الهام بهروزی:
این هفته مصادف بود با سالروز درگذشت مهدی آذریزدی پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران که در تقویم روز ادبیات کودک و نوجوان نام گرفته است، تا در کنار یادآوری جایگاه رفیع آذریزدی در اعتلای ادبیات کودک و نوجوان، اهمیت کتابخوانی و ادبیات در رشد و پرورش کودکان و نوجوانان مورد واکاوی و توجه قرار گیرد.
بدیهی است مهدی آذریزدی یکی از دوستداران واقعی کتاب بوده است و تنها
لذت زندگیاش را خواندن کتاب میدانست. خود در این خصوص گفته بود: «هراسم از این
است که عمرم به پایان برسد و حسرت کتابهای نخوانده را با خود به همراه داشته
باشم. سرم را که توی کتاب میکنم، مثل یک آدم مست، دنیا روی سرم خراب میشود. این
تنها لذتی است که میشناسم.»
از این نویسنده آثاری چون «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «قصههای
تازه از کتابهای کهن»، «گربه ناقلا»، «گربه تنبل»، «مثنوی» (برای بچهها)، «مجموعه
قصههای ساده» و تصحیح «مثنوی» مولوی (برای بزرگسالان) به یادگار مانده است. او با
خلق آثاری پرمحتوا و مملو از نکات تربیتی تاثیر شگرفی بر اعتلای ادبیات کودک و
نوجوان گذاشت.
بدیهی است ادبیات کودک و نوجوان یکی از ژانرهای ادبی است که در گستره
آن آثار متنوع و متعددی مناسب سن کودکان و نوجوانان پدید آمده است؛ آثاری حاوی
مسائل تربیتی و آموزشی و قصههای شاد و خلاقانه است که تخیل و حس مسوولیتپذیری را
در مخاطبان خود برمیانگیزد. مطالعات و بررسیهای نشان داده است که کودکانی که با
کتاب و ادبیات مانوس میشوند به افراد خوشرو، صبور، مهربان، باهوش، مسوولیتپذیر
تبدیل میشوند.
رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان گناوه در این خصوص
به بامداد جنوب گفت: آشنایی کودکان با ادبیات موجب وسیعتر شدن دایره ذهنی کودکان
و نوجوانان، پرورش قوه تخیل آنها، وسعت بخشیدن به دید بچهها، دستیابی کودکان و
نوجوانان به رشد فکری و روحی، بهبود نوع نگرش کودکان و نوجوانان، بالا بردن شناخت
و آگاهی آنها، شکوفایی و پرورش استعداد و خلاقیت آنها و... میشود.
فاطمه ارشادی در ادامه با اشاره به اینکه تاثیر شگرف ادبیات و مطالعه
کتاب بر همگان مبرم است، افزود: به همین دلیل لزوم مانوس شدن کودکان با کتاب اهمیت
دارد، از آن نظر که کتاب خواندن برای کودکان در کودکی باعث سرگرمی و جهت دادن به
نوع نگاه آنها و در نهایت منجر به ساختن شخصیت آنها در بزرگسالی میشود. از این رو ادبیات
نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارد.
وی با تاکید بر اینکه گاهی اصلاح رفتارهای ناشایستی که کودک دارد و
نمیتوان با بیان مستقیم آنها را رفع کرد، در قالب خواندن کتاب با همان مفهوم میتوان
راحت این کار را کرد، تصریح کرد: به
همین دلیل کتاب مناسب، سهم عمدهای در آموزش و تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر
فرهنگ و روح و روان کودکان و نوجوانان دارد.
همچنین تاثیر غیرمستقیم
پیامهای اخلاقی کتابها همواره نقش اثرگذار در بهبود رفتار بچهها دارد و کسانی
که با کودکان سروکاردارند این تغییرات را بهوضوح احساس میکنند؛ اما آیا همه کتابها
باعث رشد و پیشرفت آدمی میشود؟ طبیعتا هر کتابی را نباید خواند. بهخصوص در
انتخاب کتابهای مناسب برای کودکان و نوجوانان بایستی با حساسیت بیشتری به این امر
پرداخت.
ارشادی با اشاره به اینکه کسانی که برای کودکان قلم میزنند بایستی
متعهدانه و متخصصانه با خلق کتابهای مناسب به رفع این نیازها بپردازند، گفت: آن
هم خیلی ظریف و غیرمستقیم بهگونهای که کودک آن پیام را در هنگام مطالعه دریافت
کرده و در بیشتر اوقات درمان مشکلات روحی و رفتاریش شود. البته در اینجا نقش کسانی
را که با کودکان سر و کار دارند نیز نمیتوان نادیده گرفت. برای مثال، وقتی مربی
کودک با کتاب مانوس باشد و از محتوای کتابهای درون قفسهها آگاه باشد، میتواند
با توجه به نیازهای مخاطبانش کتاب مناسب را معرفی و برای مطالعه یا قصهگویی پیشنهاد
کند.
و رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان گناوه
در ادامه به یکی از تجربیات در این حوزه اشاره و تصریح کرد:
یکسری کتابهای جدید به مرکز رسیده بودند و من سرگرم آمادهسازی
آنها بودم. از بین کتابها م کتاب بنفشرنگی افتاد با عنوان «همان لنگه کفش بنفش». ناخودآگاه آن
را برداشتم و ورق زدم. نویسنده آن فرهاد حسنزاده بود. شروع به خواندن اولین صفحه
کتاب کردم، نویسنده سلام کرده و از قول خودش حرفهایی را نوشته بود. نوع نگارش آن
به گونهای بود که هر کسی را مشتاق ادامه خواندن میکرد. با کنجکاوی میخواستم
بدانم داخل کتاب چه خبر است. به
همین دلیل شروع به مطالعه آن کردم و وقتی به خود آمدم که کتاب را تا انتها خوانده
بودم. اولین باری بود که چنین خلاقیتی را از یک نویسنده میدیدم. کتابی با چهارپایان
متفاوت!
وی با بیان اینکه کتاب «همان لنگه کفش بنفش» حسنزاده کتاب جالبی بود،
گفت: پیام این کتاب را همراه با عنوانش در لیست اسامی کتابهایم نوشتم تا در موقع
لزوم از آن استفاده کنم.
ارشادی در خصوص تاثیر این کتاب در بهبود رفتار بچهها تصریح کرد: از آنجا که کف سالن نمایش مرکز گناوه
موکت بود؛ بچهها بایستی قبل از ورود کفشهایشان را جلو در سالن میگذاشتند و وارد
میشدند. بیشتر اوقات من قبل از آنها، بعد از درآوردن کفشهایم و مرتب کردن آنها
وارد سالن میشدم. بعضی از بچهها هم با دیدن کفشهای مرتب من ،کفشهایشان را جفت
میکردند و در کنار کفشهای من میگذاشتند؛ اما بعضیها کفشهایشان را همانطور
نامرتب رها میکردند و وارد سالن میشدند. از جمله کفشهایی که همیشه با دیدنش باید
میگفتم: «وای اون دو تا
کفشها رو، چقدر ناراحتن! میگن ما هم دوست داریم مثل بقیه کفشها کنار هم باشیم تا
دلمون برای هم تنگ نشه»؛ کفشهای قرمز رنگ فائزه با اون پاپیون مشکی زیباش بود. فائزه
تازه بعد از حرفهای من یادش میآمد که کفشهایش را مرتب کند.
وی با بیان اینکه یکی از روزها، یکباره به یاد کتاب «همان لنگه کفش بنفش» افتادم، افزود:
بعد از پخش فیلم ،بچهها را دور میز نشاندم و گفتم «بچهها امروز میخوام یه
داستان متفاوت براتون تعریف کنم؛ داستانی که چهار جور مختلف تمام میشه. بچهها با
ذوق و تعجب گفتند: این دیگه چه جور داستانیه، حتما خیلی جالبه! بعد از فضاسازی
مناسب، اولین داستان را برایشان تعریف کردم. شیوه نگارش آقای حسنزاده آنقدر جذاب
بود که نه من و نه بچهها قصد نداشتیم از ادامه داستان منصرف شویم. ادامه داستان
را که با پایان دوم برایشان گفتم همه گفتند و حالا سومی! اما من گفتم «میخواین بذاریم
برای جلسه بعد؟» همه یکصدا گفتند «نه، نه، میخواهیم بشنویم و تا چهارمین پایان
همه با شوق و حوصله گوش دادند.
این قصهگوی برگزیده استانی ادامه داد: بعد از چند روز مادر فائزه که
او را به کانون آورده بود، رو به من کرد و گفت «راستی داستان «لنگه کفش بنفش» چی
هست؟».
خندیدم و گفتم «چطور مگه؟»، گفت« فائزه هر روز که از بیرون برمیگشت خونه، کفشاشو
دم در پرت میکرد و میآمد تو؛ اما الان چند روزه که تا میاد کفشهاش رو مرتب میکنه
و میذاره توی جاکفشی و با خودش میگه نمیخوام مثل لنگه کفش بنفش بشین. ازش پرسیدم
لنگه کفش بنفش دیگه چیه ؟گفت مال یه
داستان که توی کانون خانم ارشادی برامون تعریف کرده! فهمیدم که هرچی که هست از
صدقه سر این داستانه که دخترم منظم و مرتب شده.»خندیدم
و گفتم «امروز که خواست بیاد خونه، این کتاب رو بهش امانت میدم تا بخونید و بفهمید
چه معجزهای بود که اینطور روی فائزه اثر گذاشته و هر دو خندیدیم».
وی با بیان اینکه وقتی این تاثیر خوب را در بچهها دیدم، تصمیم گرفتم
برای ماندگار شدن این مساله در ذهنشان، این داستان را بهصورت نمایش عروسکی هم کار
کنیم، تاکید کرد: دست به کار شدم و چند تا کفش با پارچه درست کردم. سپس با همکاری
بچهها که فائزه هفت ساله هم جزء آنها بود؛ یک نمایش زیبا را تمرین و اجرا کردیم.
کفشها از بس در نمایشها به این مدرسه و آن مدرسه رفتند، از رنگ و رو افتادند اما
هنوز هم بعد از گذشت سالها، آنها را در مرکز داریم. خوشبختانه از اینگونه اتفاقات
زیاد در مجموعه ما پیش میآید که پیام زیبای کتابی که ما در قصهگوییهایمان بهطور
غیرمستقیم به بچهها منتقل میکنیم باعث تغییرات بسیار خوبی در رفتار و اخلاق بچهها
بشود و تاثیر مثبتی روی آنها بگذارد.
در پایان این گزارش یادآوری میشود، خواندن کتابهای مناسب و آموزنده
که نکات تربیتی و اخلاقی بهصورت غیرمستقیم در بطن قصههای آن جای گرفته است، در
شناخت کودکان از خودشان و نیازهایشان و همچنین اصلاح رفتارهای اشتباهشان بسیار
موثر است. خوشبختانه امروز در حوزه ادبیات کودک و نوجوان شاعران و نویسندههای
دغدغهمندی چون مصطفی رحماندوست، افسانه شعباننژاد،
طاهره ایبد، هوشنگ مرادیکرمانی، علیاصغری سیدآبادی، حمیدرضا شاهآبادی، فرهاد حسنزاده و...
وجود دارند که با خلق آثاری مبتنی بر نیازهای روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان نقش
سازندهای را خودشناسی و دانایی آنها ایفا میکنند. آثاری که در عین برخورداری از
قصههای جذاب، زبان حال مخاطبان خود نیز است.