bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۵۰۰
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۷ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
‌آخرین ساخته بهمن فرمان‌آرا اکران آنلاین شد؛
الهام بهروزی: فیلم حکایت دریا آخرین ساخته‌ی بهمن فرمان آرا در کنار فیلم‌هایی همچون «طلا»، «خروج»، «زیرنظر» و «بهت» بالاخره با تعطیلی موقت سینماها به صورت آنلاین اکران شده است.


الهام بهروزی

فیلم حکایت دریا آخرین ساخته‌ی بهمن فرمان آرا در کنار فیلم‌هایی همچون «طلا»، «خروج»، «زیرنظر» و «بهت» بالاخره با تعطیلی موقت سینماها به صورت آنلاین اکران شده است.

فیلمی پرستاره که در آن علی نصیریان، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی مصفا، رؤیا نونهالی، صابر ابر، مریم بوبانی، پانته‌آ پناهی‌ها و داریوش اسدزاده در این فیلم مقابل دوربین فرشاد محمدی بازی کردند و بهمن فرمان‌آرا کارگردان آن بوده است.

هر کدام از این ستاره‌ها برای کشاندن مخاطب به تماشای فیلمی کافی است و از همه مهم‌تر نام بهمن فرمان‌آرا است. بهمن فرمان آرا متولد سال 1320 در تهران است و یکی از مهمترین تهیه کنندگان تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود. فرمان آرا در سال‌های پیش از انقلاب نقش بسزایی در تولید آثار «موج نوی سینمای» ایران داشت و پس از مهاجرت به هالیوود نیز در تهیه فیلمهای مشهوری از جمله «آخرین وسوسه مسیح» نقش داشت.

«حکایت دریا» که جدیدترین اثر بهمن فرمان آرا محسوب می‌شود، مدت‌ها در پی اکران سراسری بود اما به دلایل مختلف، این امکان برای فیلم مهیا نشد تا اینکه پس از سه سال، وی تصمیم گرفت اکران آنلاین را جایگزین پخش فیلمش در سالن‌های سینما کند.

نوع اکرانی که وی معتقد است می‌تواند باعث دیده شدن بیشتر فیلم شود؛ چراکه مافیای سینمایی باعث شده‌اند سالن‌های سینما به عدالت تقسیم نشود؛ اما این نوع نمایش برای فیلمی که در مدیوم سینمایی ساخته شده است مناسب است؟ می‌توان حدس زد که اهل سینما ترجیچ می‌دهند فیلم در همان مدیومی که ساخته شده نمایش داده شود اما مثل اینکه گریزی نیست.

خلاصه «حکایت دریا» را اگر بخواهیم در یک خط بگوییم که داستان فاش نشود باید گفت که در این فیلم طاهر (بهمن فرمان آرا) نویسنده و استاد دانشگاه که اخیراً به بیماری آلزایمر مبتلا شد و همسرش ژاله (فاطمه معتمد آریا) قصد جدایی از او را دارد اما...

صوفیا نصراللهی منتقد سینما درباره این فیلم نوشته است: نقش بهمن فرمان آرا در سینمای ایران انکارناپذیر است. تهیه‌کننده‌ فیلم‌هایی چون «در امتداد شب» پرویز صیاد، «شطرنج باد» محمدرضا اصلانی، «کلاغ» بهرام بیضایی و «دایره‌ی مینا» ی داریوش مهرجویی حتی اگر خودش هم فیلم‌ساز نبود جزو چهره‌های مؤثر سینمای ایران می‌شد. حالا که فیلم‌هایی مثل «بوی کافور، عطر یاس» و «شازده احتجاب» را هم از او به یادگار داریم. همین کارنامه‌ی پربار باعث می‌شود نوشتن درباره‌ی «حکایت دریا» آخرین فیلم بهمن فرمان آرا تبدیل به وظیفه‌ای سخت شود.

حرمت سابقه‌ی آقای فرمان آرا البته سر جای خودش ولی در بررسی فیلم «حکایت دریا» باید به این نکته اشاره کرد که ساحت هنر با عرصه‌ی ورزش فرق دارد و به این مفهوم شاید پیشکسوتی در عرصه‌ی هنر چندان معنای خاصی نداشته باشد. در عالم ورزش، ورزشکار پا به سن که می‌گذارد قوای فیزیکی‌اش اجازه نمی‌دهد به کارش ادامه بدهد. به همین دلیل لقب پیشکسوت برای یک ورزشکار معنا دارد اما در عرصه‌ی هنر و تفکر تا آخر عمر می‌شود ذهن را روشن و شفاف نگهداشت و اثر هنری تولید کرد.

مارتین اسکورسیزی در هشتادسالگی فیلم «مرد ایرلندی» را می‌سازد. یک اپیک (حماسه‌) شگفت‌انگیز در باب تاریخ آمریکا با ارجاعاتی به سینمای خودش. فیلمی که میخکوبتان می‌کند. کلینت ایستوود را دوست داشته باشید یا نه نمی‌توانید منکر اثرگذاری فیلم‌هایش شوید. آنیس واردا یکی از جذاب‌ترین مستندهای سال‌های اخیر یعنی «چهره‌ها، مکان‌ها» را یکی دو سال قبل از مرگش ساخت.

نتیجه‌ی ساده‌اش این‌که کارنامه‌ی پربار هیچ هنرمند و سینماگری نمی‌تواند مانع از نقد و بررسی آثارش شود و فقط توقع‌ها را بالاتر می‌برد. برای همین «حکایت دریا» فیلمی است که می‌تواند مخاطب سینما را عصبی کند. این حجم از ساده‌انگاری در اجرا و روایت توهین به تماشاگر سینماست.

«حکایت دریا» حکایت عجیبی است از مردی که در سینمای ایران به هوش و بذله‌گویی و رندی شهرت دارد و حالا در آخرین فیلمش اثری عنق ساخته با کاراکتر‌هایی عنق‌تر که نه‌تنها قصه‌شان کشش و جذابیت دنبال کردن ندارد که حتی سبب نفرت مخاطب از قشری می‌شود که فیلم‌ساز تصویرشان کرده است.

«حکایت دریا» مثل فیلم‌های دیگر فرمان آرا یک کاراکتر محوری روشنفکر دارد که خود کارگردان هم نقشش را بازی می‌کند. طاهر نویسنده‌ای است که دچار بحران شده. هم بحران پیری و هم بحران روشنفکری. بحرانش هم با شعارزدگی وحشتناکی توام است. طاهر غصه می‌خورد که دیگر شاملوها و گلشیری‌ها و کیارستمی‌ها در این جهان نیستند.

آدم‌های بزرگ بی‌جانشین درد بزرگی است اما این‌که طاهر از زندگی بیزار شده چون به نظرش جهان سطحی است فقط نشانه‌ای از تفرعن اوست به‌جای آن‌که همدردی مخاطب را برانگیزد.

از آن‌طرف ژاله همسر او می‌خواهد از طاهر جدا شود. دکتر البته به او توصیه می‌کند در این شرایط افسردگی شوهرش دست به این کار نزند. جالب است که کارگردان ژاله را در موضعی تصویر می‌کند که از طرف دکتر سرزنش می‌شود چرا می‌خواهد طاهر را رها کند درحالی‌که نود دقیقه تحمل طاهر برای تماشاگر هم غیرممکن است چه برسد به زنی که چند دهه با او زندگی کرده باشد!

خلاصه این‌که «حکایت دریا» حکایت عجیبی است از مردی که در سینمای ایران به هوش و بذله‌گویی و رندی شهرت دارد و حالا در آخرین فیلمش اثری عنق ساخته با کاراکتر‌هایی عنق‌تر که نه‌تنها قصه‌شان کشش و جذابیت دنبال کردن ندارد که حتی سبب نفرت مخاطب از قشری می‌شود که فیلم‌ساز تصویرشان کرده است.

مهدی خرم‌دل نظری متفاوت نسبت به این فیلم دارد. وی معتقد است که فیلم سینمایی «حکایت دریا» تازه‌ترین ساخته بهمن فرمان آرا اثری سرد همچون اغلب سایر این فیلم‌ساز است که شاید مقبول گروهی از تماشاگران نباشد اما درعین‌حال فیلمی با ساختاری درست است که بهتر بود روی پرده بزرگ تماشایش کرد، چراکه هم در قاب‌بندی‌ها و هم در نورپردازی و صداسازی برای این درام، نگاه جدی به نمایش روی پرده بزرگ وجود داشته و برخی جزئیات در مانیتورها به‌اندازه توجه کارگردان، مشهود نیست.

فیلم سینمایی «حکایت دریا» به کارگردانی و نویسندگی بهمن فرمان‌آرا، نهمین اثر این فیلم‌ساز گزیده کار سینمای ایران است. روایت شخصی بهمن فرمان آرا متکی بر دکوپاژها‌یی نزدیک به فضاهای تئاتری همچون برخی روایت‌های پیشین شاید برای گروهی از تماشاگران جذاب نباشد اما فرم روایی‌اش کمتر نمادگرایانِ و مبتنی بر سادگی است که کشش روایی بیشتری را با خود برای گروه بزرگ‌تری از تماشاگران به همراه می‌آورد اما این بار با چه داستانی مواجه هستیم؟ یک حدیث نفس یا یک روایت از تجربیات فیلم‌ساز نسبت به اطرافیانش.

علی نصیریان، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی مصفا، رؤیا نونهالی، صابر ابر، مریم بوبانی، پانته‌آ پناهی‌ها و داریوش اسدزاده در این فیلم مقابل دوربین فرشاد محمدی بازی کردند و همگی بازی‌های به‌اندازه و قابل قبولی ارائه کرده‌اند. شیمی بازی معتمدآریا و فرمان آرا کار می‌کند. لیلا حاتمی در حضور محدودش در چند سکانس و دیگر بازیگران نیز در سکانس‌هایی که بعضاً به یک سکانس خلاصه‌شده، در حد انتظار و تاثیرگذار ظاهر شده‌اند. اگرچه در سکانس‌های متعدد دکوپاژ تئاترهای می‌شود اما در بسیاری از صحنه‌ها به‌ویژه نماهای خارجی، فضاسازی به‌گونه‌ای است که تماشایش روی پرده بزرگ دل‌چسب‌تر از مانیتور بود.

پیمان یزدانیان موسیقی متن این فیلم را ساخت که روی سکانس‌های متعدد به‌خوبی نشسته و در پیشبرد درام تأثیر مستقیم دارد. فرمان آرا متکی بر سینا گنجوی این اثر را تدوین کرده و فیلمی هفتادوسه دقیقه‌ای‌اش را با ریتمی نسبتاً کند و شبیه آثار پیشینش به تیتراژ پایانی رسانده اما فیلم به‌قدر کافی داستان دارد تا تماشاگر را نگه دارد.

فریبا اشوئی منتقد سینما نیز معتقد است که فیلم حکایت دریا نه‌تنها دردی را از جامعه دوا نمی‌کند، بلکه بیشتر بذر ناامیدی را در جامعه ملتهب امروز، پراکنده می‌سازد. همه‌چیز این شِبهِ حکایت دریا، چرک و آزاردهنده است. همسر بی‌وفا، استاد افسرده، خائن و متوهم. دانشجو از زندگی بُریده و راه‌گم‌کرده. در این مدینه فاضله فرمان آرا، پدر هم شوق فرزند ندارد و دختر حیران سرنوشت و.

در پایان این حکایت، مخاطب زیر فشار ناامیدی و شکست؛ شانه‌هایش خم می‌شود و همراه با کوله باری از حسرت، سالن نمایش را ترک می‌کند. اما از آن‌سو فیلم‌ساز، که در خیالش دغدغه هنر و اندیشه داشته، همین کلاف سر درگُم رابرگ برنده خود درعرصه سینمای روشنفکری دانسته و با آن محافل هنری را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذارد. غافل از این‌که چه زهری در کام مخاطبین فیلمش ریخته است. و همه این‌ها در حالی است که فیلم به عباس کیارستمی تقدیم شده است. سینماگر مولفی که تمام دغدغه‌اش در هنر فیلم‌سازی، ستایش زندگی بود.

با همه این احوال آخرین ساخته سینمایی بهمن فرمان‌آرا گویی پسند همه قرار نگرفته است و بیشتر نقدها سوی منفی نسبت به این اثر را داشته است. شاید چون «حکایت دریا» حکایت حال نذار و ناخوش جامعه خودمان را به خودمان نشان می‌دهد. آینه دربرابر چشمان مردم گرفته که خودشان را نگاه کنند. به‌ویژه روشن‌فکر مآب‌هایی که گذر عمر هم پندار را از جلوی چشمانشان برنداشته است.

نکته‌ قابل توجه که مهدی خرمدل به درستی به آن اشاره کرده است نوع نمایش چنین فیلم‌هایی است. قاب تلویزیون و مانیتور ابزار مناسبی برای دیدن چنین فیلم‌هایی نیست و شاید یکی از دلایلی که مخاطب محو قاب‌های بیرونی و درونی ، جزئیات صحنه‌ها نشده است همین دیدن بر مانیتور باشد .


نام:
ایمیل:
* نظر: