بامداد جنوب:
نیمکت تیم ملی امید ایران که بسیاری آرزوی نشستن روی نیمکت مربیگریاش
را داشتند، حالا به تیمی تبدیل شده که افراد به
اجبار مسوولیت آن را قبول میکنند. مسوولیتی که برای آنها مثل یک تیغ دو لبه است.
وضعیت بحرانی برای تیم امید، موضوع جدیدی نیست. فرهاد مجیدی، مربی
تازه این تیم هم بعد از چند ماه، با پستی اینستاگرامی استعفا کرد و در نهایت پس از
فعل و انفعالات بسیار حمید استیلی در مرحله نهایی
انتخابی المپیک تیم زیر 23 سالههای ایران را هدایت میکند. به هر حال مشکلات تیم
ملی ایران بسیار زیاد است که بخش مهمی از آن، به انتخابهای عجیب برای این تیم
مربوط میشود. از هفت مربی قبلی که در سالهای اخیر قرار بوده ایران را به المپیک
2016 و 2020 برسانند، فقط دو نفر مربیان شناخته شده و باتجربهای به حساب میآمدهاند.
مشکل هم دقیقا از جایی شروع شد که فدراسیون بدون هیچگونه مشورتی
فرهاد مجیدی را بهعنوان سرمربی تیم ملی امید انتخاب کرد. انتخابی که سر و صدای
زیادی به پا کرد. در شرایطی که هنوز اعضای کمیته فنی بهدنبال
راهکاری برای اصلاح شرایط فنی تیم المپیک بودند و بهدنبال
گزینه مورد نظر برای جانشینی زلاتکو کرانچار میگشتند، مهدی تاج به ناگهان
نام کاپیتان سابق آبی با رزومهای کوچک را بهعنوان گزینه اصلی معرفی کرد و زیر
ابلاغ او را برای شروع به کارش امضا کرد. این اتفاق به قدری تعجببرانگیز بود که
برخی اعضای کمیته فنی با شنیدن این خبر تصور کردند یک گمانهزنی
ساده رسانهای رخ داده اما با پافشاری و اصرار مهدی تاج آنها متوجه شدند
کار از کار گذشته و این کمیته به عبارتی ساده از سوی رئیس فدراسیون فوتبال دوره خورده است.
همین مساله سبب تشکیل جبهه مخالف در کمیته فنی علیه فرهاد مجیدی شد،
به شکلی که برخی اعضای کمیته فنی بدون واهمه در جلسات کمیته علیه سرمربی مورد
علاقه رئیس فدراسیون موضعگیری میکردند و معتقد
بودند وی صلاحیت لازم برای هدایت تیم المپیک را ندارند. همپوشانی مخالفان در
کمیته فنی با حمایت فاحش حمید استیلی این واقعیت را آشکار کرد که استیلی هم انتخاب
مجیدی را قبول ندارد از اینرو از همان روز اول مشخص بود که جریان مخالف بهدنبال برکناری سرمربی موقت هفتههای پایانی لیگ هجدهم
استقلال هستند. با شکست دو بازی اخیر و با توجه به صحبتهایی که از سوی برخی از
پیشکسوتان زده شد، مشخص شد وقت رفتن فرهاد مجیدی هم فرارسیده است.
همه خوب میدانیم که منشا همه این مشکلات دقیقا کجاست. مسوولان حاضر
در فدراسیون بهظاهر پنج ستاره کشورمان با تدبیر و مدیریتی که برای این تیم به خرج
دادهاند و برنامهریزی مشعشع و فوقالعادهای که در راه صعود به المپیک از دوستان
ملاحظه کردیم، بهخوبی کارایی خود را نشان دادند. نکتهای که بسیار مهم است این
است که مربیانی زیر بار این مسوولیت سنگین میروند که چیزی برای از دست دادن
نداشته باشند.
فدراسیون بعد از برکناری کرانچار برای پر کردن ضعفهای مدیریتی خود،
دنبال نامهای بزرگی چون مهدویکیا، گلمحمدی و حتی هاشمیان رفت اما آنها با اشراف
بر وضعیت حاکم بر فوتبال ایران تن به این مسوولیت سنگین ندادند و شاید فرهاد نیز
کمتجربگی کرد و این سمت را قبول کرد. خلاصه کلام آنکه هدایت تیم ملی امید در
شرایط فعلی به مربیای میرسد که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد و در حال حاضر
حمید استیلی بهترین گزینه برای این پست است. استیلی در تیمهایی که پیش از این سابقه هدایتشان
را بر عهده داشت به حدی بد عمل کرده که دیگر کمتر تیم حتی لیگ یکی بهدنبال او است
و عملا دوران مربیگری او خیلی زود به پایان رسیده است. حمید استیلی بعد از یک دوره
طولانی مدت دوری از فوتبال دو سال پیش با پیشنهاد فدراسیون به مدیریت فنی تیم ملی
امید رسید تا دوباره در فوتبال ایران نقش داشته باشد اما مطمئنا وی نیز علاقه
زیادی داشت تا دوباره به عرصه سرمربیگری بازگردد و حالا شرایط به شکلی پیش رفته یا
شاید هم پیش برده شده که باید مسوولیت آن را به حمید استیلی بسپارند.
عجیب است عدهای از کارشناسان در تحلیلهای خود میگویند هیچ گزینهای
در حال حاضر بهتر از حمید استیلی برای تیم ملی امید نیست! چرا نمیگویید تنها
گزینهای که در این شرایط، پیشنهاد فدراسیون فوتبال را میپذیرد فقط حمید استیلی
است؟ فکر میکنید اگر استیلی پیشنهاد دیگری داشت، اینجا میماند و به سرپرستی تیم
ملی امید و آینده مبهم مربیگریاش در این تیم قناعت میکرد؟ زهی خیال باطل! مسلما
چنین نیست. فدراسیون فوتبال با این مدیریت خاص و تدبیر عاقلانه خود، کاری کرد که
دو مربی (یکی خارجی و دیگری ایرانی) از پس اداره تیم امید بر نیامدند و جملگی
فرار را بر قرار ترجیح دادند.
کیکاوس سعیدی، سرپرست دبیرکلی کمیته ملی المپیک در پاسخ به این پرسش
که این کمیته دغدغه تیم فوتبال امید را دارد یا بهطور کل این تیم را به فدراسیون
فوتبال واگذار کرده است، تصریح کرد: سیاست قطعی کمیته ملی المپیک حمایت است. ما
بارها اعلام کردهایم در امورات فنی و تعیین مربیان و کادرفنی و سرپرست فدراسیونها
مداخله نخواهیم کرد. در جلسه گذشته هیات اجرائی مصوب کردیم بودجه مناسب برای تیم
امید در نظر گرفته شود که در آینده حتما این بودجه به فدراسیون فوتبال تعلق خواهد
گرفت.
حالا که امیدهای ایران در قرعهای سخت برای صعود به المپیک گرفتار
شدهاند و سرمربی هم ندارند، باید مسوولیت آن را به حمید استیلی بسپارند؛ فقط اوست
که زیربار چنین مسولیتی میرود؛ برای استیلی که پیشنهاد دیگری وجود ندارد، کار
کردن در این وضعیت دشوار، یک قمار اجباری است یا کارش میگیرد و و با تیم امید
ایران جاودانه میشود، یا یکبار دیگر در عرصه مربیگری شکست میخورد.
حالا روز گذشته استیلی اولین لیست خود را به فدراسیون داد تا رسما
کار خود را در تیم ملی امید آغاز کند. به هر ترتیب تغییرات ملموسی نسبت به نفرات
اردوی قبل به وجود آمده و بازیکنانی که در لیگ نمایش قابل توجهی داشتند حالا عضوی
از تیم امید به شمار میروند. برخلاف
لیست تیم ملی بزرگسالان که تنها چهار تیم داخلی در آن نماینده داشتند؛ در لیست ۳۵ نفره تیم امید ۱۳ تیم لیگ برتری بازیکن دارند و تنها سه تیم پارس جنوبیجم،
گلگهر سیرجان و شاهین شهرداری بوشهر بینماینده هستند. در ضمن دو تیم لیگ یکی فجرسپاسی شیراز و استقلال
خوزستان نیز در لیست مذکور سهمیه دارند. در
اردوی قبلی فرهاد مجیدی ۲۷ بازیکن را به
اردو فراخواند و حالا این تعداد به ۳۵
نفر افزایش پیدا کرده است. نسبت به اردوی قبلی ۱۳ بازیکن جدید حضور دارند. امید دره از سایپا، سینا خادمپور
و سجاد آقایی از استقلال، محمدرضا آزادی از تراکتور، عارف آغاسی و امیرحسین
باقرپور از فولاد، مهدی عبدی از پرسپولیس، جعفر سلمانی از صنعت نفت آّبادان، رحمان
جعفری و علی شجاعی از نساجی، اسماعیل باباحاجی از فجرسپاسی، رامین داوودی از
استقلال خوزستان و حبیب فرعباسی از نفت مسجد سلیمان کسانی هستند که در اردوی قبل
حاضر نبودند و برخی از آنها نیز برای نخستینبار به تیم فوتبال امید دعوت میشوند.
اما در پایان گزارش باید گفت که استیلی
در میان مربیان دور و بر تیم ملی تنها گزینهای است که چیزی برای از دست دادن
ندارد و فقط اوست که زیربار چنین مسولیتی میرود. برای حمیدخان استیلی کار کردن در
این وضعیت دشوار، یک قمار اجباری است که حتی اگر احتمال موفقیت آن خیلی کم باشد
نیز ارزش دارد.