ابوعلی زرین‌قلم

چند هفته‌ای است که همه تلاشم این بوده که در سایه روزهای سختی که مردم در مبارزه با بیماری کروناویروس دارند، در مورد تعطیلی استان تعطیل بوشهر ننویسم و از عملکرد ضعیف و بدِ شبه‌مسوولانی که بر آن حکومت می‌کنند، چیزی نگویم. اما وقتی آنها نمی‌توانند زبان در کام گیرند و حرفی نزنند که باعث دست به قلم شدن ما نگردد، چرا ما سکوت کنیم؟ دو روز دیگر سال 1398 به پایان می‌رسد، سالی نحس و پر از بدختی و فلاکت که به‌نظر هیچ وقت از خاطره مردم ایران زدوده نخواهد شد. این روزها هم که کروناویروس به جان مردم افتاده و بوشهری‌ها دربه‌در دنبال آن هستند تا مانع از هجوم این ویروس به درون خانه خود شوند، بر گرفتاری و فلاکت مردم افزوده شده است. در این روزها خبرهای خوب زیادی به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد مردم بوشهر هم مانند سایر استان‌ها در حال کمک برای هم‌افزایی برای مقابله با کوئید19 هستند. اما از سوی دیگر وقتی نگاه می‌کنیم که هنوز هم راست نگفتن به مردم یک رفتار عادی در میان برخی از مسوولان دولتی است از خودم خجالت می‌کشم که چرا به حسن روحانی رای دادم که چنین افرادی بخواهند مدیریت استان بوشهر را در دست داشته باشند. افرادی که برای عیدنوروز امسال برنامه‌ها ریخته بودند و می‌خواستند با سوءاستفاده از موقعیت شغلی خود و با در دست داشتن آژانس‌ هواپیمایی و شرکت‌های گردشگری و کرایه کشتی مسافری، میلیاردها تومان به جیب بزنند. البته خدا جای حقی نشسته و اجازه دزدی بیشتر نمی‌دهد. اما افسوس می‌خورم که چرا کوئید 19 آمد و به جای عبدالکریم گراوند رسید و مانع از عوض شدنش شد. قرار بود به دلیل عملکرد بسیار بد در حوادث آبان‌ماه که تا مدت‌ها تصاویرش در مقدمه خبری برخی از شبکه‌های معاند جمهوری اسلامی پخش می‌شد، گراوند برود و فرد دیگری جایش را بگیرد. اما کروناویروس باعث شد تا ما همچنان شاهد تداوم مدیریت ضعیف او باشیم. او چند روز پیش در یکی از شهرهای اطراف بوشهر کارگاه بسته‌بندی الکل را به جای کارخانه تولید الکل افتتاح کرد!! همین دو روز پیش هم خواستار تهیه شدن وسایل و امکانات لازم برای برداشت گندم شد! و من مانده‌ام که قرار است من این تجهیزات را تهیه کنم؟ استاندار نباید بیاید و بگوید که تجهیزات و امکانات فراهم است؟ نباید بگوید اگر کم و کسری وجود دارد، مدیران و مسوولان بگویند تا من در تهران پیگری کنم؟ به خدا قسم چند ماهی بود که اصلا حرف‌هایشان را پیگیری نمی‌کردم تا کمتر عذاب بکشم، اما وقتی به صورت تصادفی می‌خوانم نمی‌توانم بنویسم. فقط مانده‌ام ویروس بدبختی و فلاکت ناشی از مدیران دولت شیخ حسن کی قرار است دست از سر ما بردارد.