بامداد جنوب: دادگاه اکبر طبری و گروهی دیگر از
متهمان روز گذشته برگزار شد، دادگاهی که برگزاریش از یکسو افتخاری برای جمهوری
اسلامی است و از سوی دیگر، میزان فساد نهفته در آن یک شرمساری بزرگ. سالهای درازی
است که فساد کشور را گرفته و به یک بحران تبدیل شده، بحرانی عمیق که میتوان گفت
مبارزه با آن سخت و شاید هم غیرممکن باشد. فردی که بیخ گوش رئیس دستگاه قضا نشسته
و چنین اتهام سنگینی دارد، باوجود آنکه دستگیر شده، دارد محاکمه میشود و حالا هر
بلایی که میخواهد سرش در بیاید، یک سوال اصلی را پیش پای مردم میگذارد: «آیا ما
دیگر اکبر طبری یا بیژن قاسمزاده نخواهیم داشت؟» آیا الان که دارم این چند کلمه
را مینویسم، گروه بسیاری از مخاطبانی که این کلمات را میخوانند و پایشان به
دادگاه باز شده، خاطرهای تلخ از دادگاه ندارند؟ میگویند «نمکش میزنند تا نگدد،
وای بهروزی که بگندد نمک!» وقتی در قلب دستگاه قضایی یک کشور ما چنین فسادی را
داشتهایم، جایی که قرار بوده پناهگاه اصلی مردم باشد، شما چگونه میتوانید
باورهای مردم را اصلاح کنید؟ چگونه ما میتوانیم چند کلمه در دفاع از کشور (نه
مسوولان آن) بنویسیم، باور کنید هر وقت نوشتهایم، آمدهاند و همین مساله فساد،
ارتشا و دزدی را پیش روی ما گذاشتهاند! نویسنده این چند خط، در دادگاه جمهوری
اسلامی چنان حکمی گرفتم که اگر اینجا
بنویسم، خندهاتان میگیرد! قاضی دادگاه به جرم «حیوانآزاری» دو سال حبس برای منی
نوشت که حتی سابقه یک بار محکومیت هم نداشتم، همین حکم را قاضی دادگاه تجدیدنظر هم
تایید کرد! بدون اینکه در نظر بگیرد کسی که سابقه کیفری ندارد، حتی یک بار زندان
هم نرفته باید در مجازاتش تخفیف قائل شد! شما فکر میکنید این آقایان قضات که
همچنان در مسند قضا نشستهاند، چند نفر را بدون هیچ دلیل و صرفا به دلیل جهل و یا
ارتباط با این و آن، راهی زندان کرده و زندگی آنها را از هم پاشیدهاند؟ تا زمان
ریاست حجتالاسلام رئیسی، حتی یک بار هم پروندهی منِ خبرنگار را به دادگاه
مطبوعات ارجاع ندادند و همه پروندهها را در دادگاه کیفری رسیدگی کردند. البته در
همین دادگاه جمهوری اسلامی، بارها گذرم به دادگاه افتاد و بل قضات باشرفی روبهرو
شدم که به عدالت قضاوت کرده و میکنند و شهره هستند. باور کنید برای رسیدگی به
برخی مسائل به نهاد نظارتی قوه مراجعه میکردم، به شکلی کاملا حرفهای سر دوانده
میشدم و شما فکر میکنید چند نفر مثل من هستند؟ قصد قیاس ندارم، اما بارها نوشتهام
یکی از دلایلی که رژیم صهیونیستی از داخل مضمحل نخواهد، همین سیستم قضایی این رژیم
منحوس است که بین نخستوزیر و یک شهروند عادی هیچ تفاوتی قائل نمیشود. حالا
سزاوار است که ما در دستگاه عدالتمان چنین افرادی داشته باشیم؟