مژده پاینده:
زندگی کرونایی مردم و کارگران ایران، با تب و تاب
فراوان ادامه دارد؛ اما در همین روزهای کرونایی، گروههایی از کارگران هستند که بدون برخورداری از حداقلهای مورد نیاز زندگی، مشعلهای
پالایشگاههای جنوب را روشن نگه میدارند؛ «کارگران
پیمانکاری پارس جنوبی و عسلویه» که بخش اعظم نیروی کار استان بوشهر را تشکیل میدهند
و به همت این کارگران، چرخ پالایشگاهها و صنعت نفت کشور گردانده میشود، این روزها
از شرایط شغلی و زندگی خود رضایت ندارند؛ گرچه باید گفت این کارگران هیچگاه از
زندگی در عسلویه گرم و آفتابی و کمپهای بدون امکانات راضی نبودهاند.
با گسترش تعدیل ساختاری و خروج مناطق آزاد و ویژه
اقتصادی از شمول قانون کار، عسلویه که روزگاری نه چندان دور، بهشت نفتیها بود و
کارگران متخصص برای برخورداری از زندگی بهتر و تامین آینده به آنجا میرفتند،
تبدیل به کلونیِ شرکتهای پیمانکاری شد؛ کارگر متخصص و نفتی که پیشترها، هم امنیت
شغلی داشت و هم از بهترین مزایای مزدی برخودار بود، در روند قانونزدایی به «کارگر
پروژهای» تبدیل شد؛ کارگر پروژهای عسلویه، حتی در غذایی که شام و ناهار میخورد،
تبعیض را به چشم میبیند؛ در محل خواب و استراحت و در رستورانها، شاهد تفاوت و
تبعیض آشکار است و در برخورداری از «امنیت شغلی» امتیازش در حد صفر است؛ همیشه با
دغدغه و نگرانی منتظر روزهای خاتمه پروژه است؛ روزهایی که کارفرمای پیمانکار
بگوید کار تمام شد.
وقتی قانون کار حاکم نباشد، یعنی اضافهکاری و حقالعمل
روزهای تعطیل و حق شیفت هم در کار نیست، وقتی قانون کار نباشد، قرارداد دائم حتی
روی کاغذ هم معنا نمیدهد و وقتی بیکار شدی، حتی جایی به نام تشخیص و حل اختلاف
نیست که بروی و حقت را مطالبه کنی، قانون کار که نباشد، هیچ حقی حتی روی کاغذ
نداری و حالا سالهاست که بهجای قانون کار، مقررات ویژه اشتغال در مناطق آزاد،
روابط کار در عسلویه را نمایندگی و صیانت میکند، این مقررات حداقلی که محصول
قانونزداییِ تعدیلی است، هیچ حقی برای کارگران بهخصوص کارگران پیمانکاری قائل
نیست و نکته مهم این است که تعداد کارگران پیمانکاری عسلویه و پارس جنوبی به نسبت
رسمیها و قراردادیها به هیچ وجه کم نیست (تعداد پیمانکاریها، تقریبا دو برابر
رسمیها و قراردادیهاست)؛ در واقع میتوان گفت همین کارگران پروژهای و پیمانکاری
هستند که عسلویه را میگردانند.
یکی از مشکلات همیشگی کارگران
مناطق نفتی بهویژه در عسلویه بحث مرخصی و میزان دوره کاری آنان است. طوریکه بنا
به گزارشهای مردمی برخی شرکتها از ضعف مالی و ارتباطی کارگران سوءاستفاده کرده
و گاهی تا یک ماه اجازه مرخصی به این قشر زحمتکش داده نمیشود. وضعیت کاری سخت در
مناطق نفتخیز طوری است که گاهی کارگران مجبورند تا ۱۲ ساعت یا حتی بیشتر در روز
در محل کار حاضر باشند و از طرفی گرمای طاقتفرسا شرایط بغرنجی را ایجاد کرده است.
صرف زندگی مردم در نزدیکی مجموعههای نفتی در جنوب استان و تحمل آلایندگیها و
اثرات جبرانناپذیر آن بر سلامت مردم و بهداشت عمومی به مصداق زندگی در حلقهای از
آتش و دود است، در حالیکه
باید با نگاه ویژهتر مصائب کارگرانی که بهطور مستقیم با این آلودگیها سروکار
دارند بررسی شود.
معمولا آمارهای دقیقی از میزان آلودگی داده نمیشود
و حتی به دفعات مشاهده شده هنگام سفر مدیران ارشد کشوری به عسلویه حتی انتشار گازهای
فلر در هوا نیز متوقفشده و بلافاصله بعد از خروج مسوولان انتشار این گازهای
خطرآفرین در هوا دوباره آغاز میشود. نمونه آن فیلمی بود که پیش از سفر رئیسجمهور
به عسلویه از خاموش شدن ناگهانی برجهای انتشار گاز فلر منتشر شد و بازتاب زیادی
در رسانههای استانی و ملی داشت. در خوشبینانهترین حالت بیانگر این واقعیت بوده
که در حال حاضر میزان آلایندههای این منطقه در مرز هشدار است.
آلایندههای صنایع پتروشیمی از طریق تنفس، خوردن،
آشامیدن و یا جذب از طریق پوست وارد بدن میشوند. بدین لحاظ مقدار این آلایندهها
در هوا، مواد غذایی و نوشیدنیها اندازهگیری میشوند. افراد مختلف پاسخهای
بیولوژیکی متفاوتی به یک آلاینده خاص نشان میدهند. ممکن است بعضی افراد در معرض
یک نوع ماده شیمیایی قرار گیرند و هرگز آسیبی نبینند، برخی دیگر نیز ممکن است حساس
بوده و سریعا بیمار شوند. گاهی اوقات بیماری تنها زمانی اتفاق میافتد که افراد به
مدت طولانی در معرض یک آلاینده قرار گیرند. نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این
است که ممکن است آلایندهها بهطور مستقیم باعث بروز و یا شیوع بیماری نشوند؛ اما
از طریق تغییرات بیولوژیکی که در بدن اعمال میکنند ریسک ابتلا به بیماریها را
افزایش دهند.
نکته حائز اهمیت این است که بیماریها و مشکلات
ناشی از زندگی و کار در این مجموعهها شاید در کوتاهمدت قابللمس نباشد؛ اما بدونشک در
بلندمدت آثار آن در اشخاص و اطرافیان آنها و حتی فرزندان این افراد قابلمشاهده
خواهد بود. همچنین آسیبپذیری این قشر از مردم را در مقابل دیگر بیماریها بالاتر
میبرد و معمولا آنها را در مواجهه با بیماریها خطرپذیرتر میکند. بر اساس
مطالعات موجود اقامت و اشتغال در مجاورت صنایع پتروشیمی منجر به افزایش ضریب و
ریسک ابتلا به سرطان کبد، مغز و خون شده و حتی آلودگیهای این صنایع میتواند بر
باروری، عقیم شدن و سقط و تولد نوزادان دارای نقص ژنتیکی اثرگذار باشد. بهرغم
وجود نگرانی در زمینه اثرات احتمالی آلایندههای مرتبط با صنایع پتروشیمی بر سلامت
انسان، متاسفانه تاکنون مطالعات جامعی در زمینه بررسی اثرات آلایندههای صنایع
پتروشیمی بر سلامت کارگران و کارمندان شاغل در مجتمعهای پتروشیمی و افراد ساکن در
مناطق نزدیک به این صنایع انجام نشده است.
عوارض صنایع پالایشی علاوه بر تاثیر مستقیم بر
سلامت انسانها بر محیطزیست و حتی کشاورزی مناطق اطراف این مجموعهها نیز اثرگذار
است. بر اساس گزارشهای یک مقاله که در پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
منتشر شده است آلودگی بر بافت گیاهان بر اساس شعاع کاشت آنها در رقابت تاسیسات
نفتی بیشتر است. میزان قابلتوجهی از جیوه و گوگرد میتواند بهوسیله فعالیتهای
صنعتی مانند استفاده از کودها و یا فعالیتهای پالایشگاهی نفت وارد محیط زیست
شود. طبق تحقیقاتی که پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی بوشهر روی مبتلایان به سرطان
ریه و دستگاه گوارشی بر اساس میزان مراجعه و مرگ و میر ساکنان عسلویه انجام دادهاند،
خطر ابتلا به سرطان ریه ۱/۳ بیشتر از سایر مناطق
بوده و حتی شیوع انواع سرطانها بین افرادی که در فاصله یک کیلومتری صنایع
پتروشیمی ساکن هستند یا کار میکنند، یک درصد است و سرطان حنجره نیز ۲۳ درصد بوده
است. بر این اساس بررسی و پایش دائمی سلامت کارگران این تاسیسات مساله جدی و مهمی
بهشمار میرود که توجه خاصی به آن صورت نمیگیرد.
علاوه بر خطراتی که ذکر شد بحرانها و مشکلات
خانوادهها مانند دوری و مسائل مرتبط با آن کمتر مورد توجه مدیران نفتی قرار گرفته
است، با این اوصاف نمیتوان از آلودگی و اثرات سوء کار در مناطق و تاسیسات نفتی
چشمپوشی کرد. حال در نظر بگیرید اغلب کارگران با دورههای کاری طولانی در تاسیسات
نفتی حضور دارند و از مدت مرخصی عادلانهای بهرهمند نیستند. هرازگاهی یک مسوول
وعدهای در خصوص اصلاح طرح اقماری و مدت مرخصی واحدهای کاری مستقر در عسلویه میدهد؛
اما این وعدهها به تاریخ سپرده شده و دیگر اقدام جدیای برای اجرائی شدن آن نمیبینیم.
برای مثال معاون وزیر نفت در امور منابع انسانی و مدیریت در سال ۹۱ از طرح اقماری یکبهیک
در عسلویه صحبت کرد و وعده داد کارکنان مناطق عملیاتی که در شرایط سخت کار میکنند
به ازای یک هفته کار از یک هفته مرخصی با حقوق و مزایا استفاده کنند؛ اما اکنون
برخی کارگران مناطق نفتی علاوه بر مواجهه با عقب افتادن چندماهه حقوقشان، بنا به
گزارشهای مردمی گاهی اوقات تا یک ماه اجازه مرخصی رفتن نیز ندارند!
سال ۹۶ معاون یحیی
رشیدی سرپرست معاونت عملیات و پشتیبانی شرکت نفت و گاز پارس، در منطقه
ویژه اقتصادی انرژی پارس با صدور دستورالعملی، ضوابط جدید «نحوه کارکرد و تردد
کارکنان اقماری» شاغل در عسلویه را ابلاغ کرد. بر اساس ضوابط جدید مدتزمان
استراحت کارکنان اقماری با کاهشی 5/2 روزه به 5/7 روز در ماه کاهشیافته و در
اقدامی جالب مدتزمان مرخصی کارکنان اقماری شرکت نفت و گاز پارس شاغل در عسلویه به
زمان استراحت (رست) کارکنان اضافه شده و این در حالی است که در تمامی شرکتهای
شاغل در عسلویه کارکنان اقماری بهصورت ۱۴ به ۱۴ خدمت میکنند. بهعبارتدیگر بر
اساس ضوابط جدیدی که از سوی سرپرست مدیریت پشتیبانی شرکت نفت و گاز پارس در عسلویه
ابلاغشده تمامی نیروهای پیمانکاری را مکلف به ۲۰ روز کار و 5/7 روز استراحت کردهاند
و استفاده از ۱۰ روز استراحت مشروط به استفاده از مرخصی ماهانه 5/2 روزه این دسته
از همکاران در طول یک ماه شده است».
در حالیکه نیروهای رسمی بیشتر شامل طرح ۱۴ به ۱۴،
یعنی به ازای هر ۱۴ روز کار ۱۴ روز مرخصی با حقوق دارند، میشوند؛ اما کارکنان و
کارگران شرکتهای پیمانکاری در بهترین شرایط به ازای هر ۱۴ روز کار شامل ۷ روز
مرخصی هستند که این میزان کم مرخصی هم به فراخور حال و زمان متغیر است! باید توجه
داشت میزان و حجم کار کارگران معمولا بیشتر از دیگر کارکنان بوده و سختی و مشقت
فراوانی را متحمل هستند. در ظاهر حل مشکل کارگران مظلوم عسلویه در سالیان متمادی
بسیار سخت و پیچیده بهنظر میرسد؛ اما فروردینماه امسال ابلاغیهای ناگهانی از
سوی «مدیرکل تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی وزارت نفت» در خصوص مرخصی
کارکنان نفت منتشر شد که نشان میدهد حل معضل مرخصی آنچنان هم دشوار نیست؛ اما
عزمی برای آن وجود ندارد. طبق این ابلاغیه مرخصی کارکنان نفت از تاریخ پنجم لغایت بیستم فروردینماه جزء مرخصی استحقاقی لحاظ
نخواهد شد. نکته عجیب ابلاغیه تاریخ ابلاغ آن در ۱۶ فروردینماه ۱۳۹۹ است! در حالی
است که محتوای آن مربوط به تاریخهای پنجم لغایت ۲۰ فروردینماه ۱۳۹۹ است!