bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۵۸۳
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۶ - ۲۹ تير ۱۳۹۹
نگاهی به فیلم «نرگس مست» سیدجلال‌الدین دری؛
الهام بهروزی: «نرگس مست» به کارگردانی سیدجلال‌الدین دری و تهیه کنندگی عبدالله اسفندیاری در ژانر تاریخ فانتزی است که سرگذشت سازنده قدیمی تار را روایت می‌کند که با گروه موسیقی جوانی مراوده دارد و اجازه داده است که آن‌ها در خانه‌اش به تمرین بپردازند.

الهام بهروزی

«نرگس مست» به کارگردانی سیدجلال‌الدین دری و تهیه کنندگی عبدالله اسفندیاری در ژانر تاریخ فانتزی است که سرگذشت سازنده قدیمی تار را روایت می‌کند که با گروه موسیقی جوانی مراوده دارد و اجازه داده است که آن‌ها در خانه‌اش به تمرین بپردازند. پیرمرد هنرمند اما در گیر و دار اوهام خود هر بار یکی از این نوازندگان گروه را به جای شخصیت‌های موثر ادبیات و موسیقی ایرانی نظیر فرخی‌یزدی، علی‌اکبر شیدا، عارف قزوینی، قمر الملوک و... تصور می‌کند و میان گذشته و حال در رفت و آمد است.

این اثر با وجود همه تلاشی که دری در روایت و مضمون‌پردازی آن کرده است اما به‌دلیل نقب زدن‌های خیالی و بدون پشتوانه مطالعاتی و نداشتن آگاهی کافی از جزئیات تاریخی و فرهنگی برای مخاطب امروزی به‌ويژه آن دسته از مخاطبانی که شناخت چندانی از شخصیت‌‌‌های ادبی و هنری مذکور ندارند، جذابیتی ندارد و آن‌ها را دچار رخوت می‌کند.

این فیلم که از ۲۵ اسفندماه به‌صورت آنلاین به اکران درآمد، پیش از این از 23 بهمن سال گذشته روی پرده رفت اما اکران آن به‌دلیل شیوع کرونا و تعطیلی سالن‌های سینما از تاریخ سوم اسفندماه ناتمام ماند. در «نرگس مست» بازیگران مطرحی چون سعید پورصمیمی، میترا حجار، مهدی پاکدل، هومن برق‌نورد، سیامک صفری، امیرحسین مدرس، متین ستوده، نگار عابدی، بهنام قربانی، مژگان اخلاقی، هستی فرحی و مهدی فرجون به ایفای نقش پرداخته‌اند.

هرچند سیدجلال دری تلاش کرده است که در این فیلم داستانی از زندگی چهار شاعر و تصنیف‌ساز معاصر (علی‌اکبر خان شیدا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و قمرالملوک وزیری) را همراه با تاریخچه موسیقی ایرانی در قالبی عاشقانه و شاعرانه به تصویر بکشد اما روایت گنگ فیلم مانع از جذب مخاطب به اثر می‌شود. دری که عامدانه از این شخصیت‌ها در اثرش وام گرفته است، در این باره به ایلنا گفته است: هر یک از این شخصیت‌ها واجد ویژگی‌هایی خاص بوده‌اند. مثلاً محمد فرخی‌یزدی، نماینده مجلس روزنامه‌نگار، اندیشمند، زندان رفته، شکنجه شده و نمونه یک انسان مخالف و مبارز و اپوزیسیون واقعی در این مملکت بوده است که در همه دوره‌ها مورد بی‌مهری و فراموشی کامل قرار گرفته. شاید شما از ۹۰ درصد مردم، حتی تحصیل‌کرده‌های کشور درباره فرخی یزدی سوال کنید، احتمالاً او را نشناسند. حتی شاید یاد کیک یزدی بیفتند، خب در چنین شرایطی ما باید الگوسازی کنیم. اگر قرار است به اپوزیسیون هم بها داده شود، باید معیارش فرخی یزدی باشد، نه کسانی که مخالفت اینستاگرامی می‌کنند. ما مخالفان زیر پتویی زیاد داریم که زیر پتو خوابیده‌اند و ابراز مخالفت می‌کنند. نه شیوه مخالفت اصلاً این نیست. الگوی ما معمولا غلط بوده است!

وی در ادامه به این باور رسیده است که فیلم «نرگس مست» فروش نمی‌کند چون فیلم‌ مفهومی است و به‌دنبال بیان مضامین انتقادی است. دری در این باره نیز می‌گوید: همان‌طور که بارها به من گفته‌اند و گاه هنر به خرج داده‌اند که «نرگس مست» فیلم شریفی است اما نخواهد فروخت. مگر ملاک فقط فروختن است؟! «دلشدگان» آخرین فیلم آقای علی حاتمی کم‌فروش‌ترین فیلم سال ۱۳۷۱ بوده و به‌نظر من یکی از بهترین آثار او است اما چرا نباید این فیلمساز سرخورده شود و نتواند فیلم بسازد. آیا امروز فیلم آقای حاتمی مانده یا فیلم پرفروش آن سال، «دیگه چه خبر» خانم میلانی؟! منکر فیلم‌های خوب تهمینه میلانی نیستم، ولی این دو فیلم واقعاً چه ارتباطی با یکدیگر دارند. مردم بعداً فهمیدند که «دلشدگان» چه فیلمی است. چرا سینمای ما در حال خالی شدن از لطافت و شعور است؟! او معتقد است که «نرگس مست» پر از حرف است.

به عقیده یک منتقد سینما، «نرگس مست» دلش می‌خواهد یک نمونه فاخر از سینمای پست‌مدرنی باشد که در فضای رویایی و خیالی خود با سینمای کلاسیک شوخی کند و از سینمای مدرن فاصله بگیرد و در این میان کمی انتقاد هنری را نیز در خود بگنجاند؛ اما مساه اینجاست که به هیچ وجه سیدجمال‌الدین ‌دری از پس اجرای آن‌چه که در ذهنش خطور کرده بر نیامده است.

شاید اگر سیدجمال‌الدین ‌دری اندکی توجه‌ به اصول روایت داستان و جذابیت آن در پرداخت موقعیت‌ها می‌کرد، با همین موضوع و ایده جذاب، می‌توانست آغاز‌گر نگاهی نو به عرصه تاریخ موسیقی در سینمای ایران باشد اما متاسفانه کارگردان در فیلم، آنچنان آشکارا از سرعت دادن به ریتم داستان اجتناب می‌کند و روایت گنگش را در فضایی سوررئال ادامه می‌دهد تا اینکه تماشاگر در میانه نمایش فیلم کاملا حوصله‌اش سر می‌رود و دنبال کردن ادامه اثر به‌شدت برای او دشوار می‌شود.

هر چند فیلم «نرگس مست» با متن و شرحی مختصر از معرفی علی‌اکبر شیدا (یکی از پایه‌گذاران تصنیف)، عارف قزوینی (شاعر)، فرخی‌یزدی (روشنفکر و آزاد‌ اندیش) و بانو قمرالملوک وزیری (اولین خواننده زن ایران) کار خودش را آغاز می‌کند و در آخر کارگردان، فیلم خودش را به بزرگان موسیقی و ادب ایران‌زمین تقدیم می‌کند اما در سراسر فیلم تنها شمایلی کاریکاتوری از تیپ این اساطیر ادب، آن هم بدون هیچ توضیح و تفسیری به نمایش در می‌آید که نتیجه آن چیزی جز ابهام در فهم ارتباط این اساطیر با هم، چه در عرصه هنر و چه در روابط گاه عاشقانه آنها در دوران زندگانی‌ پر فراز و نشیب‌شان نیست.

شاید ظاهرا موسیو خاچیک (سعید پورصمیمی) محور اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد اما در ادامه متوجه می‌شویم که خانه این سازنده تار کاراکتر اصلی فیلم است؛ این خانه به‌مثابه سرزمین ایران است که در آن موسیقدانانی شهیری آمدند و رفتند! در حقیقت ایده‌ جالبی است که سیدجمال‌الدین ‌دری برای نشان دادن سیر تلخ موسیقی کشورش برگزیده است، وقایعی که هنوز هم سایه سنگین و بازدارنده‌ آن بر سر هنر این سرزمین، حال شاید اندکی بیش و کم ولی همچنان ادامه پیدا کرده است اما به‌راستی این ایده و اندیشه خلاق کارگردان به تنهای می‌تواند کافی باشد، قطعا نه؛ زیرا سینما پیش از هر چیز اصول و قوانین معین خودش را دارد که اگر به هر ترتیبی رعایت نشود، تحمل تماشای فیلم را به‌شدت دشوار می‌کند.

هر چند عمده هدف دری از ساخت فیلم «نرگس مست» تعریض به روی کار آمدن هنرمندان جعلی به جای هنرمندان اصیل (هنرهای پوشالی به جای هنر اصیل و فاخر) است. شاید یکی از لطف‌های این اثر شنیدن موسیقی ایرانی است که متاسفانه سال‌هاست جای خود را به موسیقی‌های امروزی داده که چندان از پشتوانه فرهنگی هنری غنی و پرباری برخوردار نیستند اما با انتشار گسترده خود ذائقه مخاطب ایرانی را به خود عادت داده‌اند!

در خصوص بازی شخصیت‌ اصلی فیلم هم باید بگوییم که سعید پور‌صمیمی که نقش محوری داستان را به دوش می‌کشد و مرکز اتصال هنرمندان پیشین و هنرمندان جویای نام امروزی است، با وجود لهجه شیرین ارمنی و بازی عالی و بی‌نقصی که دارد اما متاسفانه در حد یک تیپ باقی می‌ماند و مخاطب نمی‌تواند کاراکتر او را به‌عنوان سازنده‌‌ای تاثیرگذار و کهنه‌کار باور کند، شاید به‌دلیل اینکه در سراسر فیلم حتی یک پلان از نواختن موسیو با دستگاه‌هایی که ظاهرا با دستان خود ساخته است، وجود ندارد!

متاسفانه در فیلم «نرگس مست» به‌دلیل نبود قصه و داستانی یکپارچه شخصیت‌های باطل و بی‌کاربرد و خرده داستان‌های اضافی وجود دارد که تنها کارکردشان پر کردن زمان اثر است. پیش کشیدن موضوع اجاره‌خانه رضا (مهدی پاکدل) و ریختن وسایل خانه به خیابان و یا حضور بیهوده برادر او با بازی امیرحسین مدرس در نقش یک روحانی و یا حضور رضا فیاضی به‌عنوان دلال و حتی مرگ شاطر نانوایی و... همگی از این دست شخصیت‌ها و خرده‌داستان‌های سردرگم فیلم هستند.

در پایان باید اشاره شود که نومیدی که در فیلم رخ عیان می‌کند نیز نوعی دلزدگی در مخاطب ایجاد می‌کند و در نتوانسته این مساله را مدیریت کند.

یادآوری می‌شود، با وجو نقدهایی که بر فیلم «نرگس مست» سیدجلال‌الدین دری شده است اما این فیلم برنده جایزه بهترین فیلم تکنیکی و هنری از منظر داوران جشنواره ایندین فست امریکا شده است.


نام:
ایمیل:
* نظر: