بامداد جنوب :
عسلویه تا پیش از سال ۱۳۷۸ روستایی با جمعیتی کمتر از
دو هزار نفر و از توابع شهرستان کنگان بود. با استقرار تاسیسات پالایشگاهی در این منطقه،
این روستا به «بخش» ارتقا یافت و به جمعیت ساکن در این منطقه حدود ۶۰ هزار نفر نیروی
کار که بیشتر آنها را کارگران مجرد تشکیل میدادند، افزوده شد. شروع استقرار تاسیسات
صنعتی در این منطقه، باعث رفع مشکل بیکاری در منطقه استان بوشهر و حتی بخشهایی از
استانهای مجاور شد. با وجود این مشعلهای پالایشگاههای منطقه که یکی از درآمدهای
اصلی برای کشور نیز به شمار میآید، باعث آلودگی شدید
محیط زیست این منطقه شده است. «عسلویه» را در بدو ورود سه چیز تعریف میکند. زخم کهنه
فلر (مشعل)هایی که همچنان میسوزند. انبار روباز «گوگرد» که یک اتوبان را از فرودگاه
عسلویه بهسمت شهر رنگ زرد میزند و آلودگی را به هوا میفرستد در نهایت آسمانی که
زیر هالهای از آلودگیها گم شده و شب هم نمیتواند ایستایی آلودگی آن را کتمان کند.
هوای عسلویه که بهعلت همسایگی با تاسیسات عظیم نفت،
گاز و پتروشیمی همیشه آلوده است وقتی مشعلها بد
میسوزند، آلودهتر میشود. اگر چه تجمیع صنایع نفتی در استان بوشهر بالاخص عسلویه
مشکل بیکاری ساکنان آن مناطق را تا حدود زیادی حل کرد و اغلب آنان با استفاده از توسعه
اقتصادی و فرصت کاری پیش آمده توانستند شرایط اقتصادی خود را بهبود بخشند اما آلودگی
هوا و میزان آلایندههای سمی حاصل از احتراق ناقص پالایشگاهها آن چنان زیاد است که
خیلی از مردم بومی آن منطقه اعتقاد دارند که به نفرین منابع دچار شدهاند و آرزو دارند
زمان به عقب برگردد تا آنان با مخالفت با احداث پروژههای نفتی با هم خود و هم منطقه
جغرافیاییشان را از خطر نابودی نجات دهند. بیتردید تاثیر منفی آلایندههای شیمیایی، آلودگی هوا و آلودگی
صوتی بر بهداشت جسمی و روانی مردم بومی منطقه قابل کتمان نیست. مشکلات زیستمحیطی شهرستانهای کنگان، عسلویه، چاه مبارک و روستاهای
پیرامون باعث سرطان، سقط جنین، فرزندان ناقص الخلقه،
نازایی و بیماریهای ریوی تنفسی و پوستی شده است.
در کشور ما وقتی حرف از انرژی و صنایع بزرگ نفتی به
میان آورده میشود سریع نام عسلویه و کنگان در اذهان
متبادر میشود، نامی که این روزها مترادف با آلایندگیهای زیستمحیطی شده است. با توجه به راهاندازی چندین ساله صنایع عظیم نفتی
در عسلویه، نام این شهر در ایران و حتی در جهان بیشتر از سایر شهرهای منطقه که متاثر
از فضای صنعتی هستند، شناخته شده است، نادیده انگاشتن مردم بومی در قلب آلایندگیهای
صنایع گاز و پتروشیمی زیرسایه دود فلرهای بلند، انبارش گوگردهای روباز، ورود فاضلابهای
رقیق شده تاسیسات پتروشیمی و گاز به دریا که دقایقی نگاه کردن به آن زجرآور است، امید
به زندگی و سلامت انسان و حیات آبزیان را در معرض تهدید جدی قرار میدهد.
از جمله مشکلات آلودگی هوا
که باعث افزایش بیماریهای تنفسی در میان سالخوردگان و جوانان، کاهش میزان دید،
خسارت گیاهان و جانوران شده و اثرات آن در سطح جهانی فاجعهآمیز
است. بد نیست تعریفی از آلودگی هوا داشته باشیم. در اینجا به بررسی آلودگی هوای
ناشی از گازها و خصوص گاز دیاکسید گوگرد میپردازیم. در اثر وجود این ماده ریزش باران
و برف اسیدی مشاهده میشود که در اثر تبدیل به ذرات سولفات یا قطرات اسید سولفوریک
تحت تاثیر شرایط جوی صورت میگیرد. گوگرد یا سولفور یک نافلز بدبو، بدمزه و چند ظرفیتی
و عنصری مهم برای همه موجودات زنده است، برای نمونه میتوان به حضور گوگرد در ساختار
اسید آمینوها و پروتئینها اشاره کرد. این عنصر بهصورت اولیه در کودها استفاده میشود
ولی بهصورت گستردهتر در باروت، ملیّنها، کبریتها و حشرهکشها نیز بهکار گرفته
میشود.
مدیرکل محیط زیست استان بوشهر گفت: سالهاست که موضوع گوگردها و آلودگی ناشی
از آن در عسلویه وجود دارد و انتشار آلودگی از انبارهای روباز گوگرد و همچنین در مسیر
منتهی به این انبارها و هنگام حمل و نقل غیراستاندارد اتفاق میافتد. شکایتهایی علیه
انبارهای روباز گوگرد در عسلویه داشتهایم که هنوز هم پروندهها در جریان است و منتظر
صدور رای هستیم، منطقه ویژه ساخت انبارهای مکانیزه و سولههای محصور –بهجای
انبارهای روباز نگهداری گوگرد- را در دستور کار قرار داده است اما بسیار کند پیش میرود.
فرهاد قلینژاد افزود: در مورد کامیونها هفته پیش بازدید
داشتیم و راهکارهایی برای پوشش حفاظتی در جهت حمل
و نقل ارائه کردیم، همچنین برای ایجاد انبارهای مکانیزه نیز به آنها فرصت دادیم و
مهلتی برای رسیدگی هر چه سریعتر قرار دادهایم
که در صورت رسیدگی نشدن از پلیس راهور تقاضا خواهیم کرد به این موضوع ورود کرده و جلو
رفت و آمد و تردد آنها را بگیرد. یک سری اقدامات کنترلی دیگر هم اضافه شده است که البته
هنوز اجرائی نشده، یکی از منابع آلودهکننده هوای عسلویه
انبارهای روباز گوگرد است، همچنین نقل و انتقالات غیراستاندارد که محل و منشا آلودگی
هستند.
وی درباره ایستگاه پایش هوای عسلویه یادآور شد: بخشی
از ایستگاه پایش هوای عسلویه فعال است و میزان آلودگی هوا را پایش میکند؛ ایستگاه
جدید عسلویه نیز طی دو ماه دیگر نصب میشود، همچنین هشت ایستگاه
پایش در منطقه ویژه مستقر است که تحت نظارت محیط زیست کار میکنند. بوی گاز منتشرشده ناشی از بدسوزی فلرها و همچنین نشت گاز از پالایشگاههای
گازی کنگان است. برنامههای سند ملی کاهش آلایندگی آماده شده و اقدامات مربوط نیز در
این مسیر انجام شده است که امیدواریم هر چه سریعتر به نتیجه برسد. ما با نفت به جایی نمیرسیم،
از رسانهها تقاضای همکاری داریم و انتظار ما این است سازمانهای مردمنهاد و فعالان
محیط زیست به کمک ما بیایند و برای حفظ محیط زیست مطالبه داشته باشند، آنچه مشخص است
اینکه عامل اصلی آلودگیها نفت و منطقه ویژه است. ما تنها میتوانیم پیگیریهای حقوقی
را انجام دهیم و اعمال جریمه کنیم، امیدواریم که مسائل مربوط به محیط زیست بیشتر مورد
توجه مردم و مسوولان قرار بگیرد.
تخمین خسارات مالی آلودگی هوا در رابطه با بعضی اثرات
زیانبخش آن مشکل است. بعضی خسارات مانند آنچه که بر کشاورزی وارد آمده تخمین زده شده
است ولی بسیاری از اثرات آلودگی هوا غیرمستقیم یا پنهانی هستند و از اینرو نمیتوان
قیمتی بر آنها نهاد. از آن جمله کاهش رشد نباتات با
غلظتهای کم ولی مزمن، تماس با مخلوطی از آلودگیها، اضافه پرداختی برای تمیزکاری و
خسارات وارده به کارهای هنری است. بهرغم این مشکلات
تخمینهایی هم زده شده است. کاهش آلایندههای
عسلویه و کنگان یکی از مهمترین
مسائل
زیستمحیطی استان بوشهر است که لازم است مسوولان برای
آن اقدام جدیتری انجام دهند اما با وجود اینکه سالهای زیادی موضوع آلایندهها، انبارهای
روباز گوگرد، مشکلات بدسوزی فلرها و... تکرار شده است هر بار شاهد مشکلات بیشتر و
شدیدتری هستیم که حتی واقعیت و عمق فاجعه رسانهای هم نمیشود.