «نامه پارسی»با عنوان «دریا به توان بی‌نهایت تشنه است» به چاپ رساندم.

چرا در میان قالب‌های شعری، غزل را برای سرودن انتخاب کردید؟

هر چند غزل یکی از قالب‌های زیبا و ماندگار و به قولی عروس شعر فارسی است، شخصا منکر دلبستگی‌ام به غزل نیستم تا جایی که بخش عمده‌ای از مجموعه دومم با عنوان «اگر مادر نمی‌ترسید»به این قالب اختصاص دارد. بنابراین دغدغه اصلی‌ام سرودن رباعی است. ضمن اینکه در این مدت 10 یا 12 سالی که در فضای ادبیات نفس می‌کشم، تقریبا در همه قالب‌های شعری قلم زده‌ام از چارپاره، مثنوی، غزل، رباعی و دوبیتی گرفته تا ترانه و سپید. حال من شبیه حال گرسنه‌ای است که بر سر سفره‌ای متنوع نشسته و قصد دارد از این خوان پربرکت بیشترین بهره را ببرد، هر چند دیر رسیده باشد و اینکه در حقیقت این قالب‌ها هستند که من را انتخاب می‌کنند.

شما طبیعتا شاعران زیادی را دنبال می‎کنید که تقریبا شناخت خوبی از سروده‎های آنها برایتان حاصل شده است. از دید شما چه وجه اشتراکی میان شعر حسین منزوی و سیمین بهبهانی وجود دارد؟

به‌نظر من آنچه که در درجه اول سروده‌های این دو شاعر را به هم نزدیک می‌کند گذشته از قالب اصلی سروده‌هایشان که همان غزل است، نوگرایی و سادگی و قابل فهم بودن اشعار این دو شاعر بزرگ است و نکته دیگر وارد کردن اوزان عروضی جدید که از وجوه ادبی مشترک بین آن‌هاست.

کدام غزلسرا را بعد از انقلاب تاثیرگذار می‌دانید و چرا؟

همانطور که قبلا اشاره کردم، به‌نظر من حسین منزوی سهم بسزایی در تاریخچه غزل معاصر دارد. زبان مستحکم، ابتکار و نوآوری، شاعرانگی و سادگی توام با اندیشه و جهان‌بینی قوی و دوری از کلیشه‌های رایج باعث ماندگاری سروده‌های این شاعر بوده و هست. البته تاثیر شاعرانی چون محمدعلی بهمنی، هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و قیصر امین‌پور را نمی‌توان از نظر دور داشت.

خیام روی شما چه تاثیری داشته است؟

اجازه بدهید جواب شما را با یک رباعی بدهم: «روحی که خمار خلسه جامی بود/ پیوسته خراب خم ناکامی بود/ آن مستی مشروع که هشیارش کرد/ از برکت خمره‌های خیامی بود» اشارع کردم که قالب اصلی سروده‌هایم رباعی است و بدون شک پیوسته از برکت خمره‌های خیامی بهره برده‌ام و از دریای بی‌کرانه شعر این شاعر نامی قطره، قطره می‌نوشم و رفع عطش می‌کنم.

فکر می کنید نسل شما برای ادبیات مخصوصا شعر چه کاری کرده است؟

آنچه مسلم هنر در هر عصری تاثیر گرفته از پیشینیان بوده و هست، ادبیات خاصه شعر هم نمی‌تواند از این قاعده مستثنی باشد. سهم شاعران هم‌نسل من که دوران انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشته‌اند و نگاه ویژه‌ای که بر حسب شرایط موجود داشته است، نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد. تراوشات ذهنی نسل من نشات گرفته از چنین فضایی بوده و به‌طبع آفرینش‌های ادبی خاص آن دوران را که شامل ادبیاتی پیرامون جنگ و ناملایمات خاص آن دوره بوده، شامل می‌شود. خودتان قضاوت کنید. شخصا در این زمینه آنقدرها بزرگ نبوده‌ام که ادعا کنم خدمت برجسته‌ای به ادبیات کردم.

شعر شاعران دهه 90 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

راستش را بخواهید به نظر من در مقایسه با شاعران دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد و جریانی که در آن دوران راه افتاد که ماحصلش آثاری قابل تامل و برجسته بود، در دهه 90 افت قابل توجهی در شعر را شاهد بودیم. فکر می‌کنم حال شعر در این دوره چندان رو به راه نبود؛ هرچند شاعران پیشرو و موفقی هم پا به عرصه شعر گذاشتند ولی مخاطب خاص هنوز اقناع نشده. به هر حال شرح آسیب‌شناسی شعر این دوره در این مجال اندک نمی‌گنجد.

نظرتان در مورد جشنواره شعر فجر چیست؟

اصولا من شاعر جشنواره‌ای نیستم و تعداد جشنواره‌هایی را هم که شرکت کرده‌ام به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد که بنا به ضرورت بوده مثلا جشنواره محیط زیست یا شعر وقف و یک دوره جشنواره رباعی که ه رسه مورد مقام کشوری داشتم ولی به‌نظرم جشنواره فجر می‌تواند فضایی برای بروز استعدادهای ناشناخته باشد هر چند از کم و کیف این جشنواره بی‌اطلاعم.

دیدگاه شما در خصوص شعر منثور چیست؟

علاوه بر سرودن اشعار کلاسیک فعالیت‌هایی در زمینه شعر سپید دارم؛ اما هیچ وقت ادعای سپیدسرایی نداشته و ندارم ضمن اینکه معتقدم هیچ سبک و قالب شعری بر دیگری ارجحیت ندارد و این توانایی و اندیشه و نوع نگرش یک شاعر است که تکلیف شعر را روشن می‌کند؛ اما به نظر من سرودن شعر منثور نیاز به آگاهی، تبحر و شاعرانگی خاص خود دارد و گاه دست نوشته‌هایی که این روزها به اسم شعر سپید می‌خوانیم هیچ کدام ویژهگی‌های این قالب را ندارند.

هنر برای شما چه حکمی دارد؟

هنر جز لاینفک زندگی من است. مثل نفس کشیدن یا خورد و خواب است. این مساله تنها به شعر ختم نمی‌شود و با تکیه به این دلبستگی‌ها توانسته‌ام پیوندی عاطفی با جهان پیرامونم برقرار کنم و در این میان بار اصلی من بر دوش شعر قرار گرفته و این کلمات هستند که وسیله ارتباطی من و جامعه را فراهم کردند.

نظرتان راجع به غزل پسامدرن چیست؟

ادبیات پسامدرن دارای قوائد و اصولی بنیادی است که جریان نوگرایی بدون درک صحیح از آن راه به جایی نمی‌برد، هنرمند برای دستیابی به این مهم باید مسیری آگاهانه را طی کند که شرط اول آن تفکر مدرن با تکیه به پشتوانه گذشته شعر فارسی است. همان‌طور که در پاسخ به سوال قبلی اشاره کردم، تاکید می‌کنم شاعرانگی اثر حرف اول را می‌زند. به‌نظر من مهم نیست که شاعر در چه قالب یا تحت عنوان کدام جریان ادبی اعم از مدرن یا غیره قلم‌فرسایی می‌کند. در دو دهه‌ای که پشت سر گذاشتیم، خصوصا سال‌های آخر دهه هفتاد به بعد از طرفی پیروان این ژانر ادبی موفق شدند با ساختارشکنی در فرم و اتفاقات زبانی آثار قابل تاملی خلق کنند و از طرف دیگر متاسفانه کسانی بودند که به بهانه پست‌مدرن هر سروده بی‌مایه و خالی از ویژگی‌های ادبی را به خورد مخاطب دادند.

چه توصیه ای به جوانانی که می‌خواهند در وادی ادبیات گام بردارند، دارید؟

در یک کلمه خلاصه می‌کنم البته با تکرار مطالعه، مطالعه و مطالعه. حرف آخر اینکه هنوز تا شاعر شدن راه زیادی پیش رو دارم اگر زمان فرصت دهد و تشکر ویژه دارم از دست اندرکاران روزنامه بامداد جنوب و شما آقای مسیح‌گل که ترتیب این مصاحبه را دادید.


نام:
ایمیل:
* نظر: