bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۲۸۶
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۰۲ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۸
الهام بهروزی: کرونا ویروسی است که شیوع آن در برخی از استان‌های کشور موجب تشویش اذهان عمومی و برهم خوردن آرامش روانی جامعه شده است. و همچون تبی جامعه را دربرگرفته و وحشتی مبهم و ترسی آشکار بر زندگی مردم حاکم کرده است. این بیماری ویروسی که از ووهان چین آغاز شده است، خیلی زود مرزهای این کشور را پشت سر گذاشته و در پاره‎ای از کشورهای جهان شیوع پیدا کرده است. کروناویروس یا همان کووید 19، به ایران هم سرایت و برخی از شهروندان را در تعدادی از استان‎های کشور نظیر قم، تهران، گیلان، مازندران، شیراز و... مبتلا کرده است.

الهام بهروزی

کرونا ویروسی است که شیوع آن در برخی از استان‌های کشور موجب تشویش اذهان عمومی و برهم خوردن آرامش روانی جامعه شده است. و همچون تبی جامعه را دربرگرفته و وحشتی مبهم و ترسی آشکار بر زندگی مردم حاکم کرده است. این بیماری ویروسی که از ووهان چین آغاز شده است، خیلی زود مرزهای این کشور را پشت سر گذاشته و در پارهای از کشورهای جهان شیوع پیدا کرده است. کروناویروس یا همان کووید 19، به ایران هم سرایت و برخی از شهروندان را در تعدادی از استانهای کشور نظیر قم، تهران، گیلان، مازندران، شیراز و... مبتلا کرده است.

به گزارش ایبنا، مهمترین توصیه پزشکان در این روزها خانه‌نشینی و منع حضور مردم در مکان‌های شلوغ و عمومی است. طبیعتا این توصیه برای مردم به‌خودی خود دلهره‌آور و ملال‌انگیز است؛ چون اغلب ایرانیها عادت به حضور پررنگی در اجتماع دارند. از همین رو، خانه‌نشینی زمینه بروز افسردگی و نومیدی را در آنها تقویت میکند. فعالین فرهنگی بهمنظور ترویج امید و نشاط در جامعه و بالا بردن آرامش روانی افراد، به مردم در مدتزمانی که ناچارند در خانه خود را قرنطینه کنند، مطالعه کتاب را پیشنهاد میکنند؛ بی‌شک مطالعه کتاب‌های مفید و امیدبخش میتواند در این شرایط راهکار خوبی برای دوری‌گزینی افراد از وسواس‌های فکری و افکار منفی باشد؛ تجربه ثابت کرده است که مطالعه کتاب هر چند اندک هم باشد، می‌تواند تاثیر مثبتی در نگرش و باور مردم داشته باشد و با ترویج مثبت‌اندیشی، آرامش روانی را در جامعه تقویت کند. عموما در جامعه کتابخوان روحیه و امید پررنگ است و در چنین جامعه‌ای است که مردم هوشمندانه با خودمراقبتی به مقابله با بیماریهای مسری می‌پردازند و آن را ریشه‌کن میکنند.

اغلب افراد اهل مطالعه، آثاری نظیر «طاعون» آلبر کامو و «کوری» ژوزه ساراماگو را که در خصوص شیوع بیماریهای مُسری مثل طاعون، آنفولانزا و... در جهان نوشته شده است، مطالعه کرده‌اند یا کم و بیش از موضوع آن مطلع هستند، بی‌شک با اندکی واکاوی می‌توان وجوه مشترک متعددی میان این آثار و جامعه ایرانی مبتلا به کرونای این روزها یافت. عموما در این آثار راه خلاصی از بیماری‌های مُسری اتحاد و همدلی و احساس مسوولیت مردم معرفی شده است.

افزون بر آثار ذکرشده در بالا یک اثر نیز به نام «ایستگاه 11» خلق شده است که حال و فضای آخرالزمانی دارد و نویسنده در آن به ترسیم شیوع یک نوع آنفولانزای کشنده در جهان پرداخته که شباهت غریبی با شرایط امروز دارد و نجات جهان را در گرو وحدت جمعی ترسیم کرده است. این اثر علمی، تخیلی نوشته امیلی جان سنت مندل و ترجمه پگاه صمدزاده (نشر نیماژ) است.

یک روزنامه‌نگار، استاد دانشگاه و منتقد ادبی در این باره به خبرنگار ایبنا میگوید: از دوران ابتدایی حیات در کره زمین تا به امروز گونه‌های زیادی به وجود آمده‌اند و البته منقرض‌شده‌اند و یا در حال انقراض هستند. از دایناسورها تا گونه‌هایی مثل یوزپلنگ ایرانی، درون‌مایه انقراض به نظر عمیق‌تر از مقوله مرگ و زندگی است. در انقراض آن‌گونه به‌کل تمام می‌شود و به‌نوعی در تضاد با آفرینش قرار می‌گیرد.

داود علیزاده در ادامه با اشاره به رمان «ایستگاه 11» که دارای فضایی مشابه جامعه امروز است، می‌افزاید: از دوران باستان تاکنون درباره آفرینش انسان قصه‌سرایی‌های زیادی شده است. طبیعی است که این مساله به ذهن نویسنده خلاق برسد؛ اگر گونه موجودی به نام انسان در خطر انقراض قرار بگیرد، چه شرایطی را می‌توان متصور شد؟ این مساله در ادبیات علمی تخیلی موضوعی است که خیلی‌ها به آن پرداخته‌اند. امیلی جان سنت مندل هم با همین فرض جهان داستانی خودش را خلق کرده است و در آنجا جهان با آنفولانزا دگرگون می‌شود و بشر تا حد انقراض می‌رود.

وی ادامه می‌دهد: درون‌مایه بنیادی که در ایستگاه یازده وجود دارد، اصل ابراز عجز انسان در برابر ناشناخته‌هاست. حتی اگر انسان به دوران مدرن هم رسیده باشد باز هم در مقابل ناشناخته‌ای به نام کرونا غافلگیر می‌شود با علائمی که خیلی ساده است و شباهتی به یکی از بیماری‌های همیشگی بشر دارد؛ یعنی سرماخوردگی. خیلی وقت‌ها قرار نیست یک مساله خیلی پیچیده انسان مدرن را غافلگیر کند. این شباهت جهان مندل و جهان واقعی است. البته صحبت کردن درباره دو جهان واقعی و جهان مندل مجال بسیاری می‌طلبد که اینجا نیست.

علیزاده در ادامه درخصوص نقش کتاب در برقراری و حفظ آرامش جامعه در شرایط بحرانی تاکید می‌کند: در این باره نظر دادن دشوار است. کتاب‌های عمومی در کتابخانه‌ها می‌تواند عامل انتشار ویروس شوند. از طرفی مردمی که کتاب نمی‌خوانند و مصرف ندارند چطور می‌خواهند از آن آرامش بگیرند. فقط می‌توان گفت در شرایطی که از معاشرت و حضور در جمع منع شده‌اند با کتاب می‌توانند زمان خودشان را سپری کنند؛ اما سخت است به مردم بخواهی بگویی به‌جای ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده چندبرابر قیمت، کتاب بخرند و کتاب بخواند. آن‌هم کتاب‌هایی که قیمت‌شان مثل همه کالاها چندبرابر شده است. بااین‌حال یک نکته را فراموش نکنیم که همه ما در کودکی شب‌های سیاهی را با قصه گذرانده‌ایم و به نظر می‌رسد قصه و داستان می‌تواند به ما در گذر شب سیاه کرونا هم کمک کند.

این نویسنده می‌افزاید: در شرایط بحرانی آدم‌ها حس تنهایی زیادی می‌کنند. حس می‌کنند فقط خودشان و عزیزانشان دارند تهدید می‌شوند و درعین‌حال تصور چنین وضعیتی می‌تواند به‌نوعی خودخواهی و تک‌گرایی برای فرد بینجامد. چرا یک‌باره همه هجوم می‌برند برای خرید ماسک و از آن‌طرف ماسک احتکار می‌شود؟ غیرازاین است که فرد فکر می‌کند فقط خودش را باید نجات دهد؛ اما اگر کتاب‌خوانده باشد. مثلاً همان کوری یا همین ایستگاه یازده و... می‌فهمد که نجات در گرو همبستگی و وحدت جمعی است. تهدید گاهی یک ویروس است، گاهی جنگ است، گاهی قحطی است. در تاریخ هم هر جا انسان‌ها از هم جدا شدند نابود شدند.

علیزاده درباره نقش نویسندگان در این شرایط توضیح می‌دهد: نقش نویسندگان در این شرایط نشان دادن اهمیت انسجام و کنار گذاشتن تفرقه است. نه‌تنها مردم یک کشور بلکه بشریت نیاز به اتحاد دارد. ما همه در یک کشتی هستیم. کرونا نه ملیت را سوال می‌کند نه فقر و غنا را؛ اما به یک مساله توجه دارد اینکه چقدر به دیگران بی‌توجهیم. چقدر به حریم و جان دیگران اهمیت نمی‌دهیم.

وی در پایان در خصوص گرایش برخی از افراد به جوکسازی در شرایط فعلی و انتشار مطالب طنزآمیز در شبکههای مجازی میگوید: شیوع یک بیماری مرگبار بیش از آنکه تهدید سلامت فردی باشد. انفجار حریم امنیت است و بیش از اینکه دامنه آن حذف فیزیکی افراد جامعه باشد حذف هاله امن قدم زدن در فضای عمومی است. ایجاد خلأ ذهنی برای مردمی که پیش از آن با همه دغدغه‌هایشان یک دغدغه نداشتند. اینکه اگر از خانه بیرون می‌روند تا مشکلشان را حل کنند، ناگهان بی‌علاج برنمی‌گردند. ترسی که باعث شده، بدنه جامعه فقط بدوند و جیغ بکشند و کرونا کرونا کنند. در این شرایط طنز می‌تواند از سرعت ترس بدنه جامعه بکاهد؛ اما جماعت وحشت‌زده این حرف‌ها به کتش نمی‌رود. کافی است چیزی بگویی و تو را هم همدست کرونا بداند و فکر کند با طنز و شوخی می‌خواهی صورت مساله را پاک‌کنی. با طنز می‌شود انتقاد کرد و جامعه با انتقاد اصلاح می‌شود.


نام:
ایمیل:
* نظر: