bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۳۶۹
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۰۱ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
دمیدن روح تازه به مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی را در فیلم «خروج» به نظاره بنشینید؛
الهام بهروزی: یکی از صنوفی که به‌دنبال شیوع کرونا در کشور سخت زیان‌دیده شده‌‌اند، سینماگران هستند. هنرمندانی که یا کاری را در حال فیلمبرداری و تولید داشتند یا کاری را آماده اکران! به‌هر حال کرونا به این قشر هم رحم نکرده و موجب تعطیلی و کسادی کار آنها شده است. در این میان اما برخی از فیلمسازان به جای چه‌کنم، چه کنم کردن و زانوی غم بغل گرفتن ترجیح دادند در این برهه زمانی بحرانی ریسک کنند و از ظرفیت فضای مجازی برای اکران کارشان بهره بگیرند! مانند تصمیمی که ابراهیم حاتمی‌کیا برای اکران تازه‌ترین اثر خود به نام «خروج» گرفت.

الهام بهروزی

یکی از صنوفی که به‌دنبال شیوع کرونا در کشور سخت زیان‌دیده شده‌‌اند، سینماگران هستند. هنرمندانی که یا کاری را در حال فیلمبرداری و تولید داشتند یا کاری را آماده اکران! به‌هر حال کرونا به این قشر هم رحم نکرده و موجب تعطیلی و کسادی کار آنها شده است. در این میان اما برخی از فیلمسازان به جای چه‌کنم، چه کنم کردن و زانوی غم بغل گرفتن ترجیح دادند در این برهه زمانی بحرانی ریسک کنند و از ظرفیت فضای مجازی برای اکران کارشان بهره بگیرند! مانند تصمیمی که ابراهیم حاتمی‌کیا برای اکران تازه‌ترین اثر خود به نام «خروج» گرفت.

هرچند این تصمیم موافقان و مخالفانی داشت و بیش از همه برای کارگردان و تهیه‌کننده اثر نگرانی از سوءاستفاده سودگران از اکران آنلاین فیلم و قاچاق آن به همراه داشت؛ اما این کارگردان انقلابی سینمای ایران این بار هم بسان قهرمانان عاصی ساخته‌هایش با جدیت تصمیمش را اجرائی کرد. هر چند تنها ساعتی بعد از اکران آنلاین «خروج» در فیلیمو و نماوا قاچاق شد و نشان داد که این نگرانی‌ها بیراه نبوده است و کانون کارگردانان سینمای ایران این اقدام را محکوم کردند اما خوشبختانه با ورود به‌موقع پلیس فتا وبسایت‌ها و کانال‌هایی که این فیلم به صورت قاچاقی به نمایش گذاشته بودند، مسدود شد.

اکران آنلاین این فیلم در روزهای نخست به فروش میلیاردی دست یافت تا حاتمی‌‌کیا و عوامل این فیلم مزد زحمات خود را هدریافته نبینند. بدیهی است که نام این کارگردان به‌دلیل تولید آثار منحصربه‌فرد در مورد جنگ و قهرمانان جنگی با دفاع مقدس گره خورده است. او در «خروج» نیز با نگرش خاص خودش، توانسته روحی دوباره در کالبد نیمه‌جان سینمای دفاع مقدس بدمد و آتش رو به خاموشی این ژانر را دوباره زنده کند. قهرمان این فیلم مزرعه‌داری است که فرامرز قریبیان نقش آن را ایفا کرده است. مزرعه‌داری که در جریان جنگ تحمیلی حضوری فعال داشته است و پس از اتمام جنگ دور از هیاهوی دیگران در صحرا در مزرعه‌اش به کشاورزی مشغول است. این قهرمان آرامش خویش را در انزوا یافته است؛ انزوایی که بوی عصیان می‌دهد، بوی مطالبه‌گری... همه چیز ظاهرا خوب پیش می‌رود و زمین‌ها پر از محصول پنبه است تا اینکه آبی مزارع را در برمی‌گیرد...

از اینجاست که عصیان و عدالت‌خواهی رحمت (فرامرز قریبیان) عیان می‌شود... حاتمی‌کیا در این فیلم همانند بسیاری دیگر از فیلم‌هایش نقدی به اتفاقات جامعه و نیز مسوولان دارد که این‌ بار از منظر خیلی منتقدان و کسانی که فیلم را دیده‌اند، واضح‌تر به نقد دولت فعلی پرداخته است تا جایی که پیش از تمام شدن ساخت فیلم خبرهایی رسیده بود مبنی براینکه محمدرضا شریفی‌نیا در «خروج» نقش حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور را بازی می‌کند. البته خود آشنا هنگام نمایش فیلم در جشنواره به پردیس ملت آمد و حتی در نشست خبری آن هم شرکت کرد؛ اما در پاسخ به اینکه آیا فکر می‌کند منظور حاتمی‌کیا در فیلم «خروج» خود او بوده است؟ گفت: منظور آقای حاتمی‌کیا من نبودم بلکه همه مشاوران منظورشان بوده است!

البته حاتمی‌کیا در این‌باره گفته است که تحقیقات این فیلم سال ۸۹ انجام شده و در واقع «خروج» از همان زمان شکل گرفته اما آنچه می‌خواست بسازد جور نمی‌شد تا اینکه به این دولت و این دوره رسیده در هر دولت دیگری هم بود، همین اتفاق می‌افتاد. بدون تردید اعتراضی که در لایه‌های زیرین و رویین فیلم دیده می‌شد خیلی به نارضایتی و اعتراض مردم به دولت فعلی نزدیک است و همین موجب هم‌ذات‌پنداری مخاطب به داستان فیلم شده است.

یک منتقد سینما در خصوص «خروج» حاتمی‌کیا می‌‌گوید: خروج برخلاف فیلم قبلی حاتمی‌کیا اثر ساده‌ای است؛ اما باید درباره این سادگی و چیدمان موقعیت‌های بحرانی که باعث مهم بودنِ اثر شده حرف بزنیم. سادگی روایی همراه با پیچیدگی‌های مضمونی ساختار دلچسبی به‌وجود آورده است، بنابراین خروج فارغ از هر لکنتی روان و ساده قصه‌گویی می‌کند و فیلمسازش بدونِ هیچ مصلحت‌طلبی و شوآف‌های رایج توخالی در سینما قهرمان می‌سازد و این قهرمان مثل همیشه در طلبِ حق اجتماعی دیگران می‌کوشد.

افشین علیار درباره قهرمان این فیلم می‌افزاید: رحمت در «خروج» ادامه همان حاج کاظم است که حالا پس از سال‌ها هنوز برای رسیدن به مطالبه‌اش تلاش می‌کند. او همان بسیجی رزمنده‌ای است که برای کشورش جنگیده و باز به زمین کشاورزی‌اش برگشته؛ اما حالا صدای اعتراضش آنقدر آرام و نحیف است که به جایی نمی‌رسد. در سکانس اول رحمت در مواجهه با مامور دولت می‌گوید: «من با هر کسی کار داشته باشم، می‌رم دمِ خونش» این جمله نمادین تبدیل به واقعیت می‌شود. رحمت در همان سکانس اول به رئیس‌جمهور کمک می‌کند. او و همراهانش را تا هلی‌کوپتر می‌رساند؛ اما در ادامه رحمت به‌دلیل گرهی که به دست استاندار می‌توانست باز شود، تصمیم می‌گیرد به خیابان پاستور برود و قبل از آن جنازه پسر شهیدش را که مرزبان بوده به او می‌رسانند ولی شهادت پسرش نمی‌تواند تاثیر منفی روی او بگذارد. رحمت به دلیل کم‌کاری استاندار یا دولت معیشت خود و همشهریانش را در معرض خطر می‌بیند؛ اما از اینکه پسرش در راه حفاظت از کشور به شهادت رسیده خشنود است. خودِ رحمت هم در شرایط فعلی یک رزمنده است که می‌خواهد از زمین و خاکش دفاع کند، حتی زمانی که رحمت می‌خواهد به تهران بیاید، لباسش به رنگ ارگانی سپاه است و انگار فیلمساز می‌خواهد روی رزمنده بودن کارگری که معترض وضع موجود است، تاکید کند. کسی که قاعدتا یک شهروند ایرانی است و دلش برای وطنش می‌تپد.

این منتقد در پایان یادآور می‌شود که خروج با یک عصیان همراه است که ربط اساسی به معیشت یک جامعه دارد، فیلمساز هنوز نگرش فیلم «آژانس شیشه‌ای» را در سر دارد و هنوز نسبت به بی‌تفاوتی‌ها معترض است. قهرمانش دردمند است و کسی به درد او گوش نمی‌کند، هنوز هم قهرمان فیلم حاتمی‌کیا با نیش و کنایه حرف می‌زند، او مطالبه زیادی ندارد. اگر حاج کاظم سعی داشت همرزمش را برای مداوا از مملکت خارج کند در «خروج» رحمت با دلسوزی تمام باز هم برای حق و حقوق همشهری‌های خود جلو می‌رود او نماینده و ریش‌سفیدی است که همه او را قبول دارند. قهرمانان فیلم‌های حاتمی‌کیا آدم‌های‌شریف و کم‌توقعی هستند و اعتراض‌ها و مطالبات کوچکی دارند که درایت سیاسی می‌تواند به راحتی این مطالبات کوچک را حل کند؛ اما مسوولیت‌نشناسی بحران‌ساز می‌شود.

بدهی است فیلم «خروج» فیلمی مردمی است؛ فیلمی که ناگفته‌های مسکوت مردمی نجیب را در قالب عصیان و خشمی یکباره به تصویر می‌کشد؛ دادخواهی مردمی را که از شرایط موجود عاصی شده‌‌اند و گوش شنوا و مسوولی برای گره‌گشایی کلاف‌های سردرگم زندگی‌شان نمی‌یابند. این فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده است؛ از همین روی است که اثر از نظر محتوا به دل می‌نشیند اما به عقیده برخی از منتقدان، خروج از منظر هرچند حاتمی‌کیا در این فیلم تا حدودی تلاش کرده از حال و هوای فیلم‌‌های وسترن استفاده کند اما در این کار چندان موفق ظاهر نشده است پرویز جاهد (منتقد سینما) در این باره می‌گوید: هر چند که خروج، عناصری از ژانرهای وسترن، دهقانی و جاده‌ای را در خود دارد ولی فیلم ژانر نیست. نشانه‌هایی از فیلم‌های جاده‌ایِ داستان استریت (دیوید لینچ، ۱۹۹۹) و شوگرلند اکسپرس (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۷۴)، فیلم وسترن نابخشوده (کلینت ایستوود، ۱۹۹۲) و فیلم‌های دهقانی زنده‌باد زاپاتا! (الیا کازان، ۱۹۵۲) و خوشه‌های خشم (جان فورد، ۱۹۴۰) در خروج وجود دارد اما خروج بیش از همه یادآور ژانر فیلم‌های رئالیسم سوسیالیستی و فیلم‌های ملی-میهنی اتحاد جماهیر شوروی است. در این ژانر، فرد اهمیتی ندارد، قهرمان، فرد نیست بلکه جمع و توده است و فرد باید قربانی شود یا نادیده گرفته شود. اگرچه حاتمی کیا، کاملا در محدوده این ژانر عمل نمی‌کند اما حرکت کلی فیلم او در این جهت است.

ولی با همه این‌ها حاتمی‌کیا با ساخت این فیلم ارزشی ثابت کرده است که کورکورانه و پیرو جریان یا حزب خاصی فیلم نمی‌سازد بلکه او به اقتضای زمان و با توجه به نیاز جامعه فیلمسازی می‌کند. او با ساخت خروج نشان می‌دهد که به متن جامعه وصل است و دچار هپروت نشده است.

طبیعتا حاتمی‌کیا فیلمساز مهمی در مسیر تاریخ فیلمسازی سینمای ایران است. شاید خیلی از مخاطبان او و سینمایش را دوست نداشته باشند، اما نقش حاتمی‌کیا در گسترش سینمای بعد از انقلاب ایران انکارناشدنی است و نمی‌توان تاثیر او را در بازتاب نگاه شخصی‌اش به موضوعات اجتماعی و سیاسی نادیده گرفت. حاتمی‌کیا، به‌عنوان یک سینماگر مولف، بعد از علی حاتمی شاید تنها فیلمسازی باشد که هویت ملی خود را با غرور در آغوش می‌گیرد و آن را به سینمایش می‌آورد.

بنا به عقیده برخی، حاتمی‌کیا اصالتا انسان رادیکالی است. انگار هیچ قاعده و قانونی را برنمی‌تابد و همیشه ساز مخالف در دست دارد. این عصیان و عصبیت به فیلم‌ها و قهرمان‌های حاتمی‌کیا هم می‌رسد. با اینکه عموما در گروه فیلمسازان دولتی قرار می‌گیر؛ اما طعم توقیف و سانسور را هم چشیده است. «به رنگ ارغوان» یکی از جذاب‌ترین آثار حاتمی‌کیا، سال‌ها توقیف بود و «گزارش یک جشن» او هم پس از رونمایی در جشنواره فجر، در پستو وزارت ارشاد در حال خاک خوردن است. با همه این‌ها، حاتمی‌کیا همیشه موضعش را با صدای بلند فریاد زده است و حتی مراسم اختتامیه جشنواره فجر هم باعث نشده است در ابراز عقایدش ابایی داشته باشد!

او در تازه‌ترین ساخته‌اش (خروج) به مطالبه‌گری و دادخواهی روحی تازه بخشیده است و با راهی کردن هشت پیرمرد و یک زن به دل جاده یادآوری کرده است که مطالبه‌گری سن و سال و جنسیت نمی‌شناسد؛ بلکه با این کار کوشیده است که بگوید نفس مطالبه‌گری ماهیتی انرژی‌بخش و جوان‌گونه دارد. به مطالبه‌گر انرژی و شور می‌بخشد و در آن خبری از ضعف نیست! حاتمی‌کیا در حقیقت در این فیلم بی‌اعتمادی مردم را به گفته‌ها و وعده‌های مسوولان شهرستانی و استانی به‌رخ می‌کشد. موضوعی که حائز اهمیت است و وضعیت فعلی نمایانگر عمق این بی‌اعتمادی است. به همین دلیل آنها گوش شنوا را برای داد خود تنها در پاستور می‌جویند!


نام:
ایمیل:
* نظر: