bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۳۱۴
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۰۰ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
راهبه خوشنود، شاعر سپیدسرا در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
اسماعیل مسیح‌گل: شعر پدیده‎ای سیال است که از ذهنی خلاق برمی‎خیزد و با آمیزش با عاطفه و تخیل در جامه‏ای آهنگین هستی می‏یابد. در حقیقت شعر، درد می‎خواهد و دلی در بند واژه‎های خیال‎انگیز و رهین انسانیت و عشق و زندگی.

اسماعیل مسیح‌گل

شعر پدیده‎ای سیال است که از ذهنی خلاق برمیخیزد و با آمیزش با عاطفه و تخیل در جامه‏ای آهنگین هستی می‏یابد. در حقیقت شعر، درد میخواهد و دلی در بند واژههای خیالانگیز و رهین انسانیت و عشق و زندگی.

در ایران از دیرباز شاعران بسیاری پا به عرصه سرایش گذاشتهاند و هر کدام ساز خود را با کلمات و موتیفهای متنوع کوک کردند و با جای گذاشتن اشعاری بیمثال جای خود را به همکیشان جوانشان دادند و به ابدیت پیوستند و اما شعر همچنان زنده مانده، نفس کشیده و در زندگی ما جریان یافته است. بیشک این گونه ادبی حیاتش را مرهون وجود شاعران پراحساس و خلاقی است که با خلق سرودههایی بکر و سرشار از تصویر و حس شعر پارسی را پرآوازه و پرمخاطب نگه داشتهاند.

راهبه خوشنود یکی از بانوان شاعری است که اهل خرمآباد است. خودش در خصوص چگونه شاعر شدنش به بامداد جنوب میگوید: «از کودکی و دوره دبستان بود که سرودن شعر را شروع کردم؛ اما به‌طور حرفه‌ای کار شعر را از 17 سالگی و همزمان با مطالعه و آشنایی با اشعار شاعرانی مثل شاملو و سپهری شروع کردم. خرم‌آباد در سال‌های دهه هفتاد شاعران پیشرو و نوگرایی داشت و محیط خوبی برای شاعران جوانی چون من بود. انجمن ادبی شهرستان خرم‌آباد یکی از فعال‌ترین انجمن‌ها بود که من در آن شرکت می‌کردم. بعدها هم به‌عنوان مربی ادبی در کانون پرورش فکری به آموزش کودکان و نوجوانان پرداختم که این روند تا کنون ادامه دارد. همچنین به‌عنوان نویسنده و فیلمنامه‌نویس برای سیمای مرکز استان لرستان و شبکه‌های مختلف ملی استانی آثار زیادی نوشته‎ام.»

از خشنود تا کنون کتاب‌های «زمستان بی‌برف» (متشکل از اشعار این شاعر سپیدسرا در بازه زمانی سال 77 تا اواخر دهه هشتاد) که شامل ۳۲ شعر سپید است و شعرهای این مجموعه دارای مشخصه‌های رمانتیک و عاشقانه‌ هستند و همچنین مجموعه «به زبانِ دُرناه» (در برگیرنده 24 شعر نسبتاً بلند) که سروده‌های سال‌های اخیر راهبه خوشنود را شامل می‌شوند، به همت نشر «پریسک» منتشر کرده است. خشنود در دومین اثر خود با بهره‌گیری از تکنیک‌های زبانی و درونی کردن مولفه‌های طبیعی و زیست‌محیطی در یک بافتار زبانی به ترسیم جهانی زنانه پرداخته که زنانگی و طبیعت را به‌نوعی خصیصه‌ شعریِ خود تبدیل کرده است.

او در حال حاضر یک مجموعه شعر دیگر و دو مجموعه داستان کوتاه هم آماده انتشار دارد که به زودی منتشر خواهند شد. گفت‎وگویی را با راهبه خشنود صورت دادیم که در ادامه میآید.

خانم خوشنود نخستین قالبی که نظر شما را برای سرودن جلب کرد کدام قالب بود؟

من شعر را با قافیه و ردیف و غزل‌های حافظ و دوبیتی‌های باباطاهر شناختم. زمانی که حتی معنی ابیات را متوجه نمی‌شدم اما شیفته وزن و آهنگ و قافیه بودم. شعر را با دلنوشته‌های قافیه‌دار شروع کردم کم‌کم با وزن شعر آشنا شدم و شانس خودم را در غزل آزمودم و موفق هم بودم. در سال‌های پایانی دبیرستان خوانش ادبیات معاصر و آشنایی با شاعران نوگرا و مطالعه آثار آنها نوع نگاه، تفکر، خواسته و انتظارم را از شعر و خودم عوض کرد. حس کردم با شعر سپید قرابتی هزارساله دارم؛ اما ناگفته نماند که آشنایی با شعر کلاسیک بزرگ‌ترین سرمایه من در سرایش شعر سپید بود؛ چراکه غزل در روح و روان من کار خودش را کرده و اثرش را گذاشته بود. آهنگ درونی کلمات و صدالبته عشق و عاشقانه دیدن هر آن چیزهایی که مرا احاطه کرده، دادن تصویری تازه و نو از حواس و اشیا و حالت‌ها، لمس هر آن چیزی که به‌دست نمی‌آمد ولی در خاطر و اندیشه و ذهن زنده و پویا بود و در نهایت رهایی.

شما در دو قالب شعری دارای مهارت هستید؛ غزل و شعر سپید. فکر می‎کنید برای ادامه حیات شاعری کدامیک انتخاب شما خواهد بود؟

با اینکه من مدیون غزل‌های عاشقانه و خیال‌انگیزی در وسعت بی‌کرانه روح لطیفش هستم؛ اما قطعا شعر سپید را به چند علت مهم انتخاب می‌کنم؛ نخست اینکه شعر سپید امکانات و اختیارات وسیع‌تری را در مقابل شاعر قرار می‌دهد؛ آن هم برای شاعری مثل من که ذهنی سیال دارد و هنگام سرایش کلمات زیادی یقه‌ام را می‌گیرد و تصویر پشت تصویر در ذهنم تداعی می‌شود. من در شعرهایم مثل یک پرنده فقط به‌دنبال پرواز و اوج کشف قله‌ها و سرزمین‌های جدیدم، بدون شک برای روح یاغی، اندیشه و خیال سیال من شعر سپید می‌تواند پاسخگو باشد. دوم اینکه در شعر سپید محدودیت‌های قالبی و اسلو‌های هزارساله وزن و عروض شاعر را محدود نمی‌کند. شعر سپید به محاوره و کلام مردم زمان ما، مجال بیشتری برای بروز و حضور در شعر می‌دهد و به همین نسبت هم غلبه‌ کلیشه‌های کلامی که مانع تغییر و پویایی زبان شعر می‌شود در شعر سپید کمتر است.

آینده شعر سپید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شعر سپید را اگر به‌عنوان شیوه‌ متداول نوعی سرایش در مقابل شعر موزون قرار بدهیم باید بگویم که امروزه سرعت جریان‌ها و نحله‌های شعری با سرعت سرسام‌آوری رو به افزایش است. اگرچه ممکن است، بسیاری از این جریان‌ها دولت مستعجل باشند و ماندگاری نداشته باشند؛ اما همین پویایی و حرکت که ما می‌بینیم در نزد گروه‌های مختلف شاعران امروز وجود دارد، نشان از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فعلی شعر سپید دارد و من فکر می‌کنم این روند ادامه دارد و به این زودی‌ها متوقف نخواهد شد.

شعر خوب از نگاه شما چه شعری است؟

شعری که در مرحله اول بتواند با مخاطب ارتباط حسی و عاطفی خوبی بر قرار کند. بتواند فضاسازی کند؛ یعنی دنیای ویژه خودش را ترسیم کند و مختصات ویژه‌ای از خودش بر جای بگذارد. باید برای مخاطب قدرت خیال‌انگیزی و برداشت‌های متفاوت ایجاد کند. شعر باید به گونه‌ای باشد که مخاطب حس کند این کلام، حس و تجربه اوست که به‌دنبال راهی برای بیان آن بوده است. شعر خوب باید به گونه‌ای باشد که هنگام خوانش آن برای چند لحظه از همه چیز رها شوی و فقط به اصالت کلمات و حسی که تصاویر شاعرانه در وجودت برمی‌انگیزد بیندیشی. شعر باید دریچه‌های تازه باشد برای بیان تصاویر نو و بکر از تجربیات و احساسات و عواطف انسانی و البته نقش اندیشه و تفکر نباید در لابه‌لای خیال و احساس در شعر گم یا کمرنگ شود. شاعر برای سرایش یک اثر ماندگار باید از الگوهای بسیار استفاده شده‌ و مستعمل زبانی و مدل‌های کلیشه‌ای بیان پرهیز کند و در نهایت بتواند با تغییراتی در این الگوها، به آشنایی‌زدایی دست بزند.

تا چه اندازه اعتقاد دارید باید در شعر استعاره وجود داشته باشد؟

استعاره یکی از مهم‌ترین ابزارهای شعر محسوب می‌شود و کارکرد وسیع و متنوعی در شعر دارد و به قول ارسطو، ابهام ایجاد می‌کند. خیال‌انگیزی کلام شاعرانه هم بر مبنای همین ابهام شکل می‌گیرد استعاره باعث می‌شود که شعر مخاطب جدی‌تر پیدا کند. تصاویر، اندیشه و خیال دم‌دستی و ساده نباشند و مخاطب در خوانش شعر به تفکر و تامل و تعقل بیشتری وا می‌دارد.

ایجاز در شعر چه اهمیتی دارد؟

ایجاز از قدیم تا به امروز یکی از عناصر شعری محسوب می‌شود. در واقع ایجاز مشخصه‌ ویژهی شعر در مقابل نثر است و یکی از شاخص‌هایی است که می‌توان مرز شعر و نثر را با آن مشخص کرد؛ اما من به‌عنوان یک شاعر گاهی در بعضی از شعرهایم اهمیت نمی‌دهم که حتما ایجاز باید رعایت شود یا نه و اجازه می‌دهم اندیشه و خیال تا هر جا که می‌خواهند من و کلمات را با خودشان ببرند و در نهایت بعد از سرایش و هنگام خوانش و ویرایش اگر لازم باشد و حس کنم به حس اولیه و بار معنایی تصاویر و عاطفه اثر خدشه‌ای وارد نمی‌شود از ایجاز استغاده می‌کنم.

برای شما مفهوم در شعر اهمیت دارد یا موسیقی که در شعر به کار می‌برید؟

اهمیت مفهوم و محتوا در شعر بر کسی پوشیده نیست. از طرفی هم موسیقی و ریتم در شعر نقش اساسی در تداعی ذهنی و خوانش پذیری شعر دارند. در واقع رمز ماندگاری یک شعر هماهنگی و تناسب میان عناصر مختلف است و یک اثر خوب باید به موازات هم از این دو به قدر کافی بهره برده باشد. اندیشه و مفهوم در شعر مسیر تاثیرگذاری بر مخاطب را باز می‌کند و موسیقی، ریتم و تداعی و ماندگاری اثر رادر ذهن و ناخودآگاه مخاطب ایجاد می‌کند. حالت‌ها و موقعیت‌های انسانی به‌وسیله موسیقی کلمات نشان داده می‌شوند. تکرار، انقطاع، واج‌آرایی و موارد دیگر است که ریتم خوانش را تعیین می‌کند.

تا چه اندازه از نظر شما در شعر سپید (ترکیبات اضافی) باید موجود باشد؟

ترکیبات اضافی به‌عنوان تکنیکی توصیفی و توضیحی که در شعر کلاسیک کاربرد داشت، در شعر چ امروز ما تا حدی کنار گذاشته شد و جای خود را به آرایه‌های تصویری و طرح واقعه کردن داد. به عبارتی می‌شود گفت شعر از نظر بیانی بیشتر به سمت ابزارهای بیان نمایشی متمایل شد. در شعر امروز چندان مرسوم نیست که از اضافات توصیفی یا استعاری مثل «چشم نرگس» یا «لعل لب» استفاده شود.

مزایا معایب شعرهای شاعران دهه 90 را در چه می‌بینید؟

در شعر دهه حاضر هم مثل دو سه دهه گذشته همچنان با بحران مخاطب عام مواجهیم. دیگر مثل زمان شاملو یا اخوان و شاهرودی نیست که مردم صف بکشند برای امضا. بگذریم از اینکه حالا شاعران خودشان برای خودشان جشن امضا و مراسم می‌گیرند که حالت تصنعی پیدا کرده است؛ اما واقعیت این است که شعر سپید پیشرو همچنان با بحران مخاطب عام مواجه است. چندعلت هم به نظر من برایش وجود دارد. یکی اینکه شاید بعضی از شاعران مقداری نسبت به ذائقه مردم و معیارهای زبانی‌شان بی‌توجه بوده‌اند و دوم می‌تواند بی‌مهری دولت و نهادهای دولتی نسبت به شعر سپید باشد. بسیاری از شاعران شاخص ما که اکنون دیگر شاید در قید حیات نباشند، اسم و شعرشان در کتاب‌های درسی نمی‌آید. چند درصد برنامه‌های رسانه ملی جریان فراگیر شعر سپید را پوشش داده‌اند؟ دلیل بعدی وجود انبوه شاعران است. هر کسی با یک دلنوشته ساده خودش را شاعر می‌نامد و هر چیزی را به‌عنوان شعر در فضای مجازی و حتی کتاب‌ها به چاپ می‌رساند. کارهای سطحی و بی‌محتوا فضای ادبیات امروز را انباشته کرده است. خیلی از کسانی که خود ر شاعر می‌داند اهل مطالعه نیستند؛ خیلی از شاعران سپیدگو با ادبیات کلاسیک حتی ادبیات معاصر بیگانه‌اند. در خیلی آثار شاعر برای متفاوت بودن دست به هر کار و هر ساختارشکنی می‌زند که حاصل فرم‌های عجیب و شعرهای نامعقولی می‌شود که همان تعداد معدود مخاطب شعر را هم فراری می‌دهد و تنگ‌نظری و خودبینی و خودپسندی و سرکوب دیگری متاسفانه گربیان ادبیات امروز را گرفته است.

چه کسی یا کسانی بیشترین تأثیر را بر ذهنیت شما برای شعر گذاشته‌اند؟

پدرم شاعر نبود ولی شعر را خوب می‌فهمید، شعر می‌خواند. اهل موسیقی بود علاقه خاصی به موسیقی اصیل ایرانی و آوازهای دشتی و موسیقی‌های محلی و سه‌تار و دوتارنوازی داشت. از همان کودکی شنیدن موسیقی حس خاصی را در من ایجاد می‌کرد؛ حسی که دوست داشتم با کلمات آن را بیان کنم. ما هفت بچه بودیم و من فرزند سوم خانواده؛ ولی شاید باورتان نشود در همان دوران ابتدایی پدرم فقط برای من کتاب می‌خرید. بدون شک متوجه تفاوت من با بقیه شده بود. کتابی را که می‌خرید به دستم من می‌داد و با خنده می‌پرسید امروز چه نوشته‌ای؟دل‌نوشته‌های مرا با دقت گوش می‌داد. پدرم بیشترین تاثیر را در احساس و اندیشه و ذهنیت من نسبت به دنیایی که در آن می‌زیستم داشت؛ اما اگر منظور شما شاعران و نویسندگان باشد، در میان شاعران کلاسیک بیش از همه غزل‌های سعدی، حافظ و دوبیتی‌های باباطاهر و از شاعران معاصر با ارادت خاصی که به شاملو و مجموعه‌های این شاعر دارم از نسرین جافری و کیومرث منشی‌زاده می‌توانم اسم ببرم و رمان‌های دولت‌آبادی و شخصیت‌ها و اتفاقات آنها همیشه مرا دلتنگ شعر گفتن می‌کرد.

از دید شما شعر با سایر هنرها چه نسبتی دارد؟

به‌نظر من همه هنرها در دوران مدرن نسبت به همدیگر تاثیر و تاثر دارند و در ارتباط با هم هستند. بنابراین یک شاعر هر چه وسعت دید هنری‌اش در هنرهای مختلف بیشتر باشد دایره مفاهیم و مضامین شعری‌اش افزون‌تر خواهد بود و شعرش از غنای اندیشه بیشتری برخوردار خواهد بود.

نام:
ایمیل:
* نظر: