امید دریسی:
در بازیِ حُکم نقش ورقِ حکم یا برگِ بُرش دقیقاً چیزی شبیه خودمحوری و دیکتاتوریست! این ورق یا برگ، چیزی را میبُرد که به مثابهی حقوق دموکراتیک و به رسمیت شناخته شدهی آحاد جامعهست. این خاصیت و قانون بازی حکم است که در وقت بُرش، برگهای سر با تمامیِ حقوق و برتریشان نادیده انگاشته میشوند. کسی مقابل برگِ بُرش حقی ندارد ولو اینکه این سو پایینترین خال باشد و آن سو آس و شاه باشند! لُب کلام اینکه در نهایت این حکم است که سمبهاش پر زور است و در وقت گره خوردن بازی کوچک و بزرگ نمیشناسد و نتیجه را رقم میزند.
در یادداشت قبل به محوریت "کرونا ویروس" با تیتر (#اینگونهباهمشکستش_دهیم؟!) به نقد رفتارهای مردم در مواجهه با این بیماری پرداختم. نویسنده میداند اکنون وقت سرزنش هیچ یک از طرفین چه دولت چه ملت نیست، لکن موضوع آنقدر واجب است که به فاصلهای اندک، مجدد به صرافت نوشتن افتاده و اینبار اما روی سخن با حاکمیت و نهادهای مسئول است. نهادهای مسئولی که میبایست نقش ابتدای مطلب نگارنده را ایفا کنند و برای عبور از این وضعیت نگران کننده، حاکمِ مطلق باشند و البته پاسخگو. (در مثل مناقشه نیست.)
حاکمِ مبارزِ ما در جنگ با این کرونای زهرماریِ خارجی حتی منتظر بُر زدن یارش هم نباشد و با تدبیرش حمله کنندهای قابل مقابلِ مهمانِ یورش بردهی چابکی باشد که شوربختانه در برخی شهرها حالتِ میزبانی گرفته و نام مهمان را از خود زدوده است!
ابتدای رویارویی با کرونا میتوانستیم با بستن به موقع مرز هوایی با چین مانع از ورود ویروس شویم یا حداقل ورودش را به تاخیر اندازیم که نکردیم. حال که با اهمال ما وارد شد و ما را به بازی فراخوانده باز میتوانستیم با قرنطینهی شهر قم منتظر هفت دست بازی نمانیم و این ویروس منحوس را به اصطلاح کوت کنیم و بازی را زودتر از حد معمولش به پایان برسانیم که باز هم نکردیم و اینک به زحمت و نفس افتادهایم تا خبطمان را جبران کنیم. خبطی که اول کار با هزینه و انرژیِ به مراتب کمتری قابل کنترل بود. اکنون اما ما نیازمندِ حاکمِ مطلق و حاذقی هستیم تا حین بازی حتی اگر لازم باشد برابر حریفش تقلب هم بکند که عین ثواب است این تقلب! در مواجهه با پلشتی و ویروسی که ناجوانمردانه به جان شهروندان افتاده چه جای رحم و پاکدستی و این دست شعارهاست؟ چه، خداوند متعال در قرآن میفرماید: "و مكروا و مکر الله والله خير الماكرين".
همگی مشتقانه موافق مکر در برابر ویروسی هستیم که از کار و زندگیمان کرده، بدیهیترین حقوقمان را گرفته، برخی را افسرده کرده، کادر پزشکیمان را از شب و روز انداخته، جان عزیزانمان را گرفته و هزاران بلا و کوفت دیگر ... به یاری خداوند اما منتظر برپایی جشنِ بزرگِ پیروزی در آخر بازی هستیم و قرار گذاشتهایم شکستش دهیم انشاءالله.
همه بدانیم که کار از خواهش و التجاء گذشته است، لازمهی کار ابزارهای حاکمیتیست و اینک وقت آن رسیده تا حکومت مقابل این ویروسِ ناخوانده، خودکامهترین باشد، اگر لازم است توتالیتر شود، ببُرد و البته در پایانِ دست انتظار این است که بَرندهی بازی باشد نه آنکه با حاکم کوتی، به خود و دیگران شوک وارد کند و یا سر آخر ببیند بازی را باخته و بالاجبار با دادنِ امتیاز آمادهی دورِ مجدد بازی شود. این اطلاق اختیارِ مطلق از آن جهت است تا نهادهای مسئول بدانند حال که در پیشگیری اولیه ناکام بودهاند فردا روز مطالبهگر نباشند و کاسه کوزهها را سر مردم نشکنند که ما اختیار نداشتهایم، همکاری صورت نگرفته و چه و چه و سر آخر منتقد شوند و گلایه کنند! خیر پذیرفتنی نیست. همانگونه که نهادهای مسئول دارای اختیار و ابزار هستند همانطور نیز پاسخگوی نتیجهی کار در حوزهی مسئولیتشان باشند. وانگه از سر ناچاری اگر صحبت از محدودیتهاست این تلقی هم به وجود نیاید که ما صرفاً وظیفه داریم محدود کنیم و آن دستفروش یا راننده یا کارگری که نان شبش آجر شده برود به امان خدا! خیر، حتماً پذیرفتنی نیست. به عنوان مصداق آن راننده یا کارگر مگر ممکن است به محدودیت تن دهد؟ محدودیت یک روز یک هفته، اما در تداومِ تحدید زیر سایه تهدید بالاخره وی را نیازمند مایحتاج و مخارج میکند. لذا دولت موظف به تامین امنیت درآمدی و جبران خسارات ناشی از اعمال محدودیتهاست تا سطح امنیت روانی جامعه نیز در وضعیت قرمز قرار نگیرد که آن وقت بشود قوز بالای قوز!
ما امروز با ورود کرونا ویروس در یک حالت اضطراری زندگی میکنیم که دقیقاً به حکومتی با خصوصیات و توصیفاتِ پیروزمندانهی بالا نیاز داریم تا بهسلامت از بازیِ اجباری که در یقهمان فرو رفته رها شویم.
در خاتمه، یادداشت را با جملهای منتسب به امپراتوری فقید فرانسه و یکی از برترین فرماندهان نظامی تاریخ به پایان میرسانم. ناپلئون بناپارت میگوید: "بشر برای علایقش سختتر میجنگد تا برای حقوقش".
اینک حکایت ماست! با تمام وجود و با طیب خاطر از تمامی حقوق اولیهی خود و هر چه عُلقه بوده دست کشیدهایم، شدیدترین تحریمها و ایضاً حصر خانگی را بر خود و خانوادههایمان تحمیل کردهایم و بدیهیترین حقوقمان را دور انداختهایم تا به حفظ جانِ خود و آنان که دوستشان داریم چنگ بزنیم و نگذاریم کرونا ویروس بر ما مستولی گردد.