کریم جعفری
روز گذشته رزمندگان مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان در عملیاتی موفق و غافلگیرانه، در انتقام از خون یکی از رزمندگان خود که در سوریه به شهادت رسیده بود، یک دستگاه تانک رژیم صهیونیستی را در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار دادند. برای تحلیل محتوا و بررسی ابعاد ماجرا با فرض هدف‌گیری و موفقیت عملیات بر اساس آنچه برخی منابع گفته‌اند، نکاتی چند را مورد اشاره قرار می‌دهم. در صورت واکنش رسمی و انتشار بیانیه یا مستندی توسط بخش رسانه‌ای مقاومت حتما این تحلیل را منطبق بر همان مستندات در صورت نیاز، دوباره منتشر خواهیم کرد.
1) مقاومت اسلامی نشان داد که در عمل به وعده‌هایش صادق است، در برابر خون ریخته شده رزمندگانش توسط رژیم صهیونیستی سکوت نمی‌کند؛ این موضوع آنجا اهمیتش مشخص می‌گردد که این رژیم در هر اقدام خود دقت کند که هیچ رزمنده‌ای از مقاومت هدف قرار نگیرد؛
2) قاعده نبرد و توازن قوا را به هر شکل ممکن برقرار کرده و کسی نمی‌تواند این قاعده را با نامه‌‌نگاری و پیغام فرستادن از مجاری دیپلماتیک و حتی استفاده از سازمان ملل از بین ببرد؛ رژیم صهیونیستی تلاش بسیاری کرده تا قاعده بازی را بر اساس خواسته‌های خودش تنظیم کند؛ اما این مساله با هوشیاری مقاومت عملا ناکام مانده است.
3) همچنان بهترین و مهم‌ترین نقطه برای پاسخگویی به تجاوزات رژیم صهیونیستی همان جنوب لبنان است. این به آن معنی است که شهدای مقاومت در سوریه در راستای امنیت لبنان به شهادت رسیده‌اند و باید پاسخ خون آنها را در لبنان داد، جایی که به آن متعلق بوده و همانجا هم خاک شده‌اند. موضوع دیگر در این زمینه، زنده نگه‌داشتن خط مقدم اصلی نبرد با رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان است.
4) در پی‌نوشت برای مورد سوم باید گفت که مقاومت مسائل و مشکلاتی که حاکمیت سوریه برای پاسخگویی به رژیم صهیونیستی با آن روبه‌رو است را درک می‌کند و به همین علت در جنوب لبنان، جایی که حساسیت‌هایش بسیار است پاسخ می‌دهد؛ ارتش و دولت سوریه به دلایلی که پیش از این هم در مناسبت‌های مختلف مورد اشاره قرار داده‌ام دوست ندارند پیش از پایان کار تروریست‌ها اقدامی نظامی علیه رژیم صهیونیستی صورت دهند.
5) پاسخگویی در این بازه زمانی و تنها چند روز پس از شهادت رزمنده مقاومت نشان داد که فاصله بین جنایت تا قصاص زیاد نخواهد بود. این موضوع به‌ویژه از آن جهت اهمیت دارد که هر واکنشی نیاز به برنامه‌ریزی طولانی‌مدت دارد این یعنی آمادگی کافی و لازم؛ به عبارت دیگر، رزمندگان مقاومت زمین را در مناطق مختلف برای پاسخگویی در هر وضعیت زمانی و مکانی آماده کرده‌اند.
6) انجام عملیات در روز روشن و در حالی‌که رژیم صهیونیستی در آماده‌باش کامل بود و معمولا هم مکان و شکل پاسخگویی مقاومت را می‌دانست خود نکته بسیار مهمی است. حرکت رزمندگان در خط مرزی، در منطقه‌ای که صدها جاسوس این رژیم حضور دارد و بدتر از همه، یونیفیل هم برای این رژیم جاسوسی و خبرچینی می‌کند، نشان از قدرت برنامه‌ریزی و توان عملیاتی فرماندهی مقاومت دارد.
7) شلیک به سمت تانک مرکاوا، آن هم با موشک کورنت در حالی که به احتمال بسیار زیاد اهداف متعدد دیگری هم در منطقه وجود داشته خود حامل پیامی مهم است. تانک‌های مرکاوا معمولا مجهز به سیستم دفاعی تروفی هستند و اگر کورنت شلیک شده به این تانک اصابت کرده باشد، پیام بسیار مهمی به این رژیم است که مقاومت راهکار مقابله با این سامانه را یافته است.
8) انجام عملیات تلافی‌جویانه مقاومت البته پیام مهم‌تری به کسانی بود که فکر می‌کردند با توجه به مشکلات داخلی لبنان ممکن است حزب‌الله پاسخ این جنایت را ندهد. این پیام حالا هم در سفارت امریکا در بیروت به‌خوبی دریافت شده و هم در اتاق‌های فکر جریان 14 مارس و سایر سرکرده‌های گروه‌های وابسته به غرب و رژیم‌های عربی.
9) مساله مهم‌تر و اصلی‌تر آن است که برخی در تل‌آویو این تحلیل را داشتند (و البته به خورد برخی هم در داخل ایران داده بودند) که با توجه به اینکه ممکن است بعد از عملیات تلافی‌جویانه حزب‌الله وارد یک جنگ واقعی شویم، بهتر است عملیات را به زمانی دیگر واگذار کنیم! اما انجام این حمله کمتر از یک هفته پس از انجام جنایت در دمشق نشان داد که محور مقاومت از جنگ هراس ندارد، بلکه طالب آن نیست.
10) در حوزه رسانه‌ای هم مقاومت با دقت میدان را مدیریت کرد و اجازه داد صهیونست‌ها طبق معمول خبر راست و دروغ را با هم منتشر کنند. با این حال، آنها خیلی زود خبر واقعی و درست را از منابع مقاومت خواهند شنید. در این مورد هم مانند دفعات قبل، سکوت محض خبری و انجام عملیات دقیق در اولویت کاری بوده است.
