داود
علیزاده
بیش از
دو دهه است که امید رئیسدانا بهعنوان آهنگساز در عرصه سینما و تلویزیون حضوری فعال
داشته است. وی در زمینه ساخت و تولید موسیقی طی 25 سال فعالیت، برای بیش از ۷۰ عنوان
پروژه سینمایی، تلویزیونی و مستند موسیقی ساخته و تجربه همکاری با کارگردانهایی چون
کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی، رخشان بنیاعتماد، علیرضا داوودنژاد، فریدون جیرانی
و .... را در کارنامه خود دارد.
از آثار
شاخص این آهنگساز سینمای ایران میتوان به ساخت موسیقی برای فیلمهای «بیدارشو آرزو»،
«کاناپه»، «زیر پوست شهر»، «ابد و یک روز» و سریال «نهنگ آبی» اشاره کرد.
امید
رئیسدانا سال گذشته در جشنواره ساتهمپتون انگلستان نامزد دریافت جایزه بهترین موسیقی
انیمیشن بود و در سالگذشته آلبوم موسیقی «ابد و یک روز» وی همپای آثار باکلام با
استقبال خوب مخاطبان مواجه شد.
بامداد
جنوب درباره فعالیت این روزها و وضعیت موسیقی فیلم و سریال با وی گفتوگویی داشته
که خواندن آن خالی از لطف نیست.
آقای
رئیسدانا اگر موافق باشید در شروع از فعالیتهای این روزهایتان بفرمایید؟
این روزها
مشغول تولید موسیقی سریال ۸۷ متر به کارگردانی کیانوش عیاری هستم. من از زمان پیشتولید
در جریان ساخت این پروژه بودم و الان بعد از سه سال این سریال به مرحله ساخت موسیقی
رسیده است. «۸۷ متر» یک سریال چهلقسمتی در ژانر اجتماعی است که بهزودی از شبکه یک
سیما پخش خواهد شد
کرونا
سینما را به شدت در تنگنا قرارداد، این امر چقدر روی کار شما تاثیرگذار بوده است؟
بحران
کرونا در همه جهان تاثیر عمیقی داشته، مخصوصا اثر تخریبگرش در بخشهای از جهان بسیار
شدیدتر بوده که ماقبل پاندمی هم شرایط باثباتی نداشتند و اگر با این دید نگاه کنیم
باید بگویم کرونا در کشوری که از درون درگیر اختلاف طبقاتی، فقر، تورم، شکاف اجتماعی،
فساد اقتصادی و مشکلات عمیق مدیریتی و فرهنگی است و از بیرون هم بهعنوان یک کشور ایزوله
تحت محاصره شدیدترین تحریمهای اقتصادی است؛ قطعاً تاثیر ویرانگری داشته و زندگی امثال
من هم بهعنوان یک شهروند در این جامعه از این بلا مصون نبوده است.
اگر قرار
باشد کرونا در ذهن شما یک قطعه موسیقی را تداعی کند، کدام قطعه برایتان تداعی میشود؟
موسیقی
شهر خاموش اثر کیهان کلهر شاید جواب مناسبی برای این سوال باشد. حتماً مخاطبان شما
میدانند که آلبوم شهر خاموش مرثیهای است برای بمباران شیمیایی شهر حلبچه که از تاریکترین
اوراق تاریخ خاورمیانه است و اگر با دقت به آن موسیقی گوش کرده باشید میتوانید در
حرکات سازهای زهی که بسیار هوشمندانه نوشتهشده سرایت هولناک گازهای سمی و کشنده را
ببینید و آن لحظات عمیقاً دردناک را حس کنید. برای همین فکر میکنم «شهر خاموش» برای
بیان موسیقایی شرایط امروز انتخاب مناسبی باشد
در کارنامه
شما آهنگسازی فیلمهایی دیده میشود که توقیف شدند یا منتشر نشدند مثل کاناپه کیانوش
عیاری. این امر دلسردتان نکرد؟ این مساله تا چه حد روی روند کاری شما تاثیر میگذارد؟
بله ماقبل
«کاناپه» هم فیلم «بیدارشو آرزو» که روایتی سینمایی از زلزله بم بود با تاخیری چهاردهساله
اکران شد و یا اولین کارم فیلم «دان» اثر ابوالفضل جلیلی هم تقریباً مشابه همین سرنوشت
را داشت، باید این حرف تکراری را بگویم که اصولاً توقیف و سانسور راهحل نیست و فقط
صورتمساله را تا حدی پنهان میکند. ببینید اینکه در یک جامعه مشکلاتی برای مطرحشدن
وجود دارد و از طرح آن جلوگیری شود به نتیجهای جز عمیق و بحرانیتر شدن ناهنجاریها
منتج نخواهد شد و از نظر شخصی هم برای هنرمندان نهتنها دلسردکننده است که در بسیاری
مواقع نابودکننده است. نمونههایی مثل زندهیادان فریدون فروغی و محمدعلی فردین و بسیارانی
دیگر که جامعه از آثار هرگز تولید نشده آنها محروم ماند و هزار افسوس که جای خالی
این آثار بر پیکر تاریخ هنر این سرزمین چون زخمی غیرقابل التیام به یادگار خواهد ماند.
لیست
کارهای شما را که مرور کنیم، نام کارگردانهای مطرح و بهنام ایران دیده میشود، تجربهتان
از این همکاریها چه بوده؟
همکاری
با بزرگان سینمای ایران قطعاً از خوششانسی من بوده و در این بیستوپنج سال در کنار
این عزیزان بسیار آموختم و برای همین خدا را شکر میکنم.
عوامل
فیلم مثل کارگردان و... چه اندازه حدود حرفهای خود را رعایت میکنند؟ اینکه در امر
آهنگساز دخالت کنند و یا اعمالنظر بیشتری داشته باشند.
سینما
یک کار گروهی است و دقیقا مثل هر کار گروهی دیگر میزان موفقیت در آن ارتباط مستقیم
با میزان تعامل و هماهنگی بین اعضای گروه دارد؛ البته منظورم این نیست که عوامل در
کار هم دخالت میکنند چون در تولید حرفهای فرصتی برای دخالت در کار دیگران نیست و
هر کس در هر سمتی باید به فکر انجام درست و دقیق وظایف خودش باشد.
شما در
دهه سوم فعالیت آهنگسازی خود هستید، کار نسلهای بعدی را هم دنبال میکنید؟
دوستان
جوان زیادی هستند که کارهایشان را برای من میفرستند و من گوش میدهم. ضمن اینکه کارهای
دوستان و همکاران در هر رده سنی اگر با حال و روحیهام سازگار باشد از شنیدنش لذت میبرم.
یکی از
خوانندگان کشور از حضور افراد غیرحرفهای در فضای موسیقی کشور گلایهمند بود، این
مساله در آهنگسازی فیلم هم رواج یافته است؟
اعتقاد من این است که نهتنها باید از حضور جوانان
در عرصههای مختلف خوشحال باشیم که وظیفهداریم تشویقشان کنیم؛ این جوانان فرزندان
ما هستند و اگر بغض و حسادت را کنار بگذاریم و از کمک و انتقال تجربه به جوانان دریغ
نکنیم بیشک جامعه ما فردای بهتری خواهد داشت.
برخی منتقدان معتقدند که بسیاری از فیلمهای جدید
سطح نازل دارند و یا مبتذل هستند، این مساله در موسیقی فیلمها هم نمود دارد؟ درکل
کیفیت موسیقی فیلم و سریالهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
من تصور میکنم جواب این سوال در مفهوم «نظام عرضه
و تقاضا» قابل توضیح است؛ باید به این موضوع دقت شود که سینما هنر گرانی است و جذب
سرمایه چند میلیارد تومانی برای تولید یک فیلم کار آسانی نیست و سرمایهگذار تا از
موفقیت یک فیلم در بازگرداندن سرمایه و سود منطقی آن مطمئن نباشد وارد این حوزه نخواهند
شد؛ بنابراین این سلیقه کلی جامعه است که نقشی تعیینکننده دارد. بهعبارتیدیگر میزان
تقاضا از طرف مخاطب است که شکل و محتوای محصولات عرضهشده را تعیین میکند و تاثیر
مستقیم در شأن و ارزش تولیدات فرهنگی دارد. در نهایت این سیطره سود و سرمایه است که
نهتنها تولید ابتذال میکند؛ بلکه به شکل سیستماتیک مخل ارتقای سلیقه مخاطب میشود
و بهطورکلی موسیقی هم از این قاعده مستثنی نیست.
آیا در
این موقعیت راه حلی برای ارتقای کیفیت محصولات فرهنگی وجود دارد؟
بله در
جهان فایدهگرای فعلی راهحل این است که باید فرایند ارتقای سلیقه مخاطبان فرایندی
سودآور شود؛ یعنی موضوع بالا بردن کیفیت محصولات فرهنگی باید توجیه اقتصادی داشته باشد
و برای سرمایهگذار جذاب باشد من تصور میکنم برای رسیدن به این نقطه راه زیادی نداریم.
به نظر من با توجه به کم شدن ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی و از طرف دیگر حضور فیلمسازانی
در سینمای ایران که آثارشان توانایی جذب مخاطبان خارجی را دارد. احتمالاً سرمایهگذار
باهوش را جذب این مقوله خواهد کرد؛ البته برای صادرات گسترده محصولات فرهنگی جدا از
تولید محصول باکیفیت نیاز به حمایت و هماهنگی دو وزارتخانه فرهنگ و امورخارجه ضروری
است و صدالبته یکی از اساسیترین مشکلات این است که دولت اساساً تصوری از موضوع اقتصاد
خلاق و صادرات محصولات فرهنگی و پتانسیل ارزآوری آن ندارد.
بعد از
انتشار فیلم برخی از آلبوم موسیقی فیلمها نیز منتشر شده، مثلاً «ابد و یک روز» از
این انتشار جداگانه قطعهها بازخوردهای مثبتی گرفتید؟
بله خوشبختانه استقبال از موسیقی «ابد و یک روز»
از مارکت موسیقی بیکلام بسیار فراتر رفت و همپای موسیقیهای پرمخاطب باکلام شنیده
شد؛ ولی متاسفانه دانلود غیرقانونی و نبود راهکارهای قانونی برای جلوگیری از آن شیرینی
این اتفاق را تلخ کرد.
در وقت
ساخت قطعه برای فیلم، به استقلال قطعه بدون فیلم همفکر میکنید؟
استاد تازه درگذشته انیو موریکونه در جواب سوالی
مشابه در یک مصاحبه گفته بودند موسیقی فیلم باید بدون فیلم هم از حداقلهایی برای ایستادن
روی پای خود بهرهمند باشد. به نظر من این جمله استاد موریکونه برای آهنگسازان فیلم
میتواند معیار خوبی باشد.
سخن پایانی
حرف خاصی
نیست، برای شما و خوانندگان فرهیخته این جریده در این روزهای پرآشوب و تلخ آرزوی نیکبختی
و رهایی از چنگ مشکلات و معضلات دارم. به امید روزهای بهتر.