bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۳۶۸
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۰۱ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
روانکاوی قتل‌های هفته گذشته بوشهر در گفت‌وگو با یک روانشناس؛
داود علیزاده: صفحه حوادث روزنامه‌ها معمولا سیاهه جنایت‌هایی است که روایت زرد و عامه‌پسند آن برای عوام جذاب است. تیترهایی اغوا کننده که نگاه را به سوی خودش می‌کشاند و البته به اندک زمانی فراموش می‌شود. انگار نه جنایتی رخ داده و نه روایتی صورت گرفته است.

داود علیزاده

صفحه حوادث روزنامه‌ها معمولا سیاهه جنایت‌هایی است که روایت زرد و عامه‌پسند آن برای عوام جذاب است. تیترهایی اغوا کننده که نگاه را به سوی خودش می‌کشاند و البته به اندک زمانی فراموش می‌شود. انگار نه جنایتی رخ داده و نه روایتی صورت گرفته است.

اگر از زاویه روانشناسی و جامعه‌شناسی به بروز چنین پدیده‌هایی دقت شود، در آن صورت می‌توان ریشه عمیق چنین حوادثی را نه در یک نزاع سطحی؛ بلکه در ساختار روانی و اجتماعی جست‌وجو کرد.

در هفته گذشته در استان بوشهر دو جنایت پی در پی رخ داد. براساس گزارش نیروی انتظامی و البته به نقل از فرمانده انتظامی استان بوشهر در تاریخ 30 فروردین، شخصی با هویت معلوم در یک واحد مسکونی بر اثر اصابت گلوله به قتل رسید. قاتل، فردی 71 ساله بوده و صاحب منزلی است که قتل در آن رخ داده است.

سرهنگ خلیل واعظی با بیان اینکه بررسی‌های علمی و رصد اطلاعاتی مأموران پلیس آگاهی شهرستان دشتستان، متهم شناسایی و در یکی از شهرستان‌های استان فارس با همکاری پلیس آن استان دستگیر شد.

فرمانده انتظامی استان بوشهر دلیل مشاجره منجر به قتل را اختلاف مالی قاتل و مقتول مطرح کرد و افزود: مقتول به منزل قاتل مراجعه و پس از بروز اختلاف، با استفاده از سلاح جنگی به قتل رسیده است.

اختلاف مالی و نزاع را تا حدودی در این ماجرا می‌توان درک کرد، هرچند پایان این نزاع وحشتناک بوده است؛ چند روز پیش از این ماجرا، جنایتی دیگر در استان بوشهر رخ داد است.

مادری به وسیله فرزندخود، نه تنها به قتل رسیده؛ بلکه جسدش نیز سوزانده شده است.

سردار خلیل واعظی با بیان اینکه در ساعت ۱۹ شب ۲۶ فروردین مفقودی یک زن ساکن شهر بوشهر، به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش شد، گفت: دو ساعت پس از آن جسد سوخته یک خانم در محور «عالیشهر- بنه گز» به وسیله رهگذران پیدا می‌شود.

وی در تشریح این خبر افزود: پس از تطبیق مشخصات فرد مفقودی و جسد پیدا شده، تیم ویژ‌ه‌ای از کارآگاهان پلیس آگاهی به صورت تخصصی این موضوع را رسیدگی کردند و در نهایت فرزند متواری این خانم به عنوان متهم دستگیر شد.

فرمانده انتظامی استان بوشهر با بیان اینکه متهم عنوان کردکه همیشه با مادرش به دلیل اختلافات مالی درگیری داشته است، گفت: روز قتل نیز نزاع و مشاجره لفظی با وی پیدا کرده و در حال عصبانیت با طناب، مادر خود را خفه و در فرصت مناسب جسدش را با خودرو از منزل خارج و در محور عالیشهر «بنه گز» اقدام به آتش زدن آن کرده تا قابل شناسایی نباشد.

بامداد جنوب برای تحلیل روانشناسی این جنایت‌ها و امثال آن به سراغ شبنم میرزایی‌وند، روانشناس و نویسنده رفته است تا گفت‌وگویی در این باره داشته باشد.

این روانشناس در پاسخ به این سوال که از دید شما جرائمی که منجر به فجایعی چون قتل اعضای خانواده می‌شود، ریشه در چه عوامل روانی دارد، گفت: با کمی مطالعه می‌توان فهمید که این‌گونه رفتارهای نابهنجار و هولناک ناشی از انباشته شدن خشم، نداشتن شناخت هیجانات مخرب و مدیریت آن است.

وی با اشاره به میزان ارتباطات افراد یک خانواده خاطرنشان کرد: اینکه یک فرد چقدر می‌تواند در برقراری ارتباط با خانواده خود موفق عمل کرده و پاسخ‌های مناسب با بستر روانی خود ایجاد کند نیز حائز اهمیت است، این یعنی که هر فرد می‌بایست در هر بار برخورد با افراد بتواند به میزان مناسبی از اقنای روانی، دوست داشته شدن، بازخورد مثبت از اعضای خانواده و دیگر افراد خانواده نیز دست یابد، ضمنا از بعضی تعصبات قومی، بومی، جنسیتی نیز نباید غافل شد.

وی در ادامه به این موضوع که چگونه یک فرزند از نظر روانی به این درجه می‌رسد که قادر به قتل یکی از والدین خود می‌شود، پرداخت و گفت: اینکه فردی چه در قالب فرزند، چه باقی نقش‌ها اعم از پدر، مادر، خواهر، برادر بتواند دست به ارتکاب جرم، چه قتل، چه نزاع و یا حتی قطع عضو و... بشود به میزان خشم فرد، ماشه چکان‌های روانی، ( آنچه فرد را تحریک به این کار می‌کنند) و راه‌انداز وقوع قتل است. انگیزه‌های درونی و بیرونی، میزان موانع روانی و فیزیکی موجود و اینکه فرد تا چه حد از قوانین اجتماعی تبعیت دارد؛ اگرچه در خیلی از موارد شاهد وقوع قتل از سمت افراد بهنجار جامعه نیز هستیم.

میرزایی‌وند به اموری که می‌تواند از این فجایع جلوگیری کند نیز اشاره کرد و افزود: برای جلوگیری از این‌ گونه اتفاقات باید افراد را به شناخت، کنترل هیجانات و توقف آن در لحظه، ایجاد بستر مناسب برای روابط حسنه خانواده، شناخت نوع و چگونگی رفتار بین اعضا و البته فرهنگ‌سازی از سوی رسانه‌ها و افراد روانشناس و مددکار اشاره کرد.

وی در ادامه به عوارض دوران قرنطینه در بروز خشونت‌های خانوادگی پرداخت و گفت: در ایام قرنطینه به دلیل بالا بودن استرس و اضطراب ناشی از این بیماری گاهی رفتارهای مخرب نیز بیشتر است؛ وقت گذاشتن افراد خانواده با یکدیگر،‌کسب آگاهی درباره آنچه افراد را دچار اضطراب یا وسواس می‌کند و رفع آن با اطلاعات به‌اندازه و صحیح، پر کردن اوقات فراغت با کارهای عقب‌مانده یا سالم از عوامل کمک‌کننده هستند.

این روانشناس در ادامه با تاکید بر موقعیت زمانی ویژه‌ای که در آن هستیم خاطرنشان کرد: این ایام به‌دلیل رکود اقتصادی، استیصال ناشی از نبود بهره‌وری انسانی و شغلی، میزان بالای استرس، و بیشتر شدن فشارهای درونی و بیرونی (ذهنی، و محیطی) می‌تواند این‌گونه رفتارهای نابهنجار را تا حد زیادی افزایش دهد؛ بنابراین افراد ممکن است برای خلاصی از فشار روانی دست به این‌کارهای مخربی بزنند.

در هر دو جنایت دلیل اختلاف مالی عنوان‌شده است. میرزایی‌وند در خصوص اختلاف مالی و نقش آن در بروز فجایعی این‌چنینی گفت: قریب به درصد بالایی از وقوع جرم‌های اجتماعی ناشی از فقر مالی است؛ چراکه وضعیت مناسب مالی به افراد وجه مناسب اجتماعی، آسایش روانی، حل اکثر مشکلات زندگی وابسته به تمکن مالی، خودباوری، عزت‌نفس، و برداشتن فشارهای ناشی از فقر است. حال تصور کنید نبود هر یک از موارد بالا چه بر سر هویت و عزت‌نفس افراد آورده و می‌تواند محرک قوی دال بر این موضوع باشد.

در کنار فقر مالی، اختلاف مالی، فقر فرهنگی نیز یکی دیگر از مولفه‌های ارتکاب جنایت شمرده می‌شود. این روانشناس در این خصوص نیز چنین توضیح داد: فقر فرهنگی و البته نداشتن اطلاعات کافی در رابطه با فعالیت‌های اجتماعی می‌تواند زمینه بروز جرم را افزایش دهد. به‌طور مثال وقتی افراد در رابطه با نحوه کار‌یابی، دست زدن به مشاغل کاذب و یا پرخطر، روابط با افراد دارای سابقه جرم در بعضی از مناطق، افزایش تعداد افراد خانواده و رعایت نکردن تنظیم خانواده و بعضی تبعیض جنسیتی اطلاعات کافی نداشته باشند همین مساله می‌تواند بستر بروز مشکلات و به‌تبع آن جرائم را فراهم کند.

وی در پایان اظهار امیدواری کرد که در آینده با پرورش مددکاران اجتماعی، فرهنگ‌سازی به‌موقع، ایجاد بسترهای مناسب مالی به درک متقابل افراد نسبت کمک شود تا شاهد بروز چنین حوادث تلخ و ناگواری نباشیم.

می‌توان نتیجه گرفت که دوران حساس کنونی و بحران ایجاد شده باعث کاهش سطح تحمل افراد شده است که در آن سطح وضع مالی افراد نیز دخیل است. در این شرایط که روحیه و روان افراد دچار فشارهای متعددی است، خلأ وجود مددکاران اجتماعی، آموزش کنترل خشم، درک متقابل و طریق مواجهه با بحران‌های مالی خودش را نشان می‌دهد.

اگرچه تقریبا اکثریت نهادهای اجتماعی در خصوص خشونت در ایام حاضر هشدار داده‌اند و حتی ۱۲ فروردین بود که مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی کشور در ایسنا گفت: «میزان تماس‌های زوجین مربوط به اختلافات خانوادگی در دوران قرنطینه و کرونا با صدای مشاور بهزیستی با شماره ۱۴۸۰ نشان می‌دهد آمارهای اختلافات بین زوجین، سه برابر افزایش یافته است».

وزارت بهداشت هم در پیامکی از مردم خواست در صورت مشاهده یا مواجهه با موارد کودک‌آزاری، همسرآزاری در ایام کرونا، برای دریافت خدمت اجتماعی-روانی به صورت رایگان و شبانه‌روزی با شماره تلفن ۱۲۳، اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی تماس بگیرند.

حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در گفت‌وگو با ایلنا این موضوع را تکذیب کرد و گفت که «طبق آمارهای ما خشونت خانگی شامل مواردی مانند کودک‌آزاری، همسرآزاری، سالمندآزاری و معلول‌آزاری نسبت به گذشته و قبل از ایام کرونا و قرنطینه خانگی تفاوت معناداری نداشته است. البته موارد روال گذشته را داشته‌ایم، اما با افزایش معنادار مواجه نبوده‌ایم. البته این بحث وجود دارد، در شرایطی که استرس در افراد به دلیل موضوع بیماری کرونا و مسائل اقتصادی که افراد با آن درگیر شده‌اند و تعداد زیادی از مشاغل را تحت تاثیر خود قرار داده است، بیشتر شده، باید موضوع خشونت خانگی مورد توجه بیشتر قرار بگیرد»

البته فارس در روز گذشته به نقل از رستم‌وندی معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی درباره افزایش خشونت‌های خانوادگی به واسطه شیوع ویروس کرونا و حضور بیشتر اعضای خانواده در منزل عنوان کرده است:‌ چنین چیزی مطرح نیست بر اساس آخرین آمایش‌های صورت گرفته توسط ایسپا (مرکز افکارسنجی ایران) ۸۵ درصد از مردم اعلام کردند هیچ تغییری در رفتار خانوادگی آنها رخ نداده و آن ۱۵ درصد هم ناشی از تغییر سبک زندگی است.

با این حال، اخبار غیررسمی و البته رخداد قتل‌هایی که ذکر شد گواه خشونت خانگی این‌روزهاست و به یکی از بحران‌های جدی بسیاری از خانواده‌ها تبدیل شده است.


نام:
ایمیل:
* نظر: