bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۵۰۳
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۷ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
کریم جعفری: خرداد سال ۱۳۹۳ برای من که تحولات منطقه را دنبال می‌کردم سالی عجیب بود. آن روزها هنوز در فیسبوک فعالیت می‌کردم و هنوز هم روزنامه بامداد جنوب را نداشتم. خبرها و تحولات آن سال را ندارم که اینجا برای شما بازگو کنم، اما به خوبی یادم می‌آید که داعش پس از یک جلسه چند روزه در اردن (که در آن افسران فراری حزب و بسط برخی از افسر‌های رابطه آمریکایی انگلیسی سعودی اردنی و حتی چند کشور دیگر اروپایی حضور داشتند


کریم جعفری

خرداد سال ۱۳۹۳ برای من که تحولات منطقه را دنبال می‌کردم سالی عجیب بود. آن روزها هنوز در فیسبوک فعالیت می‌کردم و هنوز هم روزنامه بامداد جنوب را نداشتم. خبرها و تحولات آن سال را ندارم که اینجا برای شما بازگو کنم، اما به خوبی یادم می‌آید که داعش پس از یک جلسه چند روزه در اردن (که در آن افسران فراری حزب و بسط برخی از افسر‌های رابطه آمریکایی انگلیسی سعودی اردنی و حتی چند کشور دیگر اروپایی حضور داشتند) و سپس هماهنگی با سازمان اطلاعات ترکیه و حتی ملامسعود بارزانی حرکت خود برای اشغال شهر موصل را شروع کرد و تنها چند روز بعد موفق شد این شهر را تصرف کرده و مانند گردباد سیاهی از شما و شرق عراق به سمت غرب و مرکز این کشور بتازد.

همه می‌دانید عراق آن روزها نیروی هوایی نداشت و جنگنده‌های اف ۱۶ که به تازگی از آمریکا خریده بود نیز به صورت کامل تحویل این کشور نشده بود، نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق دست به دامان آمریکایی‌ها شد تا شاید با کمک هوایی آن‌ها بتواند پیشروی ائتلاف القاعده عراق و بازماندگان رژیم بعث را کند کرده تا دیواره دفاعی شهرهای مهم و مرکزی این کشور احیا شود. با وجود آنکه آمریکا نیروی بسیار قابلی در منطقه داشت اما از آنجایی که خودشان با تروریست‌های داعشی هماهنگ بودند هیچ پاسخ مثبتی به نخست وزیر عراق ندادند و اینجا بود که عراقی‌ها استیصال را به معنی واقعی درک کردند.

این پاسخ مشهور وزیر امور خارجه و فرماندهان نظامی آمریکایی به عراقی‌ها مبنی بر اینکه شش ماه نیاز است تا ما به کمک شما بیاییم باعث شد تا بلافاصله نگاه مقامات بغداد به سمت همسایه شرقی بیافتد اینجا بود که در خرداد ماه سال ۱۳۹۳ رستم ایرانشهر در قلب ایرانشهر (بغداد) با یک کیف ساده در دست فرود آمد تا مقدمه یک کار بزرگ و تاریخی مهیا شود. سپهبد شهید قاسم سلیمانی با حضور در جمع مقامات سیاسی نظامی و همچنین مذهبی عراق به آنها قول همکاری داد. نخستین درخواست عراقی‌ها پشتیبانی هوایی بود که تنها طی یک تماس تلفنی هماهنگ شد.

دستوری از دفتر فرمانده کل قوا به ستاد مشترک نیروهای مسلح و از آنجا به ستاد مشترک ارتش و سپس نیروی هوایی ابلاغ شد مبنی بر اینکه در هماهنگی با ارتش عراق باید اهدافی در خاک این کشور بمباران شود. در حالی که تروریست‌های داعشی بر اساس وعده داده شده توسط افسران رابط آمریکایی فکر می‌کردند که هیچ مانعی جلودارشان نیست و خیلی زود به بغداد خواهند رسید اما به ناگهان از آسمان آتش شروع به باریدن کرد. آتشی که همه قواعد بازی را به هم زد و آن خرداد را برای همیشه در تاریخ معاصر ایران جاودانه ساخت.

بمب‌افکن‌های ایرانی از پایگاه‌های مختلف بلند شده و تا مرز عراق و سوریه را بمباران می‌کردند‌. صدها سورتی پرواز توسط بمب‌افکن‌های ایرانی که عموماً اف ۴ و سوخو ۲۴ بودند در عراق صورت گرفت و ستون‌های بزرگ داعش و مراکز تجمع آنها در مناطق مختلف عراق بمباران شد. حجم بمباران‌ها وسیع بود و روزانه گاهی به بیش از ۵۰ سورتی می‌رسید. ایرانی‌ها هیچ کم و کسری در این زمینه از خود نشان ندادند تا عراقی‌ها فرصت کنند خطوط دفاعی پایتخت را مستحکم کرده و مانع از سقوط آن شوند.

اهمیت نیروی هوایی اینجا برای فرماندهان ارشد کشور مشخص شد در حالی که جنگنده‌های ایرانی عموماً قدیمی بوده و چند دهه عمر داشتند اما همین هواگردها نیز حضورشان در آن روزها بسیار تاریخی، مهم، اثرگذار و تعیین کننده بود. به خوبی به یاد دارم گاهی اوقات که برای نماز صبح بیدار می‌شدم، غرش بمب‌افکن‌های نیروی هوایی که برای بمباران تروریست‌های داعشی راهی عراق می‌شدند به خوبی شنیده می‌شد. گاهی اوقات دسته‌های چند فروندی و معمولاً به صورت دو فروندی با بمب‌های سنگین مواضع تروریست‌ها مورد هدف قرار می‌گرفت.‌

در حالی که آرام آرام عراقی‌ها توانستند امور را در دست گرفته و امریکایی‌ها نیز وقتی دیدند ایرانی‌ها با همه توان وارد درگیری شده و دارند داعش را به صورت دقیق و اثرگذار بمباران می‌کنند، ائتلاف ضد داعش را تشکیل داده و وارد بازی شدند تا مانع از نابودی کامل و فوری این تروریست‌ها شوند. آنها در حالی که ابتدا از زمان ۶ ماهه برای ورود به نبرد می‌گفتند، در کمتر از دو ماه اولین بمباران‌های خود را شروع کردند!! با این حال در ماه‌های بعد هر جا که کار گره می‌خورد و جنگنده‌های آمریکایی حاضر به بمباران نبودند باز هم خلبانان ایرانی با تمام قدرت وارد شده و اهداف مورد نظر را بمباران می‌کردند.

همانگونه که گفته شد، صدها سورتی پرواز نیروی هوایی و همچنین حضور هوانیروز ارتش در بمباران داعش و هدف قرار دادن این تروریست‌ها در خاک عراق اهمیت وجود جنگنده و بالگرد را برای مقامات کشورمان مشخص کرد و همان زمان تصمیمات مهمی برای خرید جنگنده و همچنین خرید یا توسعه بالگردهای بومی گرفته شد‌. حالا باید دید ما در این حوزه تا ۴ ماه آینده به کجا خواهیم رسید. این واقعیت که نیروی هوایی قدرتمند مورد نیاز کشور است مانند بسیاری از ادوات دیگر همچون تانک و همچنین هواپیماهای سنگین و نیمه سنگین ترابری در خلال نبرد با تروریست‌ها برای فرماندهان ایرانی جا افتاد.

حتماً در گزارشی دیگر در مورد چرایی و چگونگی برخی تصمیمات ویژه در حوزه ساخت یا خرید تسلیحات که پیامد مستقیم جنگ با تروریسم در منطقه بود برای شما مطالبی خواهم نوشت. بدون شک همانگونه که جنگ تحمیلی ۸ ساله با وجود خسارت‌های فراوان برکات بسیاری برای کشورمان داشت و باعث شد تا آنهایی که به جای تانک دنبال تراکتور بودند و به جای جنگنده به فکر خرید هواپیمای سمپاش بدانند که اگر یک نیروی نظامی قابل و قدرتمند نداشته باشیم هر دیوانه‌ای به فکر حمله به این خاک خواهد افتاد، جنگ با تروریسم نیز به مقامات عالی‌رتبه ایرانی ثابت کرد که علاوه بر موشک‌های زمین به زمین، سامانه‌های پدافندی و جنگال، موشک‌های ضد کشتی و قدرت سایبری و‌ پهپادی، ما به جنگنده مدرن، بالگرد تهاجمی جدید و به روز، تانک میدان نبرد، نفربر قابل، خودروهای زرهی (امرپ) و همچنین تسلیحات انفرادی پیشرفته، جلیقه‌های ضد گلوله و.... احتیاج داریم.

حالا باید دید که آیا ایرانی‌ها منتظر برداشته شدن تحریم تسلیحاتی در مهرماه خواهد ماند یا اینکه ایران و دوستانش بدون توجه به تهدیدات آمریکا، توافقات ویژه در حوزه تسلیحات را نهایی خواهند کرد. این را هم مورد تاکید قرار دهم که ساخت جنگنده کوثر پیامد مستقیم تهدیدات تروریستی بود که نشان داد ما همیشه قرار نیست در حوزه هوایی با قدرتی مانند آمریکا یا رژیم صهیونیستی وارد جنگ شویم، بلکه در محیط پیرامونی ما تهدیدات متنوعی نهفته است که هر زمان ممکن است سر بر آورده و باعث شود تا امنیت عمومی کشور به خطر بیفتد و این تهدیدات را می‌توان با همین جنگنده‌های قدیمی اف۴، اف۵ یا سوخو ۲۴ نیز برطرف کرد.

در پایان تشکری ویژه و خاص از خلبانان بمب افکن‌ها، بالگردها و هواپیماهای ترابری ارتش و سپاه ایران تا همیشه سرافراز داشته باشیم، جوانانی که سوار بر پرنده‌های آهنین خود را برای سرکوب فتنه سیاه داعش در هر ساعتی از شبانه روز به پرواز در آمده و در امتداد جنگ هشت ساله تحمیلی نشان دادند که همچنان ایران با وجود تحریم‌ها می‌تواند هر فتنه‌ای را در نطفه خفه کند.


نام:
ایمیل:
* نظر: